گمنامی «شهباز»، در کشاکش ضرورت آگاهی و ناآگاهی! | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۱۲:۳۱

گمنامی «شهباز»، در کشاکش ضرورت آگاهی و ناآگاهی!

حسین سلطان محمدی | فضای سایبر آنقدر جذابیت دارد که جوانان درگیر در آن، همانند قهرمانان داستان «شهباز»، می‌کوشند هنر شناختی خود و توان کاربردی‌شان را به صورت فردی به پیش ببرند و خیلی به قواعد کمکی و حفاظتی و ... اتکا نکنند و اصطلاحا، خوداتکایی را دستمایه فعالیت در این فضا می‌کنند...

به گزارش صبا، دنیای امروز با سایبر و فضای مجازی آغشته شده و این عالم، همانند دنیای واقعی، معتبر شمرده می شود. همانند هر حوزه ای، سوژه های متنوعی در این فضا مشاهده و مخاطب در آن، درگیر می شود. استفاده از این ابزار فناورانه ارتباطی که با اشکال گوناگون خود، این مقطع از زندگی بشر را به عصر رایانه و مجاز و دیجیتال و … تبدیل کرده، ابعاد مثبت و منفی و پیامدهای متأثر از این موقعیت های خیر و شر را برای جوامع بشری ایجاد کرده است. برای استفاده درست از این ابزارها و از ارتباط فردی تا ارتباطات شناختی، سویه های متفاوتی وجود دارد و برای مقابله با استفاده نادرست و آسیب زا نیز، روش های مقابله فردی تا مقابله ساختاری، پدید آمده است. هر دو سویه مثبت و منفی مطرح در این حوزه، این روزها مخاطبان خود را دارد.
یکی از راه‌های موجود در پردازش سوژه‌های مفید و کاربردی و البته جذاب در حوزه سایبر و فضای مجازی، تولید آثار تصویری به‌خصوص آثار داستانی و روایتی است که می‌تواند مخاطب را به صورت ملموس، با این فضا درگیر کرده و در فراسوی تعریف داستان و سرگرم کردن او، اندیشه اش را نسبت به حساسیت های این محدوده زندگی بشر امروز، فعال کند.

مجموعه‌سازی از این سوژه، این روزها بسیار رخ می‌دهد و توان فناورانه برای توسعه تنوع‌های تصویری و تخیلی، یا به عبارتی مجسم‌سازی آنچه در داده‌های مجازی در حال انتقال و بهره‌وری است، بسیار به کار می‌آید.

جامعه ما نیز، متأثر از زیست در دنیای ارتباطی امروز، با این موضوع آغشته شده و نیازمند تقویت هوشمندی آحاد خود، برای ورود و زیست و عبور سالم از این محدوده، است. این روزها و در زمستان سال ۱۴۰۱، مجموعه ای با موضوع سایبر و چگونگی مقابله فردی و ساختاری با آسیب موجود در داستان، با عنوان «شهباز»، از دو شبکه یک و پنج سیما، در حال پخش است، که از جهاتی، قابل بحث است.
ابتدا اینکه چرا از دو شبکه همزمان و البته در ساعاتی متفاوت پخش می‌شود، در حالی که امکان مشاهده تکرار آن در ساعات بعدی یا حتی در مسیرهایی مانند آرشیو تلوبیون یا آرشیو شبکه ها و سایر پلتففرم ها، موجود است؟ این پرسش هم پاسخ مثبت محتمل دارد و هم پاسخ نه چندان مطلوب. مثبت این است که موضوع، ضرورت دارد و باید با توجه به احاطه گسترده آن بر زندگی امروز مردم، لاینقطع، به آن توجه داد و شناخت و استنباط از فضا را افزایش داد. منفی از این جهت محتمل است که ساختار تولید مجموعه ها در سیما، دچار کاهش تولید شده ویک مجموعه را همزمان از دو شبکه پخش می‌کند.  البته ما به همراهی شبکه آی فیلم و مانند آن، که شبکه های پخش مکمل هستند، ورود نمی کنیم که موضوعی دیگر است.
نکته بعدی، فضای سایبر آنقدر جذابیت دارد که جوانان درگیر در آن، همانند قهرمانان داستان «شهباز»، می‌کوشند هنر شناختی خود و توان کاربردی شان را به صورت فردی به پیش ببرند و خیلی به قواعد کمکی و حفاظتی و … اتکا نکنند و اصطلاحا، خوداتکایی را دستمایه فعالیت در این فضا می کنند. از این بعد، بخشی از کنش های روایت «شهباز»، پذیرفتنی است؛ اما طبیعی است که ورود به حفاظت ساختاری از آحاد جامعه دربرابر آسیب های این محدوده سایبری، هم برای روایت پردازان ضروری است و همان طور که در اندک اطلاعات درباره مجموعه اعلام شده، در پرورش روایت در بعد مقابله ساختاری، از رویدادها و پرونده های واقعی، الهام گرفته شده است.

این بعد داستان، باید بیننده را در کنار اتکا به دانش خود، مطمئن به اتکا به ساختاری همانند پلیس سایبری بنماید و اصطلاحا، ورود پلیس سایبری به محدوده مقابله با آسیب و جرم، نباید قهرمان فردی روایت را، که برای کشف علت مرگ دوست خود در داستان فعال است، از اتکا به مأمور قانون، بازدارد. همین موضوع، یعنی تقویت اعتماد و اطمینان عمومی نسبت به رجوع به ساختارهای حفاظتی برای دفاع از سلامت خود و مقابله با آسیب های فضای سایبری و آسیب رسانان فعال در این حوزه، اصلی ترین کارکرد تولید این نوع مجموعه های سایبری، معمایی، پلیسی و مانند آن در هر سرزمینی است. ما باید در تولید چنین مجموعه هایی و در استمرار آن، به چنین دستاوردی برسیم و در بلندمدت، آرامش درونی را در وجود تک تک مردمان این سرزمین، بخصوص جوانان فعال در حوزه دیجیتال و سایبر، جاری سازیم.
نکته سوم، در پیامد نتیجه نکته دوم، ضرورت تبلیغ و اطلاع رسانی مناسب برای مخاطبی است که قرار است مخاطب هدف این مجموعه باشد. ما نسبت به این مجموعه، کمترین اطلاع رسانی و فضاسازی را در رسانه و سپس در جامعه، شاهد بودیم. این نوع مجموعه ها، به اقتضای گستره ای که در جامعه دارند، باید بیشتر بر آن پای فشرده شود و بیشتر معرفی و درباره اش، مباحث ایجابی توزیع شود تا مخاطب، با اطمینان، از حوزه سلبی فضای مجازی و سایبر، دوری کند. از این بعد، این مجموعه، دچار کاستی بود.

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است