شهر اصفهان و صنایع دستی روی آثارم تاثیر گذاشت/ حضور جدی در عرصه‌های بین‌الملل | پایگاه خبری صبا
امروز ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۳:۳۸
مهدی شیراحمدی در گفتگو با صبا:

شهر اصفهان و صنایع دستی روی آثارم تاثیر گذاشت/ حضور جدی در عرصه‌های بین‌الملل

مهدی شیراحمدی درباره تاثیر فضای شهر اصفهان و معماری ایرانی بر آثار خود توضیح داد.

به گزارش خبرنگار تجسمی صبا، مهدی شیراحمدی هنرمند مجسمه‌سازی که چندی‌پیش آثار او در گالری ایرانشهر به نمایش گذاشته شده بود، اکنون یک نمایشگاه انفرادی دیگر در موسسه فرهنگی هنری صبا برپا کرده است.

این مجموعه شامل ۷ اثر حجمی با متریال خاتم و استخوان و چوب است که در قالب هنرهای تلفیقی – ترکیبی‌ با الهام از معماری ایرانی اسلامی و پرداختی نو در اجرایی مدرن و معاصر عرضه شده‌اند.

این مجموعه تا ۳۰ شهریورماه در محل لابی فرهنگستان هنر واقع در درب خیابان ولیعصر به نمایش درآمده است.

محمد پرویزی پژوهشگر هنرهای تجسمی در یادداشتی درباره آثار شیراحمدی نوشته است: «ماخولیای تزئین

پیشینه مجسمه‌های مهدی شیر احمدی به حکمتِ «باریک اندیشی» (یا همان «اندیشه‌ تزئینی» به مثابه رشته‌های تخیل) در فرهنگ ایرانی اسلامی باز می‌گردد. تخیلی که چارچوب‌اش بر یکی از مولفه‌های اصلی هنرهای ایرانی یعنی هندسه استوار است. اندیشه‌ تزئینی در این قلمرو که غایت‌اش را در کتاب‌آرایی ایرانی می توان دید خط و نقطه را تا باریک‌ترین حد ممکن برای استقرار تعادل روحی انسان روزگارش پیش می‌برد. پس بی‌دلیل نیست برای رسیدن به این مکان سخت باریک، انسان ایرانی به ریزترین عناصر تزئینی اتکا کند، چرا که این تعادل ‌از توان و یا قدرتی بر می‌خاست که تنها در این پهنه و در این حیرت تزئین آشکار می‌شد. چنان میزانی از تخیل باریک که تماشگر را به شگفتی وا دارد، نتایج چنین نگرشی در طول قرن‌ها از صنایع ظریفه گرفته تا کتاب آرایی ایرانی به وضوح آشکار است. «دل‌مشغولی هنری به شگفتی و حیرت در منابع مربوط به نقاشی حدیثی مکرر است. مثلا شاهزاده ترک – گورکانی محمد حیدر دو غلات ( ۹۵۸-۹۰۵ ه. ق ) در ذکر نقاشان برجسته اواخر عهد تیموری، قلم نیکوی شاه مظفر را «صاحب چنان ظرافت و بلوغ » دانسته است «که چشم ناظر را خیره کند»، مهارت حیرت آور مولانا محمود مصّور را، که صفحه‌ ظریفی برای سلطان حسین بایقرا ساخته بود، چنین وصف کرده است: «هفت سال در آن رنج برد و چنانش باریک ساخت که هر بندرومی آن بر قدر نیم نخود است…» و یا دوست محمد در دیباچه‌اش بر مرقع بهرام میرزا در (۹۵۱ ه. ق) نوشته است، «اگر صورتی سزاوار حیرت نباشد، به قلم آلودن نیرزد»… از تلنبار این سنت ذهنی است که تزئین در این فرهنگ چنین شأنی می‌یابد، رشته‌های باریکی که راه را برای دست یافتن به رویای «سرشت کامل» یا همان « انسانِ کامل» در این تمدن گشود… اما این جهان و این رشته‌های تخیل تا سده یازدهم خود را کشاند و از آنجا رفته رفته از هم پاشید و دست آخر فرو ریخت …

حیرت آثار مهدی شیر احمدی در نبود «حیرتِ تزئین» این گذشته‌ تاریخی آغاز می‌شود، به یک معنا، درست جایی که تزئین تماما گذشته‌اش را از دست داده است. با این آگاهی، شیراحمدی در کارگاه خود به طورجنون آسایی مشغول شکل دادن به رشته‌های باریک خاتم است در هیات مجسمه، باریکه‌های از چوب و استخوان را کنار هم می‌نشاند در قاموس تزئین اما نه تزئینی، جورجو آگامبن می‌آورد: گذشته تنها در این ساحت می‌تواند به درون‌مایه‌ امر نو (هنر معاصر) بدل شود… وقتی هر آنچه متعلق به گذشته است کارکرد خود را از دست داده باشد، با گذشته‌ خود بیگانه شده و حقیقت یا همان اعتبارش را از کف بدهد، در این فقدان، حاضر کردن و باز گشتن به گذشته (‌و به تمامی عناصر از کار افتاده‌اش)‌ بازگشتی ماخولیایی ست… آگامبن می آورد؛ «شناخت امر نو تنها در ناحقیقت امر کهنه میسر می‌شود…» آثار مهدی شیر احمدی را به زعم من باید از این دریچه دید، خواند و بررسی کرد… .

محمد پرویزی»

این هنرمند مجسمه‌ساز در گفتگو با خبرنگار صبا عنوان کرد: در نمایشگاه قبلی من در گالری ایرانشهر، آثار بیشتر باتوجه به هندسه متریال شکل گرفته و به فرم‌های خاصی مانند چندضلعی‌ها رسیده بودند. در این نمایشگاه آثار بیشتر به سمت معماری رفته‌اند اما قطعا مشترکاتی بین معماری ایرانی و چندضلعی‌ها وجود دارد. نوع متریال و خاتمی که در این آثار استفاده می‌شود مشترک است و می‌تواند به هم وصلشان کند.

او ادامه داد: گنبد یکی از مشخص‌ترین المان‌های معماری ایرانی است و زمانی که از دور به یک بنا یا معماری نگاه می‌کنیم، اولین‌چیزی‌ست که نظر مخاطب را به خود جلب می‌کند اما همین که به آن فضا یا بنا نزدیک می‌شویم،  جزئیات دیگری نمایان می‌شود. من نیز سعی کردم فضای کلی معماری را در آثار خود بازنمایی کنم به این صورت که ما از دور یک حجم یا چندضلعی مشاهده می‌کنیم اما نزدیک که می شویم در داخل آثار جزئیاتی وجود دارد.

این مجسمه‌ساز درباره انتخاب رنگ‌های خود تصریح کرد: رنگ‌های استفاده شده در آثار من بیشتر فیروزه‌ای و کرمی هستند، رنگ‌هایی که در معماری ایرانی و شهرهای تاریخی بیشتر دیده می شود.

شیراحمدی خاطرنشان کرد: برخورد مخاطبان با آثار متفاوت است اما وقتی یک نفر در شهری مانند اصفهان زندگی می‌کند، ناخودآگاه فضای شهری و خاتم‌کاری‌ها در ذهن و اثرش تاثیر می‌گذارد. براین‌اساس فکر می‌کنم این گذشته من حتی به صورت ناگزیر روی آثارم تاثیر زیادی داشته است.

او ادامه داد: استفاده از متریال خاتم و گلبندی خاتم به این دلیل بود که از همان ایام زندگی در اصفهان ایده کار کردن با این متریال در ذهنم شکل گرفت و وقتی به سمت مجسمه‌سازی رفتم این قابلیت در ذات گلبندی خاتم‌ وجود داشت که به حجم تبدیلش کنم.

این مجسمه‌ساز درباره تاثیر اصفهان بر آثارش توضیح داد: در خلق آثار هنری بیشترین الهام را از متریال و هنر سنتی و معماری ایرانی گرفته ام. درکل بیشترین تاثیر را روی آثار من شهر اصفهان، استادان، صنایع دستی و هنر این شهر داشت.

شیراحمدی در پایان از حضور جدی‌تر در عرصه بین‌الملل خبر داد و گفت: قبلا چندکار از من در نمایشگاه‌هایی در کشورها و آرتفرهای دیگر حضور داشته که بازخوردهای خوبی هم دریافت کرده است. فکر می کنم اکنون وقت این رسیده است که به صورت جدی‌تر و بزرگ‌تر در سطح جهانی حضور داشته‌ باشم.

ندا زنگینه

انتهای پیام/

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است