موسیقی “کیمیا” بخش تاریخی داستان را روایت می کند

 آرمان موسی‌پور با این که از 20 سالگی
وارد عرصه حرفه‌ای موسیقی شد اما موسیقی را از کودکی با نواختن ساز پیانو آغاز کرده
بود. اولین کار حرفه‌ای او در سینما، فیلم سینمایی «حمله‌دار» به کارگردانی جعفر سینایی
بود. اولین سریال نیز با نام «شهرک» به کارگردانی بابک محمدی و با موسیقی او پخش شد
.

او ساخت موسیقی سریال‌های
«آخرین دعوت»، «دلنوازان»، «فاصله‌ها»، «هوش سیاه»، «شیدایی»، «خداحافظ بچه»، «زخم»،
«کیمیا» (بلندترین سریال ایرانی) و فیلم‌های سینمایی «عصریخبندان»، «خط ویژه»، «آذر،
شهدخت، پروین و دیگران» (بهروز افخمی)، «روباه» (افخمی)، «360 درجه» (سام غریبیان)،
«خاک و مرجان» (مسعود اطیابی) را درکارنامه هنری خود دارد
.

فیلم سینمایی «عاشق‌ها ایستاده
می‌میرند» به کارگردانی شهرام مسلخی جدیدترین کاری است که با موسیقی این آهنگساز در
حال اکران است
. او هم‌چنین در حال حاضر مشغول ساخت هم‌زمان
موسیقی سریال «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار است
.

*موسیقی فیلم «عاشق‌ها ایستاده می‌میرند
» بر اساس چه معیارهایی ساخته شده است؟

در ساخت موسیقی این فیلم
بیش از هر چیزی از موسیقی کردی با تلفیق موسیقی الکترونیک استفاده کرده‌ام. موسیقی
فیلم «عاشقان ایستاده می‌میرند» یک موسیقی توصیفی است که داستان را روایت می‌کند
.

*باتوجه به فضایی که داستان فیلم دارد،
به نظر می‌رسد باید نشانه‌هایی درنظر گرفته می‌شد تا فضاسازی‌ها در راستای تم اصلی
داستان پیش می‌رفت.

این فیلم خیلی بر اساس
نشانه ساخته نشده است. ما نشانه‌های درشتی در این فیلم نداشتیم. در واقع فضای دراماتیک
فیلم بود که ایده ساخت موسیقی را به من می‌داد. از آوایی که خانم ژیوار شیخ‌الاسلام
خوانده‌اند که همکاری بسیار لذت بخشی بود و از دوستان دیگر که موسیقی کردی را به خوبی
می‌شناسند، ما استفاده کرده‌ایم. یعنی در واقع از نوازندگان بومی سازهای کردی مثل نرمه
نای، تبنور، آوای کردی مردانه و… در ساخت موسیقی این فیلم بهره‌مند شده‌ام
.

*موسیقی این فیلم بیشتر دراماتیک است. برای
رسیدن به چنین فضای دراماتیکی باید یک‌سری اصول رعایت می‌شد
.
در این باره بگویید.

زمانی که من موسیقی این فیلم
را ساختم، پایان‌بندی آن متفاوت‌تر بود اما آن پایان‌بندی بنا به درخواست کارگردان
دگرگون شد که همین موجب شد تغییراتی نیز در موسیقی آن لحاظ شود
.

*این تغییرات چه بودند؟

در واقع انتهای فیلم تعلیقی‌تر
تمام می‌شد و فضای آن با حدسیات بییننده پیش می‌رفت. به همین دلیل باید فضای تعلیقی
در موسیقی آن نیز ایجاد می‌شد که این اتفاق افتاد
.

*به کلیت کار لطمه‌ای وارد نشد؟

در واقع خیر! چون نوع تمام
شدن موسیقی با همان سازها و همان موسیقی و با همان سبک و سیاق بود
.

*در ساخت موسیقی این فیلم به هر حال به
عنوان یک آهنگساز باید تابع داستان و کارگردان می‌بودید. چنین چیزی خللی در روند کاری‌تان
ایجاد نمی‌کرد؟

وقتی موسیقی یک فیلم را قبول
می‌کنم، یعنی در واقع داستان به حس من نزدیک است و می‌توانم برای آن موسیقی بسازم.
نظر کارگردان در ساخت موسیقی بسیار دخیل است ولی به شرطی که کارگردانی آشنا و آگاه
به موسیقی باشد و از قبل در حین ساخت فیلم، به موسیقی به عنوان یکی از مولفه‌‌های اصلی
فیلم خود نگاه کند و فکر کرده باشد. معمولا این اتفاق در ایران خیلی کم می‌افتد. زیرا
بیشترکارگردان‌های ما با موسیقی فیلم خیلی آشنایی ندارند و بهتر است موسیقی را به عهده
آهنسگاز بسپارند
.

*این را نیز باید درنظر گرفت که در برخی
مواقع کارگردان نمی‌تواند به آهنگساز اعتماد کند
.

یک کارگردان باید بداند که
هر آهنگسازی چه سبک و سیاقی دارد و باتوجه به آن و با این نگاه ، آهنگساز را انتخاب
کند تا بتواند به او اعتماد کند در غیر این صورت، طبیعتا کار آن طور که باید و شاید،
پیش نخواهد رفت
.

*با کارگردان‌هایی که سال‌هاست با من همکاری
دارند و با سبک و سیاق موسیقی کارهایم آشنایی دارند، مشکلی از این بابت نداریم. درخصوص
کارگردان‌های جدید که اولین‌بار است با آن‌ها همکاری می‌کنم هم دوست دارم نظرات آن‌ها
را راجع به موسیقی در همان اول همکاری بشنوم و با نقطه نظراتشان آشنا شوم. ولی خدا
را شکر تا کنون مشکلی با هم نداشته‌ایم مگر کسانی که کمی غیرحرفه‌ای هستند و سر راه
آدم قرار می‌گیرند و از این دست اتفاقات هم می‌افتد. شرایط، زمانی سخت‌تر می‌شود که
یک‌سری از این کارگردان‌ها که هیچ شناختی نسبت به موسیقی فیلم ندارند، تصمیم می‌گیرند
که نظرات خود را تحمیل کنند که این باعث به وجود آمدن اختلافات ناچیز می‌شود
.

*در این فیلم وضعیت چگونه بود؟ یعنی در
این فیلم نقطه نظرات شما به موسیقی رسید یا این‌که به نوعی با تحمیل مواجه شدید؟

بله همین طور بود و نهایتا
نقطه نظرات من به موسیقی تبدیل می‌شد. البته شهرام دوست داشت نظرات خود را بدهد و این
کار را نیز می‌کرد و تاجایی که درست بود، آن‌ها را اعمال کردم و انجام شد. دستم بسته
نبود ولی چون فیلم با سرمایه شخصی ساخته می‌شد، نسبت به کارهای حرفه‌ای‌تر سینما، امکانات
محدوتری داشتیم. همین موجب می‌شد نتوانیم آن‌چه را که باید و شاید اعمال کنیم
.

*معمولا وقتی صحبت از موسیقی فیلم می‌شود،
ناخودآگاه موسیقی بی‌کلام تداعی می‌شود. این درحالی است که امروزه اغلب فیلم‌ها موسیقی
با کلام دارند. در این‌باره چه نظری دارید؟ آیا چنین چیزی درست است که کلام به خدمت
موسیقی و نهایتا به خدمت فیلم و داستان آن گرفته می‌شود؟

وقتی صحبت از موسیقی فیلم
می‌شود باید این موسیقی به قدری توانمند و قدرت روایی داشته باشد که نیاز به کلام نباشد.
ولی متاسفانه موسیقی اکثر سریال‌های تلویزیونی که در ایران ساخته می‌شوند، به دلیل
کمبودهایی که به لحاظ ساختاری دارند، از موسیقی به عنوان یک نشانه کمک کننده درمتن
استفاده می‌کنند و طبیعتا دوست دارند ترانه‌ای برای پیش بردن مفهوم داستانی آن استفاده
کنند که این به ضرر موسیقی تمام می‌شود. در واقع دارند برای جذب مخاطب از موسیقی استفاده
می‌کنند، در حالی که به نظر من یک سریال خوش ساخت نیازی به این چیزها ندارد و موسیقی
به عنوان یک مکمل در آن استفاده می‌شود، نه یک عامل پیش برنده. این درسینما کمتر است،
مگر این‌که فیلم بخواهد ابعاد تجاری خود را تقویت کند که این نه تنها در سینمای ایران
بلکه در همه جای دنیا مرسوم است
.

*اگر همه جای دنیا مرسوم باشد حداقل به
این صورت نیست که در فیلم فقط موسیقی بشنویم و موسیقی خودش را به فیلم تحمیل کرده باشد
ولی در ایران این‌طور نیست. بسیار دیده می‌شود که موسیقی از فیلم برجسته‌تر است و درشت‌تر
جلوه می‌کند
.

این به دلیل کمبودهایی است
که به آن‌ها اشاره کردم. واقعیت این است که هیچ کارگردانی قبول نمی‌کند فیلمش فیلم
بدی است و فکر می‌کند باید یک موسیقی برای فیلمش ساخته شود که خیلی شنیداری و ملودیک
باشد و این ملودی بعد از دیدن فیلم در ذهن‌ها بنشیند. در صورتی که به این توجه نمی‌کند
که فیلم او ظرفیت چنین موسیقی‌ای را ندارد
.

*در این فیلم محوریت با موسیقی بود و بار
اصلی داستان فیلم روی دوش آهنگساز بود
.

تمام سعی‌ام را کردم که واقعا
این اتفاق نیفتد. تمام تلاشم این است که موسیقی از فیلم بیرون نزند ولی گاه‌گداری ناخواسته
این اتفاق می‌افتد. شاید درخصوص این فیلم، موسیقی بومی دلیل چنین چیزی باشد که با این
سبک و سیاق ساختاری کمتر شنیده شده باشد
.

*این به ضرر فیلم تمام نمی‌شود؟

واقعا نه ولی این فیلم این‌گونه
موسیقی را لازم داشت که نهایت سعی خود را کردم تا لحاظ شود
.

*از «کیمیا» بگویید و از ویژگی موسیقی این
مجموعه تلویزیونی که این روزها درحال پخش است. پرداختن به چنین مجموعه‌ای سخت نبود؟

طبیعتا کار مشکلی بود، چرا
که باید به نوعی روایت تاریخی داستان را با موسیقی بازگو می‌کردم. دوست داشتم یک موسیقی
شخصیت پردازانه باشد ولی به علت حضور نزدیک به 300 شخصیت‌ در داستان، ساخت این نوع
موسیقی به نوعی غیرممکن بود. بنابراین تصمیم گرفتم که موسیقی‌ای هماتیک باشد و بخش
تاریخی داستان را روایت کند
.

*موفق شدید چنین چیزی را رقم بزنید؟

بله! در وهله اول قرار بود
موسیقی در سه فصل ضبط شود؛ فصل اول زمان قبل از انقلاب تا زمان جنگ، فصل دوم از زمان
جنگ تا انتهای جنگ و فصل سوم زمان حال را روایت کند اما متاسفانه با توجه به مشکلاتی
که امروزه اکثر پروژه‌ها با آن دست به گریبان هستند، بعید می‌دانم که این اتفاق بیفتد.
چون از روز اول قطعات موسیقی این سریال به صورت ارکسترال ضبط شده است، طبیعتا صلاح
نیست در ادامه موسیقی‌ها به صورت الکترونیک اجرا شود. به همین دلیل سعی بر این دارم
که قطعات ضبط شده با سازها و پس زمینه‌های مدرن‌تری ارائه شوند
.

*در این‌جا این سوال پیش می‌آید، هیچ وقت
موسیقی الکترونیک به جهت القای حس، نمی‌تواند جای سازهای آکوستیک را بگیرد و این به
سریال ضربه خواهد زد؟

خب، ما پس زمینه را الکترونیک
می‌گیریم. یعنی همان موسیقی‌های ضبط شده با پس زمینه موسیقی‌های مدرن‌تری در زمینه
الکترونیک ارائه می‌شود. مثلا اگر پیانو یا گیتار بوده، سازهای الکترونیک استفاده می‌کنیم.
هدفمان این بوده که در این سه فصل تاریخی، موسیقی با هم متفاوت و در واقع روایت کننده
زمان داستان باشند
.

*آیا برای این‌که مثلا یک فیلم از موسیقی
و فضاهای دراماتیک و… برخوردار شود، از الگوی خاصی تبعیت می‌کنید؟

استانداردی در این زمینه
وجود ندارد که از ساز خاصی برای فضاهای دراماتیک‌تر استفاده شود و دست آهنگساز در چنین
مقوله‌ای باز است اما ما نمی‌توانستیم برای هر شخصیت یک ساز یا یک ملودی خاص داشته
باشیم، البته برای شخصیت‌های اصلی داستان تقریبا این کار انجام شده است و مقداری به
سمت موسیقی شخصیت پردازانه می‌رود ولی کل موسیقی این مجموعه بر پایه شخصیت پردازی ساخته
نشده است
.

*در این صورت چه ایرادی پیدا می‌کرد؟

ما هیچ وقت زمان کافی برای
انجام کاری نداریم و باید سریالی ساخته شده و از دو سال پیش آماده باشد تا زمان کافی
در اختیار داشتیم و می‌توانستیم برای هر شخصیت موسیقی جداگانه و درخور بنویسیم. حداقل
زمانی که برای چنین کاری نیاز است، یک سال قبل از شروع پخش آن است
.

*فکر می‌کنید موسیقی فیلم در میان انواع
موسیقی‌های مختلف در ایران از جایگاه شایسته‌ای برخوردار است؟

بله من فکر می‌کنم این‌گونه
باشد. دوستانی که در حیطه موسیقی‌های دیگر فعالیت می‌کنند، کمتر به موسیقی فیلم گرایش
داشته‌اند. به این علت که فیلم به‌رغم این‌که باید موسیقی را خوب بشناسد، باید فیلم
و سینما را نیز بشناسد. ما رهبران و آهنگسازان بزرگی در موسیقی در دنیا داریم که نمی‌توانند
موسیقی فیلم بسازند، چون شناخت کافی از آن ندارند. البته موسیقی فیلم به صورت تخصصی
در دانشگاه‌ها آموزش داده نمی‌شود که اگر چنین چیزی می‌شد، امروزه شاهد اتفاقات بهتری
در زمینه موسیقی فیلم بودیم
.

* این اتفاق چه تاثیری می‌تواند در روند
موسیقی فیلم داشته باشد که امروزه از آن بی‌نصیب هستیم؟

اگر این اتفاق می‌افتاد و
یا اگر به زودی چنین اتفاق خوشایندی بیفتد، آهنگسازانی که وارد این حیطه می‌شوند، به
راحتی می‌توانند گرایش خود در موسیقی را انتخاب کنند و از ابتدا به آن بپردازند. ضمن
این‌که تعداد کسانی که به موسیقی فیلم و سینما می‌پردازند، بیشتر می‌شد و همین رقابت
تنگاتنگ و بیشتری را به وجود می‌آورد. وقتی هم که رقابت بیشتر باشد، طبیعتا فضای پیشرفت
بازتر می‌شود. کما این‌که موسیقی سینما در ایران نسبت به انواع دیگر موسیقی‌مان پیشرفت
بیشتر و بهتری داشته است.

*امسال در جشنواره فیلم فجر حضور دارید؟

تا الان یک کار برای جشنواره
ساخته‌ام به نام «صاف کن» به کارگردانی مصطفی کیایی و یکی دو کار هم پیشنهاد دارم که
فعلا مشغول مطالعه روی آن‌ها هستم. باتوجه به این‌که فعلا هیچ یک از آن‌ها به قطعیت
نرسیده است، ترجیح می‌دهم درباره‌شان صحبتی نکنم
.

.

لی‌لا رضایی