پازلی گمشده در شکل‌گیری معنا و مفهوم سینمایی | سینمای فرهادی من را جذب می‌کند | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۹:۰۳
الکساندروس گاستاپولوس‌ در گفت‌وگو با صبا:

پازلی گمشده در شکل‌گیری معنا و مفهوم سینمایی | سینمای فرهادی من را جذب می‌کند

الکساندروس گاستاپولوس‌ می‌گوید: مخاطب می‌تواند با خوانش و ترجمه شخصی خود از اثر به شکل‌گیری معنا در آن فیلم کمک کند. به بیانی دیگر مخاطب همچون یک تکه پازل مفهوم و معنا در سینما را تکمیل می‌کند. 

الکساندر‌وس گاستاپولوس‌ کارگردان و مدرس سینما از یونان در گفت‌وگو با خبرنگار سینما صبا به یکی از عناصر تکمیل‌کننده در آموزه‌های خود اشاره کرد.

گاستاپولوس‌ درقالب یک کارگاه، در اولین روز از سیزدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم صد به مفاهیمی بنیادی و تکنیکال در سینما پرداخت. او با نمایش پلان‌ها و سکانس‌‌های مهم و البته جذاب در تاریخ سینما به اهمیت ساختار‌هایی همچون زمان، مکان، رنگ و نور توجه داشت. ساختارهایی که در نهایت به صورت‌بندی ژانر و فضا کمک می‌کنند. در ادامه گاستاپولوس‌ سنگ‌بنای شکل‌گیری مفهوم و معنا را در فضاها دانست. فضایی که کارگردان در فیلم خلق‌ می‌کند، می‌تواند سرشار از مضمون و درون‌مایه باشد. در نتیجه فیلم‌ها به تبع ذهنیت کارگردان‌هایشان سرشار از معانی و مفاهیم هستند.

الکساندر گاستاپولوس‌ در پاسخ به این پرسش که جایگاه مخاطب در شکل‌گیری این معانی کجاست، به صبا گفت: کارگردان‌ها برای ارتباط با مخاطب‌هایشان به شکلی صادقانه و خالصانه فیلم می‌سازند. مخاطب نیز همچون ساختارهایی که امشب در موردشان صحبت کردیم، می‌تواند با خوانش و ترجمه شخصی خود از اثر به شکل‌گیری معنا در آن فیلم کمک کند. به بیانی دیگر مخاطب همچون یک تکه پازل مفهوم و معنا در سینما را تکمیل می‌کند.

او در ادامه افزود: از آنجایی که برای هر فیلم تعداد زیادی مخاطب وجود دارد، ترجمه‌های مختلفی از اثر نیز دیده می‌شود. یک نفر ممکن است فیلمی را با دلایلی مشخص ستایش کند و دیگری از آن بیزار باشد. اما آنچه در این میان ثابت و غیر قابل‌انکار است، صداقت و صراحت کارگردان در بیان ذهنیا‌تش است.

گاستاپولوس‌ افزود: می‌توانیم برای حضور مخاطب در ساختارهای سینماتیک به نظریه کریستین متر اشاره کنیم.‌ نظریه‌ای که به ما می‌گوید چگونه آنچه در پرده سینما می‌بینیم (فرافکن) می‌تواند در ذهن ما دگرگون شده و به معنایی متفاوت تبدیل شود(درون‌فکنی). تجربه، اندیشه و غریزه انسان‌ها درون‌فکن‌های بی‌شماری را خلق می‌کند. از طرفی ممکن است برخی از تماشاگران با فیلم ارتباط برقرار نکنند. در این صورت درگیر شدن با اثر و استخراج معنا از آن اتفاق نمی‌افتد. به عنوان مثال خود من نمی‌توانم با سه‌گانه «ارباب حلقه‌ها» ارتباط برقرار کنم. با اینکه می‌دانم طرفداران بسیاری دارد. سلیقه من اغلب به فیلم‌های ساده نزدیک‌تر است. می‌توانم به فیلم‌های اصغر فرهادی اشاره کنم. آثار او من را جذب می‌کنند.

محراب توکلی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است