یاسر جلالوند متولد ١٣۶٢،
دارای مدرک کارشناسی رشته ویولن و کارشناسیارشد پداگوژی ویولن از کنسرواتوار ملی رم
(سانتا چِیلیا) است که
در شمار معتبرترین کنسرواتوارهای بینالمللی جهان است. او در کنسرواتوار رم از کلاسهای پاسکواله
پلگرینو نوازنده مطرح ویولن در آنسامبلای موزیچی- جوزپه کروستا نوازنده آنسامبل جاردینو
آرمونیکو و مارچلو کانچی از سولیستهای مطرح ایتالیا بهره برد. او همچنین
در گرایش پداگوژی و روانشناسی موسیقی با ارکستر اگزاگرام میلان که کار با کودکان استثنایی
را در دستور کار دارد به اجرا پرداخته است. وی اکنون در رشته رهبری آنسامبل و موزیک پروداکشن نیز مشغول
تحصیل است. جلالوند که فارغالتحصیل کنسرواتوار تهران نیز هست، موسیقی را در کلاسهای
اساتید مطرح همچون کوروش پورمقدم، آربی بابومیان، علی صالحیپور و نادر مشایخی نیز
فرا گرفته و در ایران با ارکسترهای مختلفی ازجمله ارکستر فیلارمونیک تهران، ارکستر
صداوسیما و ارکستر دانشگاه هنر به همکاری پرداخت. از سوابق اجراهای او در خارج از کشور میتوان به نوازندگی
مایستر ویولن دو در ارکستر منتخب بههمراه آندرهآ بوچلی خواننده مطرح تنور ایتالیا،
همکاری با ارکستر جوانان آکادمی سانتا چِیلیا بهرهبری تونینو باتیستا برای ضبط مستند
آپوکالیپس در کویر برای تلویزیون آلمان، بیش از دهها کنسرت با ارکستر اصلی کنسرواتوار
رم در تئاتر الیزه و… اشاره کرد. او در گرایش آنسامبل نیز شاگرد کلاس یکی
از اساتید مطرح اروپا ازجمله روبرتو گاللتو؛ پیانیست عضو انجمن بینالملی اساتید موسیقی
اروپاست. وی
از سال ۲۰۱۵ بهعنوان نوازنده ثابت در ارکستر اصلی کنسرواتوار رم، آغاز به کار کرد
و در سال ۲۰۱۷ به سمت مدیر فنی ارکستر کنسرواتوار رم منصوب شد. کارلو برنینی رهبر ارکستر بوچللی، توسط
ریکاردو جواننینی آهنگساز و مدیر فنی تیم موسیقی فسیتوال جایزه جهانی معلم برتر، برای
کنسرت خود از نوازندگان کنسرواتوارهای ایتالیا طی آزمونی اقدام به دعوت نوازندگان جوان
کرد که یاسر جلالوند بهعنوان مایستر ویولن دوم آنها انتخاب شد و توانست بهعنوان
اولین ایرانی این عنوان را در کارنامه خود ثبت کند. در ادامه گفتوگو با این موزیسین ایرانی بینالمللی را میخوانید.
چرا ایران را ترک کردید و برای تحصیل در رشته موسیقی به ایتالیا رفتید؟
بهدلیل اینکه اساتیدم در ایران تاکید داشتند در یکی از کشورهای اروپایی
فعالیتم را ادامه دهم، من هم تصمیم گرفتم تا فعالیتم را در ایتالیا ادامه دهم تا از
فضای هنری آنجا استفاده کنم و بتوانم مهارتهای خودم را در زمینههای مختلف در
ارتباط با موسیقی ارتقا دهم چون ایتالیا همچنان یکی از فعالترین کشورها در زمینه
آموزش پرکیفیت موسیقی و وجود و پرورش ارکسترهای بزرگ و کوچک بوده است. طبیعتا برای
یک موزیسین بسیار مهم است که از خاستگاههای موسیقی بهره لازم را ببرد و اصطلاحا
از سرچشمه آب بنشود. کما اینکه اگر یک اروپایی بخواهد موسیقی ایرانی بیاموزد
بسیار برایش بهتر است که به ایران بیاید و از استادان ایرانی که بر موسیقیشان از
تسلط کافی برخوردارند این موسیقی را یاد بگیرد.
از تفاوتهای فضای موسیقی در ایتالیا و ایران بگویید؛ مزیتهایی که
موسیقی در ایتالیا را با سایر نقاط جهان متمایز میکند شامل چه چیزهایی است؟
وجود ارکسترهای متعدد و رهبر ارکسترهای قدرتمند موجب شده موسیقی سنتی
و کلاسیک ایتالیا با ایران تا حدود زیادی متمایز باشد. در ایران غیر از گروه ارکستر
سمفونیک و ملی، تنها چند گروه خاص هستند که بهصورت ارکسترال و بهطور مستمر
فعالیت میکنند و البته همینها هم سازهای کاملی ندارند و با حداقلها میسازند اما
در ایتالیا تنوع سازها بسیار زیاد است و ارکسترها با کاملترین شکل خودشان و بهصورت
مستمر و پایدار فعالیتشان را ادامه میدهند و نکته مهم برای فعالیت ارکسترهای
موسیقی پایدار بودن و استمرار آنها است. این نکته بهنوعی یکی از مهمترین عوامل
موفقیت یک ارکستر موسیقی است و بهتر است بسیار در کشور خودمان به آن توجه شود تا
ما هم بتوانیم ژانرهای جدیتر موسیقی و موسیقیهای ارزشمند را در کشور خودمان
فراگیرتر از آنچه تاکنون بوده است کنیم.
آموزش موسیقی کلاسیک در ایتالیا چگونه است و چقدر به آموزش کودک و
نوجوانان بها داده میشود و بهطورکلی روش آنها برای ترویج و زنده ماندن موسیقی
کلاسیک برای نسلهای بعدی چیست؟
بهدلیل اینکه خاستگاه و ثبت موسیقی کلاسیک برای اروپاییها بوده و
از ابتدا در کشورهای اروپایی این نوع موسیقی بهوجود آمده، تکوین یافته و رشد کرده
است، مردمی که در اروپا زندگی میکنند بهخوبی با فضا و ژانرهای مختلف موسیقی کلاسیک
آشنا هستند. در اروپا کودکان
را از سنین بسیار پایین با موسیقی آشنا میکنند تا اینکه در دوران نوجوانی به یک موزیسین
حرفهای تبدیل شوند. دلیلش هم همان فضایی است که در دوران کودکی در مسیر زندگیشان
قرار میدهند تا اغلب کودکان به موسیقی علاقهمند شوند و حتی اگر موزیسین خوبی
نشوند، دستکم مخاطبان حرفهای و جدی موسیقی کلاسیک خواهند شد. البته این اتفاق کمکم
در کشورمان هم درحال رخ دادن است و امیدوارم روی نسل جدیدمان تاثیر خوبی داشته باشد
اما بههرحال ابعاد این موضوع در ایران محدودتر و وابسته به خود مردم است. بههرحال
باید به این برداشت برسیم که موسیقی میتواند به همه کودکان و نوجوانان نظم، اخلاق
و زندگی خلاق را بیاموزد و اینها چیزهای کم اهمیتی نیستند. تجربه نشان داده است
جامعهای که از کودکی فرزندانش را با موسیقی آشنا میکند و پرورش میدهد، جامعه
سالمتری است و آسیبهای اجتماعی و بزهکاری در آن به حداقل میرسد.
در مورد کنسرتهایتان در اروپا بگویید. استقبال از کنسرتهای کلاسیک
در ایتالیا چگونه است و آیا این ارکسترها میتوانند روی پای خودشان بایستند؟
در اروپا استقبال خوب است و اکثر اوقات سالنهایی که در آنها کنسرت
موسیقی کلاسیک برگزار میشود مملو از جمعیت میشوند. مردم در آنجا علاقه زیادی به
سبک موسیقی سنتی ایتالیایی و کلاسیک دارند و بههمین دلیل استقبال بسیار گستردهای
از برنامههای اجرایی ما صورت میگیرد و از سوی دیگر شهرداریها و انجمنها و
نهادهای غیردولتی هم به ارکسترها اهمیت زیادی میدهند و ارکسترها از حمایت این
نهادها برخوردار میشوند. طبیعتا هزینههای یک ارکستر بالاست اما با حمایتی که از
طرف مردم با خریدن بلیتهای کنسرتها و همچنین دیگر مراکز حمایتی میشود، ارکسترها
سرپا میمانند و همواره طرفداران خاص خودشان را حفظ میکنند.
آیا تاکنون در ایران هم کنسرت برگزار کردهاید و با موزیسینهای
ایرانی همکاری داشتهاید؟
بله؛ در ایران با ارکسترهای مختلفی کنسرت اجرا کردهایم، ازجمله با ارکستر
صداوسیما و یکسری ارکستر دیگر. البته تجربه اجرا در گروه کنسرت سالار عقیلی را هم داشتهام
که در نوع خودش جالب بوده است.
برنامه شما برای اجراهای آینده چیست؟ با چه ارکسترها و افرادی قرار
است همکاری داشته باشید؟
برنامه آیندهام در ایتالیا آنچنان مشخص و دقیق قطعی نشده است، بهدلیل
اینکه پیشنهادهای مختلفی از خوانندگان و هنرمندان این کشور دارم و نمیتوانم اتفاقات
و برنامههای آیندهام را پیشبینی کنم و این روزها درحال انتخاب این برنامهها
هستم؛ اما خارج از بحث اجراهای آینده نزدیک، قصد دارم در آینده و در زمانی مناسب به
ایران بازگردم و قدمی مثبت برای موسیقی کشورم بردارم.
پس قصد بازگشت و ماندن در ایران دارید؟
بله؛ حتما. فعلا در اینجا تحصیلاتم را ادامه و ارتقا میدهم و پس از
اتمام دوران تحصیل به ایران بازمیگردم. بسیار مایلم تا علاوه بر ادامه فعالیتم در
اروپا، در ایران نیز فعال باشم و همزمان به موسیقی کشورم هم خدمت کنم.
توصیه شما برای نوازندگان جوانی که قصد دارند بهصورت حرفهای فعالیت
نوازندگی خودشان را ادامه دهند چیست؟
نه فقط برای کسانی که قصد حرفهای شدن دارند بلکه به همه نوازندگان و
هنرجویان توصیه میکنم، حتی کسانی که فقط به نوازندگی علاقهمند هستند، بهدنبال استاد
حرفهای باشند؛ حرفهایترینها را پیدا کنند، با علاقه تمام این حرفه را دنبال کنند
و هیچوقت به کم و متوسط قانع نباشند و بهدنبال بهترینها و حرفهایترینها
باشند.
امیر زاهدیانفرد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است