لزوم تولید آثار طنز
بیشک در شرایط فعلی که وضعیت نابسامان اقتصادی روحیه مردم
را تحت تاثیر قرار داده و آنها را با مشکلات بسیاری مواجه کرده، تولید آثار طنز
اتفاقی نیکو و خجسته است؛ گذشته از این موضوع بااهمیت، آنهایی که برنامههای تلویزیونی
را طی سالهای اخیر دنبال میکنند، میدانند در امر تولید آثار طنز نسبت به گذشته
کمکارتر شدهایم! بهخصوص اینکه در مناسبتهای فصلی مانند ماه مبارک رمضان و
اعیاد ملی و مذهبی نیز کمتر به تولید آثار طنز پرداخته میشود.
پیش بهسوی زندگی شگفتانگیز
همه موارد ذکرشده باعث شدند تا پس از هماهنگی با مدیر روابط
عمومی «زندگی شگفتانگیز است» برای تهیه گزارش به پشتصحنه این سریال بروم تا
دقیقتر و جزییتر در جریان روند تولید و ضبط آن قرار بگیرم؛ لذا به محل
فیلمبرداری که حوالی پارک چیتگر است رفتم. لوکیشن آپارتمانی حدود ۱۳۰متر یا بیشتر
است و هرکس به کاری مشغول است. از فضا و نوع چینش وسایل و آکسسوار و هلهله و شادی
بازیگران جلوی دوربین متوجه میشوم عوامل مشغول ضبط سکانسهای جشن هستند.
حمید لولایی، سحر ولدبیگی، رضا داوودنژاد، خشایار راد و
تعداد زیادی بازیگر و هنرور در پذیرایی آپارتمان نشستهاند و منتظر دستور ضبط از
سوی مجتبی چراغعلی کارگردان سریال هستند که در هال پشت مانیتورش نشسته و با منشی
صحنه و دستیارش مشغول صحبت است. بالاخره کارگردان اعلام ضبط میکند و دستیار
کارگردان میشمرد سه… دو… یک… سکوت فضا را فرا میگیرد و همه متمرکز میشوند
تا پلانهای مورد نظر طبق رضایت کارگردان ضبط شوند.
همدلی و رفاقت
با اینکه همه عوامل در کارشان جدی هستند و کارگردان در ضبط
پلانها وسواس زیادی به خرج میدهد، اما گاه پس از ضبط و تکرار برخی از پلانها،
میان بازیگران و کارگردان و دیگر عوامل شوخیهایی درمیگیرد و همه اینها گویای
این است که با گروهی صمیمی و همدل مواجهم. به فاصله دو چای خوردن و پس از گپوگفتهای
گاهبهگاه و کوتاه با عبدالرضا فیروزان؛ تهیهکننده خوشاخلاق پروژه، کارگردان
اعلام آنتراکت میکند و همهمه و خوشوبشها بالا میگیرد. به سراغ بازیگران و
عوامل میروم و به آنها ادای احترام میکنم و آنها نیز با لبخند مرا میپذیرند.
به اتاق گریم که خلوت و آرام است میروم و بازیگران با خوشرویی
به سوالهایم پاسخ میدهند و کارگردان و تهیهکننده نیز با وجود مشغله بسیار، چند
دقیقهای را به من و پاسخ دادن به سوالهایم اختصاص میدهند که در ادامه گزارش به
آنها خواهم پرداخت.
رضا داوودنژاد
تیپ بازی نمیکنم
چه شد که پس از مدتها پذیرفتید در اثری طنز
ایفای نقش کنید و بازی در سریال «زندگی شگفتانگیز است» را بپذیرید؟
بهجز اینکه با مجتبی چراغعلی تجربه همکاری دارم، اما
فیلمنامه این سریال توجه مرا جلب کرد. «زندگی شگفتانگیز است» برخلاف اغلب
فیلمنامههایی که طی این مدت خواندهام قصه روانی دارد و این ویژگی باعث شد پس از
خواندن شش قسمت از آن نقش را بپذیرم و با پروژه همکاری کنم.
از تصمیمتان راضی هستید؟
بله؛ زیرا در مقابل دوربین با بازیگران کاربلدی چون آقای
لولایی و خانم ولدبیگی همبازی هستم. سالهاست این هنرمندان را میشناسم و در آثار
مختلفی با آنها همکاری کردهام. گروه و عوامل نیز بسیار حرفهای و کاربلد و باانرژی
هستند.
باتوجه به کیفیت قصه و حضور عوامل حرفهای، آیا
بهتر نبود که این اثر در قالب سریال چندین قسمتی تولید میشد؟
من نیز چنین نظری دارم و گاه به عوامل و دوستان میگویم این
سریال میتوانست به جای مینیسریالی هفتقسمتی، پروژهای چهلقسمتی باشد.
چرا چنین نظری دارید؟
به این دلیل که این سریال نسبت به آثار مشابه که زمانی
طولانی صرف تولیدشان شده و در آنها حضور داشتهام ضعفهای بسیار کمتری دارد.
درباره نقشتان کمی توضیح دهید.
نقش پسری را دارم که دختری را دوست دارد، اما هیچ شانسی
برای ازدواج ندارد و ناگهان در موقعیت دو ازدواج موفق قرار میگیرد. شخصیت این پسر
بهخوبی پرداخت شده، تا آنجا که هر بازیگری میتوانست آن را بازی کند، اما من باتوجه
به تعاملی که با آقای چراغعلی داشتم آن را به شیوه خودم بازی کردم.
نقش شما تیپ است
یا شخصیت؟
من اصلا تیپ بازی
نمیکنم، شاید به این دلیل که بلد نیستم. در این سریال نیز نقشم شخصیت است و براساس
چهارچوبی مشخص برای آن بیوگرافی ایجاد کردهام و طبق آن پیش میروم.
خروجی سریال را چگونه میبینید؟
باتوجه به تیم خوب و حرفهای و روند خوب تولید نتیجه کار را
رضایتبخش میبینیم.
سحر ولدبیگی
خنداندن مردم
بسیار سخت شده است!
شما طی سالهای
فعالیتتان در عرصه بازیگری با کارگردانهای مطرحی همکاری کردهاید و در آثار
مختلفی حضور داشتهاید. براساس تجربههایتان بفرمایید که طی این سالها چه روندی
را در زمینه تولید آثار طنز طی کردهایم؟
قبلتر اینگونه
بود که اغلب سریالهای طنز ۹۰قسمتی و ۱۲۰قسمتی بودند، اما در حال حاضر روند تغییر
کرده و تولید چنین آثاری کمتر شده است؛ حتی آثار طنز مناسبتی نیز نسبت به گذشته
کمتر تولید میشوند. مثلأ در حال حاضر سریالهای طنز ماه رمضانی نداریم؛ و جدا از
اینها، خنداندن مردم بسیار سخت شده است.
بهخصوص در اوضاع
فعلی که بحران اقتصادی زندگی مردم را سختتر کرده است.
بله دقیقا. و
خنداندن مردم به طریقه و روش درست وظیفه ماست که کار سختی است؛ زیرا خوب بودن و بهطور
واقعی مردم را خنداندن با لوس بودن و لودگی کردن بسیار متفاوت است و مرز باریکی
بین آنها وجود دارد. در حال حاضر آثار تولیدی تلاش میکنند به هرقیمت و هر روشی مخاطب
را بخندانند در صورتی که بیننده باهوش است و دلش میخواهد آثار طنز، جدا از به
خنده واداشتن آنها، حرفی برای گفتن داشته باشد که متاسفانه اینگونه نیست.
شما در انتخابهایتان
به چه مواردی توجه میکنید و چه عناصری برایتان مهم است؟
با اینکه فضا
مناسب نیست، اما اغلب طنزپردازان در تلاش هستند که آثار باکیفیت تولید کنند و
بازیگران نیز سعی میکنند در آثار باکیفیت حضور یابند. من نیز شخصا تلاشم این است
که در چنین آثاری حضور داشته باشم، اما موضوع این است که آثار طنز کمتر از گذشته
تولید میشوند. در حال حاضر تنها اتفاقی که افتاده این است که سریالهای «نقطهچین»،
«پاورچین» و «زندگی به شرط خنده» مدام تکرار میشوند و پخش مجدد دارند.
اما هنوز مخاطبان
خودشان را دارند و مورد توجهند.
بله و معنای آن این
است که اگر چنین آثاری تولید شوند مورد استقبال قرار میگیرند. قبلا تصورم این بود
که سریالی مانند «پاورچین» متعلق به همان دهه۷۰ است و به طیف سنی خاصی تعلق دارد؛
در صورتی که میبینم بچههای دهه۸۰ و حتی ۹۰ با اشتیاق آنها را دنبال میکنند.
نکته جالب اینکه نسل جدید با نگاهی متفاوت به دیدن آثار طنز مینشینند و نسبت به
مخاطبان دهههای قبل این سریالها را طور دیگری میبینند که این موضوع به من حس
خوبی میدهد و برایم جالب است.
باتوجه به گزیدهکاریتان
در انتخابها چه شد که پذیرفتید در سریال «زندگی شگفتانگیز است» حضور پیدا کنید؟
برخلاف بسیاری از
آثار که فیلمنامه کاملی ندارند و درنهایت خروجی آنها شکل و شمایل دیگری پیدا میکند،
پس از مدتها و برای اولین بار، اثری به من پیشنهاد شد که از هفت قسمت آن پنج
قسمتش حاضر بود و مورد مهم این که باتوجه به صحبتها قرار است این سریال در فاصله
عید قربان تا عید غدیر به روی آنتن برود که امیدوارم این اتفاق بیفتد. از طرفی
آقای چراغعلی کارگردان پروژه تسلط زیادی بر فیلمنامه دارد و با دکوپاژ کامل به ضبط
سکانسها میپردازد و میداند چه میخواهد. این ویژگیها علاوه بر آنکه باعث میشوند
بازیگر خسته نشود بلکه از لحاظ ذهنی این آمادگی را به او میدهند که در جهت کاملتر
شدن نقش پیشنهاد بدهد. بهجز اینها، عوامل از گروه صدا و تصویر گرفته تا گروه
صحنه و لباس و تدارکات و تولید همه حرفهای هستند و کار خودشان را درست انجام میدهند
که این روند باعث میشود من بازیگر انرژی بیشتری صرف کار کنم.
درباره نقشتان
کمی توضیح دهید.
در این سریال نقش
زنی به نام سیمین را بازی میکنم و از آن دسته نقشهایی است که مخاطب باید او را
ببیند. به همین دلیل ترجیح میدهم دربارهاش چیزی نگویم و داستان را لو ندهم.
درباره نوع طنز و
قصه سریال از منظر خودتان کمی توضیح دهید.
برخلاف آثار
طولانی و ۹۰ و ۱۰۰قسمتی، آدمهای سریال همه شخصیت هستند و تیپ نیستند و قصه آن
درباره زندگی روزمره آدمهاست.
خروجی سریال را
چگونه میبینید؟
طبق تجاربم در طی
سیوپنج سال حضور در عرصه بازیگری، اعتقادم این است اثری که در آن همه عوامل انرژی
بگذارند دیده خواهد شد و امیدوارم این اتفاق برای سریال «زندگی شگفتانگیز است»
بیفتد.
مجتبی چراغعلی
زحمت تولید به
اندازه اثری چهلقسمتی است!
عوامل و بازیگران
پروژه شما را بسیار دوست دارند و این خیلی خوب است.
نظر لطف آنهاست
و از این موضوع بسیار خوشحالم. میدانید نکته این است که طی این سالها، براساس
تجربهای که در تولید آثار طنز داشتهام به این نتیجه رسیدهام که اگر فضای پشت
دوربین گرم و صمیمی نباشد، اتفاق مثبتی جلوی دوربین نمیافتد.
درباره فیلمنامه
و ویژگیهای آن کمی توضیح دهید.
طرح اولیه این
اثر از خودم بود، اما از آنجایی که قرار بود سریال در مدت کوتاهی تولید شود نگارش
آن را به یک نویسنده خوب به نام آقای حمید طاهری سپردم تا به این ترتیب تمرکزم بر
کارگردانی باشد. اما در طول نگارش و حتی در زمان تولید، قدم به قدم باهم تعامل
داشتیم و پیش رفتیم و این روند همچنان ادامه دارد و کاملا باهم در ارتباط هستیم.
از روند تولید
سریال راضی هستید؟
به قول تهیهکننده
در این سریال به اندازه اثری چهلقسمتی بازیگر و لوکیشن داریم و از آنجایی که
روشم در نوع ضبط تکدوربین است، این سریال را نیز با یک دوربین تصویربرداری میکنیم؛
اما با این حال، به مدد همت و انرژی عوامل، ریتم کارمان تند است تا آنجا که در
برخی از روزها ۱۲دقیقه ضبط مفید داشتهایم و میانگینمان ۹دقیقه در روز است.
عبدالرضا فیروزان
اثر حرفهای نیروی
حرفهای میخواهد
عوامل سریال را
بر چه اساسی انتخاب کردید؟
اعتقاد دارم که
کار حرفهای نیروی حرفهای میخواهد و جدا از بازیگران که همگی چهره و کاربلد
هستند، بقیه عوامل از گروه تولید و تدارکات گرفته تا بخشهای دیگر نیز افراد
باسابقهای هستند و سالهاست در این حرفه مشغول به کارند.
چه خوب که به این
نگاه رسیدهاید.
بله، از آنجایی که
خودم سالها دستیاری کردهام و در عرصه کارگردانی نیز فعال بودهام، به مشکلات
موجود واقفم، به همین دلیل تلاش کردهام تمام شرایط را برای تولید اثری باکیفیت و
قابل قبول مهیا کنم.
باتوجه به بحران
اقتصادی موجود چگونه بودجه سریال را مدیریت کردید؟
برآورد این سریال
سال پیش انجام شد و حال نیز شرایط اقتصادی باعث شده هر روز با افزایش قیمتها مواجه
باشیم؛ تا آنجا که دوستان تولید هر روز یک عدد و رقم جدید به ما میدهند. بیشک همه
این موارد باعث بروز مشکلاتی در بخشهای مختلف میشوند و دست به دست هم میدهند که
ما عقب بنشینیم، اما از آنجایی که به این حرفه عشق و علاقه داریم کار را به
سرانجام خواهیم رساند.
در زمان پیشتولید
و تولید، سیمافیلم چقدر از شما حمایت کرده است؟
بسیار زیاد. لازم
میدانم از مدیر مرکز «سیما فیلم» و قائممقام ایشان تشکر کنم و از تکتک افرادی
که همواره زحمت میکشند و نامی از آنها نیست ممنونم.
خشایار راد
«زندگی شگفتانگیز
است» اثری شیک و شیرین است
باتوجه به
حضورتان در آثار متعدد طنز، فیلمنامه این سریال را چگونه میبینید؟
این سریال هفتقسمتی
اثری شسته و رُفته و شیک است و با دیگر آثار مشابه متفاوت است؛ زیرا فیلمنامه آن
مضمونی طنز دارد و قصه آن به خودی خود شیرین و دلچسب است.
نقش شما در این
سریال چیست؟
در این سریال
ایفاگر نقش مردی هستم که روزبه نام دارد. او همسر سیمین با بازی خانم ولدبیگی است
و رضا داوونژاد نقش پسر ما را دارد. این پسر قرار است با خانوادهای وصلت کند که
از لحاظ فرهنگی با خانواده خودش متفاوتند؛ با این وجود، دختر و پسر برای به هم
رسیدن پافشاری و اصرار میکنند و همین موضوع باعث میشود که میان این دو خانواده
تنشهایی ایجاد شود که منجر به اتفاقهایی طنز میشود و درنهایت این زوج جوان به
هم میرسند.
وحید خانهساز
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است