خاطره بازی با عیار۱۴ | برف نو و گناهی که پاک نمی‌شود! | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۵۰

خاطره بازی با عیار۱۴ | برف نو و گناهی که پاک نمی‌شود!

محراب توکلی | حالا که تمام شهر از برف سفید پوش شده است، تماشای آثاری که با تم برفی و سرما سر و کار دارند در این فصل تجربه‌ای متفاوت خواهد بود.

ببینید: سکانس پایانی عیار۱۴ (پرویز شهبازی) [به کارگردانی افتخاری زنده‌یاد عباس کیارستمی]

 

به گزارش خبرنگار سینما صبا، «زمان می‌ایستد»، «جاده‌های سرد»، «دعوت»، «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین»، «استشهادی برای خدا» و… از جمله آثاری هستند که می‌توانند چنین تجربه‌ای را به مخاطب القا کنند. در این میان فیلم «عیار ۱۴» ساخته پرویز شهبازی می‌تواند شایستگی حضور برف در شهر و خیابان‌ها را به شکلی تمام قد ترسیم می‌کند.

«عیار ۱۴» قصه مرد طلافروشی (محمدرضا فروتن) است که با شیادی شخصی (کامبیز دیرباز) را به زندان انداخته و اکنون زندانی به شهر بازگشته است. طلافروش از ترس کشته‌شدن توسط زندانی می‌خواهد خودش را نجات دهد.

نشانه‌هایی که به مثابه یک سمبل می‌تواند درون‌مایه و مضمون اثر را به عنصر برف پیوند دهند، در پاکی (عصمت)، گناه و ترس خلاصه می‌شوند. در ادامه به شکل‌گیری هرکدام نگاهی می‌اندازیم.

زندانی با توجه به رفتارهای خوبی که داشته، مشمول عفو شده است. کردار درست او برای مخاطب آشکار و قساوت قلب طلافروش مشخص می‌شود. ترس محمدرضا فروتن در فضای سرد و خاکستری او را به فرار و تکاپو می‌اندازد. هرچه زندانیِ نجیب به او نزدیک‌تر می‌شود، نفس‌هایش نیز تنگ‌تر و به شماره می‌افتاد. مرگ از دیگر موتیف‌هایی است که شهبازی از آن برای جذب مخاطب استفاده می‌کند. اساسا مرگ درگاهی‌ است که مخاطب از طریق آن به جهان فیلم ورود می‌کند.

از تمامی این مشخصه‌ها که عبور کنیم به برف می‌رسیم. برف به سانِ تور سفیدی سرتاسر شهر را در برگرفته و به قول آن شعر معروف پاکی آورده است. پرویز شهبازی از این پاکی سود می‌جوید و درون‌مایه‌هایی همچون گناه را به چالش می‌کشد.

اما سرمای برف‌پوشِ عیار ۱۴ در این نکته خلاصه نمی‌شود. زمانی که کارگردان مرگ طلافروش را در ابتدای فیلم نمایش می‌دهد، چگونگیِ چنین مرگی برای مخاطب مسئله می‌شود. او برای رسیدن به پاسخ این مسئله باید تا انتهای اثر منتظر بماند. معلق بودن مخاطب در طی مسیر فیلم -آن هم در محیطی برفی- اتمسفر دراماتیک به بار می‌آورد. ابهام در بخاری که بر روی شیشه‌ها نشسته قابلیتی نمایشی پیدا کرده و همچون ساختاری در بحث نشانه‌شناسی اثر قرار می‌گیرد.

تمام نکته‌هایی که در این یادداشت ذکر شده از عیار ۱۴ فیلمی به یاد ماندنی می‌سازد.
در این حین کم لطفی است اگر از عباس کیارستمی نامی برده نشود. او که به عنوان مهمان نمای پایانی فیلم را کارگردانی کرد بر زیبایی و عصمت برف – به شکلی مینی‌مال- صحه گذاشت.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است