گبرلو: حضور مدیر جوان و متدین اما غیرمتخصص، مانع پیشرفت است/ جای خالی رفتار اقناعی | کریمان: رسانه را نمی‌بینند و آن را نقد می‌کنند!/ معضل ایجاد توقع کاذب برای مخاطب | پایگاه خبری صبا
امروز ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۰۲:۱۴
آسیب‌شناسی رویکردهای رسانه ملی در جذب مخاطب در مجموعه رسانه‌ای صبا / 1

گبرلو: حضور مدیر جوان و متدین اما غیرمتخصص، مانع پیشرفت است/ جای خالی رفتار اقناعی | کریمان: رسانه را نمی‌بینند و آن را نقد می‌کنند!/ معضل ایجاد توقع کاذب برای مخاطب

«محمود گبرلو» و «ناصر کریمان» در نشست «آسیب‌شناسی رویکردهای رسانه ملی در جذب مخاطب» از سلسله‌ نشست‌های نقد سازمان صداوسیما در «مجموعه رسانه‌ای صبا» به ارائه دیدگاه‌های خود پرداختند.

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، این روزها با پیشرفت‌های تکنولوژیک، شکل و کارکرد رسانه­‌های فراگیر تفاوت بسیار زیادی نسبت به گذشته پیدا کرده است. برای مثال تعدد اشکال گوناگون رسانه‌های تصویری باعث شده سلیقه­‌های بسیارمتفاوت مخاطبان پوشش داده شوند و برای هر ذائقه انواع گوناگونی از محتوا وجود داشته باشد. در چنین شرایطی افراد جامعه با هر سلیقه و نگرش حق انتخاب وسیعی میان رسانه‌های رسمی و غیر رسمی دارد و به همین دلیل موضوع «جذب مخاطب» ابعاد بسیار پیچیده‌ای پیدا کرده است. وجود همین رویه سبب شده است که دیگر صدا و سیما همچون سال‌های گذشته در عرصه جذب مخاطب بی رقیب نباشد. به همین دلیل نیاز است با ترتیب دادن سلسله نشست‌هایی با حضور افراد متخصص و صاحب نظر این حوزه، آسیب‌شناسی دقیقی در این خصوص صورت گیرد.

«مجموعه رسانه‌ای صبا» در اولین گام با دعوت از «ناصر کریمان» از کارشناسان با سابقه تلویزیون که تجارب ارزنده‌ای در بخش‌های مدیریتی رسانه ملی دارد و «محمود گبرلو» منتقد سینما، مجری و برنامه‌ساز و کارشناس رسانه، تلاش کرده تا در اولین گام از «سلسله‌ نشست‌های نقد سازمان صداوسیما»، چشم اندازی دقیق و روشن برای بهبود عملکرد رسانه ملی بگشاید.

محمدعرفان صدیقیان

 

** بر اساس تحلیل‌های کارشناسان، صدا و سیما این روزها با کاهش اقبال مخاطب نسبت به گذشته رو به رو است. از سویی دیگر «رسانه‌های فراگیر» وارد دوران تازه‌ای شده‌اند و ابعاد جدیدی پیدا کرده‌اند. در میان طیف گوناگون این رسانه‌های رسمی و غیر رسمی که هر یک به نوعی تلاش می‌کنند تا مخاطب هدف خود را جذب کنند، به نظر می‌رسد تلویزیون نیاز به برنامه‌ریزی بسیار دقیق‌تری دارد تا بتواند توجه مخاطبی را که حق انتخاب بسیار گسترده‌ای دارد، به خود جلب نماید. تحلیل شما در این خصوص چیست و چگونه باید عمل کرد تا این ظرفیت بالقوه برای جذب مخاطب انبوه وجود داشته باشد؟

—-محمود گبرلو: در ابتدا از مجموعه رسانه‌ای صبا برای طرح چنین موضوعات مهمی سپاسگزارم. امروزه ماهیت تلویزیون دارای یک زبان جهانی است و مانند سال‌های دور دارای یک زبان محلی نیست بلکه در یک جغرافیای گسترده قابل طرح است و مخاطبان در تمام دنیا به سادگی می‌توانند به شبکه‌های ایران دسترسی داشته باشند. تلویزیون ایران با اهداف، برنامه‌ها و آرمانگرایی خودش اگر این مسئله را درک کند که باید دارای زبان جهانی باشد و نیاز است با مخاطبان جهانی ارتباط برقرار کند، به طور طبیعی فرم و تکنیک و روش مدیریتی اش و استفاده از ابزارهای مختلف را هم باید در ابعاد جهانی ببیند. در یک سال گذشته تغییر و تحولاتی در مجموعه صدا و سیما رخ داده است و مدیریت جدید با تیم جدیدی وارد این عرصه شده است. ما از ورود جوانانی متدین و معتقد به آرمان‌ها و ارزش‌ها استقبال می‌کنیم و این مسئله پیرو فرمایشات مقام معظم رهبری است که ایشان فرمودند از نسل جوان و متدین استفاده شود. اما مسئله اینجاست که اگر چنین افرادی در تخصص‌های خود ناتوان باشند به عقب بر می‌گردیم و این مانع پیشرفت است چرا که ساحت تلویزیون در ابعاد مدیریتی جای آزمون و خطا نیست. مشکل بزرگی که در یک سال گذشته در تلویزیون شاهد آن هستیم این است که مدیران تلویزیون که خود از مدیران جوان چند نسل بعد از انقلاب محسوب می‌شوند، وارد میدان شده و با خود لشگری از نیروهای جوان و متعهد را آورده‌اند. اما متاسفانه ضعف اصلی این مجموعه این است که تعداد زیادی از نیروهای متخصص و با تجربه و متدین را از این فضا دور کرده‌اند. این موضوع بر خلاف نظر مقام معظم رهبری  در رابطه با اهداف کلانی است که ایشان برای صدا و سیما در نظر گرفته‌اند، چرا که وجود چنین نیروهای با تجربه‌ای در کنار جوانان الزامی است و باید فضایی وجود داشته باشد تا این افراد در کنار یکدیگر به تعامل و گفت‌وگو بپردازند. این مسئله باعث شده است تا به زعم بنده، سیستم مدیریتی صدا و سیما به جای صعود در سراشیبی سقوط قرار گیرد.

 

** این تحلیل با توجه به تکثر رسانه و اثرگذاری رسانه‌های متکثر بر مخاطب و برنامه‌سازی رسانه برای گروهی از مخاطبان است؟

—-محمود گبرلو: بله، خروجی مدیریت صدا و سیما، خروجی تاثیرات برنامه های آن بر افکار عمومی است. وقتی تلویزیون به جای آنکه به جذب حداکثری مخاطب بپردازد، مخاطب محدودی را جذب می‌کند و تنها به برنامه‌سازی برای یک جناح خاص مشغول می شود، به طور طبیعی اکثریت جامعه به تماشای این رسانه گرایشی پیدا نمی‌کنند. صدا و سیما استقبال خوبی از نیروهای جوان و متبحر داشته اما کارشناسان متخصص و کاربلد و با تجربه را کنار گذاشته است. در صورتی که این دو گروه اگر در کنار یکدیگر به یک گفتمان می‌رسیدند، به طور طبیعی تحول بسیار جدی در برنامه ها ایجاد می‌شد. در این رابطه برخی ادعا می کنند مگر در سال ۵۷ نیروهای جوان و انقلابی در عرصه‌های مختلف مانند در راس کار قرار نگرفتند؟ باید گفت تفاوت سال ۵۷ با سال ۱۴۰۱ این است که در آن سال‌ها ما پشتوانه‌های متخصص و متدین معتقد به انقلاب اسلامی را نداشتیم و مجبور بودیم با نیروهای جوان متدین آغازگر حرکتی جدید باشیم. اما در زمان حال که بیش از چهل سال از آن دوران می‌گذرد این مسئله خطا و اشتباه بزرگی است که مرتکب شده‌ایم.

—ناصر کریمان: منظری که بنده مطرح می‌کنم استنباط شخصی من از تحولات صورت گرفته در یک سال اخیر است. اگر بخواهیم روند یا ساله را تحلیل کنیم، احتیاج به بررسی‌های دقیق‌تری داریم که مشخص شود میزان جذب مخاطب در تلویزیون صعودی بوده است یا نزولی. روندهای رسانه‌ای دستخوش تغییرات بسیار جدی شده است. خصوصا از سال ۹۸ به این سو وجود پدیده‌ای به نام «کرونا» زیست مردم را دچار آفت و تغییر کرده است و باعث شده مقوله سرگرمی در جهان دچار تغییر شود و نوعی سبک جدید در مصرف مخاطب و همچنین توزیع سرگرمی اتفاق افتد. این مسئله همراه خود دامنه‌ای از رفتار جدید را در پی داشته است.

 

**اتفاقا وجود پاندمی کرونا در داخل کشور هم باعث رونق پلتفرم‌ها به عنوان شکلی جدید از رسانه‌ها شد…

—- ناصر کریمان: در کشور خودمان یکی از دلایل اقبال مردم به پلتفرم‌ها همین مسئله بوده است که در حکم یک محرک بسیار قوی عمل کرد. زمانی که سبد مصرف مخاطب را قبل و بعد از این پدیده بررسی می‌کنیم، به موارد جالبی بر می‌خوریم. انتقادی که وجود دارد این است که در پیکره مصرف رسانه‌ای، تلویزیون دیگر مرجع مصرف آثار نمایشی نیست و نسبت به گذشته کم اقبال‌تر شده است و مخاطب سریال‌ها دچار ریزش شده است و پلتفرم‌ها در این عرصه موفق‌تر بوده‌اند. امروزه سبک و سیاق مصرف مخاطب در جهان تغییرات بسیاری داشته است و حتی پلتفرم‌های جهانی نیز با اقبال بسیار زیادی رو به رو شده‌اند و برای مثال پنج پلتفرم مطرح آمریکایی نیز سبک جدید از مصرف مخاطب را تجربه می‌کنند. پس نمی توان ارزیابی را تنها محدود به این مسئله کرد که روش‌های مدیریتی و تصمیم‌گیری در ریزش یا افزایش مصرف در حوزه تولیدات آثار نمایشی فقط محصول تصمیم‌گیری مدیران است. بنابراین در ارزیابی وضعیت مخاطب و اقبال او به تلویزیون نیازمند بررسی بیشتری هستیم. ضمن آنکه آثار تولیدی خصوصا در حوزه نمایشی که در آن حداقل با یک ظرف زمانی هشت تا ده ماهه رو به رو هستیم، نمی‌توان با عمر یک ساله مدیریت نتیجه فعالیت افراد تصمیم‌گیرنده را ارزیابی کرد. یکی از مهمترین محتواهایی که در تلویزیون وجود دارد و مرجعیت سرگرمی مردم را عهده‌دار است، حوزه نمایش است. فعالیت‌های نمایشی از روزی که کلید کار زده می‌شود، تا زمانی که به بروز و ظهور در عرصه تصویر برسد حداقل یک سال به طول می‌انجامد. تغییراتی که در حوزه مدیریت سازمان اتفاق افتاده است هنوز به ظرف زمانی یک ساله خود نرسیده‌اند که بخواهیم ارزیابی عملکرد تولیدی آن‌ها را مورد نقد قرار دهیم.

 

** با این تحلیل که تغییر نسل مدیران صداوسیما به عملکرد آن لطمه زده موافقید؟

—- ناصر کریمان: درست است که سفارش دهندگان ما مدیران جوان هستند و شاید بخشی از ضعف‌ها که آقای گبرلو به آن اشاره کردند وجود داشته باشد. اما آیا تهیه‌کنندگان و متخصصان حوزه تولید همان افراد فعال در رسانه ملی نیستند و آیا آنها هم تغییر کرده‌اند؟ اینطور نیست و همچنان نیز تهیه کنندگان سابق سیما در این سبد تولیدی حضور دارند. یعنی آن سفارش دهنده جوان امروز، فرد مورد سفارشش که تمام این منویات فکری و ترجمان حاکمیتی را به او می‌سپارد تغییر پیدا نکرده است بلکه در دامنه تجربه تغییراتی اتفاق افتاده است  که این تغییرات در حوزه مدیریت حادث شده است. بنابراین بهتر این است که برای انجام یک نقد منصفانه، به این موارد توجه کنیم تا بتوانیم به پویایی رسیده و حرکتی رو به جلو داشته باشیم. بنده نیز موافقم که باید انتقال تجربه در امر مدیریت به عنوان یک بخش مهم سفارشی و ترجمان حاکمیتی به بهترین نحو صورت گیرد. امروزه نیز این امر از طریق به خدمت گرفتن بخشی از این تجربه در قالب مشاوره‌های تخصصی در حال انجام است. بنابراین این دغدغه در بخش مدیریت کلان این رسانه وجود دارد.

 

**آقای گبرلو دیدگاه شما در این خصوص چیست؟ آیا به عقیده شما این انتفال تجربه در بدنه سازمان صدا و سینما محقق شده است؟

— محمود گبرلو: بنده به عنوان یک روزنامه‌نگار که در صدا و سیما به عنوان تهیه کننده، مجری و کارشناس حضور داشته‌ام و با برنامه‌سازی در تلویزیون آشنا هستم و قریب به سی سال در این عرصه به فعالیت پرداخته‌ام، دارای تحلیل و شناخت کافی نسبت به این عرصه هستم. واقعیت این است که تیم جدید مدیریت صدا و سیما بعد از چند دهه تغییرات مدیریتی در این سازمان، قرار نیست از ابتدا به دنبال اختراع چرخ باشند. بلکه باید با فکر و اندیشه جدید تحولی را در برنامه ها ایجاد کنند. البته بروز اتفاقاتی مانند پاندمی کرونا و شرایط ایجاد شده در پی آن قابل تحلیل است و متاسفانه تلویزیون در همین موارد نیز ضعف جدی داشته است. حتی در اعترضات اخیر نیز بخش اعظمی از مشکلات عدیده ای که برای حاکمیت به وجود آمد، مقصر بخشی از آن صدا و سیما بوده است. چراکه صدا و سیما طبق آیین نامه ای که از طریق مجلس شورای اسلامی برای آن تعریف شده است، وظیفه دارد مخاطب حداکثری را برای این رسانه جذب نماید. مقام معظم رهبری نیز در تمام احکام مدیران صدا و سیما و از جمله حکم آقای جبلی، بر جذب حداکثری مخاطب و توجه به هویت ملی و ایرانی- اسلامی تاکید داشته اند. اما متاسفانه در دورانی که کرونا مطرح بود، با حرکت متفاوت و طرح جدیدی از طرف مدیریت این رسانه مواجه نبودیم. در همین مسئله اخیر، تلویزیون می‌توانست با ایجاد مناظره و گفت و گو های مختلف زمینه را برای بازگشت آرامش به مردم فراهم کند و باعث آرام شدن فضای کشور شود.

درباره مشکلات مربوط به نیروهای متخصص از نظر شما چه کمبودهایی در صدا و سیما وجود دارد و عملکرد این رسانه را در این خصوص چطور ارزیابی می‌کنید؟

— محمود گبرلو: بسیاری از تهیه کننده ها و مدیران کاربلد، کارشناسان متخصص و متدین را در حوزه برنامه‌سازی و مجموعه‌سازی در این رسانه داشته‌ایم که می‌شد از این عزیزان بهره بسیاری برد. اما گفتمان درستی با این عزیزان شکل نگرفته است چرا که اگر این گفتمان درست میان مدیران جدید و تولید کننده ها، که باید محور اصلی رسانه ملی باشند شکل می گرفت، نباید امروزه اکثر تهیه کننده‌های حرفه‌ای و کاربلد از این رسانه فاصله می‌گرفتند. تلویزیون نیروهای جدیدی را وارد عرصه فعالیت در این رسانه کرده است که هیچ شناختی از مراحل تولید ندارند وهمین مسئله منجر به تولید سریال‌های بسیار ضعیف می‌شود که ارتباطی با جامعه کنونی ندارند. مسئله مهم دیگر نقش رسانه ملی در حرکت‌های اجتماعی است که صدا و سیما در این زمینه می‌تواند بسیار قدرتمند عمل کند. هر اتفاقی که در جامعه رخ می‌دهد تلویزیون وظیفه دارد در آن خصوص حرف مردم را بیان کند. منظور من این نیست که حرف بیگانگان و معاندین مطرح شود. من از زاویه نگاه دغدغه‌مند و دلسوزانه عرض می‌کنم که نیاز است تلویزیون در خصوص مسائل اجتماعی به نیازها و خواسته‌های مردم توجه کند. درباره مسائل مربوط به گرانی ها و اقتصاد، این رسانه عملکرد کارآمدی نداشته است. درباره فشارهای اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه حتما باید در تلویزیون بحث و گفت و گو شکل بگیرد. چیزی که در حال حاضر اتفاق می افتد، بحث و گفت‌وگوهای یک طرفه است که موجب اقناع تماشاگر نمی‌شود.حداقل عملکرد مورد نیاز در شرابط سخت اقتصادی کنونی، تهیه و تولید سریال های کمدی است که می توانند برای مردم نشاط و امید را به همراه داشته باشند اما متاسفانه آثار قابل توجهی عرضه نمی‌شود که مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.

—- ناصر کریمان: باید در خصوص مخاطب ارزیابی دقیقی صورت گیرد. وجود کرونا، سبک زندگی زندگی مردم را دستخوش تغییرات زیادی قرار داد و باعث شد مردم جامعه بسیاری از زمان های مربوط به اوقات فراغت خود را در خانه هایشان باشند و همین مسئله باعث شد نوع و دامنه نگرش عامه مردم در مصرف تغییر یابد. وقتی دو سال پیاپی به مردم القا کردیم که در خانه بمانید، این رفتار منجر به شیوه جدید مصرف در حوزه رسانه شده است. برای مثال در همین دوسال، مسائل و آسیب‌های اجتماعی در حوزه خانواده تفاوت زیادی با قبل پیدا کرده است زیرا گفتمان میان اعضای خانواده با توجه با ساعات بیشتری که در کنار یکدیگر می‌گذراندند افزایش یافت. بنابراین اگر قرار است با عدالت به بررسی عملکرد رسانه ملی بپردازیم، باید این متغیرهای اجتماعی را نیز در گفتمان خود لحاظ نماییم.

 

شرایط خاص کرونا چه تاثیری بر تولید محتوای رسانه ملی داشته است؟

—- ناصر کریمان: در دوران پاندمی اگر قرار به تولید سریالی بود که در شرایط عادی به هشت ماه زمان برای ساخت و عرضه نیاز داشت، این مدت در دوران پاندمی به شانزده ماه افزایش پیدا کرد و به همین دلیل شرایط تولیدی بسیار سخت و پیچیده بود. پیش از آن برنامه ریزی به این صورت بود که برای مثال قصد داشتیم بیست مجموعه را طی یک سال برای پنج شبکه اصلی، دوازده شبکه فرعی تولید کنیم. این سبد مصرف بر مبنای تولید دویست و چهل قسمت سریال برای یک سال و برای یک شبکه در نظر گرفته شده بود. اما این بحران، برنامه ریزی سالانه را به طور طبیعی دستخوش تغییر می‌کند. بنابراین برای نقد عملکرد رسانه ملی باید به وجود چنین شرایطی نیز توجه کرد. در نقد مربوط به عملکرد مدیران جدید تلویزیون باید توجه داشت که ظرف زمانی موجود نمی تواند در این مدت منجر به تولید و عرضه مجوعه های نمایشی ای شده باشد که این گروه جدید آن را تولید کرده باشند. سفارش مربوط به سریال هایی که امروزه در مرحله تولید و پخش هستند، مربوط به گذشته است و در دوران مدیریت قبلی ساخت و تولید آن ها به سرانجام رسیده است. اگر در سال آینده مجموعه‌های تلویزیونی به گونه‌ای بودند که با ریزش مخاطب همراه شدند، آنگاه می‌توان به عملکرد مدیران فعلی تلویزیون نقد منفی وارد کرد.

 

در خصوص نیاز جامعه به شنیده شدن صدای خود در رسانه ملی، آیا به نظر شما صدا و سیما در این خصوص عملکرد مثبتی داشته است؟

—- ناصر کریمان: در دهه‌های گذشته نیز شرایط مخلفی وجود داشته است که طی آن جامعه آبستن حوادث مختلف بوده است. در خصوص فراهم آوردن شرایط لازم برای ایجاد گفتمان، بنده مثال مشخصی خدمت شما عرض می‌کنم. برنامه «شیوه» که در شبکه چهار تولید شد، در راستای گفتمان سازی در خصوص مسائل اخیر جاری در سطح جامعه به پخش رسید و در آن تنوع دیدگاه ها و انتقاداتی که وجود داشت مورد توجه قرار گرفت. یا حتی در گفت و گوی ویژه خبری همکاران ما تلاش داشتند تا این گفتمان سازی را در میان جریان های اجتماعی به وجود آورند و مطرح نمایند. تولید این برنامه ها با حمایت مدیران جدید سازمان صورت گرفته است که بسیارهم در میان مردم دیده شدند. زمانی که در خصوص جریان های اجتماعی تکثر آرای زیادی وجود دارد، عرضه آن در سطح رسانه با مشکلاتی همراه است و برای به رسمیت شناختن آن ها در رسانه ملی احتیاج به تجمیع این ماجرا احساس می شود. اگر قرار باشد به تعداد آدم‌هایی که دارای سایت، رسانه و نگرش سیاسی هستند در رسانه ملی تریبون در اختیار این افراد قرار گیرد، ما با ماجرایی بی انتها مواجه خواهیم بود. برای مثال در خصوص شیوه آموزشی کشور اگر میز نقد برگزار کنیم، ده ها دیدگاه مطرح می‌شود. ما با بسیاری از مسائل و آسیب‌ها در کشور مواجه هستیم. مانند فرآیندهای تحریمی، مشکلات استکبار ستیزی و همچنین مشکلات مربوط به گفتمان انقلاب اسلامی که در جهان وجود دارد. این فضاها باعث ایجاد جریانی معاند برای ما می شود و محدودیت‌هایی را ایجاد می‌کند که بخشی از این محدودیت‌ها در جریان‌های اجنماعی به  بروز و ظهور می‌انجامد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، مطرح کردن بسیاری از مسائل در این رسانه اقدام صحیحی نیست. برای مثال در خصوص مسائل ارزی دیدگاه های بسیاری وجود دارد و هنوز کارشناسان این حوزه نیز نتوانسته‌اند به جمع بندی جامعی برسند. حال اگر همه این دیدگاه‌ها در رسانه ملی مطرح شود نوعی توقع کاذب میان مردم به وجود می‌آید که برای جامعه بسیار خطرناک و مخرب است. در تمام دنیا هنگامی برای یک اثر لنزی جریان‌سازی صورت می‌گیرد که برای آن استدلال و پاسخ های علمی و دقیقی داشته باشند. رسانه‌های فیک و غیر رسمی هستند که به شایعات و حواشی دامن می‌زنند.

 

— محمود گبرلو: ما در خصوص هر شرایط و بحرانی که در کشور با آن مواجه می‌شویم نیاز به مدیریت بحران داریم. هر فرد در هر جایگاهی، باید در خصوص مدیریت بحران درست عمل کند. برای مثال در گذشته  شهرداری داشتیم که در زمان سیل، با موتور خود را به محل حادثه می رساند اما بعد از او شهردار جدید با کت و شلوار به محل حادثه می‌آمد و تنها چند عکس می‌گرفت و می‌رفت. زمانی که بحرانی در سطح جامعه رخ می‌دهد، باید مدیر رسانه ملی، درحوزه مدیریت بحران درست عمل نماید. شاید تولید مجموعه‌های نمایشی فرآیندی زمان بر باشد، اما برنامه های خبری و مستند می توانست در مورد مسائل اخیر بسیار کمک نماید. تنها یک برنامه گفتگو محور در یکی از شبکه‌ها وجود داشت و مابقی شبکه‌ها یا سکوت کردند و یا به بیانات یک طرفه پرداختند. در صورتی که شبکه‌های مختلف تلویزیونی مخاطبان مخصوص به خود را دارند و نیاز بود تا هر شبکه به مدیریت این بحران کمک می کرد و به دنبال ایجاد راه حل بود. تمام برنامه های رسانه‌ملی در حوزه های مختلف باید شیوه گفتمان اقناعی داشته باشد. اگر اینگونه نباشد، مخاطبان در هر لحظه، رسانه‌های دیگری را انتخاب می‌کنند. در شرایطی که هوش مصنوعی می‌تواند به هزاران سوال پاسخ دهد، اگر در رسانه ملی یک طرفه بخواهید مطلبی را به بیننده القا کنید، آن بیننده به اندازه‌ای قدرت دارد که می‌تواند از طریق رسانه‌های دیگر اطلاعات وسیعی به دست آورد و نسبت به عملکرد شما به قضاوت بپردازد.

یعنی شما معتقد هستید شیوه برنامه‌سازی در تلویزیون نیازمند تغییرات گسترده است؟

— محمود گبرلو: فرم برنامه سازی در تلویزیون بسیار قدیمی و کهنه شده است و به روز نیست. به مفهوم گفنمان‌های اقناع‌پذیر توجهی نمی‌شود. نمی‌توان در خصوص برنامه‌های مذهبی حرفی را به میان آورد، در صورتی که باید در خصوص چنین برنامه‌هایی گفتگو کرد. مخاطب جوان ما که ارتباطات جهانی دارد به راحتی بسیاری از اندیشه های دینی را نمی‌پذیرد، مگر اینکه اقناع شود.

—- ناصر کریمان: برخی منتقدان رسانه را نمی‌بینند و آن را نقد می‌کنند… مطلبی که شما در خصوص وجود تشکیات مطرح می‌کنید امروزه عینا در شبکه قرآن مورد توجه است و برای آن برنامه‌های تخصصی وجود دارد و بسیاری از مسائل طرح می‌شوند و به این شبهات موجود با نگاهی کارشناسی شده پاسخ داده می‌شود.

— محمود گبرلو: در شرایطی که یکصد شبکه رادیو و تلویزیونی وجود دارد، نمی‌شود یک فرد تمام شبکه‌ها را رصد کند تا ببیند آیا به شبهه او پاسخ داده می‌شود یا خیر. اصلا چه دلیل دارد که این تعداد شبکه وجود داشته باشد؟ حرف‌های اساسی و زیر بنایی باید در چند شبکه مطرح شود تا بیننده بتواند اقناع شود.

—- ناصر کریمان: امروز نمی‌توان یک برنامه عام داشت که تمام نظرات اجتماعی در خصوص اقشار مختلف در آن مورد تاکید قرار گیرد. ما با جامعه ای رو به رو هستیم که خود محتوای مورد نیازش را انتخاب می‌کند. اگر برای مخاطب شبهه‌ای در خصوص مسائل دینی پیش آید، جستجو می کند و برنامه‌ای متناسب با سلیقه خود انتخاب می‌کند. پس باید تکثر در حوزه محتوا وجود داشته باشد. در گذشته برنامه‌هایی در حوزه خانواده ساخته می‌شد که طیف‌های سنی گوناگونی به تماشای آن مشغول می‌شدند. اما امروز تنوع و ذائقه متنوعی میان مخاطبان به وجود آمده است.

— محمود گبرلو: این تنوع نباید در میان شبکه‌ها باشد و باید برنامه‌ها متنوع باشند…

— ناصر کریمان: یک شبکه بیست و چهار ساعت می‌تواند برنامه داشته باشد و محتوا باید در بستر آن بگنجد.

— محمود گبرلو: مشاهده می شود که برنامه‌های مشابهی از شبکه های مختلف تلویزیونی پخش می شود. آن هم به شکلی که محتوای آن به صورت یک طرفه عرضه می‌شود. امروز دیگر آن مدل قدیمی که یک نفر روی صندلی بنشیند و هیچکس در مقابل او پرسشی نداشته باشد برای مخاطب قانع کننده نخواهد بود. برای مثال در خصوص بخش‌های خبری، درست است که معدود میز گردهایی وجود دارد اما این شیوه فعلی خبرخوانی در دنیا بسیار فرسوده شده است.

 

ادامه دارد….

آسیب‌شناسی رویکردهای رسانه ملی در جذب مخاطب در مجموعه رسانه‌ای صبا / ۲

 

آسیب‌شناسی رویکردهای رسانه ملی در جذب مخاطب در مجموعه رسانه‌ای صبا / ۳

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است