به گزارش خبرنگار سینمایی صبا، شرایط احساسی حاکم بر جامعه ناشی از التهابات امسال، سبب شده تا بازیگران فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» ساخته علیرضا معتمدی که در بین آنها برندگان سیمرغ ادوار جشنواره نیز حضور دارند، نسبت به حضور در این رویداد مواضع تندی بگیرند. این در حالی است که بازخوانی مقاطع مختلف تاریخی، نشان میدهد که اینگونه رفتار، هر چقدر غمخوارانه باشد و نتوان آن را «سیاسی» تلقی کرد، غالبا دارای عمق و تداوم نبوده و مخاطبان سینمای ایران هم آنطور که باید با آن همراه نشدهاند.
از بین هفت بازیگر فیلم «چرا گریه نمیکنی؟» که با انتشار بیانیهای اعلام کردند در جشنواره فیلم فجر شرکت نمیکنند، هانیه توسلی، فرشته حسینی، مانی حقیقی، علی مصفا، و باران کوثری، جزو سیمرغداران جشنواره فیلم فجر در ادوار مختلف به شمار میروند، این بیانیه را امضا کردهاند. این در حالی است که این هنرمندان خوشنام، بارها، در دولتهای مختلف و شرایط حاد اجتماعی و سیاسی، از حضور در این رویداد، سر باز نزدهاند…
در شرایطی که برخی تحلیلگران معتقدند که جنس فعالیت فرهنگی و هنری اگر با مفاهمه، گفتوگو و استفاده از فضاهایی مثل جشنواره برای بیان عقاید همراه باشد، جریانسازتر از قهر و انزواست، اما به هر حال، تأثیرات مختلف تریبونهای خبری و فضای مجازی در رقم خوردن این نوع رفتارها کتمانناپذیر است، چنانچه تا همین چند روز پیش، همین فضا سبب شده بود تا بسیاری از افراد از خود بپرسند «مگر امسال فیلمی هم تولید شده که جشنواره برگزار شود»؟ و بعد این پرسش به میان آمد که «مگر کسی هم به جشنواره فیلم فجر میآید؟»
فعالان در سازمان سینمایی و خانه سینما در ماههای اخیر، به اشکال و روشهای مختلف تلاش زیادی کردهاند تا هنرمندان سینما از محبس برهانند و آرامش را بر فضای سینما و فعالیتهای فرهنگی حاکم کنند. اما بهبود این فضا، بیش از آن که به «گذر زمان» بستگی داشته باشد، نیازمند تدبیر است. تدبیری که صرفا سویه گلدرشت «عادی سازی» از آن به عنوان یک امر کاذب بیرون نزند و با حضور فعال همه اهالی هنر از طیفهای مختلف و به دور از دودستگی و رفتار دوقطبی تعریف شود.
یک هنرمند که اثرش در جشنواره انتخاب شده در صفحه شخصی خود استوری میگذارد و اتفاقا با واکنش منفی طیفهای مختلف تحلیلگر و کارشناس و مخاطب روبهرو میشود.
گروهی از هنرمندان این رویه را ادامه میدهند و جملگی تیتر اخبار داخلی و خارجی را از آن خود میکنند.
قطعا میشود انتظار داشت که تحریمکنندگان فعال در این فیلم، در آینده هم در سینما فعالیت کنند و در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند چنانکه میشد چنین اتفاقاتی را تحت تأثیر حکمرانی فضای مجازی، پیشبینی کرد و تا پایان جشنواره چهل و یکم هم وقوع چنین اتفاقاتی خالی از ذهن نیست…
اما آیا این نوع اعتراض و ابراز همدردی در فضایی که نمیشود از میزان مشارکت مردم و سینماگران در روزهای آتی، تخمین درستی زد، عقلانی و منطقی است؟
در روزهای گذشته عدهای تلاش کردند تا برای فیلم «چرا گریه نمیکنی؟»، اشکال آئیننامهای بتراشند تا فیلم از جدول سودای سیمرغ بیرون بیاید اما دبیرخانه جشنواره اعلام کرد که این اتفاق رخ نخواهد داد.
حتی تلاش شد تا چهره تهیهکننده این فیلم را با متصل کردن او به مقامات نظامی، تخریب کنند.
پیشتر هم فضایی مشابه برای آخرین فیلم «کیومرث پوراحمد» به وجود آمده بود و میتوانیم منتظر تکرار چنین خبرسازیهایی باشیم. فیلمهایی که تولید شدهاند، فرم شرکت در جشنواره را پرکردهاند و عواملشان تحت تاثیر ندای درون یا بیرون، ترجیح میدهند در قاب این دوره فجر حضور نداشته باشند.
قطعا مدیریت در دوره چهل و یکم جشنواره فیلم فجر، باید همراه با ظرافتهای شناختی خاصی باشد که احتمالا مواضع «مجتبی امینی» دبیر جشنواره در روزهای آینده، به ترسیم این فضا کمک خواهد کرد.
سه سال پیش «سعید آقاخانی» در راستای همدردی با مردم در پی حوادث کشور در آبان ۹۸، از شرکت در سی و هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر انصراف داد و به این ترتیب «خون شد» یکی از بهترین بازیهای این بازیگر سیمرغدار از رشته بهترین بازیگر مرد خارج شد. او پس از آن با کارهای مختلفی چون «راز بقا» و سریال پربیننده «نون.خ» در این سالها فعال بوده است. «مسعود کیمیایی» کارگردان «خون شد» نیز که علیرغم حضور فعالش در چهار دهه جشنواره فیلم فجر، همواره به عنوان یک هنرمند در آثار و گفتارش، نقدهای اجتماعی تندی داشته، و بارها مورد کملطفی قضاوتهای درونی و بیرونی در جشنواره فیلم فجر قرار گرفته، در همان سال نفر اول «تحریم جشنواره فیلم فجر» بود و دو سال بعد با «خائنکشی» در همین جشنواره حضور یافت.
مرور و بازخوانی وقایع اتفاق افتاده در سالهای ۱۳۸۸ و ۱۳۹۸ و در امتداد آن برپایی جشنواره فیلم فجر در آن مقاطع، نشان میدهد فعالیت هنری منافاتی با اعتراض ندارد و از سویی، این رفتار از سوی برخی دیگر از هنرمندان و بازیگران سینما بیشتر از آن که عمق، جریانسازی و کارساز بودن «تحریم» را به دنبال داشته باشد، صرفا موید احساسی بودن و تاریخمصرفدار بودن این رفتار است. به ویژه این روزها که بسیاری از افرادی که در طول سال از «لشکرکشی فجازیها» نالان بودهاند، ناخودآگاه به عضوی از «لشکر فجازی» بدل شدهاند!
There are no comments yet