نویسنده‌ای که سعی کرد کودک خود را ابدی کند/ مواجهه یک خانواده با سرطان و مرگ | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۸
مرضیه کردبچه در گفتگو با صبا:

نویسنده‌ای که سعی کرد کودک خود را ابدی کند/ مواجهه یک خانواده با سرطان و مرگ

مرضیه کردبچه درباره ترجمه و محتوای رمان «کودک ابدی» توضیح داد.

مرضیه کردبچه مترجم کتاب «کودک ابدی» نوشته فیلیپ فورست که به تازگی به همت نشر ققنوس به چاپ رسیده است در گفتگو با خبرنگار ادبیات صبا درباره نحوه آشنایی با این کتاب گفت: فیلیپ فورست منتقد ادبی است و یکسری از آثار و مقالات نقد ادبی او را خوانده بودم اما نمی‌دانستم که رمان‌نویس هم هست تا اینکه طی مراسمی در فرانسه در بزرگداشت فیلیپ راث او هم حضور داشت و من اتفاقی روی میزی دیدم که آثار فورست، اورهان پاموک و فیلیپ راث گذاشته شده است و کتاب «کودک ابدی» را برداشتم و شروع کردم به خواندن. بخش‌هایی از کتاب را خواندم و بسیار برایم جالب بود. جستجو کردم و متوجه شدم که این رمان به فارسی ترجمه نشده است و در پایان همان مراسم با فورست صحبت کردم و به او گفتم که در کشور ما قانون کپی‌رایت رعایت نمی‌شود اما من دوست دارم این کار را ترجمه کنم و با او در ارتباط بودم.

او ادامه داد: احساس می کردم که جای خالی این نویسنده و منتقد بزرگ در ایران خالی است و اینکه این رمان با توجه به ویژگی های خاصی که دارد، چیزهایی را درباره بیماری سرطان، مرگ و… از نگاه و منظری متفاوت بیان می کند و همه این نکات من را برای ترجمه این رمان جذب کرد.

این مترجم در ادامه درباره محتوای رمان توضیح داد: «کودک ابدی» درواقع از زندگی واقعی خود نویسنده الهم گرفته شده است. دختر فورست در سه سالگی به سرطان مبتلا می شود و طی یک سال فوت می کند. در ابتدای این رمان هم بچه فوت می کند اما اینکه در این یک سال چه اتفاقاتی می افتد از زمانی که خانواده متوجه می شوند این کودک بیمار است، دور شدن ها و افت و خیزها، مواجهه با بیماری سرطان و اینکه ما عادت داریم خود را با اعداد و ارقام دلداری دهیم یا گاهی از این آمار بترسیم، در این رمان روایت شده است. به علاوه اینکه مساله نویسنده در این کتاب شخصی نیست و یک دغدغه فراتر را درباره بیماری و مرگ همه کودکان براثر بیماری، جنگ، قحطی و… روایت می کند و به مسائل مختلفی می پردازد.

او افزود: این رمان درباره مرگ صحبت می‌کند اما نمی توان گفت که یک رمان کاملا غمگین است بلکه آنقدر با صحبت و گفتگوهای خانواده و پدرودختر پر شده است که گاهی شیرین به نظر می آید.

کردبچه در ادامه درباره تخیل و واقعیت در این داستان تصریح کرد: این مرگ در زندگی نویسنده واقعا اتفاق افتاده است اما بخشی از آن می‌تواند تخیل باشد. حتی خودش در جایی می گوید «نمی‌توانم بگویم تمام چیزهایی که در این رمان تعریف می کنم در آن تابستان دقیقا اتفاق افتاده است» بلکه الهامات از زندگی شخصی نویسنده دست در دست هم می دهند که به مسائل عمیق تری بپردازد. حتی در بخش های میانی رمان کاملا وارد ادبیات فرانسه می شود و درباره اینکه در این مقطع تاریخی ادبیات، نویسندگان به چه شکل هایی از مرگ بچه ها صحبت کردند یا شخصیت های بزرگی مانند ویکتور هوگو یا شکسپیر چگونه سعی کردند با خلق یک اثر ادبی بچه‌های خود را زنده نگه دارند و فضایی ایجاد کنند تا دوباره با آن فرزند از دست رفته گفتگو کنند، صحبت کرده است. بنابراین فکر می کنم این رمان هم برای خواننده علاقه‌مند به ادبیات جالب باشد و هم برای کسانی که ادبیات را به صورت حرفه ای دنبال می کنند.

این مترجم در پایان درباره دو اثر خود که در نوبت چاپ قرار دارند، گفت: یک کتاب از آثار ژول ورن در نشر ققنوس و یک رمان پلیسی  جنایی در انتشارات فارابی در دست چاپ دارم که امیدوارم به زودی منتشر شوند.

ندا زنگینه

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است