این روزها از گوشه و کنار در شرایط و موقعیتهای مختلف،
حرفهای بسیاری درباره ناعدالتی در بخش اکران فیلمهای سینمایی میشنوم، ناعدالتیهایی
که بسیار ظریف است؛ بهعنوان مثال یک کارگردان از کنار سینمایی که فیلمش روی پرده
آن است رد میشود و میبیند تراکت و پوستر همه فیلمها در آنجا وجود دارد اما
دریغ از خودنمایی و وجود یک تراکت که متعلق به فیلم او باشد. بپذیریم که این اتفاق
بد وجود دارد، هر چند آنقدرها هم قابل اهمیت نیست، چرا؟
ما خودمان باعث شدیم تا به امروز و چنین وضعیتی برسیم. کسی
که در حال حاضر چه آگاهانه و چه ناآگاهانه این بیعدالتی را انجام میدهد همان کسی
است که سابقه آشنایی و رفاقت با او در عرصه سینما به سی سال پیش میرسد. نگاه
کنید! بیش از آنکه این بیعدالتی دردآور باشد، اینکه مادیات اینچنین فاصلهای را
میان ما انداخته، دردآور است.
البته اعتراض، چاره کار نیست؛ رفتارهایی شبیه به رفتار آن
دوستی که درِ شورای صنفی را گِل گرفت چاره کار نیست. در مواجهه با این شرایط، شاید
بهتر است فیلمسازی را کنار گذاشت تا، اینکه دوستان و اهالی سینما که سالهای سال
با یکدیگر نشست و برخاست کردهاند مقابل هم قرار بگیرند.
اما با وجود این ناعدالتیها نباید وارد این بازیها شد؛
تنها امیدوارم که دیگر دوستان به این مهم فکر کنند؛ بالارفتن بقیه دوستان در کنار
آنها، هیچ اتفاق بدی نیست.
There are no comments yet