تماشاخانه ارغنون ساختمان ۸۰ساله ای که برای امر نمایش بازسازی شده به محض ورود اولین نکته ای که نظر
آدم را جلب می کند حوض آبی رنگ نسبتا بزرگی است که در انتهای حیاط مجموعه
قرار گرفته و با نمایی مواجه می شوید که لحظه ای آدم را به تهران قدیم می
برد زمانی که ترافیک، شلوغی، آب و هوای آلوده و… در این شهر محلی از
اعراب نداشت.

“مهمانسرای دو دنیا”  امیدرضا سپهری از “مهمان سرای دو دنیا” رامین پرچمی، فاخرتر است

روبروی کافی شاپ مجموعه تهیه کنندگان مهمان سرای دو دنیا ناصر جعفری و محمد رحیمی ایستاده اند، برای گفتگو نزد این ۲ تهیه کننده می روم  و در رابطه با شرایط اجرا این نمایش جعفری می
گوید: این اجرا با دیگر نمایش های که به روی صحنه برده ایم، تفاوت های
آشکار زیادی دارد، حتی از اجرایی که روزهای ۵و ۱۲ دی ماه توسط رامین پرچمی
به روی صحنه خواهد رفت، بسیار متفاوت تر خواهد بود و این اثر نمایشی مقداری
از آن نمایش فاخر تر هست و قابلیت ماندگاری در ذهن مخاطبان خود را دارد.

 تیم اجرایی نمایش برای اینکه بتوانند
تغییرات مد نظر خود را اعمال کنند مجبور شدند نسخه فرانسوی اثر را دوباره
ترجمه کنند و نخواستند از ترجمه شهلا ریاحی استفاده کنند. به گفته تهیه
کنندگان اثر مهمان سرای دو دنیا را حدودا ایرانیزه کردند و با استفاده از جلوه های بصری خاص آنرا تبدیل به اثری متفاوت کرده اند.

 محمد رحیمی در رابطه با نحوه انتخاب
بازیگران این نمایش و تاریخ افتتاحیه آن، اعلام کرد: در این نمایش  به
مخاطب عام هم توجه زیادی از در بحث کسرینگ مان کرده ایم و به همین خاطر از
بازیگران سینمایی نظیر شهره سلطانی و سارا خوئینی ها استفاده کردیم. مراسم
افتتاحیه این اثر هم  مورخ یکشنبه ۶ دی ماه با حضور چهره های ورزشی و هنری
برگزار خواهد شد.

امیدرضا سپهری کارگردان این اثر با اشاره به
آنکه در اجرا  با تغییرات زیادی را به متن وارد کرده ایم، اظهار داشت: فرم
های خاصی را در بازی ها به کار گرفته ایم که امیدواریم بازخورد خوبی را از
این مسئله کسب کنیم و کار به موفقیت های خوبی دست پیدا کند،

این کارگردان در رابطه با مشکلاتی که در بحث
واگذاری سالن های تئاتر به گروه های نمایشی وجود دارد، خاطر نشان کرد:
نزدیک به یک سال روی نمایشنامه ورونیکا کار کردیم اما به
دلیل اینکه سالن مناسب پیدا نکردیم تصمیم گرفتیم آنرا سال بعد اجرا کنیم تا
بتوانیم در یک سالن خوب و بزرگ اثر خود را به نمایش بگذاریم.

بعد از گفتگو با تهیه کننده و کارگردان نمایش مهمانسرای دو دنیا
داشتیم به اتفاق اکثر کسانی که برای دیدن اجرا آمده بودند در کافی شاپ
مجموعه منتظر شروع اجرا بودیم. انتظاری که به علت تاخیر در تحویل سالن به
تیم اجرا حدود نیم ساعت هم تاخیر داشت.

راس ساعت ۹ نمایش شروع شد و با ورود به سالن
با فرم های که به شکل صندلی های متحرک بودند مواجه شدیم. ابتدا اجرا همراه
با پخش ویدیویی بود و با ورود سارا خویینی ها در نقش ماریا مارتن که یک
کلفت بود اجرا شروع شد حضوری که با توجه به اینکه اولین کار تیاتری او بود
قابل قبول بود.

“مهمان سرای دو دنیا” داستان نهیبی به روزمرگی یک انسان است

تئاتر “مهمان سرای دو دنیا”
داستان پنج نفر است که در اثر اتفاقات و حوادث مختلف در اغما به سر می
برند و در مکانی بین مرگ زندگی معلق هستند و هیچ کدام هم در بدو ورود نمی
دانند که چگونه به اینجا آمده اند. موضوع نمایش نامه می تواند نهیبی به
انسانی که گرفتار روزمرگی است، باشد انسانی که چرایی زندگی را فراموش کرده و
گرفتار لذت گرایی و مال اندوزی و پست مقام ها شده است.

در جایی بر اثر دیالوگ سارا خویینی ها که
نقش ماریا را بازی می کند کمی یکه می خوریم و انجا است که می گوید من فقط
انقدر زرنگ هستم و از دنیا میفهمم که که زجر بکشم یا جایی که او می گوید
رییس ها به گونه ای حرف می زنند که انگار بقیه اشغال هستند و کلفت ها جوری
حرف می زنند که انگار خودشان اشغال هستند.

عشق و انتظار مرگ “شهره سلطانی” در “مهمان سرای دو دنیا”

در اواسط نمایش با ورود شهره سلطانی به صحنه
نماش جانی دوباره به خود می گیرد. با ورود او گویی کوهی از تجربه و زیبایی
به اجرا تزریق شده، این بازیگر که نقش لورا دختر مریضی را بازی می کند که
در دنیا واقعی روی ویلچر است و بسیار مریض احوال را بازی می کند. دختری که
هیچ مردی عاشق او نیست. دختری که منتظر است کسی مرگ مغزی بشود تا قلب او را
پیوند بزنند به او، دختری که عاشق ژولین می شود مردی افسرده که در اثر
تصادف در اغما است مردی که می گوید کسی نتوانسته دل او راببرد و کسی را تا
به حال ندیده که واقعا به دنبال عشق حقیقی بگردد .

ولی با دیدن لورا عاشقش می شود و هراسی که
از مرگ داشته را از دست می دهد و تنها فکر و دغدغه اش می شود بودن با لورا
حتی بعد از مرگ. دلدادگی لورا و ژولین در این برزخ به ما با ضرب آهنگ محکمی
نشان میدهد که عشق می تواند پایانی باشد بر تمام مشکلات و دلایل دل زدگی
ما از زندگی.

در قسمتی از نمایش رفتن ماری زن کلفت و ساده
ای که همه را دوست داشت با اسانسور بهبالا که استعاره از مردن بود و پایین
رفتن رییس دلبک که مردی بشدت بنده پست و مقام و طبقه اجتماعیش بود که
استعاره از بازگشت به زندگی بود و دیالوگی که بعد آن گفته می شود آری ظالم
همیشه سالم است هم از صحنه های تاثیر گذار نمایش بود.

ریتم نمایش خوب است و در صد دقیقه اجرا
تماشگر احساس خستگی نمی کند و امید است که در روزهای اتی اجرا بهتر و پخته
تر هم بشود.در انتهای اجرا قصد مصاحبه با سارا خویینی ها را داشتم که راوی
تن به گفتگو نمی دهد و با گفتن اینکه  بازی در این اثر تجربه خوبی برای وی
محسوب می شود و  به ادامه ایفا نقش در مدیوم تئاتر خواهد پرداخت، اکتفا
کرد.

بازیگر نقش “لورا”: در صداوسیما باند تشکیل شده است

شهره سلطانی بازیگر نام آشنا تلویزیون و سینما که در این نمایش نقش “لورا”
را ایفا می کند، در خصو حضور خود در این اثر نمایشی، تصریح کرد: در ابتدا
قصد همکاری با یک کارگردان جوان را نداشتم اما بعد از اینکه حضور رامین
سیار دشتی و سارا خویینی ها را دیدم با اندک اطمینانی به این پیشنهاد جواب
مثبت دادم و بعد از گفتگویی که با کارگردان داشتم که طی آن ایده های خوبی
ارایه داد تصمیم به همکاری با این نمایش را گرفتم.

وی در مورد غیبت دو ساله خود در سیما گفت:
در گذشته ما درخواست داشتیم که جوانان تیاتر را به سیما بیاورند تا از آنها
حمایت بشود اما قبول نمی کردند حالا شرایط بالعکس شده همه کارها را بدست
جوانان تیاتری داده اند و جایی برای ما نیست. البته منظورم از جوانان سنی
نیست و تازه وارد ها است. متاسفانه باندی در سیما ایجاد شده است که اگر
آنها تو را انتخاب کنند هستی و اگر نکنند نیستی. من عاشق تلویزیون هستم و
با آن به شهرت رسیدم و دوری من از آن دلیل بی علاقه گی نیست.