سینمای ایران بدون شک تاثیرگذارترین ابزار فرهنگی کشور است. سینمایی که از یک طرف کلکسیونی از مهمترین جوایز بینالمللی را در کارنامه افتخاراتش دارد و از طرف دیگر چهرههای آن تاثیرگذاری خاصی بر جامعه ایرانی دارند. با این مقدمه میتوان گفت که جشنواره فیلم فجر مهمترین رویداد فرهنگی کشور و ویترین سینمای ایران است. در سالی که گذشت و یکی از ملتهبترین فضای سیاسی و اجتماعی پس از وقایع سال هشتاد و هشت را تجربه کرد، جشنواره فیلم فجر یکی از نقاطی بود که بیشترین پیکان حملات را تجربه کرد. هم از داخل کشور و هم از خارج تلاش شد تا این فستیوال مهم به محاق برود اما محمد خزاعی بعنوان سکاندار مدیریت سینمای کشور ایستاد و جشنواره چهل و یکم فیلم فجر را با تمام نقاط قوت و ضعف برگزار کرد تا بدخواهان فرهنگ و هنر بویژه سینمای شریف ایران به اهداف خود نرسند. محمد خزاعی در کمتر از دو سال هر ۹ روز یک بحران را در سازمان سینمایی تجربه کرده است اما با این حجم از هجمه، خود او و مدیرانش کمترین حاشیه آفرینی را داشتهاند.
خزاعی و تیم او برای حفظ امنیت سرمایهگذاری در سینما بسیاری از فیلمهای توقیف شده را رفع توقیف کردند اما به توقیف و سانسور متهم شدند، نگاه مدیریتی متفرعن از بالا به پایین در سینما را برداشتند و در اتاق خود را به روی سینماگران باز گذاشتند اما به عدم تعامل با هنرمندان متهم شدند، موضعگیریهای سیاسی برخی سلبریتیها میرفت تا آنها را سالها به پشت میلههای زندان بیاندازد اما خزاعی و تیم او با نهادهای ذیربط رایزنی کردند تا مشکلی برای سیاستپیشگان سینماگرنما ایجاد نشود اما به نگاه امنیتی متهم شدند، از مدیریت منابع و امکانات تمرکززدایی کردند و به سفرهای استانی و جلسه با هنرمندان شهرستانی و حمایت از آنها پرداختند، اما به ضعف مدیریت متهم شدند. از هیچ رسانه و منتقدی برخلاف دولت قبل شکایت نکردند و اهالی رسانه را تکریم کردند اما به خفقان و عدم پاسخگویی متهم شدند! فشارهایی که آخر سر منجر به ترکیدن بغض خزاعی در اختتامیه جشنواره فیلم فجر شد.
سینمای ایران از چند طرف زیر فشار قرار گرفته است. اقلیتی تندرو اما دارای تریبون که هیچ سنخیتی با کار هنری ندارند و با نگاه طالبانیسم به دنبال تعطیلی سینما هستند که نظام و افرادی مانند خزاعی به عنوان نماینده نظام در جلوی آنها ایستادهاند. فیلمسازان اپوزیسیون نمای داخلی که بخاطر پول و جایزه خارجی حتی حاضر هستند در فیلمهایشان کشورشان را به نکبت بکشند و با موضعگیریهای خود بهانه به دست گروه اول تندرو برای حمله به سینما میدهند و گروه سوم اپوزیسیون خارج نشین که از هر شکاف و نارضایتی داخلی استقبال میکنند و به دنبال ایجاد آنارشیسم هستند تا مطامع کارفرمایان غربی خود را بخاطر چند دلار و یورو بیشتر پیاده کنند. محمد خزاعی و تیم او تا کنون در برابر هر سه گروه به خوبی ایستادهاند و توانستهاند کشتی سینمای ایران را از این دریای طوفانی به سلامت عبور دهند و از آن حفظ و حراست کنند تا معیشت و سرمایهگذاری فعالان سینمای ایران به مخاطره نیفتد. از این جهت میتوان خزاعی را چهره سال سینمای ایران قلمداد کرد.
*فیلمساز و روزنامهنگار
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است