«چرا گریه نمی‌کنی؟» | فیلمی که نمی‌توانی داستانش را لو دهی! | پایگاه خبری صبا
امروز ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۵:۵۰
یادداشت جشنواره بین‌المللی فیلم فجر؛

«چرا گریه نمی‌کنی؟» | فیلمی که نمی‌توانی داستانش را لو دهی!

علی کریمی | «چرا گریه نمی کنی؟» جدیدترین اثر سینمایی علیرضا معتمدی همان قدر که حواشی عجیبی داشت، دارای فیلمنامه ای پرسش برانگیز بود.

به گزارش خبرنگار سینما صبا، زندگی مردی که برادرش را از دست داده است و حالا در دوران غیر قابل فهمی گرفتار شده، جمله ایست که می‌تواند فیلم جدید معتمدی را تا حدی توضیح دهد. شاید سخت‌ترین کار این باشد که داستان «چرا گریه نمی‌کنی؟» را بخواهی برای دیگری تعریف کنی. فیلم، تلاش می‌کند روزگاری را روایت کند، اما داستان را به حال خود شخصیت رها کرد.

تمام فیلم حل مشکل مردی است که از یک افسردگی شدید و متفاوت رنج می‌برد. فیلم حال و روز این شخصیت را کنکاش می‌کند اما خبری از عطف‌های داخل قصه و چالش‌های جدیدی نیست. شاید فیلمساز به این دلیل ریتمی یکنواخت و متنی بدون تنش را انتخاب کرده است که به نوعی تلاش پوچی که کاراکتر اصلی با آن مواجه است را در فیلم هم نشان دهد. در طول تماشای فیلم، اتفاق جدیدی رخ نمی‌دهد. شخصیت‌ها می‌آیند و می‌روند، اما شخصیت قصه همان است که بوده. همین سبب شده که شاید اثر برای تماشاگران خسته کننده به نظر برسد.

مشکل اصلی این است که تماشای بخشی از فیلم، چکیده کلیت داستان را به مخاطب می‌گوید. ساختمان فیلمنامه «چرا گریه نمی‌کنی؟» با حذف یک آجر فرو نمی‌ریزد. اگر پا را کمی در نقد فراتر بگذاریم شاید شخصیت‌های داخل قصه نیز اینگونه اند. شخصیت عمه با بازی هانیه توسلی، شخصیت رفیق و همکار با بازی مانی حقیقی و حتی همسر اول می‌توانستند نقش‌های کمتری داشته باشند. حتی برخی از آن‌ها می‌توانستند کلا از فیلمنامه حذف شود.

انگیزه شخصیت‌های فیلم برای یاری رساندن به شخصیت اصلی اصلا مشخص نبود. از همسرِ دوست و همکار علی گرفته تا زنی که به او علاقه‌مند شده است، مشخص نیست برای چه به این شخصیت انقدر نزدیک می‌شوند و به او علاقه دارند. حتی رابطه عجیبی بین شخصیت علی و کسی که محل زندگیش فرسنگ‌ها از او فاصله دارد و فقط شباهت ظاهری به علی دارد، شکل می‌گیرد. رابطه‌ای که مشخص نیست پیوند آن چگونه شکل گرفت.

حتی علاقه به برادری که مشخص نیست به چه دلیلی مرده است، در فیلم شکل نمی‌گرفت. علاقه به برادر در حد نمایش چند عکس و آزار دیدن علی از تماشای فوتبالِ تیمی که برادرش هوادار یکی از تیم‌های حاضر در آن بوده، باقی می‌ماند. علی عذاب وجدانش برای آرزویی بوده که کرده است. او مدت هاست کابوس تنهایی برادرش را می‌دیده و فکر می‌کرده باید زودتر از او بمیرد تا برادرش تنها نباشد. مرگ ناگهانی برادر علی را دچار بحران روانی کرده. آرزویی عجیب و بیماری عجیب‌تر که شاید در فیلم روانکاوی نشده است.

دوربین معتمدی سعی کرده در همه جا به دنبال رهایی علی از گرفتاری بزرگش باشد، اما در نهایت دختری که به علی نزدیک شده او را نجات می‌دهد. محتمل‌ترین پیش بینی که احتمالا بسیاری از تماشاگران در همان ۳۰ دقیقه ابتدایی آن را متوجه می‌شوند.

شاید اگر کارگردان و عوامل فیلم به جز تهیه کننده در نشست خبری فیلم حضور داشتند، می‌شد برخی از این پرسش‌ها را مطرح کرد، اما معتمدی که تا پردیس ملت هم آمده بود و بازیگران این فیلم ترجیح دادند، بسیاری از سوالات بی جواب بماند.

شاید معتمدی تکیه اصلیش در این اثر به گیشه باشد. گیشه‌ای که شاید به سبب حضور بازیگران مشهور رونق پیدا کند.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تمساح خونی
    110/472/484/000
  • بی‌بدن
    26/214/863/000
  • سال گربه
    18/031/038/500
  • آپاراتچی
    4/245/817/500
  • پرویز خان
    3/263/887/000
  • نوروز
    3/001/113/000
  • ایلیاجستجوی قهرمان
    2/962/112/500
  • آسمان غرب
    2/566/028/000