برپایی بینال‌ها اولویت اداره کل هنرهای تجسمی است/ شورای ارزیابی و نظارت بر آثار هنری احیا می‌شود/ دنبال بر هم زدن آرامش حاکم نیستیم‌ | پایگاه خبری صبا
امروز ۲۹ اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۰۶:۱۴
گفتگوی تفصیلی صبا با مدیرکل هنرهای تجسمی؛

برپایی بینال‌ها اولویت اداره کل هنرهای تجسمی است/ شورای ارزیابی و نظارت بر آثار هنری احیا می‌شود/ دنبال بر هم زدن آرامش حاکم نیستیم‌

عبدالرضا سهرابی مدیرکل هنرهای تجسمی درباره رویکردها و برنامه‌های خود برای اداره این مرکز صحبت کرد.

به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، اردیبشهت ماه ۱۴۰۱ عبدالرضا سهرابی به عنوان مدیرکل هنرهای تجسمی منصوب شد. در ماه‌های ابتدایی حضور سهرابی در این اداره کل فرصتی شد تا گفتگویی درباره رویکردها و برنامه‌های کلی او برای مدیریت در این فضا بپردازیم.

مدیرکل هنرهای تجسمی در این گفتگو درباره مسائل مختلفی صحبت کرد که ازجمله آن‌ها می‌توان به توجه ویژه به برگزاری بینال‌ها و تعامل با انجمن‌های هنری و هنرمندان اشاره کرد. او همچنین درباره حضور نداشتن ایران در بینال ونیز و زمینه سازی مناسب برای ارتقای جریان هنر توضیح داد. ازجمله نکات قابل توجه که گویا به طور جدی در دستور کار دوره مدیریتی جدید اداره کل هنرهای تجسمی قرار دارد احیا و تصحیح مصوبه‌ اختصاص ۲ دهم درصد بودجه دستگاه‌های دولتی به خرید آثار هنری و احیای شورای ارزیابی و نظارت بر آثار هنری است.

در ادامه گفتگوی خبرنگار تجسمی صبا با مدیرکل هنرهای تجسمی را می‌خوانید:

*در طول قریب به پنج ماهی که به مرکز هنرهای تجسمی آمده‌اید، نگاهتان به مدیریت در این حوزه چگونه بوده و چه تغییراتی رقم خورده است؟ همچنین در یک نگاه کلان، رویکردهای کلی شما برای مدیریت و اداره این مرکز چیست؟

-تقریبا در ۲۳ سال گذشته که افتخار خدمت در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داشته‌ام، این تجربه را از نزدیک، لمس و درک کرده‌ام که عرصه هنرهای تجسمی به دلیل عناصر هویتی، نگاه تمدنی و رشته‌های متنوعی که در آن وجود دارد، از ظرفیت قابل توجهی برخوردار است و مواجهه با هنرمندان مختلف، سبک‌ها و تخصص‌های متنوع نیز موجب پویایی این عرصه شده است. نگاه کلان بنده به عرصه هنرهای تجسمی و مدیریت در آن از یک علاقه شخصی نیز نشات می‌گیرد. اساسا مدیریت بر عرصه هنرهای تجسمی را مستلزم اتخاذ رویکردی کاملا سازنده و تعاملی با هنرمندان و انجمن‌های هنری می‌دانم. حمایت جدی از هنرمندان شاغل در این عرصه، رونق اقتصاد هنر همراه با بسترسازی ناظر به ارتقای جریان هنر، ازجمله راهبردهای اساسی ما در مرکز هنرهای تجسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.

*به رویکرد مبتنی بر تعامل مرکز هنرهای تجسمی با انجمن‌های تخصصی اشاره کردید. فکر می‌کنم یکی از مهم‌ترین تعاملات شما با انجمن‌ها در راستای برگزاری بینال‌ها انجام می‌شود که متاسفانه برگزاری برخی از آن‌ها سال‌هاست که به تاخیر افتاده است. در این راستا مناسبات شما با انجمن‌ها به عنوان نهادهای تخصصی هر رشته چگونه خواهد بود و چه برنامه‌هایی برای حمایت و تقویت آن‌ها دارید؟‌ آیا اجرای بینال‌ها را به انجمن‌ها واگذار می‌کنید یا بخش دولتی هم به این حوزه ورود پیدا می‌کند؟

-اساسا وجود انجمن‌های تخصصی و صنفی در یک حوزه، موجب برقراری تعامل جدی میان بخش دولتی و هنرمندان آن حوزه می‌شود؛ زیرا انجمن‌ها متولیان اصلی و تخصصی رشته‌های هنری هستند، براین اساس، از زمان حضور بنده در مرکز هنرهای تجسمی به‌رغم تمامی مشغله‌ها و تغییرات ساختاری که در مرکز اتفاق افتاد، از برگزاری جلسه با انجمن‌های هنری غافل نبودیم و تقریبا با ۶-۷ انجمن تخصصی نشست‌هایی خوب و هم‌افزا برگزار کردیم. اکنون مفتخر به اعلام این خبر هستیم که یازدهمین دوسالانه نگارگری ایران پس از هفت سال وقفه، به عنوان نخستین دوسالانه مرکز هنرهای تجسمی در دوره مدیریتی جدید برگزار خواهد شد. علاوه‌بر این، تاکنون ۷ انجمن تخصصی هنرهای تجسمی نیز درخواست برگزاری دوسالانه داده‌اند. گمان می‌کنم اشتیاق انجمن‌ها و به‌ ویژه هنرمندان برای برگزاری دوسالانه‌ها دو دلیل دارد؛ یکی اینکه به دلیل شیوع ویروس کرونا دوران گذاری را پشت سر گذاشتیم که تاحدی موجب رکود حوزه هنرهای تجسمی شد. همان‌طور که می‌دانید هنرهای تجسمی عمدتا هنری درونگرا است و ما به عنوان مخاطب، محصول فکر و ایده هنرمند را مشاهده می‌کنیم؛ بنابراین در شرایط نابه‌سامان کرونایی و تعطیلی برخی رویدادهای هنری، به اقتصاد هنر و معیشت هنرمندان نیز لطمات جدی وارد شد. شاید دلیل دیگر استقبال انجمن‌ها، حُسن اعتماد هنرمندان عزیز به دوران جدیدی است که در مرکز هنرهای تجسمی آغاز شده. همه تلاش ما این است که تا پایان سال جاری امکان برگزاری چندین دوسالانه را فراهم کنیم تا فضای هنرهای تجسمی کشور تا حدی از رکود دوران کرونا خارج شود. درباره نحوه اجرای دوسالانه‌ها نیز باید بگویم که اصولا مجری برگزاری دوسالانه‌ها انجمن‌های تخصصی هر رشته هستند و ما در این زمینه نگاه صفر و یکی مبتنی بر اینکه بگوییم صرفا دولت یا انجمن‌ها به تنهایی باید برگزاری دوسالانه‌ها را عهده‌دار شوند، نداریم. درنتیجه، صنوف تخصصی هر رشته با نظارت و راهبری شوراهای تخصصی سیاست‌گذاری، مجری برگزاری دوسالانه‌ها خواهند بود.

*حال که به‌ اهمیت برگزاری رویدادهای هنری اشاره کردید، در تخصیص بودجه نیز این رویدادها در اولویت شما قرار دارند یا مسائل دیگری را نیز مدنظر دارید؟

-اکنون اولویت ما برای تخصیص بودجه، دوسالانه‌ها و جشنواره‌های ملی مانند جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران و جشنواره‌ هنرهای تجسمی فجر هستند. اینک دوسالانه نگارگری، جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران و جشنواره هنرهای تجسمی فجر را درپیش داریم و به امید خدا چند رویداد و دوسالانه دیگر نیز تا پایان سال جاری اجرایی خواهند شد.

*اکنون که برگزاری رویدادهای هنری در اولویت شما قرار گرفته است، آیا فکر می‌کنید این رویدادها در ادوار مختلف اثرگذاری و جریان‌سازی چشمگیری در حوزه هنرهای تجسمی داشته‌اند؟ در برگزاری رویدادهای تخصصی و ملی به دنبال دستیابی به چه اهداف مشخصی هستید؟

-اساسا برگزاری دوسالانه‌ها یکی از کارهای کلیدی، اثرگذار و جریان‌ساز در حوزه هنرهای تجسمی است. برای مثال، همانطور که پیش‌تر هم اشاره کردم، شورای سیاستگذاری دوسالانه نگارگری پس از هفت سال، تشکیل شد و بدون شک برگزاری چنین رویدادهایی به رشد و ارتقای حوزه‌های تخصصی هنر کمک می‌کند. همچنین از آنجاکه این قسم رویدادها در سطح ملی برگزار می‌شوند، می‌توانند امکان ظرفیت‌سازی برای جشنواره هنرهای تجسمی جوانان ایران و جشنواره هنرهای تجسمی فجر را نیز فراهم کنند. از نظر ما دوسالانه‌ها پایه و اساسی جدی برای رشد، توسعه و اثربخشی مضاعف هنرهای تجسمی هستند.

*در رویکردهای کلی خود به حمایت از اقتصاد هنر اشاره کردید، برنامه‌های شما برای حمایت از آرتفرها و حراج‌ها چه در بخش خصوصی و چه در بخش دولتی چگونه خواهد بود؟

-اساسا سیاست مهم دولت سیزدهم به ویژه سیاست جدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مبتنی بر حمایت از جریان عمومی هنر، اقتصاد هنر و نیز تسهیل‌گری در این حوزه است. بخشی‌ از سیاست‌های آتی‌ ما در دست طراحی و تدارک است اما به طور کلی باید بگویم که به دنبال حمایت از جریان هنر هستیم تا هم امکان رشد و توسعه فعالیت‌های هنری تسهیل شود و هم به اقتصاد هنر و هنرمندان کمک کنیم. این سیاست کلان ما است و در مسائل جزئی‌تر نیز همانطور که شما نیز اشاره کردید، از برگزاری اکسپوها، بازارها و حراجی‌های هنری حمایت می‌کنیم و به دنبال بسترسازی و توسعه متوازن این قبیل رویدادها خواهیم بود.

*در راستای ایجاد جریان هنر و حمایت از هنرمندان، سال‌ها قبل در شورای خرید آثار هنری مصوبه‌ای مبنی بر اختصاص ۲ دهم درصد بودجه دستگاه‌های دولتی به خرید آثار هنری وجود داشت که به نظر می‌رسد طی سال‌های اخیر عملیاتی نشده است؛ برنامه‌ای برای احیای این شورا و مصوبه مذکور دارید؟

-این مصوبه‌ هم‌اکنون در دستور اصلاح قرار دارد و در اختیار مراجع بالادستی قرار گرفته است. ما برای پیگیری این مساله بسیار جدی و مصمم هستیم و مطمئنا پس از اصلاح جزئیات مصوبه مذکور، موضوع را رسانه‌ای خواهیم کرد. قانون تخصیص ۲ دهم درصد بودجه نهادهای دولتی برای خرید آثار هنری، از سال‌ها پیش وجود داشت اما اکنون چند سالی ا‌ست که مسکوت مانده و دولت سیزدهم به دنبال احیای آن است. نقش مشورتی شورا برای خرید آثار هنری نیز به نحوه احیای آن مصوبه بازمی‌گردد؛ طبیعتا اگر این امر، تکلیفی باشد، دستگاه‌های دولتی باید وارد عمل شوند و اگر اختیاری باشد، دستگاه‌ها می‌توانند در صورت تمایل به این حوزه ورود کنند. تصور می‌کنم درحال حاضر برخی از دستگاه‌ها و نهادهای دولتی به دلیل اهمیت موضوع، پیش از احیای مصوبه مذکور نیز وارد چرخه مجموعه‌داری شده‌اند و در این راستا مرکز هنرهای تجسمی می‌تواند نقش مشورتی ایفا کند تا پل ارتباط موثری میان هنرمندان و نهادهای خریدار ایجاد شود. بدین ترتیب، می‌توان امیدوار بود که بهترین آثار هنری و نیز آثاری از هنرمندان کم‌برخوردار خریداری شود تا زمینه بهبود اقتصاد هنر و معیشت هنرمندان فراهم شود.

*می‌توان این ایده را مطرح کرد که خریدهای صرفا حمایتی منجر به ارتقای کار هنرمند نمی‌شود یا شاید در این میان حتی برای فروش آثار هنری روابطی ایجاد شود که نیاز به وجود نهادهای نظارتی جدی داشته باشد؟

– وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایجاد جریان حمایت از هنر و اقتصاد هنر است. قطعا بخش‌ها و دستگاه‌های نظارتی دیگری وجود دارند که نسبت به ایجاد رانت و روابط ناسالم حساس هستند و در این راستا به وظیفه نظارتی خود عمل می‌کنند. ما باید در این راستا بسترسازی کنیم، زیرا وظیفه ما توسعه بسترها و زیرساخت‌هایی نظیر نگارخانه‌ها، حراج‌ها و بازارهای هنر است. اکنون در زمینه بسترسازی‌ برای اقتصاد هنر، چندین و چند طرح مختلف به طور همزمان در دستور کارمان قرار دارد که به محض نهایی شدن، جزییات آنها را رسانه‌ای خواهیم کرد. باوجود این، می‌توانم بگویم که خبرهای خوبی در راه است و نگاه ما به این حوزه کاملا حمایتی و ذیل چارچوب‌های نظارتی از پیش‌تعریف شده است.

*برای حضور در بازارهای هنر و بسترسازی در این حوزه نگاه شما به بخش بین‌الملل چگونه خواهد بود؟

-بی‌تردید به بازارهای هنری بین‌المللی توجه ویژه‌ای خواهیم داشت. خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران در حوزه‌های مختلف هنری صاحب سبک و نگاه است. ما ضمن درنظر گرفتن مصالح و آورده‌های حاصل از حضور در رویدادهای‌ بین‌المللی، در بازارها و اکسپوهای بین‌المللی شرکت خواهیم کرد. البته همانطور که اشاره کردم، نکته مهم این است که ببینیم شرکت در بازار یا دوسالانه‌ای بین‌المللی چه دستاورد مشخص و ملموسی برای هنر جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت؛ آیا هنر ما را ارتقا می‌دهد یا‌ صرفا باید هزینه‌ای پرداخت کنیم‌ برای اینکه بگوییم در فلان رویداد شرکت کردیم؟ به طور کلی دستاوردهای ما برای شرکت در رویدادهای هنری بین‌المللی باید ملموس و قابل پیش‌بینی باشد.

*در راستای ملموس بودن دستاوردهای حضور در رویدادهای بین‌المللی، آقای محمود سالاری معاون امور هنری نیز درباره بینال ونیز اعلام کرده بودند که این رویداد دستاورد مشخصی برای هنر ما نداشته است یا به نوعی هنرمندان حاضر در ادوار مختلف این بینال، نمایندگان هنر ملی ما در عرصه بین‌الملل نبوده‌اند. سوال من این است که شما به طور مشخص برای حضور در رویدادهای بین‌المللی و معتبری مانند بینال ونیز به دنبال چه دستاوردهایی هستید؟

-بنده در بدو حضور در مرکز هنرهای تجسمی، با این نقد‌ مواجه شدم‌ که چرا در دوسالانه ونیز شرکت نکرده‌اید. همانطور که می‌دانید، دوسالانه ونیز در حوزه هنرهای تجسمی هر دو سال یکبار برگزار می‌شود و ما پس از انقلاب اسلامی در هفت دوره آن شرکت کرده‌ایم. اکنون باید برررسی کنیم که در هفت دوره گذشته ما کجای این رویداد بزرگ قرار گرفته‌ایم؟‌ دوسالانه ونیز در سه موقعیت مکانی شامل دو موقعیت اصلی و یک موقعیت فرعی برگزار می‌شود اما جمهوری اسلامی ایران در «جیاردینی» و «آرسناله» که موقعیت‌های اصلی دوسالانه هستند، جایگاهی ندارد و عموما در موقعیت فرعی دوسالانه حضور می‌یابد. در موقعیت‌های اصلی، کشورهای دیگری به صورت ثابت حضور دارند و اساسا کتاب دوسالانه نیز براساس کشورهای حاضر در موقعیت‌های «جیاردینی» و «آرسناله» چاپ می‌شود. بنابراین ما حتی در کتاب دوسالانه هم قرار نمی‌گیریم، مگر اینکه خودمان کتابی چاپ کنیم. اینکه ایران هرگز در بخش‌های اصلی دوسالانه حضور نداشته است و همواره پاویونی دور از موقعیت‌های اصلی نصیبش شده، مبحثی جداگانه است و اینکه ما با چه آثاری در دوسالانه شرکت و چگونه پاویونمان را اداره می‌کنیم، مبحث مجزای دیگری است. لذا اینکه جناب آقای سالاری معاون محترم امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره روشن نبودن دستاوردهای حضور ایران در دوسالانه ونیز صحبت می‌کنند، ناظر به مسائلی از این قسم است. زمانی که بنده وارد مرکز هنرهای تجسمی شدم، پنج روز از افتتاحیه دوسالانه ونیز گذشته بود. ای کاش دوستان منتقد به این وجه ماجرا هم اشاره می‌کردند که برای حضور در چنین رویداد مهمی نمی‌توان بدون برنامه‌ریزی قبلی اقدام کرد. شما وقتی می‌خواهید برای مسافرت به یکی از شهرهای ایران بروید، از مدت‌ها قبل برنامه‌ریزی و هدف‌گذاری می‌کنید؛ چه رسد به حضور در یک رویداد هنری بزرگ و بین‌المللی. اساسا ما با حضور در دوسالانه ونیز مخالف نیستیم اما پرسش مهمی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا شأن و قدر هنر ایران به اندازه‌ای نیست که شایسته حضور در بخش‌های اصلی دوسالانه باشد؟

*در ارتباط با صدور مجوز برای نگارخانه‌ها آیا نگاه شما مبتنی بر گسترش و تسهیل روند صدور نگارخانه‌ها است؟

-نحوه تاسیس و نظارت بر نگارخانه‌ها دستورالعمل مشخصی دارد که هم‌اکنون در حال اصلاح و تکمیل آن هستیم. اما به طور کلی برای این منظور سه روش وجود دارد؛ کسی که درخواست تأسیس یک نگارخانه را ارائه می‌کند، ابتدا باید مشخص شود که فردی حقیقی یا حقوقی است. اگر فرد حقیقی باشد، خود موسس نگارخانه خواهد بود و اگر تخصص هنری هم داشته باشد، می‌تواند به عنوان مدیر هنری نگارخانه نیز فعالیت کند. اگر فرد، فقط موسس باشد، باید یک مدیر هنری هم معرفی کند. حال اگر فردی حقوقی است، باید برای دریافت مجوز تاسیس نگارخانه یک مدیر مسئول و یک مدیر هنری معرفی کند. به طور کلی نه‌تنها هیچ‌ مانعی از سمت ما برای دریافت مجوز تأسیس نگارخانه وجود ندارد، بلکه به دنبال گسترش بستر ایجاد نگارخانه‌ها هستیم. باوجود این، در آیین‌نامه فعلی نقص‌هایی وجود دارد که اکنون درحال ترمیم آنها هستیم. طبیعتا لازم است که نگارخانه‌ها در چارچوب قوانین و مقررات کشور فعالیت کنند و ما نیز وظیفه داریم که فضای فعالیت آنها را توسعه دهیم.

*در راستای بحث نظارت بر عملکرد نگارخانه‌ها و نمایشگاه‌ها چه برنامه‌ای وجود دارد؟

-پیش‌تر شورای ارزیابی و نظارت بر آثار هنری وجود داشت که سال‌هاست تعطیل شده است. این شورا وظیفه نظارت پیشینی و پسینی بر آثار را برعهده داشت و ما اکنون درپی احیای آن هستیم. درنتیجه اگر کسی بخواهد برای برگزاری نمایشگاهی مجوز بگیرد، ابتدا باید آثارش را برای ارزیابی ارسال کند و پس از اخذ مجوز، نمایشگاه را برگزار کند. در این راستا تعیین اصالت آثار، مبحث علی‌حده‌ای است که برعهده برگزارکننده است.

*یکی از ویژگی‌های شاخص هنرهای تجسمی نسبت به دیگر رشته‌های هنری فضای آرام حاکم بر آن است. گاهی در زمینه مجوزدهی و عملکرد شوراهای ارزیابی موجود در رشته‌های دیگری مانند سینما، تئاتر و موسیقی، مسائل حاشیه‌ای به‌وجود می‌آید که موجب اعتراض هنرمندان می‌شود، اکنون فکر نمی‌کنید که ارزیابی آثار هنرمندان و صدور مجوز برای نمایشگاه‌های هنری باعث بروز اختلافاتی در این حوزه شود؟

-نگاه ما در این زمینه مبتنی بر تعامل مثبت و سازنده با هنرمندان است. بنده نیز با فرمایش شما موافقم که در حوزه هنرهای تجسمی آرامشی حاکم است که شاید در سایر رشته‌های هنری وجود نداشته باشد. ما به دنبال بر هم زدن آرامش حاکم بر این فضا نیستیم‌؛ بلکه به دنبال حفظ آرامش، تسهیل و تقویت فعالیت‌های هنرمندان هستیم. در این راستا، نسبت به تعریف تکالیف، قوانین و مقررات حاکم بر حوزه‌های تخصصی هنرهای تجسمی اقدام کرده‌ایم و بدون شک اگر کسی در چارچوب قوانین و مقررات فعالیت کند، کوچکترین مشکلی پیش نمی‌آید.

*باتوجه به تاکید شما نسبت به برقراری رویکرد تعاملی با هنرمندان، می‌خواهم بدانم که ارتباط شما با هنرمندان چگونه خواهد بود؟ متأسفانه در حوزه هنرهای تجسمی گاهی شاهد این هستیم که بزرگان این حوزه گوشه‌نشین شده یا حلقه حاضران در صحنه محدود می‌شود، چقدر سعی دارید که افراد با اعتقادات و دیدگاه‌های مختلف در صحنه حضور داشته باشند؟

-برای ارتقای جریان هنرهای تجسمی به دنبال بسترسازی هستیم و یکی از مصادیق این امر، ایجاد فضایی وسیع برای فعالیت همه‌جانبه آحاد هنرمندان است. برای مثال، اولویت ما برای برگزاری دوسالانه‌های مختلف، مبتنی بر تمایل و درخواست انجمن‌های هنری بوده است و در این راستا تلاش کرده‌ایم همراه انجمن‌ها باشیم و نقشی تسهیل‌گر را ایفا کنیم. در راستای تعامل فردی با هنرمندان نیز تا حد امکان تلاش می‌کنیم که این اتفاق رخ دهد. کمااینکه تاکنون نیز در عمل چنین رویکردی را پیش برده‌ایم و در آینده نیز برای افزایش سطح تعاملاتمان با طیف‌های گوناگون هنرمندان برنامه‌ریزی خواهیم کرد. مضافا تلاش می‌کنیم که ارتباطمان با هنرمندان صرفا محدود به هنرمندان حرفه‌ای و نام‌آشنای عرصه هنرهای تجسمی نباشد؛ ‌بلکه با هنرمندان جوان و تازه‌کار نیز در ارتباط باشیم.

*وقتی از بسترسازی برای تمامی هنرمندان صحبت می‌کنید یعنی دیگر شاهد هنرمند خودی و ناخودی نخواهیم بود؟

-ما هرگز چنین نگاهی نداریم. مبنای تعامل ما با هنرمندان براساس یک چارچوب معین است و هرگز در هیچ حوزه‌ای نگاه صفر و یکی نخواهیم داشت؛ بلکه نگاهمان مبتنی بر توسعه فعالیت‌ها در عین بهره‌مندی از ظرفیت آحاد هنرمندان شاغل در عرصه هنرهای تجسمی است‌. البته طبیعی است که این نگاه شامل افرادی که بخواهند از چارچوب قوانین و ضوابط خارج شوند، نمی‌شود. ما در چارچوب قوانین و مقررات، میان هنرمندان خط‌کشی‌ نمی‌کنیم. لازم است روی این موضوع تاکید کنم که مبنای فعالیت‌های ما مبتنی بر معرفی ظرفیت‌های هنر اصیل ایرانی – اسلامی است. وقتی از این موضوع صحبت می‌کنیم، معنایش این نیست که از ظرفیت‌ هنر سایر ملل غافل باشیم؛ کما اینکه برگزاری نمایشگاه «مینیمالیسم و کانسپچوال آرت» در موزه هنرهای معاصر تهران، گواهی بر این مدعا است. طبیعتا ما نیز مانند هر کشور دیگری اولویت را به مبانی فکری، هویتی و تمدنی خودمان می‌دهیم و براین اساس، حرکت می‌کنیم.

*براساس همین اصلی که فرمودید، نگاه شما به فعالیت‌های آینده موزه هنرهای معاصر تهران چگونه خواهد بود؟ آیا موزه استقلال لازم را در برگزاری نمایشگاه‌ها، برنامه‌ها و انجام پژوهش‌ها خواهد داشت یا اینکه در هر زمینه‌ای باید با رویکردهای مرکز هنرهای تجسمی همسو باشد؟

-در این راستا ساختار اداری، تکالیف افراد و نهادها را مشخص کرده است. براین‌اساس، بخشی از ساختار، ستادی است که در حوزه سیاست‌گذاری فعالیت می‌کند و بخش دیگری از آن، صفی است که بر حوزه اجرا متمرکز است. ارتباط ما با موزه هنرهای معاصر نیز دربرگیرنده سیاستگذاری و اجرا است؛‌ بدین معنا، موزه برنامه‌های خود را براساس سیاست‌هایی که مرکز هنرهای تجسمی ذیل معاونت امور هنری و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اتخاذ می‌کند، تعریف کرده و پیش می‌برد. همان‌طور که پیش‌تر هم اشاره کردم، اکنون موزه هنرهای معاصر تهران میزبان نمایشگاه «مینیمالیسم و کانسپچوال آرت» است و بدون شک جایگاه بین‌المللی موزه در آینده نیز حفظ خواهد شد. طبیعتا موزه هنرهای معاصر واجد هویتی تاریخی و کارکردهای ویژه و معینی است که ما قصد ایجاد تغییر در آنها را نداریم.

*برای تکمیل روند بازسازی موزه و سامان‌دهی آثار گنجینه نیز بودجه‌ای درنظر گرفته‌اید؟

-آقای عبادرضا اسلامی کولایی رییس موزه هنرهای معاصر تهران هم‌اکنون مشغول پیگیری این موضوع هستند. ما نیز در این زمینه مکاتباتی با موزه داشته‌ایم و امیدواریم روند بازسازی موزه به زودی تکمیل شود.

*اکنون که ارتباط شما با موزه تعریف شد، مناسباتتان با دیگر نهادهای فرهنگی هنری ازجمله فرهنگستان هنر، بنیاد رودکی، فرهنگسرای نیاوران و… چگونه خواهد بود؟ آیا این ملاحظه وجود دارد که نهادهای مذکور، اهداف خود را بدون خنثی کردن فعالیت‌های یکدیگر پیگیری کنند؟

-قطعا هر یک از مجموعه‌هایی که به آنها اشاره کردید، باتوجه به ظرفیت‌هایی که دارند، می‌توانند فعالیت‌های خاص خود را پیگیری و اجرا کنند. برای مثال، در زمینه فعالیت‌های بین‌المللی می‌توان به بنیاد فرهنگی رودکی نگاه ویژه‌ای داشت. ضمن اینکه بسیاری از این‌ نهادها ذیل ساختار وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تعریف شده‌اند. به هر ترتیب، نگاه ما فراتر از این است و طی جلسه‌ای که اخیرا با دوستان اکوی فرهنگی داشتیم، مقرر شد که ۱۰ کشور عضو این سازمان در برگزاری فعالیت‌های فرهنگی و هنری مشارکت کنند. علاوه‌بر این، اکنون ارتباط موثری با رایزن‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در سراسر جهان برقرار شده است و این قسم تعاملات و همکاری‌ها کاملا موضوعی و هدف‌مند پیش می‌رود. همانطور که در مطلع کلام نیز اشاره کردم، ما علاوه بر اینکه به تقویت اقتصاد هنر در عرصه ملی نگاه جدی داریم، در عرصه بین‌الملل نیز چنین نگاهی را دنبال خواهیم کرد و این امر، از طریق همین رایزنی‌ها پیش خواهد رفت.

*در دولت سیزدهم شعاری مبنی بر عدالت فرهنگی مطرح شده است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز بسیار بر آن تاکید دارند. در راستای تحقق این امر که یکی از مصادیق آن هم تمرکززدایی از پایتخت است، ارتباط شما با ادارات کل‌ استان‌های دیگر چگونه خواهد بود؟

-به نکته بسیار مهمی اشاره کردید! اساسا نگاه ما نسبت به استان‌ها بسیار جدی است و این جدیت را در عمل نیز نشان داده‌ایم. برای مثال، امسال برای اولین‌بار در شورای سیاست‌گذاری پانزدهمین جشنواره هنرهای تجسمی فجر یکی از هنرمندان حرفه‌ای ساکن در استانی غیر از تهران را به عضویت شورا درآورده‌ایم. هدف ما در استان‌ها، برقراری ارتباطات موثر با مدیران استانی، واگذاری بخشی از فعالیت‌ها و تسهیل در روند برگزاری رویدادهای استانی است. نکته مهم دیگر اینکه اکنون فرایند تاسیس انجمن‌های هنری استانی نیز در دست اقدام است و خوشبختانه در بسیاری از مراکز استان‌ها بیش از ۹۰ درصد کار پیش‌رفته است. گمان می‌کنم این خبر خوبی برای جامعه هنری استان‌ها باشد.

*در پایان اینکه بیست‌ونهمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان و پانزدهمین دوره جشنواره هنرهای تجسمی فجر را در پیش داریم. آیا برای ایجاد تغییرات ساختاری در این رویدادها و همسویی هرچه بیشتر آن‌‌‌ها با جریان اقتصاد هنر برنامه خاصی دارید؟

-پیشنهاد می‌کنم درباره جزئیات جشنواره‌های مذکور، با دبیرانشان به گفتگو بنشینید. شاید بهتر باشد که من وارد جزئیات نشوم اما به احترام پرسش شما، باید بگویم که آقای سید عباس میرهاشمی از همان زمان دریافت حکم دبیری در اختتامیه جشنواره چهاردهم، کار جشنواره پانزدهم را آغاز کردند و همزمان با حضور بنده در مرکز هنرهای تجسمی، جلسات مشترکی را با ایشان برگزار کردیم تا زمینه بروز تغییر و تحولات لازم در ساختار جشنواره هنرهای تجسمی فجر را بررسی و فراهم کنیم. می‌توان امیدوار بود که نتیجه مطالعات و بررسی‌های ما در جشنواره شانزدهم بروز و ظهور پیدا ‌کند. درنتیجه جشنواره پانزدهم با تغییراتی مختصر برگزار می‌شود اما جشنواره شانزدهم با تغییرات ساختاری همراه خواهد بود.

ندا زنگینه

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است