چه کسی عبور از خط‌قرمزها را کلید زد؟ | پایگاه خبری صبا
امروز ۷ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۵۸
 سینمای کمدی روی لبه تیغ/ 6

چه کسی عبور از خط‌قرمزها را کلید زد؟

علیرضا اخلاقی | سری فیلم «اخراجی‌ها»، علاوه بر ویژگی موضوع دفاع مقدس که پیش از این در زمره خط‌قرمزهای سینمای کمدی است؛ نمونه­ خوبی برای بازخوانی گونه­ کمدی در سینمای ایران به حساب می­‌آید...

بررسی گونه­ کمدی در سینمای ایران را در ۵ قسمت از این سلسله نوشتار [بخش یک، بخش دو، بخش سه، بخش چهار، بخش پنج] از نخستین فیلم ایرانی (آبی و رابی – ۱۳۰۹) آغاز کردیم و تا نخستین اثر کمدی مهم پس از انقلاب (اجاره­‌نشین­‌ها – ۱۳۶۵) پیش آمدیم؛ فیلمی که نمونه­ مهم و قابل اتکایی در تعداد کم­‌شمار آثار کمدی ایرانی به حساب می­‌آید و به این ژانر هویتی ویژه می­‌بخشد. با این همه، مجموعه­ شرایط به گونه­‌ای پیش می­‌رود که میان این اثر و فیلم­‌های کمدی مهم پس از آن، یک دهه فاصله می­‌افتد.
کمتر از ۱۰ سال بعد، یخ صدور مجوز برای ساختن آثار کمدی با اجازه­ مشروط به یکی از فیلمسازان مورد اعتماد سیستم نظارت می­‌شکند و «کمال تبریزی» موفق می­‌شود موضوع آثار کمدی ایرانی را با فیلم شاخص «لیلی با من است» (۱۳۷۴) به جبهه­‌های دفاع مقدس بکشاند. این اثر به دلیل حساسیت موضوع پیش از ساخت و پس از آن با تردیدها و سوءتفاهم­‌های بسیاری روبرو می­‌شود؛ اما در نهایت به دلیل استقبال تماشاگر از یک موضوع  بکر، بدون پیامد منفی جان سالم به در می­‌برد؛ تا به اعتبار آن، فیلمساز بتواند در دهه­ بعد، با رها شدن از چنبره­ نظارت سخت‌گیرانه، دومین اثر کمدی مهم خود (مارمولک – ۱۳۸۲) را نیز بسازد.
در این دهه البته دو فیلم کمدی دیگر توسط «محمدرضا هنرمند» ساخته می­‌شود؛ «مرد عوضی» ( ۱۳۷۶) و مومیایی ۳ (۱۳۷۸) که هر دو آثار قابل توجهی هستند و جایگاه خوبی را در مجموعه­ آثار کمدی به خود اختصاص می­‌دهند.
موتور سینمای کمدی در دهه­ هشتاد، با «نان، عشق، موتور هزار» (ابوالحسن داودی- ۱۳۸۰) روشن   می­‌شود که شکلی تکامل یافته از آثار کمدی این فیلمساز (جیب‌برها به بهشت نمی‌روند و من زمین را دوست دارم و …) است؛ تا نوبت به «مارمولک» می­‌رسد که اثری بی­‌تکرار در سینماست؛ فیلمی که می­‌توانست با کمی تساهل و تسامح از جانب ناظران و مسئولان سینما؛ رشته­‌ای از آثار کمدی مهم و جذاب را متکی به کاربرد طنز فاخر در سینمای ایران به دنبال داشته­ باشد؛ اما ادامه نمی­‌یابد و جای خود را به «اخراجی­‌ها» (مسعود ده­‌نمکی- ۱۳۸۵) و «سن­‌پترزبورگ» (بهروز افخمی- ۱۳۸۸) می­‌دهد.

 

اخراجی­‌های ۲ و ۳  در  سال­‌های ۱۳۸۷ و ۱۳۸۹ ساخته می­‌شود و در کنار تولید انبوهی از آثار ریز و درشت کمدی، پرونده­ تولیدات کمدی مهم این دهه با فیلم «ورود آقایان ممنوع» (رامبد جوان – ۱۳۸۹) بسته می­‌شود.
سری فیلم اخراجی­‌ها، علاوه بر ویژگی موضوع دفاع مقدس که پیش از این در زمره خط‌قرمزهای سینمای کمدی است؛ نمونه­ خوبی برای بازخوانی گونه­ کمدی در سینمای ایران به حساب می­‌آید؛ ملغمه­‌ای از کمدی موقعیت، کمدی شخصیت و کمدی کلام که شیرینی­‌اش را از ترکیب همه­ ویژگی­‌های کمدی به نسبت نامساوی وام گرفته­ است. ایهام موجود در دیالوگ­‌ها و نوع بیان آن توسط تیپ‌های غلو شده­ کمدی و شخصیت­‌های جدی پیشینه­‌دار، به دلیل ایهام پنهان در «مفاهیم اصلی واژه­‌ها» و تفاوت آن با «گویش مرسوم در جبهه­‌ها» بدیع و به شدت خنده­‌آور است. شوخی­‌های فیلم بر بستر موقعیت جبهه و ماجراهایی استوار است که توسط شخصیت­‌هایی با رفتاری غیرمتعارف شکل می­‌گیرد. این موقعیت و رفتار نیز مانند دیالوگ­‌ها به دلیل نداشتن پیشینه در سینما، بکر و بدیع به نظر می­‌رسد و جذابیتی به همراه دارد که این آثار را به مجموعه­‌ای از پرفروش­‌ترین فیلم‌های سینمای ایران ضمیمه می­‌کند.
نقش طنز کلامی در اخراجی­‌ها از شیرینی واژه­‌ها و مفاهیم فراتر رفته و در مواردی حتی به نام­‌گذاری شخصیت­‌ها نیز سرایت کرده­ است. با آن­ که تیپ ویژه­ «امین حیایی» با نوع رفتاری که تماشاگر را به یاد یکی از کمدین­‌های سینمای پیش از انقلاب می­‌اندازد؛ یکی از عناصر چشمگیر گرفتن خنده از تماشاگر به حساب می­‌آید؛ اما انتخاب نام «بیژن مرتضوی» و بیان آن با لحن ویژه­ این شخصیت چنان خنده­‌ای به همراه دارد که هر بار سالن سینما را به لرزه در می­‌آورد؛ هر چند فارسی‌زبانان غیر ایرانی و کسانی که با هویت واقعی بیژن مرتضوی آشنا نیستند؛ نمی­‌توانند از شیرینی این تمهید لذت ببرند.
استقبال مخاطب از فیلم­‌های کمدی در دهه­ هشتاد  چشمگیر است و مجموعه­‌ای از این آثار ردیف­‌های بالای جدول فروش را به خود اختصاص می­‌دهند. به همین دلیل فیلمسازان بیشتری به ساختن آثار کمدی ترغیب می­‌شوند و تعداد فیلم­‌های کمدی در دهه­ نود رو به فزونی می­‌گذارد. علاوه بر فیلمسازان نام­‌آشنایی چون رضا عطاران (خوابم میاد- ۱۳۹۰) و کمال تبریزی (طبقه حساس -۱۳۹۲) که چهره­‌های شناخته شده­‌ای در این گونه­ سینمایی هستند؛ تعدادی دیگر از قدیمی­‌های سینما نیز به این جمع می­‌پیوندند. سعید سهیلی سری فیلم­‌های «گشت ارشاد» را می­‌سازد؛ سامان مقدم فیلم­‌های «نهنگ عنبر» را تولید می­‌کند، پیمان قاسم­‌خانی با فیلم­‌های «خوب، بد، جلف» به میدان می­‌آید و مصطفی کیایی با دوفیلم «ضدگلوله» (۱۳۹۰) و «مطرب» (۱۳۹۷) دو سر این دهه را به هم پیوند می­‌زند. علاوه بر این، در همین دهه وحید امیرخانی با اولین فیلم خود  (در مدت معلوم – ۱۳۹۳) و حامد محمدی با (اکسیدان – ۱۳۹۵) بخت خود را در ساختن گونه­ کمدی می­‌آزمایند و در نهایت نوبت به «کریم امینی» می­‌رسد که فیلم «فسیل» (۱۳۹۹) را برای اکران در دهه­ بعد آماده می­‌کند.
دهه­ بعد اما دهه­ ویژه­‌ای است. سال­‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ برای سینمای ایران سال­‌هایی عبرت­‌آموزی در جست‌وجوی راه­‌های تازه برای رونق سینمایی است که ۹۰ سال پس از رکود اولیه­‌اش در سال ۱۳۱۰ و چهار دهه بعد از چند سال سردرگمی و سکون بعد از انقلاب، بار دیگر در سرازیری سقوط قرار می­‌گیرد. در این مقطع فیلم­‌ها توان جذب مخاطب را ندارند. وضعیت به گونه­‌ای پیش می­‌رود که فروش فیلم­‌ها به سمت صفر میل می­‌کند و تنها دو فیلم کمدی از مسعود اطیابی می­‌تواند تکانی به گیشه بدهد. «دینامیت» ( ۱۳۹۷) بعد از ۳ سال توقیف،  فیلم پرفروش ۱۴۰۰ می­‌شود  و «بخارست» ( مسعود اطیابی- ۱۴۰۱) همین عنوان را در سال تولید و نمایش­‌اش به دست می­‌آورد. با این همه کلیت سینما در بدترین وضعیت خود باقی می­‌ماند و  کار به جایی می­‌رسد که عنوان «سینمای مواجه با قهر مخاطب» به فرهنگ واژه­‌های سینمای ایران افزوده می­‌شود.
مجموعه­‌ای از شرایط فرهنگی، تکانه­‌های اجتماعی، گسترش سرسام­‌آور فناوری­‌های نوین، مسائل اقتصادی،  سخت­‌گیری در نظارت و ارزشیابی، بی­‌توجهی مسئولان سینمایی نسبت به واقعیت­‌ها و … موارد مشابه دیگر دست به دست هم می­‌دهند و سینما را  به سرنوشتی دچار می­‌کنند که رهایی از آن به آسانی میسر نیست. آیا فروش رکوردشکن یک فیلم کمدی در سال ۱۴۰۲ می­‌تواند پایه‌گذار رونق دوباره­ سینمای در مواجه با قهر مخاطب باشد؛ یا برای شروع دوباره، به قول حافظ «عالمی دیگر بباید ساخت وز نو آدمی»!؟

[ادامه دارد]

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۵/۱۷۵/۹۵۵/۵۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۸/۸۷۸/۰۶۶/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۷۸۰/۵۰۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۶۰۴/۷۷۵/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۶۳۳/۸۸۲/۵۰۰
  • استاد
    ۱/۰۰۱/۲۱۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۴۰۳/۳۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۶۷/۸۲۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۹۵/۰۷۰/۰۰۰