به گزارش صبا از زمانی که دیوید وارک گریفیث اولین فیلم را در هالیوود ساخت تاکنون مدت زیادی میگذرد. شاید بیشتر از یک قرن! در طی این سالها هالیوود از یک کلبه کوچک به قطب صنعت سینما و گردشگری در کالیفرنیا تبدیل شده است. اکنون جریاناتی پیشآمده است که در سال ۲۰۰۷ مشابهاش رخ داده بود. نارضایتی نویسندگان هالیوود از دستمزدی که میگیرند، خشم آنها را برانگیخته و راهی جز اعتصاب برایشان باقی نگذاشته است. تصوری که رسانهها در روزهای اخیر از این اعتصاب داشتهاند، به تعطیلی هالیوود مربوط میشود! در واقع آنها گمان میکنند هالیوود -یک شهر سینمایی- با اعتصاب نویسندگانش سقوط خواهد کرد. اما ماجرایی که هالیوود ۱۶ سال تجربه کرده است، چنین اطلاعاتی را به ما نمیدهد. حداقل ذهنیت «سقوط» و «تعطیل شدن» را از بین میبرد. ضرر کردن و حذف نمایشهای تلویزیونی درستترین نسبت را با اعتصاب نویسندگان برقرار میکند. سال ۲۰۰۷ اعتصاب ۱۰۰ روزه نویسندگان باعث شد تا برنامههایی که احتیاج کمتری به سناریو دارند، پخش شوند. اما در همان زمان ضررهای وارده به هالیوود بسیار سنگین و دردسرساز بود.
به همین سبب مدیران و مسئولان هالیوود سریعا دست به اقداماتی زدند تا نویسندگان را به کار بازگرداننده و از ضررهای پیشرو جلوگیری کنند. تجربه سال ۲۰۰۷ تا اینجای کار میتواند وضعیت امروز را تحلیل کند. «ضررهای شدید مالی» همه آن چیزی است که هالیوود با اعتصاب نویسندگانش متحمل خواهد شد. اما(!) قصه در اینجا ختم نمیشود. قرارداد فعلی اتحادیه نویسندگان تا تاریخ ۱۱ اردیبهشت اعتبار دارد و در یک فاصله زمانی کوتاه پس از این تاریخ، قرارداد دو اتحادیه دیگر بازیگران و کارگردانان نیز به اتمام میرسد، اگر در این مدت باقیمانده نمایندههای استودیوهای فیلمسازی نتوانند با نماینده اتحادیه نویسندگان به توافق برسند اعضای دو اتحادیه دیگر نیز اعتصاب خواهند کرد! و شاید این قضیه بتواند خطرآفرینترین موقعیت برای هالیوود باشد. اکنون «سقوط» معنای واقعیتری پیدا میکند. البته نمیتوانیم این معنا را به بازیگران و کارگردانها نسبت دهیم. هسته اصلی متعصبین اتحادیه نویسندگان است. آنان هستند که اعتصاب سایر دستاندرکاران را هدایت میکنند. از این امر به اهمیت نویسنده پی میبریم. اهمیتی که در سال ۲۰۰۷ نیز برای هالیوود ثابت شده بود. یک برنامه تا چه اندازه میتواند بداههپردازی کند. چقدر میتواند بدون ایدههای رفتاری و گفتاری نمایشی سرگرمکننده راه بیندازد. سریالهای تلویزیونی نیز به همین ترتیب اگر بدون ساختار و ایدههای نویسنده پیشروند نمیتوانند مخاطب را جذب کنند.
فرض کنید سریالهای محبوبی همچون «دوستان» و «ملاقات با مادر» صرفا با شوخیهای دمدستی و تیکه و کنایه پیش میرفتند. آیا تا این حد به شهرت میرسیدند؟ بنابراین اگر بدنه و پیکره هالیوود را بازیگران، کارگردانها یا مدیران تشکیل دهند، نویسندگان قطعا بالهای پرواز خواهند بود. آنها با ایدهها و موقعیتهایی که روی کاغذ میآورند باعثِ شهرت و محبوبیت برنامهها و نمایشها در سراسر جهان میشوند.
در این میان «تد ساراندوس» مدیر عامل نتفلیکس که سالانه میلیاردها دلار برای تولید محتوا سرمایهگذاری میکند، اعلام کرده است که از اعتصاب استقبال نمیکند اما در صورت وقوع این پلتفرم عناوین زیادی برای انتشار دارد.
ساراندوس میگوید: «به نویسندگان و اتحادیه احترام میگذاریم. بدون آنها به اینجا نمیرسیدیم. از اعتصاب استقبال نمیکنیم. آخرین باری که اعتصابی اتفاق افتاد، برای هنرمندان ویرانگر بود. صنعت فیلمسازی با مشکلات زیادی مواجه شد. برای اقتصادهای محلی که از تولیدات حمایت میکردند دردناک بود. و برای هواداران بسیار بسیار ناخوشایند بود.» ساراندوس با لحنی دو پهلو از اعتصاب اعلام نارضایتی کرده است. دو پهلو بودن صحبتهایش ناشی از حمایت نکردن او از نویسندگان است. هم از اعتصاب استقبال نمیکند و هم از نویسندگان حمایت نمیکند. این رویکرد باز هم به اهمیت نویسنده مربوط میشود. مدیر نتفلیکس ایدههای از پیش آمادهای دارد که میخواهد از اعتصاب نویسندگان استفاده کرده و آنها را در زمانی که برنامهای برای نمایش وجود ندارد، منتشر کند.
در این قضیه به جایگاه ویژه نویسنده پی میبریم. جایگاهی که اگر متزلزل شود، فرهنگ و کیفیت برنامههای تلویزیونی و سینمایی متزلزل شده و در معرض نابودی قرار میگیرند. جریانی که در هالیوود رخ داده است علاوهبر مشخص کردن جایگاه نویسنده و سناریو نشانی از همبستگی عوامل اجرایی دارد. اتحادی که نظامهای مالی و اقتصادی هالیوود را کنترل میکند و نمیگذارد بخش اقتصادی تنها در یک حوزه مثل «بازیگری» پیاده شود.
حالا باید ببینیم هالیوود درس عبرتی برای سایرین خواهد شد یا خیر؟!
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است