به گزارش خبرنگار سینما صبا، محمود گبرلو پیرامون موضوع سینمای ارگانی گفت: من موافق عنوان سینمای ارگانی نیستم اما به عقیده من، تمامی نهادها و ارگانهای نظام جمهوری اسلامی موظف هستند تا وارد حوزه سینما و مقوله تولید فیلم شوند تا هم بتوانند بهواسطه این رسانه عملکرد خود را ارائه دهند و هم با مردم کشور ارتباط گرفته و زمینهای را برای سرگرمی و ایجاد تفکر در میان مخاطبان ایرانی فراهم کنند.
این کارشناس سینما ادامه داد: اصطلاح «سینمای ارگانی» هنگامی بار منفی پیدا میکند که احساس شود دخالتهای بیمورد ایدئولوژیک در مسیر خلق و تولید یک فیلم سینمایی صورت میگیرد. این مسئله به شدت به فیلمساز، اثر و تماشاگر آسیب وارد میکند. ضمن اینکه ابزار هنر تنها توسط برخی از افرادی که دارای تکنیک و تخصص کافی هستند میتواند شکل و قالب هنری برای یک مفهوم و پیام ایجاد کند.
گبرلو اضافه کرد: ارگانها ونهادهایی که در حکمرانی نظام جمهوری اسلامی ایران حاضر هستند به چنین ابزارهایی آشنا نیستند و در نتیجه باید سر و سامان دادن به این امور را به اهل فن و تخصص در این زمنیه واگذار کنند تا آنها با درایت و هوشمندی خود، پیامهای مورد نظر را در قالب اثر هنری به بیننده منتقل کنند. پیامها و مضامین نیز میتواند طیف وسیعی را در بر گیرد، از مفاهیم مربوط به ارزشهای دفاع مقدس تا مضامین اجتماعی و سیاسی میتوانند از جمله این موارد باشند.
گبرلو با بیان اینکه فیلمهای سیاسی اکشن امروزه از پرمخاطبترین آثار در سینمای جهان هستند، افزود: در ایران نیز چنین فیلمهایی میتواند مخاطبان وسیع و گستردهای را به خود جلب کند. اما نبود حمایت ارگانها و سازمانها و همچنین دخالتهای بیمورد برخی از نهادها در فرآیند کنترل و نظارت بر روند خلق آثار باعث شده تا فیلمسازان و تهیهکنندهها علاقه و رغبتی به ساخت چنین فیلمهایی نداشته باشند. در حالی که اگر وحدت لازم میان تهیهکنندگان، کارگردانان و ارگانهای مختلف برای خلق یک اثر سینمایی ایجاد شود، میتواند گردش اقتصادی مناسبی را در میان اهالی سینما به وجود بیاورد و چنین رویهای میتواند در انتقال پیامها و مفاهیمی که مدنظر ارگانها بوده و برای جامعه نیز مفید هستند، موثر باشد.
تهیهکننده و مجری پیشین برنامه سینمایی «هفت» درباره علت این مسئله که چرا عمده فیلمهای تولید شده در سینمای ارگانی در به دست آوردن اقبال مخاطبان و منتقدین سینمایی ناتوان هستند، گفت: در ساز و کار حمایتی ارگانها و نهادهای کشور تنها در یک حوزه خاص مانند دفاع مقدس به فعالیت میپردازند. وظیفه آنهاست که تولیدات سینمایی موثر و مفیدی داشته باشند، چراکه برخی از ارگانها تنها برای تولید چنین آثاری پایهگذاری شدهاند. مانند انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس. من اتفاقا با این موضوع که ارگانها به برخی از مضامین اجتماعی ورود کنند بسیار مخالف هستم. زیرا سینمای کشور نیاز به مضامین و پیامهای ارزشمند دفاع مقدس دارد که در صورت بهرهگیری از ساختار و قالب درست میتوانند پرمخاطب هم باشند.
این منتقد سینما ادامه داد: بر این عقیده هستم که برخی از ارگانهای غیر نظامی که قرار است در عرصه دفاع مقدس وارد شوند، در انتقال مفاهیم اخلاقی و انسانی برای خانوادههای ایرانی میتوانند نقش آفرین باشند. اینکه برخی از ارگانها حیطه فعالیت خود را تنها به برخی از موضوعات خاص محدود کردهاند و گمان میکنند تنها فیلمسازی که به آرمانها و ارزشهای ایدئولوژیکی آنها معنقد است میتواند در زمینه ساخت چنین آثاری موفق باشد، یک تئوری کاملا غلط است. فیلمسازی که دلسوز فرهنگ ایرانی باشد و به ساختار و تکنیک سینمایی نیز مسلط باشد، طبیعتا به ساخت آثار سینمایی علاقه خواهد داشت.
وی خاطر نشان کرد: اگر نهادها و ارگانهای مختلف تصمیم بگیرند تا هنرمندان حرفهای را با گفتوگو اقناع کرده و آنها بپذیرند که میتوانند مضامین و پیامهای مد نظر آنها را در قالب یک داستان دراماتیک قوی به تماشاگر ارائه کنند، دیگر شائبه وجود کار ضعیف و غیراستاندارد ارگانی به وجود نمیآید. اشکال عمده ارگانها، در دو مسئله نهفته است. یکی اینکه مضامین را محدود میکنند و دیگر اینکه تصور میکنند تنها فیلمسازانی که به لحاظ اعتقادی و ایدئولوژیکی به آنها نزدیک هستند و دارای ظواهر فکری مشابه با آنها باشند میتوانند در این عرصه فعالیت کنند. در صورتی که من معتقدم بسیاری از فیلمسازان خوب و دلسوز ایرانی علاقهمند به تولید آثار باکیفیت هستند.
گبرلو افزود: بنابراین عقیده من بر این است که ارگانها و سازمانهایی که به شدت ایدئولوژیک هستند، باید با هنرمندان کاربلد و حرفهای وارد تعامل و گفتوگو شوند و در کار آنها دخالت بیمورد نکنند. امروزه بسیاری از فیلمسازان خوب کشور دیگر فعالیتی در حوزه سینما ندارند و این موضوع دلیل بر این نیست که این عده دیگر تمایلی به ساخت اثر تازه ندارند. مشکل اصلی آنجاست است که ارگانهای مختلفی که در حوزه تولید فیلم مشغول به فعالیت هستند، با آنها وارد تعامل نمیشوند.
این فعال رسانهای با بیان اینکه برخی از متولیان ارگانها و نهادهای انقلابی فهم درستی از تاثیر سینما و ساختار یک فیلم بر تماشاگر ندارند، ادامه داد: آنها گمان میکنند که هرآنچه را که به آن میاندیشند میتوان با استفاده از یک ساختار قوام نایافته به تماشاگر منتقل کرد. در صورتی که جهان سینمایی امروز این تئوری را رد میکند. بسیاری از ارگانها ممکن است تمایل زیادی به تولید آثار هنری داشته باشند. اما نیاز است تا در کنار آنها متخصصان و نیروهای حرفهای کاربلدی که ساختار درست درام را بلد هستند و میدانند که چگونه میتوان بر تماشاگر تاثیر گذاشت را در کنار خود داشته باشند. برخی از ارگانها فهم دقیق و درستی از چگونگی اثر گذاری یک فیلم سینمایی بر تماشاگر امروز ندارند.
وی در ادامه گفت: تا جایی که من اطلاع دارم، در کشورهای دیگر نیز سازمانها، وزارتخانهها و کمپانیهای ارگانی روی تولید برخی از فیلمها سرمایه گذاری میکنند. آنها سینما را در وهله اول به عنوان یک صنعت میشناسند و چنین فکر میکنند که با سرمایهگذاری بر روی آثار مختلف میتوانند بازگشت سرمایه داشته باشند. کشورهای دیگر از جمله آمریکا که نگاهی سیاسی به سینما دارند، پذیرفتهاند که اگر ارگانی قصد ساخت فیلمی را داشت، منعی برای این مسئله وجود ندارد، اما به شرط آنکه محصول نهایی موفق به جلب نظر تماشاگر شود. باید یک اثر سینمایی از قابلیت سرگرمکنندگی تماشاگر سود برد و این موضوع در درجه اول اهمیت قرار دارد. در مرحله بعد، وجود ذوق، تلاش و خلاقیت در هنرمند باعث میشود تا با استفاده از یک داستان جذاب، مفاهیم مورد نظر به تماشاگر انتقال داده شود.
وی ابراز داشت: در کشور آمریکا زمانی که میخواهند موضعی سیاسی نسبت به یک کشور یا جریان داشته باشند، در ابتدا با تولید فیلم و سریال زمینه لازم را در افکار عمومی به وجود آورده و سپس دست به اقدامات دیگر میزنند. آنها میدانند که چگونه میشود از طریق سینما بر مخاطب تاثیر گذاشت و مفاهیم مورد نظر را بر بستری از سینمای سرگرم کننده منتقل کرد.
گبرلو درباره چگونگی ساز و کار فعالیت بخش خصوصی در سینمای ارگانی گفت: این موضوع که من موافق فعالیت ارگانها و سازمانها در ساخت آثار سینمایی هستم، دلیل بر این نیست که موافق باشم تا از فعالیت بخش خصوصی در این زمینه جلوگیری شود. بخش خصوصی میتواند به صورت جدی در این زمنیه نقش آفرینی کند و به ارگانها و نهادها یاری رساند. چراکه در این نهادها، فیلمساز و سیستم تولید فیلم وجود ندارد و باید این مسئله به بخش خصوصی واگذار شود. مهم این است که یک تفکر و اندیشه بتواند از طریق یک ساختار صحیح و منسجم به تماشاگر منتقل شود.
این مجری و برنامهساز درباره رقابت موجود میان ارگانهای مختلف برای کسب سیمرغهای جشنواره فیلم فجر نیز گفت: حضور در رویدادهای جشنوارهای نباید برای ارگانها به عنوان یک ملاک اصلی مطرح باشد. جشنواره بستری برای ازریابی کارشناسان و متخصصان از آثار سینمایی به شمار میرود. اصل این است که ارگانها و سازمانها در قبال تماشاگر ایرانی، شکل گیری یک نظام گردش اقتصادی و مالی برای اهالی سینما و تولید فیلم خوب، استاندارد و اثرگذار احساس مسئولیت کنند تا ضمن آن، اهداف و برنامههای استراتژیک یک ارگان نیز تحقق یابد.
وی در خصوص بحث سینمای ارگانی اضافه کرد: نباید بدون دلیل قانع کننده با حضور ارگانها در سینمای ایران مخالفی صورت گیرد. بلکه باید اجازه داده شود تا ارگانها و نهادهای مختلف، بر اساس وظایفی که برعهده دارند وارد حیطه تولید فیلم شوند. ارگانها و سازمانها نیز باید مطلع باشند که اجازه دخالت در مسیر تولید یک اثر هنری را ندارند و باید بستری فراهم کنند که هنرمند خلاق بتواند با نوآوری خود اثر مقبولی را خلق کند.
گبرلو در پایان درباره دخالت نهادهای مختلف در مسیر ساخت آثار سینمایی گفت: ما در جامعهای زندگی میکنیم که بسیاری از جریانها و جناحهای سیاسی، سینما را بهانهای برای رسیدن به اهداف عقیدتی خود قرار میدهند. این جریان متاسفانه مانعی برای تولید فرهنگ و هنر در کشور است. ارگانها وظیفه دارند این بخش کوچک از جناح کماندیش را از سینما دور کرده و به هیچ عنوان تحت نظر و سلیقه آنها عمل نکنند، چراکه ممکن است چنین جریانی هر لحظه تغییر نظر داده و دخالتهایی بیمورد در سینما داشته باشند که این مسئله، مانعی جدی بر روند تولید فیلم و اشاعه فرهنگ و هنر در جامعه به شمار میرود.
محمدعرفان صدیقیان
چرا «سینمای ارگانی» تقبیح میشود؟ / از لکنت سفارشدهنده و نظام مندرس شورایی تا آفت رقابت کمی!
«کیفیت» مسئله اصلی سینمای ارگانی است/ گلوگاهی به نام «فقدان تخصص»
There are no comments yet