سایه تا لحظات آخر عمر فکر وطن بود/ نگهدار این یادگاری باشید | پایگاه خبری صبا
امروز ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۱۲
در مراسم تشییع هوشنگ ابتهاج مطرح شد؛

سایه تا لحظات آخر عمر فکر وطن بود/ نگهدار این یادگاری باشید

مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج صبح امروز ۴ شهریورماه در مقابل تالار وحدت برگزار شد.

به گزارش خبرنگار ادبیات صبا، مراسم تشییع پیکر هوشنگ ابتهاج شاعر و پژوهشگر صبح امروز ۴ شهریورماه در مقابل تالار وحدت برگزار شد.

این مراسم‌ با حضور جمعی از علاقه‌مندان،  هنرمندان و مسئولان کشور برگزار شد.

مراسم تشییع پیکر سایه با تلاوت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد. در این میان علاقه‌مندان به این شاعر، شعار «درود بر سایه» سر دادند. سپس قطعه شعرخوانی «ارغوان» با صدای هوشنگ ابتهاج پخش شد. پخش این قطعه با سکوت تمام حاضران و گریه برخی علاقه‌مندان که برای وداع با این شاعر آمده بودند، همراه شد. برخی هم آرام آرام همراه با سایه شعر «ارغوان» را زمزمه می‌کردند.

گفته می‌شود که پیش از آغاز مراسم در تالار وحدت، پیکر ابتهاج به خانه رفته است تا برای آخرین بار با ارغوان خود وداع کند.

سپس یلدا ابتهاج دختر هوشنگ ابتهاج در میان واکنش حاضران روی صحنه آمد و گفت: سایه بالاخره به سرزمین خود بازگشت و با هفت هزار سالیان سر به سر شد. برگشتن سایه کار دشواری بود ولی به هرحال با همکاری عده زیادی از دوستان و همکاران وزارت ارشاد و سفارت ایران امکان پذیر شد. من با دو برادر خود کیوان و کاوه ابتهاج توانستیم این اتفاق را فراهم‌ کنیم تا سایه در وطن خود با همراهی شما به خاک سپرده شود.

او ادامه داد: من هرگز این روز را تصور نداشتم. اما امروز اینجا ایستاده‌ایم و همه در یک غم هستیم. از جانب خودم‌ به همه شما تسلیت می‌گویم. امیدوارم این امانت را از ما بپذیرید و در خاک ایران نگهدارش باشید.

یلدا ابتهاج اظهار کرد: جسم سایه دیگر در این دنیا نیست اما او با اشعار خود میان ماست. پدر من انسان‌ شریفی بود و تا لحظه آخر که صحبت می‌کرد، تمام فکرش غم و شادی مردم ایران بود. امروز ما همه وارث این اشعار هستیم و امیدوارم همه ما در آن تامل کنیم. سایه غیر از مهر و دوستی، پایداری و حرمت وطن را نگاه داشتن چیزی نداشت و تا آخرین لحظات دوست داشت که به رشت برگردد.

او در پایان بیان کرد: از شما در هر گوشه ایران که هستید، تقاضا دارم این یادگار را از ما به امانت بپذیرید و تنهایش نگذارید. چه ب سر مزار او و چه در خانه‌هایتان او را همراه خود نگه دارید. از همه‌تان ممنونم و باز هم تسلیت می‌گویم.

احمد جلالی سفیر پیشین ایران در یونسکو در ادامه این مراسم اعلام‌ کرد که محمدرضا شفیعی کدکنی به دلیل تألمات روحی امکان سخنرانی ندارد. نام این‌ شاعر با تشویق حاضران‌ همراه شد.

احمد جلالی تصریح کرد: از آنجا که این مرد روح پاک و لطیف و ساده‌ای داشت از مردم شریفی که تشریف دارند، اجازه می‌خواهم تا از او با همان عنوان سایه نام‌ ببرم.

او ادامه داد: این افتخار را پیدا کردم که چند روز پایانی زندگی سایه کنار او باشم، تا زمانی که فرسودگی بدن اجازه می‌داد، همچنان می‌شد او را سرحال آورد و من می‌دانستم که اگر برای سایه شعر بخوانی او جان می‌گیرد.

جلالی سپس خاطره‌ای از شعرخوانی برای سایه در بستر بیماری تعریف کرد.

او در پایان سخنی از سایه نقل کرد: سایه می‌گفت که خیلی از افراد هستند که من آن‌ها را نمی‌شناسم اما با اشعار من زندگی می‌کنند، سرمایه زندگی من همین است.

گاهی در میان سخنرانی‌ها افراد شروع به خواندن اشعار سایه یا سردادن شعار می‌کردند که این‌ اتفاق واکنش منفی برخی از حاضران را به همراه داشت و موجب شلوغی و برهم‌خوردن نظم مراسم شده بود.

این اتفاق تذکر یلدا ابتهاج را نیز در پی داشت و او از حاضران خواست تا احساسات خود را کنترل کنند تا مراسم با سامان بیشتری ادامه پیدا کند.

در ادامه چند دختر دبستانی روی صحنه حاضر شدند و اشعار سایه را خواندند. سایه چندی پیش از طریق فضای مجازی با دختران دبستانی یک مدرسه ارتباط برقرار کرده بود و حال آن‌ها همراه با معلم خود در فراق ابتهاج برای او شعر خواندند.

یلدا ابتهاج خبر داد: ابتدا قرار بود مراسم خاکسپاری امروز برگزار شود اما به دلیل اینکه احتمال داشت ما با تاخیر به رشت برسیم، پدر ساعت ۸ صبح فردا در باغ محتشم رشت به خاک سپرده می‌شوند.

در پایان این مراسم پیکر هوشنگ ابتهاج با همراهی شعر «ایران ای سرای امید» و جمعی از دوست‌داران خود تشییع و به سمت آمبولانس برده شد. در این میان حاضران با همخوانی آهنگ پیکر سایه را همراهی و برای آخرین بار با ابتهاج وداع کردند.

ندا زنگینه

انتهای پیام/

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است