گروه تئاتر شایا در ادامه ۲۲ تجربه پیشین خود تلاش میکند این بار در کنار خلقِ اثری نمایشی، پیشنهادهایی جدید در حوزه
اجرای نمایشهای دینی ارائه دهد. «ترور» علاوه بر وفاداری به مستندات تاریخی، واقعه
ضربت خوردن امام علی(ع) را با نگاهی نمایشی و از زاویهای جدید نشان میدهد. این نمایش
زندگی و تنهایی ابن ملجم مرادی را به تصویر میکشد، تروریستی که به قضاوت و انتخابش
برای کشتن شک ندارد اما مادرش معتقد است او ۳۵ سال پیش مرده است و فقط میباید دفن
شود تا از شر ارواح شریر در امان بماند. «ترور» نمایشی پر کاراکتر است و از جمله بازیگرانش
میتوان به بهزاد فراهانی، یکتا ناصر، فرید قبادی، بهناز نازی، سعید داخ، یعقوب صباحی،
محمد ساربان و کاظم هژیرآزاد اشاره کرد. از جمله نقاط قوت این نمایش موسیقی آن است
که آهنگسازیاش بر عهده سعید ذهنی است. این نمایش تا چهارم دی ماه هر شب ساعت ۱۹ در سالن اصلی مجموعه
تئاتر شهر روی صحنه خواهد رفت. آنچه در ادامه میخوانید گفتوگویی است با حمید رضا
نعیمی نویسنده و کارگردان این نمایش.
چه شد که تصمیم گرفتید متنی در مورد شهادت حضرت علی(ع) بنویسید؟
من هیچگاه به دنبال سوژه نمیروم. این سوژه است که مرا انتخاب میکند
و هر سوژهای هم به سراغ من نمیآید. معمولا سوژههایی به سراغ من میآیند که میدانند
قرار است با برداشت و زاویه دیدی متفاوت روایت شوند. هیچگاه نگران این موضوع که قصهای
پیش از روایت من، به شیوههای گوناگون بیان شده و از فرط تکرار نخ نما شده است، نیستم.
اگر سوژهای به سراغ من میآید، مطمئنا لایههای پنهان زیادی دارد که ذهن قصهپرداز
من، میتواند آن را به تصویر بکشد. اساسا هنر من خلق شخصیتهای متفاوت در روایتی متفاوت
است و میتوانم از یک قصه تکراری اثری متفاوت و قابل دفاع بیرون بکشم. انتخاب داستانی
با موضوع شهادت حضرت علی(ع) کار دشواری نبود. همه ما با این روایتها رشد کرده و بالیدهایم.
ما از روز تولد با ماجرای زندگی ائمه اطهار و شرح اتفاقات تاریخی صدر اسلام آشنا میشویم.
ما هم آنها را متعلق به خود میدانیم و هم خود را متعلق به آنها. روزی که احساس کردم
باید نمایشنامهای در مورد شهادت امام علی(ع) بنویسم ضرورت نوشتن چنین متنی را بدون
چون و چرا پذیرفتم. این نمایشنامه تنها در مورد واقعهای که ۱۴۰۰ سال پیش به وقوع پیوسته
است، نیست و هم اکنون نیز میتواند مورد بررسی و توجه قرار گیرد. در خیلی از نمایشهای
دیگرم نیز به سراغ موضوعات تاریخی رفتهام. تاریخ را بستری مناسب برای روایت آنچه
در روزگار امروز میگذرد، میدانم. هدفم صرفا بازسازی تاریخ نیست. وقایع تاریخی رخ
دادهاند و آن کس که قرار است از آن اطلاع یابد، بهتر است که به سراغ منابع مکتوب تاریخی
برود. اگر من به عنوان هنرمند قرار است از تاریخ در مدیوم تئاتر بهره ببرم، مشخصا
باید به زاویه دید و برداشت خودم تکیه کنم. قطعا من به عنوان یک درام نویس پیش از نوشتن
این متن با سوالاتی در ذهن خود درگیر هستم از جمله اینکه چرا باید نمایشنامهای در
مورد شهادت امام علی(ع) بنویسم، ضرورت اجرای این نمایش در جامعه امروز ما چیست، آیا
قرار است در این نمایشنامه شاهد تکرار مکررات باشیم، این نمایشنامه چگونه میتواند
مسالهای نو را برای مخاطب امروز بازگو میکند، آیا این نمایش میتواند در کارنامه
هنری من اتفاقی بزرگ به حساب آید و بسیاری سوالات دیگر. همه این سوالات باعث شد تا
پیش از در دست گرفتن قلم با عزم و پشتکاری جدی در مورد این موضوع بیندیشم و مطالعه
کنم تا به آن لایههای پنهانی که قصد نشان دادنشان روی صحنه را داشتم دست یابم.
با توجه به موضوع مذهبی این نمایش، «ترور» را باید نمایشی سفارشی دانست
یا مستقل؟
هیچگاه هیچ نمایشنامهای را براساس سفارش ننوشتهام و بعد از این هم
نخواهم نوشت. این نمایشنامه را کاملا براساس میل و نیاز خود نوشتهام. هنگامی که خبر
نوشته شدن این متن در رسانهها و مطبوعات منتشر شد، مرکز هنرهای نمایشی، مهدی شفیعی
رییس این مرکز و پیمان شریعتی معاون ایشان از من درخواست کردند که این نمایشنامه را
برای روی صحنه بردن در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر آماده کنم. طبق درخواست قبلی علی
جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، از مرکز هنرهای نمایشی برای اجرای یک اثر بزرگ ملی
مذهبی، این مرکز از من درخواست کرد تا با روی صحنه بردن نمایشنامهای که در مورد شهادت
حضرت علی(ع) نوشته بودم، این امر را محقق کنم. قرار شد وزارت ارشاد از اعتبارات دیگر
خود به غیر از اعتبارات مالی تئاتر، بودجهای برای آماده شدن این نمایش در نظر بگیرد.
قول داده شد که حداکثر همکاری با من و گروهام برای روی صحنه رفتن این اثر صورت خواهد
گرفت. همه این صحبتها به صورت شفاهی انجام شد و هیچ یک از موارد صحبت مرکز هنرهای
نمایشی با من و گروهم مکتوب نشد. ما بر پایه اعتماد به این عزیزان کار خود را آغاز
کردیم. ۹۰ روز
تمرین، روزی ۸ ساعت
با حضور ۵۰ نفر
از عوامل. اما تا امروز حتی یک ریال هم از مرکز هنرهای نمایشی دریافت نکردهایم. من
برای پیدا کردن حامی مالی به نهادهای بسیاری مراجعه کردم، بنیادهایی که به اسم ائمه(ع)
و پیامبر اسلام مزین شدهاند و یکی از وظایفشان حمایت از حرکتهای هنری مذهبی است.
این بنیادها همگی با وجود استقبال اولیه، عملا هیچ کدام هیچ حمایت مالی از ما انجام
ندادند. در نهایت با حمایت اندک مرکز هنرهای نمایشی و سرمایهگذاری شخصی خودم این
نمایش روی صحنه رفت و تا امروز هیچ خبری از اعتباراتی که مرکز هنرهای نمایشی از سوی
وزارت ارشاد به ما قول داده بود، نشده است. در این میان معاونت فرهنگی و اجتماعی و
گردشگری سازمان منطقه آزاد اروند پیشنهاد ما برای مشارکت در هزینههای این نمایش را
پذیرفت و بخشی از نگرانیهای ما را برطرف کرد. امیدواریم با پایان یافتن این نمایش
بتوانیم از طریق مبلغ حاصل از فروش بلیت در گیشه و حمایتی که سازمان منطقه آزاد اروند
از ما انجام داده است دستمزد گروه و هزینههای صورت گرفته را بپردازیم. روزهای سختی
بر ما گذشت اما به هر حال به پایان رسید. «ترور» سختترین پروژهای بود که من در تمام
عمرم تجربه کردم، تجربهای که جای زخمهای ناشی از آن تا سالهای سال بر روح من باقی
خواهد ماند.
با وجود همه این سختیها هنوز هم «ترور» را همان قدر که در ابتدا دوست
داشتید، دوست دارید؟
(با اندکی تامل) بله
دوستش دارم.
میخواهم مجددا به متن بازگردم. چه تمهیدی اندیشیدید تا در دام تکرار
مکررات در مورد موضوعی که پیش از شما بارها و بارها روایت شده است نیفتید؟
در ابتدا میبایست آثار مذهبی ۳۵ ساله اخیر را بررسی میکردم و به این
سوال پاسخ میدادم که من از چه زاویهای به این موضوع خواهم پرداخت. همواره نسبت به
آثار مذهبی تولید شده با نگاهی انتقادی نگریستهام. به صورت اختصاصی درعرصه تئاتر
معتقدم بیشتر هنرمندانی که به سراغ موضوعات مذهبی میروند ضعیفترین نمایشهای کارنامهشان
را دراین عرصه میسازند. دلیل این امر را در میل این هنرمندان به تکرار میدانم، تکرار
آنچه پیش از آنها بارها تکرار شده است. هدف من روی صحنه بردن نمایشی بود که موضوع
دینی آن مرا وادار به نشان دادن مولفههای تکراری به مخاطب نکند. هر چند این نمایش
در مورد ترور حضرت علی(ع) است اما مخاطب، ترور ایشان را روی صحنه نمیبیند. چرا از
تماشاگر توقع داریم دیدن دوباره آنچه میداند و از آن مطلع است برایش جذاب باشد. آنچه
در نمایش من میگذرد، ترور تمام پیش زمینههای ذهنی تماشاگر است؛ تماشاگری که پیش از
اجرا گمان میکند قرار است به تماشای یک نمایش مرسوم مذهبی بنشیند. مخاطب با این پیش
زمینه به تماشای «ترور» مینشیند که قرار است با مولفههای ثابت آثار دینی رو به رو
شود از جمله خانههای کاهگلی، کوچههای خاکی، درختهای نخل، ریشهایی بلند، موسیقیهایی
تکراری و در انتها سوگواری. در واقع در این نمایش آنچه در پایان ترور میشود تمام
این پیش داوریهاست که آثار مذهبی پیشین در ذهن مخاطب ساخته است. در این لحظه، مخاطب
در مییابد با اثری متفاوت رو به رو است. اثری که نه در محتوا، نه در متن، نه در کارگردانی،
نه در طراحی صحنه و لباس، نه در موسیقی، نه در گریم و نه در بازیها شبیه هیچ اثری
از آثار مذهبی پیش از خود نیست. معتقدم «ترور» آغازگر حرکتی نوین در نمایشهای مذهبی
است؛ نمایشی با موضوع دینی که توانسته مخاطب خود را بیابد. مخاطبی که حاضر است برای
دیدن این نمایش بلیت بخرد، نه اینکه از سمت ارگان و نهادی برای دیدن این نمایش دعوت
شود.
میتوان گفت در «ترور» از نگاه حمیدرضا نعیمی برخلاف روایتهای پیشین
نقش و جایگاه قطام در تحریک ابن ملجم برای به شهادت رساندن امام علی(ع) کمرنگ شده است؟
یا به عبارت دیگر قطام به جایگاه اصلی خود بازگشته است و همه عواملی که در رساندن ابن
ملجم به این نقطه دخیل بوده بررسی شدهاند؟
بیش از ۱۵ هزار صفحه کتاب در این زمینه مطالعه کردم. در بسیاری از این
کتابها به جایگاه و تاثیر زنی به نام قطام در شهادت امام علی(ع) اشاره شده است اما
منابع دیگری قطام را زاییده ذهن عدهای از تاریخ نویسان و قصه پردازان دانستهاند و
نقشی برای او قائل نشدهاند. چه قطامی بوده و چه نبوده باشد، من ترجیح دادم از وجود
او استفادهای متفاوت با گذشته داشته باشم. اگر تا پیش از «ترور» آثاری ساخته شده است
که وجود قطام را بسیار موثر میدانند، در روایت من وجود قطام در به شهادت رسیدن امام
علی(ع) هیچ تاثیری نداشته است مگر بسیار اندک و ناچیز. کاراکتر ابن ملجم در نمایش من
آن قدر کامل و جامع است که برای انجام دادن یا انجام ندادن فعل ترور، تحت تاثیر قطام
نباشد. ابن ملجم به راحتی قطام را کنار میزند، چون هدفش این نیست که به خاطر رسیدن
به کابین یک زن، علی(ع) را ترور کند. انگیزه ابن ملجم صرفا ارضای هوسی جنسی نیست، انگیزه
او ریشه در برخورد اندیشهها دارد. او در تضاد با اندیشه و ایدئولوژی امام علی(ع) قرار
دارد. برای او رسیدن به این مقصود آن قدر مهم است که با خواستههایی پست، آن را کوچک
و حقیر نکند. معتقدم در «ترور» از زاویهای متفاوت به ابن ملجم نگریستهام.
در زمینه شیوه اجرا، علاقهتان به حرکات فرم که در کارهای قبلی شما از
جمله «سقراط» نیز شاهد آن بودهایم، از کجا میآید؟
در سالنهای بزرگ و در تئاترهای باشکوه اگر لازم بدانم حتما از حرکات
فرم استفاده خواهم کرد. اگر قرار باشد نمایشی را در تالار وحدت یا سالن اصلی مجموعه
تئاتر شهر روی صحنه ببرم، نمایشی که جز تئاترهای باشکوه محسوب میشود، در کنار همه
موارد دیگری که مورد توجه من است از جمله نور، موسیقی، طراحی صحنه و لباس، طراحی حرکت
هم مد نظرم است. در نمایشهای من حرکات فرم جدا از آنکه در خدمت داستان و روایت است،
سهم عمدهای در جذابتر کردن نمایش نیز دارد و من هیچ ایرادی به این موضوع وارد نمیدانم.
یادمان باشد برشت در کتاب «درباره تئاتر» میگوید: ذات تئاتر تفریح و سرگرمی است
و ما نمیتوانیم کارکرد تئاتر در لذت بخشی را نادیده بگیریم. ما در درجه اول قرار
است تماشاگر خود را سرگرم کنیم و همه چیز باید در خدمت سرگرم کردن مخاطب باشد. یک صحنه
زیبا میتواند باعث لذت بردن مخاطب شود. من هر آنچه زیباست و باعث لذت تماشاگر میشود،
روی صحنه به او نشان میدهم اما میکوشم همه این موارد را از صافی و فیلتر سلیقه خودم
بگذرانم.
تاکید بر چه نکاتی در طراحی لباس نمایش «ترور»، برایتان اهمیت داشت؟
طراحی لباسی که ادنا زینلیان برای این نمایش انجام داد از اتفاقات بسیار
مهمی است که تا به حال در هیچ یک از نمایشهای دینی ما رخ نداده است. در طراحی لباس
این نمایش شما شاهد سه برهه تاریخی هستید. لباس کاراکترهای زن متعلق به دوره کهن است.
لباسهای مردان ترکیبی از دوران قدیم و جدید است. لباس و تمام متعلقات دو نفر از کاراکترها
به نام بُرَک و عَمر مربوط به دوره امروز است. لباس و هیبت ابن ملجم که قهرمان یا پیش
برنده ماجراهای نمایش ماست، لحظه به لحظه تکمیل میشود و در پایان او را در قالب یک
تروریست میبینیم. هر تکه از لباسها چه از نظر رنگ چه نوع بافت و دوختی که ادنا زینلیان
برای آنها در نظر گرفته، دارای مفهوم است.
دکور و طراحی صحنه در نمایش شما متفاوت با آن چیزی است که از نمایشی در
مورد شهادت حضرت علی(ع) انتظار داریم. چه شد که به این شیوه از طراحی صحنه رسیدید؟
یکی از بهترین اتفاقاتی که میتوانست در زمینه دکور سازی در سالن اصلی
رخ دهد، در این نمایش توسط رضا مهدیزاده شکل گرفت. پیش از این هم شاهد دکورهایی باشکوه
در همین سالن بودهایم، اما معتقدم دکور نمایش «ترور» کاملا با معماری و خصوصیات سالن
اصلی مطابق است. وقتی با وضعیت آکوستیک نامناسب سالن اصلی رو به رو شدیم، از عمق صحنه
چشم پوشیدیم و تمرکز خود را بر استفاده از ارتفاع نهادیم. کوشیدیم تمام نقاط عمودی
و افقی دکور به گونهای طراحی شوند که در اجرا مورد استفاده قرار بگیرند. طراحی صحنه
نمایش «ترور» یک معماری گوتیک مدرن است. معماری که میل به بالا دارد. بعیدترین نقاطی
که ممکن است در دکور تئاترهای دیگر مورد استفاده قرار بگیرد، در نمایش ما استفاده
شده است. دکور از لحظه اول تا پایان نمایش کاربردی مینماید و همه نقاط آن مورد استفاده
بازیگران قرار میگیرد. از ابتدا تا انتها طراحی صحنه در حال رو کردن و نشان دادن کاربردهای
متفاوت خود به مخاطب است.
تجربه کار کردن با سعید ذهنی در مقام آهنگساز چگونه تجربهای بود؟
یکی از اتفاقات خجستهای که در این نمایش برای من رخ داد، تجربه اولین
همکاری با سعید ذهنی بود. او پس از شش سال
دوری از تئاتر پذیرفت که با نمایش «ترور» به تئاتر بازگردد. او حرفهای بسیار زیادی
برای گفتن در این نمایش دارد. موسیقی این نمایش مشخصا به یک جغرافیای خاص اشاره نمیکند
اما نشانههایی از موسیقی عربی به شکلی کاملا مدرن در آن قابل مشاهده است. میتوان
گفت که هم جغرافیا در آن دیده میشود و هم دیده نمیشود.
نمایش «ترور» را میتوان بررسی علل تنها ماندن حضرت علی(ع) دانست؟
یکی از مسائلی که این نمایش به آن میپردازد همین است. علی(ع) با تفکرات
والا و کیهانی خود و آرمان طلبی که به خاطرآن جانش را هم فدا کرد در هر عصر دیگری هم
که میزیست باز مورد ترور انسانهای کژ اندیش و منفعت طلب قرار میگرفت. ترور هشداری
است به مخاطب که گمان نکند تروریستها انسانهای عجیب و غریبی هستند. ابن ملجم نمایش
ما انسانی است که میتواند یکی از ما باشد. انسانی که خانوادهای دارد، قرآن و نماز
میخواند، عاشق میشود و… اما انتخاب و قضاوت اشتباه او باعث میشود، دست به عملی
اشتباه بزند. این اتفاق مهمی است. امروزه دنیا با مبحث جدی به نام ترور و تروریسم مواجه
است. تروریست انسانی با ظاهری عجیب و غریب نیست و از کره دیگری هم نیامده است. تروریست
از میان خانوادهای میآید که پدر و مادر آن باور نمیکنند که فرزندشان به یک باره
وارد دستهای تروریستی شده است. یکی از اهداف من در این نمایشنامه تاکید بر این نکته
بود که مراقب انتخابها و قضاوتهای خود باشیم. تروریست کسی است که آن قدر به انتخاب
و قضاوت خود مطمئن است که فقط به حذف فیزیکی طرف مقابل میاندیشد.
بعد از «ترور» شاهد چه نمایش دیگری از حمیدرضا نعیمی خواهیم بود؟
بعد از «ترور» فقط میخواهم تا یک سال استراحت کنم. شاید جان بگیرم و
دوباره بتوانم کار کنم. به شدت خسته و متاسفم. از همهچیز و همهکس خستهام و برای
مظلومیت تئاتر متاسفم. از تک تک اعضای گروه نمایش «ترور» سپاسگزارم که با جان و دل
جنگیدند و تا این لحظه برای روی صحنه ماندن این نمایش ایستادگی کردند.
مصائب کارگردان یک نمایش
حمیدرضا نعیمی نویسنده و کارگردان «ترور» که از ۲۸ آبان در سالن اصلی
مجموعه تئاتر شهر در حال اجرا است، مصائب بسیاری را برای روی صحنه بردن این نمایش
از سر گذرانده است، از فرو ریختن پیشانی سن سالن اصلی و عوض شدن بازیگر نقش قطام تا
فشارهایی که نعیمی هیچگاه از آنها سخن نگفت و او را به نقطهای رساند که در پایان
اجرای نمایش خود در سوم آذر اعلام کند که قصد خاتمه دادن به اجرای «ترور» را دارد.
موضوعی که با برگزاری جلساتی میان او و مدیران تئاتر شهر با منصرف شدن نعیمی از تصمیمش
فیصله پیدا کرد و «ترور» به اجرای خود ادامه داد. اما تا امروز کسی نمیداند چه چیزی
نعیمی را به نقطهای رساند که حسین پاکدل در یادداشتی خطاب به او نوشت «بزرگوار مگر
مىشود نمایش تازه متولد شدهاى که این همه مدت تو و خیل کثیر هنرمندان روى صحنه و
پشت صحنه بابتاش زحمت کشیدهاند و اکنون دارد به راه مىافتد تا به بالندگى برسد را
به همین سادگى سر برید؟ جواب همکارانت، هنرمندانى که با امید و اعتماد به تو پاى در
این مهم گذارده و وقت و عمرشان را صرف کار کردهاند، جواب خیل مشتاقان تماشا و جواب
خودت را چه مىدهى؟ از همه مهمتر جواب صاحب اثر را که به نامش خلق درام کردى -مولا
على(ع)- چه مىدهى؟ چرا از خود بیخود شده به روى اثرى با این درجه از زیبایى تیغ مىکشى؟».
هر چه بود گذشت و نعیمی از تصمیم خود مبنی بر لغو اجرا منصرف شد اما با حفظ روال قبلی
در این گفتوگو نیز از آنچه بر او گذشته است، سخنی نگفت.
نرگس کیانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است