برای نگارش فیلمنامه «بچه مهندس» پنج سال تلاش کردم! | پایگاه خبری صبا
امروز ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۳:۴۴
سجاد ابوالحسنی:

برای نگارش فیلمنامه «بچه مهندس» پنج سال تلاش کردم!

از سال91 که «خداحافظ بچه» را نوشتم و از همان زمان تاکنون مشغول نگارش فیلمنامه «بچه مهندس» هستم. یعنی به‌عبارتی برای نگارش فیلمنامه «بچه مهندس» پنج سال تلاش کرده‌ام.

سریال «بچه مهندس» یکی از سریال‌های تلویزیونی است که برای پخش در ماه
مبارک رمضان امسال در نظر گرفته شده است؛ اثری که سعید سعدی تهیه‌کننده آن است و
علی غفاری کارگردانی آن را به عهده دارد و بازیگرانی چون ساناز سعیدی، بهناز جعفری،
بهاره رهنما، برزو ارجمند، سوگل طهماسبی، هاله گرجی، نفیسه روشن، مریم خدارحمی و افشین
سنگ‌چاپ در آن ایفای نقش می‌کنند.

با
دیدن چند قسمت از سریال «بچه مهندس» به این نتیجه خواهیم رسید که یکی از ویژگی‌‌ها
و نقطه قوت‌‌های آن فیلمنامه و قصه است. سجاد ابوالحسنی که نگارش آثاری چون «روز
حسرت»، «۵کیلومتر تا بهشت» و «خداحافظ بچه» را در کارنامه دارد نویسنده فیلمنامه «بچه
مهندس» است.

سجاد
ابوالحسنی درباره نحوه نگارش فیلمنامه «بچه مهندس» و جزییات آن با روزنامه «صبا» گفت‌وگو
کرد.

در
کل شیوه نگارش شما چگونه است؟ یعنی در ابتدا به چه عناصری توجه می‌کنید و نقطه
آغاز فیلمنامه کجاست؟

به
نظرم بهتر است از قصه به ایده و مضمون برسیم و از نظر من داستان به‌نوعی سلطان درام
است؛ یعنی اول باید داستان پیدا شود و شکل بگیرد و پس از آن همه چیز براساس آن پیش
برود.

فیلمنامه
«بچه مهندس» را طبق این روند نوشتید؟

خیر. فیلمنامه
«بچه مهندس» را برخلاف روال و نگرش همیشگی‌ام نوشته‌ام که کار سختی بود. یعنی
محتوایی را در ذهن داشتم و به‌دنبال این بودم که برایش قصه‌ای تعریف کنم.

چرا
این شیوه نگارش کار سختی بود؟

به
این دلیل که در این شیوه معمولا و درنهایت قصه آن‌طور که باید قرص و محکم و منسجم
از آب درنمی‌آید؛ اما تلاشم را کردم.

نگارش
فیلمنامه «بچه مهندس» چقدر طول کشید؟

از
سال۹۱ که «خداحافظ بچه» را نوشتم، اثر دیگری را دست نگرفتم و از همان زمان تاکنون
مشغول نگارش فیلمنامه «بچه مهندس» هستم. یعنی به‌عبارتی برای نگارش فیلمنامه «بچه
مهندس» پنج سال تلاش کرده‌ام.

چرا
این‌قدر طولانی؟

راستش
تلاش زیادی کردم تا برای محتوا و مضمونی که در ذهن داشتم قصه و داستان مناسبی پیدا
کنم و دلیل دیگر این‌که می‌خواستم فیلمنامه «بچه مهندس» اثری باکیفیت شود به همین
دلیل همه وقتم را صرف نگارش آن کردم. این را هم بگویم که وسواس کاری دارم، یعنی
نمی‌توانم به‌سادگی از کنار اثری بگذرم که از نظر خودم هنوز خوب و کامل نیست و به‌اصطلاح
در نیامده است.

ایده
و طرح اولیه «بچه مهندس» چگونه به ذهنتان رسید؟

من در
دانشگاه امیرکبیر درس خوانده‌ام و در همان سال‌های۹۱ یا ۹۲ که مشغول نگارش فیلمنامه «بچه مهندس» بودم،
می‌دیدم که همه دوستانم به رفتن فکر می‌کنند. می‌دیدم بچه‌‌های توانمندی که در دانشگاه‌‌های
خوب و معتبر ما درس خوانده‌اند و سرمایه‌‌های کشور محسوب می‌شوند به مهاجرت فکر می‌کنند
و اگر هم نمی‌روند به‌دلیل وابستگی‌‌های خانوادگی و عاطفی است. یعنی مسئله آن‌ها کشور
و میهن نبود. پس از آن با خودم فکر کردم که باید در این‌باره چه قصه‌ای بنویسم که
حق مطلب را ادا کند و اتفاق نویی به حساب آید؛ زیرا همان‌طور که می‌دانید، طی این
سال‌ها آثار زیادی درباره مهاجرت ساخته شده است. فیلم‌ها و سریال‌هایی که آدم‌های
آن میان ماندن و رفتن مانده‌اند و سرگردان هستند.

و
پس از آن؟

سپس
دو مضمون و محتوای کلی را برای سریال در نظر گرفتم. یکی سوال «من کی‌ام؟» که آن را در طول نگارش مد نظر قرار دادم و در
فیلمنامه مرتب توسط آدم‌های قصه پرسیده می‌شود؛ که البته منظور از این سوال این نیست
که چه کسی هستی؟ و پدر و مادرت چه کسانی هستند؟ و اهل کجایی! بلکه منظور این است
که در زندگی‌ات چه کرده‌ای؟ واضح‌تر این‌که، می‌خواستم از زاویه‌ای بخصوص به بررسی
هویت آدم‌ها بپردازم. یعنی هویت یکی از موضوعات اصلی سریال است. دیگر این‌که در
جایی از قصه، مامان‌صدیقه به جواد می‌گوید به فکر رفتن به جایی خوش و خرم نباش و
سعی کن همان جایی را که هستی، خوش و خرم کنی؛ لذا براساس این دو محتوا تلاش کردم
تمام داستان‌‌های سریال‌‌ها را سر و سامان بدهم.

پس
به این ترتیب می‌توان گفت سریال «بچه مهندس» درباره هویت آدم‌های امروز است.

بله.

جدا
از این‌که تولید سریال «بچه مهندس» ادامه دارد و شاید مشغول نگارش آن باشید، چه
زمانی فیلمنامه را اثری تمام شده می‌دانید؟ واضح‌تر این‌که آیا بازهم در آثار
دیگرتان به موضوع هویت آدم‌ها و مبحث مهاجرت خواهید پرداخت؟

به
نظرم این یک مورد برای من تمام شده است، زیرا فکر می‌کنم طی ۶۵قسمت پرداختن به
چنین داستانی که سه مقطع کودکی، نوجوانی و بزرگسالی یک آدم را از زوایای مختلف
بررسی می‌کند گویاست.

باتوجه
به این‌که در سه دهه به زندگی آدمی از همین جامعه پرداخته‌اید، می‌توان «بچه مهندس»
را اثری درباره تاریخ معاصر دانست؟

در
«بچه مهندس» خیلی گذرا و کوتاه به مقاطع و دهه‌‌های مختلف پرداخته می‌شود و این‌گونه
نبود که مثلاً به وقایع مختلف تاریخی بپردازیم، البته در قصه به وقایعی مثل رحلت
امام خمینی(ره)، آزادی اسرا و زلزله اشاره شده و تا آن‌جا که قصه طلبیده به آن‌ها پرداخته‌ام
و سپس از آن‌ها رد شده‌ایم.

شما
بیش از هر چیز به بچه‌‌های بی‌سرپرست پرداخته‌اید، درست است؟

بله،
بیش از پرداختن به وقایع تاریخی و کمتر از محتوای اصلی که درباره‌‌اش حرف زدم به
بچه‌‌های بی‌سرپرست پرداخته‌ام.

جدا
از مقتضیات قصه، دلیل این توجه به بچه‌‌های بی‌سرپرست چیست؟

همیشه
به شخصیت‌ها، دیالوگ‌‌ها و موقعیت‌‌های جذاب علاقه دارم و اگر با مورد بخصوصی
برخورد کنم آن را گوشه ذهنم نگاه می‌دارم تا در زمان مناسب و در اثری مناسب از آن‌ها
استفاده کنم. به نظرم در مقایسه با آثار سینمایی و تلویزیونی خارجی خیلی کم به
محیط پرورشگاه پرداخته‌‌ایم و در حال حاضر
نیز اثری ایرانی را به یاد نمی‌آورم که به پرورشگاه و بچه‌‌های بی‌سرپرست
پرداخته باشد.

بله
درست است. من هم موردی را به یاد ندارم. حال که صحبت از بچه‌‌ها شد بفرمایید که
علت علاقه شما به کودکی آدم‌ها چیست؟ در سریال «خداحافظ بچه» هم موضوع و محتوای
سریال درباره یک بچه بود که باعث ماجراهای زیادی در قصه می‌شود. انگار دغدغه کودکی
آدم‌ها را دارید. این دغدغه از کجا می‌آید؟

فیلمنامه
و سریال «خداحافظ بچه»، بچگانه نبود.

منظورم
رده‌بندی اثر باتوجه به رده سنی نیست. منظورم سوژه و مضمون و ایده اولیه است.

واقعاً
نمی‌دانم این دغدغه از کجا می‌آید و چرا به این موضوع علاقه‌مند هستم، اما به
هرحال فکر می‌کنم دیدن بچه‌‌ها همیشه جذاب است و به نظرم اگر بچه‌‌ها جلوی دوربین بروند
و بازی خوبی از آن‌ها گرفته شود برای مخاطبان جذاب خواهد شد. دوم این‌که همیشه فکر
می‌کردم دانشجویی که در فاز سوم سریال
«بچه مهندس» حضور دارد از کجا آمده است؟ و به این نتیجه رسیدم که او بچه پرورشگاه
باشد. نابغه‌ای که در پرورشگاه بزرگ شده است؛ بر همین اساس یعنی از آینده به گذشته
شخص رسیده‌ام.

پیش‌تر
در اخبار برخی از رسانه‌‌ها با این مطلب مواجه شدم که سریال «بچه مهندس» درباره
کودکان است و برای رده سنی کودک و نوجوان نوشته و تولید شده است. باتوجه به مضمون
و قصه سریال به نظرم این رده‌بندی غلط است و اشتباهی رخ داده است.

کاملا
غلط و اشتباه است. زیرا سریال برای رده سنی کودک و نوجوان تولید نشده و از اول نیز
قرار نبود برای رده سنی خاصی نگارش و تولید شود و هدف‌گذاری ما مخاطب بزرگسال بوده
و هست. درواقع دو مدل کار داریم یکی این‌که اثر درباره کودکان است و مخاطب آن
کودکان هستند و نوع دیگر این‌که کودکان در قصه حضور دارند اما اثر درباره
بزرگسالان و برای بزرگسالان است که «بچه
مهندس» در دسته دوم می‌گنجد؛ البته شاید در فاز دوم سریال که به نوجوانی شخصیت می‌پردازم
بتوانیم بگوییم هدف‌گذاری ما نوجوانان هستند، طوری که هم والدین آن را ببینند و هم
نوجوانان. اما این‌که اثر را متعلق به رده سنی خاصی بدانیم درست نیست.

چه
کسی این خبر را منتشر کرده است؟

نمی‌دانم
شاید تهیه‌کننده، کارگردان و شاید هم تلویزیون این خبر را منتشر کرده یا شاید
اشتباه از آن خبرگزاری بوده که در ابتدا خبر سریال را کار کرده و پس از آن توسط
رسانه‌‌های دیگر نشر داده شده است.

به‌عنوان
فیلمنامه‌نویسی که سال‌هاست با تلویزیون همکاری می‌کنید بفرمایید با محدودیت‌‌ها و
خط قرمزها و اعمال‌نظرهای سلیقه‌ای چگونه کنار می‌آیید و در سریال «بچه مهندس»
چقدر با ممیزی مواجه بوده‌اید؟

درباره
همکاران دیگرم نمی‌دانم؛ اما درباره خودم واقعیت این است که تاکنون با مشکلات این‌چنینی
مواجه نشده‌ام و کسی به من نگفته که چه بنویسم و چه را ننویسم.

یعنی
در هیچ کدام از آثارتان چنین مشکلی وجود ندارد؟

خیر.
پس از نگارش سریال‌های «روز حسرت»، «پنجمین خورشید»، «پنج کیلومتر تا بهشت» و
«خداحافظ بچه»، «بچه مهندس» را نوشته‌ام که پنجمین اثر ماه رمضانی‌ام محسوب می‌شود.
طی نگارش هیچ‌کدام از این آثار با ممیزی مواجه نبوده‌ام. واقعیت این است که هنرمند
پس از یکی دو سال همکاری با تلویزیون می‌تواند به چهارچوب‌‌ها و خط قرمزها پی ببرد
و ناخودآگاه پس از آن چیزی نمی‌نویسد که مجبور به تغییر آن شود.

پس
در «بچه مهندس» با محدودیت و سانسور مواجه نبودید. شاید به این دلیل که به موضوعات
سیاسی نپرداخته‌اید و مسائل اجتماعی را تند و تیز نقد کرده‌اید.

بله
شاید. البته قصه و محتوای سریال «بچه مهندس» دغدغه نظام و مردم است و کسی را نمی‌توان
یافت که با رفتن و مهاجرت جوانان از ایران موافق باشد.

شما
در سریال «پنج کیلومتر تا بهشت» به ماجرایی ماورایی پرداختید و اتفاقا خروجی خوبی
داشت؛ چرا بازهم به سراغ سوژه‌ای ماورایی نرفتید؟

خیلی
به این ژانر علاقه‌مندم و اتفاقاً ایده‌ای ماورایی دارم که دوست دارم به‌زودی کارش
کنم؛ البته این را هم بگویم که کیفیت بالای فیلمنامه «پنج کیلومتر تا بهشت» را به
علیرضا افخمی مدیونم که تخصصش پرداختن به موضوعات ماورایی است و آثار موفقی چون
«اغما»، «او یک فرشته بود» را در کارنامه‌‌اش دارد.

آن‌طور
که شنیده‌ام فاز اول سریال تمام شده و فاز دوم و سوم وارد مرحله تولید نشده است. باتوجه
به این روال آیا فیلمنامه را به پایان رسانده‌اید و به گروه سازنده تحویل داده‌اید؟

بله
درست است. فاز دوم سریال در مرحله پیش‌تولید است و به‌زودی ضبط آن شروع می‌شود که
فیلمنامه آن را به‌طور کامل تحویل داده‌ام و در حال حاضر مشغول نگارش فاز سوم
سریال هستم، یعنی مرحله جوانی و بزرگسالی را، و امیدوارم تا دو، سه ماه دیگر تمامش
کنم.

بازخورد
مخاطبان را نسبت به سریال «بچه مهندس» چطور دیده‌اید؟

اصولا
بازخورد اقوام و نزدیکان را خیلی در نظر نمی‌گیرم، اما زمانی که نظرخواهی مخاطبان
را در شبکه‌‌های اجتماعی دیدم برخلاف تصورم فهمیدم که مورد استقبال مخاطبان قرار
گرفته است. هرچند با نقدهای بسیاری مواجه شدم که همه آن‌ها را خوانده‌ام اما با
این حال نظرات مثبت قالب بود.

و
سخن آخر؟

از
شما ممنونم که به یادم بودید و کار را دیده‌اید و سوال‌های خوبی پرسیدید و
امیدوارم به همه سوال‌ها به صورت کامل پاسخ داده باشم.


وحید
خانه‌ساز


هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تمساح خونی
    110/472/484/000
  • بی‌بدن
    26/214/863/000
  • سال گربه
    18/031/038/500
  • آپاراتچی
    4/245/817/500
  • پرویز خان
    3/263/887/000
  • نوروز
    3/001/113/000
  • ایلیاجستجوی قهرمان
    2/962/112/500
  • آسمان غرب
    2/566/028/000