یکشنبه ۱۵ آذر، ساعت یک و چهل و پنج دقیقه ظهر از در اصلی تئاتر شهر وارد مجموعه میشوم. از جلوی
نگهبانی میگذرم و با عبور از راهروهای پیچ در پیچ به سالن تازه تعمیر شده سایه میرسم.
از آخرین باری که افروز فروزند مهمان سالن سایه بوده است، ۱۲ سال میگذرد. سال ۸۲ بود که فروزند نمایش «روی زمین» را در این سالن روی صحنه
برد. بعد از گذشت بیش از یک دهه این بار او نمایش «بهمن» را که نویسندگیاش برعهده
خودش است، در این سالن کارگردانی خواهد کرد. وارد که میشوم او را به همراه چند نفر
از بازیگرانش میبینم. امروز روز بازبینی این نمایش نیز هست.
فریادهایی از بیرون
ساعت دو بعدازظهر است که بازبینها، حجت علیخانی، ایرج افشار و فرشاد
منظوفینیا وارد سالن سایه میشوند. سالن سایه بعد از تعمیرات، تغییراتی در نحوه چیدمان
صندلیها و تعداد آنها پیدا کرده است. سایه با ظرفیت پذیرش ۶۰ نفر و صندلیهایی که دو سویه چیده شدهاند، شاهد شروع بازبینی
«بهمن» است. حامد فعال بر چهارپایهای بلند در میان صحنه است که صدای فریادهایی از
بیرون سالن شنیده میشود. فرشاد منظوفینیا برمیخیزد تا علت فریادها را دریابد که
پی میبرد این صداها نیز جزئی از نمایشاند. فروزند، «بهمن» را نه از روی صحنه که
از بیرون سالن آغاز کرده است. شیوهای برای آغاز که علت آن را تماشاگر بعد از دیدن
اجرا خواهد فهمید.
هراس از تعبیر خواب
تمرین بدون قطع توسط کارگردان، در جریان است. بازبینها مشغول تماشای
آنچه بر صحنه میگذرد، هستند. تایماز رضوانی که نقش نویسنده را در نمایش «بهمن» بازی
میکند، در قالب مونولوگی از خوابی که دیده است، میگوید؛ خوابی که میترسد تعبیرش
حوادثی باشد که هر لحظه در حال اوج گرفتن است.
نویسنده: خواب دیدم یه جای خیلی بزرگ داریم اجرا میریم. یه هو باد اومد
و سرد شد. قرار شد دور تا دور رو چادر بکشن که باد تماشاگرا و بازیگرا رو اذیت نکنه.
همینجور که داشتن چادر میکشیدن، یه هو چادر تبدیل شد به دیوار. دیدم دارن دیوار میکشن.
دیوار بین تماشاگرا و صحنه بود. من، تو تماشاگرا نشسته بودم. مدام از اونجا میگفتم
اونجا دیوار نکشید تماشاگر نمیتونه کار رو ببینه ولی صدام به هیچکس نمیرسید. دیوار
هی اومد بالا تا جاییکه کاملا جلوی تماشاگرا رو سد کرد. من هی به تماشاگرا نگاه میکردم
ببینم عکسالعملشون چیه؟ چی کار میکنن؟ هیچی! همین جوری نشسته بودن و مثل کسایی که
مسخ شده باشن زل زده بودن به دیوار. دیوار رو نگاه میکردن… یه هو خودمو دیدم که
نشستم کنار بقیه تماشاگرا و زل زدهام به دیوار…
نویسنده میترسد که مبادا خوابی که دیده است، گریبان خودش در نقش نویسنده
و سایر اعضای گروه از کارگردان تا عوامل صحنه را بگیرد.
نمایش در نمایش
تمرین «بهمن» در جریان است و سیما تیرانداز در نقش کارگردان، تمرین نمایش
خود را آغاز میکند. با پایان این قسمت است که نگار عابدی در نقش سعیده وارد صحنه میشود.
عابدی نقش یکی از بازیگران نمایش را برعهده دارد. نمایش «بهمن» بدون قطع است، در یک
صحنه و بدون رفت و برگشت نور. با توجه به نمایشنامههایی که فروزند پیش از این نگاشته
است، نمایشی که در یک صحنه و بدون رفت و آمد نور بگذرد، از علایق شخصی او است. با پایان
تمرین، حجت علیخانی، ایرج افشار و فرشاد منظوفینیا از سالن سایه بیرون میروند تا
پس از مشورتی با هم، نکاتی را که به نظرشان مهم میرسد با افروز فروزند در میان بگذارند.
برشی آشنا برای اهالی تئاتر
با بیرون رفتن آنها به سراغ نگار عابدی بازیگر نمایش میروم تا از او
در مورد نقشش و تجربه کار با فروزند بپرسم. بازیگر نمایش «شایعات» میگوید: افروز
فروزند را از خیلی سال پیش میشناسم. سال ۸۲ در
نمایش «روی زمین» به کارگردانی ایشان در همین سالن بازی کردم که تجربه بسیار لذتبخشی
بود. فروزند را یکی از بهترین نویسندههای نمایشنامههای رئالیستی میدانم که در عینحال
در زمینه کارگردانی نمایشهایی در این ژانر از توانایی بالایی برخوردار است. با توجه
به تجربه لذتبخش پیشین، هر دو مشتاق همکاری مجدد بودیم و هنگامی که بازی در نمایش
«بهمن» را به من پیشنهاد دادند، پیش از خواندن نمایشنامه مطمئن بودم که این نقش را
میپذیرم. خواندن متن مهر تاییدی بر تصمیم من زد و همانطور که انتظار داشتم با متنی
خوب مواجه شدم و به گروه پیوستم.
بازیگر «هیپوفیز» میافزاید: «بهمن» برشی از فعالیت یک گروه تئاتری است.
تکهای از زندگی آدمهایی که طبیعتا برای دوستان تئاتری ما تصویری آشناست. از او میپرسم
نسبت به این نکته که در نقش یک بازیگر تئاتر روی صحنه میرود چه احساسی دارد؟ و او
در پاسخ میگوید: سعیده کاراکتری که نقش او را در این نمایش بازی میکنم، بازیگر تئاتر
است اما از خود من بهعنوان بازیگر دور است. طبیعتا هر بازیگری و هر هنرمندی جنس رفتار
خاص خودش دارد اما روحیات، خلق و خو و نحوه برخورد شخصیتی که نقش او را بازی میکنم،
با دیدگاه من متفاوت است.
به حضور او در «باغ آلبالو» به کارگردانی آتیلا پسیانی در سالن چهارسو
که چند روزی از آخرین اجرایش میگذرد و پیش از آن بازی در «مضحکه شبیه قتل» به کارگردانی
حسین کیانی در سالن اصلی مجموعه تئاتر شهر و اکنون حضور در نمایش «بهمن» اشاره میکنم
و در مورد تئاتر بعدی او در مقام بازیگر میپرسم که میگوید: صحبتهایی مبنی بر اجرای
مجدد نمایش «مضحکه شبیه قتل» است. برای سال آینده نیز احتمالا در نمایشی به کارگردانی
سیاوش پاکراه بازی خواهم کرد و در حال حاضر در زمینه تئاتر به جز این دو مورد برنامه
دیگری ندارم.
ادای دین به حرفهمان
سیما تیرانداز که در این نمایش نقش کارگردان را برعهده دارد در مورد
کار با افروز فروزند میگوید: با فروزند سابقه دوستی دیرینهای دارم و او را نویسنده
و کارگردانی موفق در عرصه تئاتر میدانم. در سالهایی که از آخرین حضور او در مقام
کارگردان بر صحنه میگذرد، بارها از او خواسته بودم که نمایشی را روی صحنه بیاورد
و زمانی که پیشنهاد بازی در نمایش «بهمن» را به من داد با کمال میل آن را پذیرفتم.
بازیگر «خدای کشتار» در پاسخ به این سوال که با توجه به بازیگر و کارگردان
بودن خودش، نظرش در مورد کاراکتر کارگردان که در نمایش «بهمن» به عهدهٔ او است، چیست،
میگوید: هر یک از ما در حالت عادی و در جهان واقعی هنگامی که مشغول کارگردانی نمایشی
هستیم به قدر کافی با مسائل پیرامون آن دست و پنجه نرم میکنیم و اکنون قرار است در
طی ۳۰ شب اجرا آن مسائل
را روی صحنه نشان دهم. دوستان کارگردان من قطعا از تنشی که جزئی از حرفه کارگردانی
است آگاهاند، مساله اصلی شیوه برخورد هر کارگردان با این تنش و نحوه مدیریت آن است.
بازیگر «موش توی پیت حلبی» میافزاید: متن نمایش «بهمن» را بسیار دوست
دارم. علت اصلی این علاقه پرداختن متن به چیزی است که کمتر دیده شده است. پرداختن به
مسائل پشت صحنه موضوعی است که در سینما بسیار موردتوجه بوده اما در تئاتر نمونههای
کمی در این زمینه میتوان نام برد. این نمایش ادای دین اهالی تئاتر است به خود و حرفهشان.
کارگردان نمایش «تقدیر بازان» در پاسخ به این سوال که هنگام حضور روی
صحنه، وجه کارگردان بودنش چه میزان بر بازیاش تاثیر میگذارد میگوید: همه سعی خود
را میکنم که هنگام بازی بر وجه دیگر خود سرپوش بگذارم. اگر کارگردان نمایشی مایل باشد
نکاتی را با توجه به تجربه کارگردانی خود با او در میان میگذارم اما قطعا هنگام حضور
روی صحنه به عنوان بازیگر تمرکز اصلی خود را معطوف به بازی میکنم.
علاقه به رئالیسم
بعد از صحبت ما، بازبینها با درخواست از افروز فروزند برای پیوستن به
جمعشان نکاتی را که به نظرشان مهم رسیده است، با او در میان میگذارند. با پایان صحبت
آنها به سراغ فروزند میروم و از او میپرسم چه شد که حضور مجدد او بر صحنه تئاتر
بعد از نمایش «روی زمین» با وقفهای ۱۲ ساله
همراه گشت؟ او در پاسخ میگوید: غیبت من در عرصه نویسندگی و کارگردانی تئاتر در این
مدت، نبودنی کاملا خود خواسته بود. و هرچه قدر هم بر سالهای دوری از این عرصه افزوده
میشد بازگشت مجدد برایم سختتر بود.
نویسنده نمایشنامه «اتاق رویا» در مورد متن نمایش «بهمن» میافزاید: از
اردیبهشت ۹۴ شروع
به نگارش این نمایشنامه نمودم. ایده اولیه، طرحی بود که از سالیان پیش در ذهن داشتم.
همیشه علاقهمند بودم متنی در مورد مشکلاتی که یک گروه تئاتری با آن روبهرو است، بنویسم.
مشکلاتی که گاهی منشا آن بیرون گروه و گاهی درون گروه است. کوشیدهام هنگام ساختن این
تصویر، بیاغراق و بدون جانبداری به موضوع بنگرم. تلاش کردهام جانب هیچ سمتی را نگیرم
و بینشستن بر مسند قضاوت روایتگر آنچه در پشت صحنه میگذرد باشم.
نویسنده سریال «زمین انسانها» ادامه میدهد: درنگارش نمایشنامه «بهمن»
از ساختار کلاسیک درام پیروی نکردهام و بیشتر برشی از اتفاقات عمدهای است که در شرایطی
مشابه شرایط نمایش «بهمن» رخ میدهد.
فروزند در رابطه با گذشتن اتفاقات نمایش «بهمن» در یک صحنه و بدون رفت
و برگشت نور میگوید: این موضوع به سلیقه شخصی من و علاقهام به حفظ وحدت زمان برمیگردد.
هنگام نوشتن یک نمایشنامه تلاش میکنم تا حد ممکن از رفت و برگشت نور پرهیز کرده و
روایت خود را طی تنها یک صحنه بیان کنم. ریشه این موضوع را میتوان در تمایلم به رئالیسم
و نوشتن نمایشنامههای رئالیستی دانست.
او در رابطه با رئالیسمی که در بازی بازیگران دیده میشود و نحوه هدایت
آنها در مقام کارگردان میافزاید: کوشیدهایم که بازیها بدون اغراق و باورپذیر باشد.
قصدمان این بود که اهالی تئاتر هنگام دیدن این نمایش آن را برشی واقعی از اتفاقاتی
که طی سالهای فعالیتشان شاهدش بودهاند، بدانند. البته امیدوارم که این نمایش هم
برای مخاطب خاص و هم برای عام جذاب باشد
این نویسنده و کارگردان در رابطه با دغدغه مالی اجرای نمایش تازه خود
میگوید: برای این نمایش نیز بهصورت مرسوم قراردادی از سوی مرکز هنرهای نمایشی تنظیم
شده است و مطمئنا دغدغه مالی و بازگشت یا عدم بازگشت هزینههای صورت گرفته یکی از مسائلی
است که ذهن مرا به خود مشغول نموده است.
فروزند در پایان در مورد تعمیرات رخ داده در سالن سایه میگوید: تعمیرات
در راستای بهبود وضعیت سالن و قابل تقدیر است و تنها ایراد وارد بر آن تعداد صندلیها
است، این سالن اکنون ظرفیت ۶۰ نفر
را داراست که میتوانست با افزایش تعداد صندلیها پذیرای مخاطبان بیشتری باشد.
پس از دو ساعت حضور در تالار سایه و تماشای تمرین نمایش «بهمن»، با
اعضای این گروه هنری خدا حافظی میکنم و منتظر میمانم تا هفته آخر آذر ماه به
تماشای اجرای عمومی آنان بنشینم.
نرگس کیانی
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است