فیلم «ابد و یک روز» برای خیلی از
بازیگران سینما یک پله به حساب آمد و برای مهدی قربانی بازیگر نوجوانی که تازه عزم
ورود به سینما داشت هم فرصتی بود برای آنکه او را بشناسند و هم پلهای شد برایش، تا
به توانایی او در این عرصه ایمان بیاوریم. مهدی قربانی مدت زیادی نیست که به سینما
آمده اما در همین مدت کوتاه با بازی خود و انتخابهای درست و حسابشدهاش توانسته
در بین چهرههای سینمایی بهعنوان یک بازیگر توانمند جای خود را باز کند، او از
پس تجربههای موفقی چون «ابد و یک روز» و «بیستویک روز بعد» حالا در فیلم «تنگه
ابوقریب» میدرخشد. به همین بهانه با او گفتوگویی داشتیم که در ادامه میخوانید.
در فیلمهای قبلی که بازی کردید کاراکترهای متفاوتی
اما متعلق به نسل خودتان را ایفا کردید اما در «تنگه ابوقریب» باید شخصیتی را بازی
میکردید که متعلق به نسل و دوره دیگری بود و قبول ایفای چنین شخصیتی خودش یک ریسک
و چالش متفاوت برای شما به حساب میآمد!
بازی در فیلم «تنگه ابوقریب» برایم یک چالش جالب بود، البته
از اینکه نتوانم شخصیت علی را بهخوبی بازی کنم، میترسیدم. از آنجایی که من در
آن دوره زمانی زندگی نکردهام و تجربه قرارگیری در چنین فضایی را نداشتم این ترس
در من وجود داشت که چطور میتوانم این نقش را بازی کنم؟ اما فیلمنامه، کارگردانی،
صحنه، گریم و… به من کمک کرد تا به فضا و شخصیت علی نزدیک شوم. خوشبختانه
بازخوردها خوب است و خودم نیز فکر میکنم به اصطلاح نقش درآمده و آن اتفاقی که
باید، افتاده است.
این فیلم دومین همکاری شما با سعید ملکان بعد از
«ابد و یک روز» است، چقدر به اعتماد و اعتبار سعید ملکان و یا حتی بهرام توکلی این
نقش را پذیرفتید؟
بدون شک بهرام توکلی یکی از بهترین کارگردانهای ایران است،
از سویی دیگر سعید ملکان یکی از بزرگترین الگوهای من در زندگی است. نمیتوانم
بگویم اعتماد کردم و این پروژه را قبول کردم بلکه بهتر است بگویم این پروژه را
پذیرفتم تا در کنار آنها خیلی چیزها را یاد بگیرم. اگر این نقش را پذیرفتم به این
خاطر بود که دوست داشتم در ژانر دفاع مقدس بازی کنم، دوست داشتم تجربه همکاری با
بهرام توکلی را در کارنامهام داشته باشم و از او یاد بگیرم. از تمام عوامل این
فیلم که همگی از حرفهایهای سینما بودند آموختم. با خودم فکر کردم اگر این نقش
را بازی کنم به آنچه همیشه دوست داشتم یعنی حضور در یک کار دفاع مقدسی میرسم و از
سویی دیگر خیلی چیزها را خواهم آموخت.
با این همه شما مابهازای بیرونی برای ایفای چنین
شخصیتی نداشتید و باید به دیدهها و شنیدهها اکتفا میکردید، چطور با وجود آنکه
هیچ مصداقی برای این نقش وجود نداشت به آن نزدیک شدید؟
صحنه عجیبی داشتیم فارغ از آن، فیلمنامه و کارگردانی هم فوقالعاده
بود. زمانی که آقای توکلی درباره ماجرای تنگه ابوقریب و اتفاقات آن صحبت میکرد من
بهشخصه در ذهنم همه گفتههای او را تصویرسازی میکردم و این تصویرسازی خوشبختانه
به صحنه خود فیلم و آنچه ساخته شد شبیه بود. میتوانم بگویم تصویرسازی یکی از
ابزارهایی بود که در رسیدن به نقش و درک آن فضا بسیار کمکم کرد. البته اگر توضیحات
و صحبتهای آقای توکلی نبود شاید هیچ وقت نمیتوانستم این نقش را بازی کنم. صحبتهای
آقای توکلی و راهنماییهایشان، تصویرسازی و صحنه در ایفای این نقش بسیار تاثیرگذار
بود.
رویدادی که در این فیلم میبینیم براساس یک ماجرای
واقعی است؛ آیا این شخصیت هم از روی یک شهید واقعی الهام گرفته شده بود؟ درباره این
عملیات و جوانان و نوجوانانی که در آن حضور داشتند چقدر مطالعه کردید؟
مطالعه خاصی در این باره نکردم اما داشتن جلسات متعدد برای
دورخوانی فیلمنامه، تماشای عکسهایی مربوط به آن زمان، صحبتها و توضیحات آقای
توکلی، ملکان و یا آقای دکتر شجاعی مدیر صحنه فیلم بهنوعی مطالعه در این زمینه به
حساب میآمد. بقیه دوستان را نمیدانم اما من به این شیوه درباره اتفاقات آن زمان
مطالعه کردم و اطلاعاتی به دست آوردم. فارغ از این با جستوجو در اینترنت عکسهای
بسیاری را که مربوط به آن زمان بود دیدم و درباره حملات شیمیایی، اتفاقات پیش آمده
و حتی کارایی یک ماسک اکسیژن در چنین شرایطی اطلاعات کسب کردم.
بهعنوان جوانترین بازیگر اصلی این فیلم چه وجوهی
از آن بهعنوان یک رویداد واقعی برایتان جذاب بود؟
به نظرم خود فیلم یک رویداد واقعی و جذاب بود چرا که بدون
هیچ کم و زیادی به «تنگه ابوقریب» که واقعا وجود دارد پرداخته بود. کل این فیلم
برای من که در طول فیلمبرداری از پشت مانیتور پلانهای آن را ندیدم بسیار جذاب
است. فکر میکنم یکی از بهترین و جذابترین صحنههای فیلم زمانی است که شخصیتی که
امیر جدیدی آن را ایفا کرده دچار موجگرفتگی میشود، این صحنه واقعیت جنگ است.
شما فیلمهای مهمی در کارنامه کاری خود دارید؛ آثاری
که هر یک بهنحوی دیده شدند و بازی شما نقش تاثیرگذاری در این موفقیت و دیده شدن داشته
است، «ابد و یک روز» نقطه عطفی برای کارنامه کاریتان بود اما به نظر میرسد «تنگه
ابوقریب» هم شمایل تازه و متفاوتی از شما نشان داد، خودتان جایگاه این فیلم و تاثیر
آن را بر روی کارنامه کاریتان را چطور میبینید؟
اصلا کاری به این ندارم که در این فیلم بازی کردم اما «تنگه
ابوقریب» فیلم مهمی است چرا که به یک واقعیت تاریخی پرداخته و خیلی از کسانی که
مثل خود من نمیدانستند در این تنگه چه اتفاقاتی افتاده با دیدن این اثر با گوشهای
از وقایع آن سالها آشنا میشوند. «تنگه ابوقریب» یکی از بهترین فیلمهایی است که
میتوانستم بازی کنم، ایفای نقش در این فیلم برایم بسیار لذتبخش بود و بسیار
آموختم و میتوانم بگویم جایگاه آن برایم بسیار عزیز است. از آقای توکلی، آقای
ملکان و تمام بازیگران و عوامل که به من اعتماد کردند تا نقش علی را ایفا کنم و در
کنارشان یاد بگیرم، متشکرم. این فیلم پر از خاطره است و تکتک این خاطرات در
کارنامه کاری من ثبت خواهد شد. بدون شک «تنگه ابوقریب» یکی از درجهیکترین فیلمهایی
بود که میتوانستم در آن بازی کنم.
شما از ابتدا با پروژههای خوبی دیده شدید و با
درجهیکهای این حرفه همکاری کردید، این مسئله تا حدی میتواند توقع شما را بهعنوان
یک بازیگر بالا ببرد و بهراحتی پیشنهادی راضیتان نکند، چقدر با چنین حرفی موافق
هستید و فکر میکنید در آینده شرایط را برایتان سخت کند!
به نظرم اصلا سخت نمیشود، شاید سالها کار نکنم اما اگر
روزی بخواهم دوباره کار کنم و در فیلمی حضور داشته باشم حتما سعی میکنم در فیلمی
بازی کنم که خوب باشد یعنی خودم را راضی کند و یاد بگیرم. واقعا برایم سخت نیست،
من با همه کار میکنم اما به هر حال دوست دارم فیلمی بازی کنم که مردم آن را دوست
داشته باشند و زمانی که از سالن سینما بیرون میآیند راضی باشند. «ابد و یک روز»
یکی از درجهیکترین فیلمهایی بود که در تاریخ سینمای ایران ساخته شد، «بیستویک
روز بعد» واقعا عالی بود اما متاسفانه آنطور که باید و شاید دیده نشد و «تنگه
ابوقریب» که این روزها در حال اکران است قطعا مردم از دیدنش لذت خواهند برد. اینکه
با حرفهایهای سینما و درجهیکهای این حوزه کار کردم دلیل نمیشود تا با دیگر
دوستان کار نکنم. اولویت و ملاکم کار خوب است نه صرفا افراد. دوست دارم کار خوب در
کارنامه خودم ثبت کنم.
بازخوردی از سوی کسانی که در زمان جنگ همسنوسال
خودتان بودند و یا در آن فضا حضور داشتند گرفتید؟ نظرشان چه بود؟
با یکی از نزدیکانم که تجربه حضور در جنگ را آن هم در سن و
سال من داشته است پس از تماشای فیلم صحبت کردم و گفت آنقدر همه چیز در این فیلم
واقعی بود که انگار در همان شرایط حضور داشته است. خوشبختانه بازخوردها خوب بود و
از این بابت خوشحالم.
شهرت در این سن و سال چقدر برایتان جذاب است و چقدر
توانسته محدودیت ایجاد کند؟
شهرت هم خوبیهایی دارد و هم بدیهایی. خوب است، چون در
بین مردم محبوبی و خوشبختانه تا به امروز برایم محدودیت خاصی به همراه نداشته است
ولی به هر حال شهرت با خود خط قرمزهایی میآورد که نباید از آن گذر کنی!
ملیکا مومنیراد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است