به گزارش صبا، سیما تیرانداز کارگردان، نوشین تبریزی نویسنده، الهام شعبانی، مهرزاد جعفری و پژمان عبدی بازیگران نمایش «رومئو و ژولیت» با حضور در روزنامه صبا درباره اجرای این نمایش و وجوهات مختلف اثر به گفتوگو پرداختند. نمایشی شلوغ، گرم، پر از هیجان و حس زندگی که با پرداختن به مشکلات و پشت صحنه تئاتر دیدنش برای خیلیها اعم از تماشاگر عام و تماشاگر خاص جذابیتهای زیادی دارد. سیما تیرانداز با استفاده از هنرجویانش در نمایش تلاش کرده فرصت کار صحنهای را برایشان فراهم کند و این بازیگران جوان به خوبی توانستهاند در کنار بازیگران حرفهای کارشان را انجام بدهند. این نمایش تا اواسط خرداد در تماشاخانه نوفل لوشاتو روی صحنه است.
٭٭٭ از سال ۹۵ به بعد شاهد تغییر رویه شما در کارگردانی بودیم و از این زمان به بعد نمایشهایی را روی صحنه اجرا میکنید که شاگردان آموزشگاه بازیگریتان در آنها حضور دارند. در باره این شیوه کاریتان توضیح بدهید؟
سیما تیرانداز: خیلی اتفاقی این جریان شکل گرفت. زیرا متمرکز تر روی بخش آموزش کارکردم و متوجه شدم که استعدادهای درخشانی میان جوانها وجود دارد و باید از آنها حمایت کرد. از طرفی در سالهای اخیر کار کردن با بازیگران حرفهای هم این سالها سخت شده است . اکثر بازیگران حرفه ای مشغول بازی در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی هستند و وقت زیادی برای حضور طولانی مدت در تئاتر ندارند که تمرینات و اجرای نمایش پروسه ای چند ماهه است. بارها پیش آمد برخی از بازیگران حرفهای در نیمه تمرینات تئاتری پیشنهاد بازی تصویر پیدا کرده اند و تئاتر را نیمه کاره رها کردهاند. بنابراین تلاش کردم جریانی را در بازیگری شروع کنم و تعدادی بازیگر جوان و مستعد را به تئاتر معرفی کنم . در سال ۱۳۹۵ اولین بار چنین رویکردی را دنبال کردم و در اوایل برایم زیاد جدی نبود. اما این روزها برایم خیلی جدی شده است. در آن مقطع گفتم که من سرپرست گروهم و نه کارگردان با این شیوه نمایش «نیازمندیها» را روی صحنه بردیم. نمایش در حین اجرا با استقبال خوب مخاطب روبه رو شد و در ادامه با جوانها «بوتولیسم» را روی صحنه بردیم و این نمایش هم دیده شد.
در نمایش رومئو وژولیت برای اولین بار در ترکیب بازیگران رفتید به سراغ استفاده از ترکیب بازیگران جوان و حرفهای؟
تیرانداز: فضای نمایش به گونهای بود که تلفیقی در تیم بازیگری میان حرفهای ها و آماتور ایجاد کنم. جوانهای بازیگر در کنار بازیگران حرفهای هم میآموزند و در کنارش به جذاب شدن بازیها هم کمک میکند. از الهام شعبانی ، پژمان عبدی و مهرزاد جعفری تشکر میکنم که سختی ها این کار را قبول کردند و در کنار جوانها در نمایش بازی کردند. به هر حال بازیگر حرفهای فرمت خاص بازیگری خودش را دارد و جوانها هم سویه دیگری را دنبال می کنند. با این تجربه موفق در آینده هم در نمایش هایم از چنین ترکیبی استفاده میکنم. در این ساختار بچه ها از مرحله تجربه کردن و روی صحنه رفتن یک گام به جلو میروند.
دیدن پشت صحنه تئاتر و یا سینما همیشه برای مخاطب جذاب است و شما این مسئله را به عنوان بیس اصلی نمایشنامه انتخاب کردید. چگونه این رویکرد را مدنظر قرار دادید؟
نوشین تبریزی: از موقعی که سیما تیرانداز به من لطف داشتند و در کارهایشان به عنوان نویسنده همکاری میکنم. یک تعامل سازنده بین ما به وجودآمده که چه قصهای را قرار است برای اجرای نمایش نوشته و اجرا کنیم. بنابراین ایده اصلی نوشتن چنین متنی به تنهایی مختص من نبوده است . همیشه در جلساتی که با هم داریم در باره موضوعات صبحت می کنیم وبه نقطه مشترکی می رسیم و کار شروع میشود.
تیرانداز: این دومین نمایشی است که در باره پشت صحنه تئاتر نوشته و اجرا میکنیم. سالها پیش قرار بود نمایش سیاها را روی صحنه ببریم که در دقیقه نود اجرای عمومی نمایش کنسل شد. البته تصمیم داریم دوباره این نمایش را با حضور هنرجویان منتخب دوره های مختلف آموزشگاه اجرا کنیم. همیشه دیدن پشت صحنه سینما و تئاتر برای مخاطب جذاب است . بعد از اینکه اجرای سیاها ممکن نشد مسیر را عوض کردیم و نمایش دیگری را اجرا کردیم. این ایده تلفیق پشت صحنه تئاتر و اجرای نمایش هم در ایجاد جذابیت نمایش بسیار مهم بود.
تبریزی: البته نمایش «رومئو و ژولیت» فقط به پشت صحنه تئاتر نمیپردازد…
شما اولین تجربه کارگردانی تئاتر را هم چند مدت پیش انجام دادید. این تجربه چقدر کمک کرد تا ملموستر نقش کارگردان تئاتر را در نمایش ایفا کنید؟
الهام شعبانی: اول کار از سیما تیرانداز تشکر میکنم که به من اعتماد کرد و این نقش را به من پیشنهاد داد. ایفای نقش کارگردان در این نمایش یکی از سختترین بازیهایم در تئاتر بود. روز اولی که متن را خواندم و تمرینات شروع شد فکر نمیکردم ایفای این نقش به این میزان دشوار باشد. کار کردن با بازیگران جوان مختصات خاص خودش را دارد این جوانها در مرحله فراگیری بازیگری هستند و کم تجربگی روی صحنه و برخورد با این ویژگی برایم عجیب بود و در این چند ماهه با چالشهای جذابی مواجه شدم و خوشبختانه با کارگردانی سنجیده سیما تیرانداز از همه این چالشها عبور کردیم و این تجربه را دوست دارم و احساس میکنم یک بازسازی در من رخ داد.
در نمایش نقش یک تهیهکننده را بازی می کنید که فقط به نیت دیده شدن و حضور بازیگری سلبریتی تهیه نمایش را بر عهده گرفته است. برای ایفای این نقش چقدر از تجربیات تئاتری استفاده کردید؟
تیرانداز: این سوال را از من بپرسید از این جنس تهیه کنندگان که به صرافت حضور سلبریتی تهیه کننده نمایشی را بر عهده میگیرند، زیاد است (با خنده) .نمایشی را کار میکردیم و آقایی آمد که شغلش گاراژداری بود و این طفلکی هیچی از تئاتر نمیدانست و پولی آورده بود و توقع داشت سودی داشته باشد و برود و نمایش هم پر بازیگر بود و البته از شانس این دوست سرمایهگذار نیمه کاره ماند. هر موقع سر تمرینات با پژمان عبدی صحبت میکردیم، میگفتم این نقش همان تهیهکننده گارژدار است.
پژمان عبدی: تلاش کردم تصور و خواسته کارگردان در این نقش را در بازی ارائه کنم . دوست تهیهکنندهای که خانم تیرانداز اشاره کرده بودند را ندیدم اما با این جنس از تهیه کنندگان آشنا هستم و تلاش کردم شناختی که از چندین نوع از تهیه کنندگان دارم را میکس کنم و شخصیتی جذاب و ملموس به نام طاهری خلق کنم.
حضور این نوع تهیه کنندگان به تئاتر هم لطمات زیادی وارد کرد؟
عبدی: موافقم با این قضیه. مهمترین نقطه ضعف این آدمها عدم شناخت از بطن تئاتر است. برای این آدمها همکلامی و معاشرت با سلبریتیها و چند عکس یادگاری گرفتن مهم ترین هدف است و در کنارش تصور میکردند سرمایه گذاری در تئاتر سود هنگفتی دارد، در حالی که در تئاتر از پولی خبری نیست و این تناقض باعث میشد این نوع تهیهکنندگان با تیم تولید تئاتر به مشکل بربخورند و سطح کمی و کیفی کار هم آسیب ببیند. از طرفی برخی از این دوستان اصرار دارند که فلان سلبریتی حتما در نمایش بازی کند که در بیشتر مواقع کارگردان با چنین کاری موافق نبود و شاید از سر اجبار به چنین کاری تن می داد. درست عین کاری که کارگردان در نمایش ما انجام میدهد.
دستیار کارگردانها علی رغم نقش مهمی که در تولید یک تئاتر دارند همیشه مظلوم هستند و در مواقع بحرانی تبدیل به سیبل کارگردان، تهیهکننده و بازیگران می شوند. شما این دستیار کارگردان نمایش را چگونه دیدید؟
تیرانداز: نوشین تبریزی نقش دستیار کارگردان را مختص مهرزاد نوشته بود (باخنده).
مهرزاد جعفری: دستیاری کارگردانی در تئاتر کار دشواری است. البته من در چند نمایش خانم تیرانداز دستیارشان بودم و از این شغل شناخت لازم را دارم. دستیاری جذابیت های زیادی دارد . در این سالها در کنار کارگردانهای با تجربهای نظیر خانم تیرانداز آبدیده شدهام . صبوری و تغییر سبک زندگی را هم در این مدت در مجالست با خانم تیرانداز آموختم. در این پروژه کار برای من به علت بازی و دستیاری توامان سختیهای داشت. تلاش کردم برای بازی در این نقش المانهایی را مورد استفاده قرار بدهم که شاید در واقعیت وجود نداشته باشد اما باعث جذابیت نقش و فضای نمایش میشد. البته هر دوستی که من را میبیند میگوید دستیار نمایش «رومئو و ژولیت» عین خود واقعی من در همکاری با خانم تیرانداز است.
تبریزی: موقعی که نمایش را مینوشتم از لحظاتی که بین مهرزاد و کارگردان در نمایش رخ میدهد، خندهام میگرفت.
به چه دلیل خودتان در نمایش نقش کارگردان را بازی نکردید؟
تیرانداز: الان مطمئن هستم اگر دوباره به الهام شعبانی پیشنهاد بازی در این جنس نمایش و همبازی شدن با هنرجویان جوانها را بدهم قبول نمیکند! زیرا کار سختی است… یادم میآید برای روی صحنه بردن نمایش بهمن به کارگردانی افروز فروزنده که آن هم در باره پشت صحنه تئاتر است سه ماه تمرین کردیم در آن کار هم با این دشواریها روبه رو بودیم. البته من به جز الهام شعبانی به بازیگر دیگری برای این نقش فکر نکردم. زیرا بازیگر با تجربه، دلسوز و درجه یکی است. در گذشته تجربه توامان بازی و کارگردانی را داشتم. البته در این نمایشها بازیگران حرفهای حضور داشتند. به نظرم یک کارگردان فقط باید روی کارش متمرکز باشد و از پشت صحنه همه چیز را کنترل کند. اینکه دانشجویم احساس خوبی داشته باشد که در نمایشی با استادشان همبازی است، برای من خوشایند است. خیلی دوست دارم دوستی نمایش را کارگردانی کند و من هم نقش کارگردان را در نمایش بازی کنم.
آیا متنی که شما نوشته بودید به طور کامل اجرا شد و یا به دلیل فضای کار از ایده هایی که در حین تمرین شکل می گرفت هم استفاده شد؟
تبریزی: به صورت روال در بحث اتودها با خانم تیر انداز هماهنگ هستیم و در سیر شکل گیری خط اصلی داستان تعاملات خوبی داشتیم. در شروع تمرینات خانم تیرانداز اتودها را به بازیگران ارائه می دهد و بعد از تأیید نهایی در فضای نمایش مورد استفاده قرار می گیرد. در این نمایش تلاش کردم بیشتر مواقع سر تمرینات باشم و بتوانم به بهتر شدن متن و کار کمک کنم.
تیرانداز: تا به حال سه مسیر در کارهای مشترک با خانم تبریزی داشتهام. سر نمایش «نیازمندیها» یک سری صحبت و حرف با بازیگران داشتیم وبعد از قطعی شدن اجرا خانم تبریزی به گروه اضافه شدند. در دل این صحبتها بود که متنی متولد شد. در نمایش «بوتولیسم» خانم تبریزی ایده من را در باره خوابگاه دانشجویی نوشت. در «رومئو و ژولیت» موضوع اصلی را به خانم تبریزی گفتم و ایشان کار را انجام دادند.
شیوه اجرایی نمایش تک خطی نیست و با شروع نمایش تماشاگر وارد فضای نمایش از جنس تئاتر فاصله گذاری برشتی میشود. ایده این رویکرد چگونه شکل گرفت؟
تیرانداز: ایده اولیه دعوا در شروع نمایش در میان تماشاگران را از نمایش بهمن وام گرفتم و ایده دوم را مدیون پژمان عبدی هستم و آمد سرصحنه و ایدهاش را توضیح داد و من ابتدا مخالفت کردم و الهام شعبانی هم از استفاده از این ایده استقبال کرد و گفت در پس این بخش عشقهای امروزی مطرح میشود و نمیآیی فاصلهگذاری ایجاد کنی بلکه مطرح میشود که جامعه هم درگیر این اتفاق است و در اصل یک مفهوم برای تماشاگر مطرح می شود و شاید خود تماشاگر درگیر چنین مفهوم و قضیهای باشد و همراه بشود. در نمایش دوبار از تکنیک فاصله گذاری استفاده کردیم؛ لحظه شروع و در میانه اجرا این اتفاق رخ داد.
دیدن فضای پشت صحنه تئاتر و مشکلاتی که برای یک اجرا در روبه رو عوامل اجرایی تئاتر چقدر می تواند برای مخاطب تئاتر روشن کند که بر خلاف تصور تئاتر اجرا کردن کار ساده ای نیست؟
شعبانی: در مدتی که ازشروع اجرای نمایش می گذرد هم مخاطب عام و هم مخاطب خاص به دیدن اثر آمده اند . چند شب پیش مادر خانم تیر انداز هم به سالن آمده بود و بعد از اجرا گفتند من دلم برای بچه های تئاتر با این چیزهایی که در این تئاتر دیدم می سوزد . مخاطب عام نمایش هم می گوید خیلی تحت تاثیر اتفاقات رخ داده در نمایش قرار گرفته. رفتن یک بازیگر در میانه اجرا ، فراهم نبودن دکور و دهها مشکل نظارتی و ممیزی دیگر در نمایش در معرض دید مخاطب است وبا این وضعیت شرایط تئاتر را درک می کند و با سختی اجرای نمایش ازصفر تا صدش آشنا می شود . در صحنه آخر نمایش هم می بینیم با تمام مشکلات و چالش های که گروه اجرایی با آن روبه رو هستند یکدل و همراه می شوند و نمایش را اجرا می کنند و تاکیدی بر اهمیت کار گروهی در صحنه نمایش است.
چقدر به این مسئله اذعان دارید که در ترسیم نوع روابط بین شخصیتهای نمایش خواستید زیاد خواهی وعصیان زدگی نسل جوان دهه هشتادی را نشان بدهید؟
تیر انداز: مبنای نمایش که ترسیم عشق معروف «رومئو و ژولیت» است و ما خواستیم که نشان بدهیم که دیگر در این دوره و زمانه عشقهای این نوعی وجود ندارد و اغلب مفاهیم و نوع روابط به مرور زمان تغییر پیدا کرده است. دیدن فیلم های سه دهه قبل برای من نوعی سخت شده زیرا ریتم زندگی این سالها سریع و تند شده و دیدن فیلمهای کلاسیک با ریتمی آهسته وملایم کار دشواری است. من اسم کنشهای نسل جوان را زیادهخواهی نمیدانم و آن را تغییر پیدا کردن طبق جبر زمانه میدانم. در نمایش به عشقهای امروز پرداختیم و اینکه در زندگی امروز چه تعریفی دارد و میشود از چه واژهای برایش استفاده کرد.
تبریزی: تقابل دو نسل هم در این نمایش وجود دارد.
تیرانداز: الان شکل عاشق شدن هم عوض شده است.
در نمایش شخصیت بازیگر میانسال نمایش تلاش می کند با پادر میانی چالش های موجود در روابط بین جوانها را حل کند؟
تیر انداز: نباید در نمایش ما دنبال پیام اخلاقی باشید. تماشاگر هوشمند امروز تئاتر خودش مفاهیم را میگیرد.
در شروع نمایش در میان حرف های چند شخصیت زن نمایش مدام در باره شوهر پیدا کردن و ازدواج مطرح می شود. تاکید به این مفاهیم که برای مخاطب عام جذاب است را به همین دلیل ایجاد جذابیت استفاده کردید؟
تبریزی: حرف روز جامعه است و اگر به حرفهای جوانها در پارک و مهمانی و سایر جاها توجه کنید بحث ازدواج و شوهر پیدا کردن داغ است.
تیرانداز: یک دختر امروزی ته رابطهای که با پسری شروع می کند دنبال ازدواج کردن است و این میل به تشکیل خانواده دادن چیز طبیعی است و من این بیس را از خود درون جامعه به نمایش الصاق کردهام. در نمایش هم میبینیم شخصیت کارگردان درون نمایش الهام رمضانی هم دوست دارد سر و سامان بگیرد.
تبریزی : دوست دارد به یک امنیت خاطر برسد.
یکی از نقاط قوت نمایش ریتم اجرای نمایش است که نمیگذارد مخاطب ارتباطش از دیدن نمایش قطع شود و احیانا به ساعتش نگاه کند…
تیرانداز: موقع شروع تمرینات به بازیگران می گفتم نمایش نباید به تماشاگر فرصت بدهد. ما با تماشاگر باهوش مواجه هستیم و دیگر دوران استفاده از سکوت و مکث در فضای اجرایی نمایش گذشته است تا تماشاگر وارد قضیه ای بشود و غیره و ذالک . پسر ۱۵ ساله من تحلیل های علمی انجام می دهد که حیرت می کنم . بنابراین باید در همه مسائل طبق زمانه و شرایط زیست جلو رفت . زمانی میتوانم کارگردان موفقی باشم که ریتم جامعه و تفکر جامعه را بشناسم . هر نمایش دیگری هم که اجرا کنم فرصت نفس کشیدن به تماشاگر را نمی دهم . البته رسیدن به چنین ریتمی با یک تیم بازیگر جوان کم تجربه واقعا کار سختی بود و نیازمند تمرینات زیاد و نفس انگیز. در این راه کمک پژمان عبدی و الهام شعبانی تاثیر گذار بود . در این فرآیند به یک انسجام گروهی رسیدیم و آلان بیاید پشت صحنه بچه ها جرات نفس کشیدن را ندارند (باخنده).
مگر با وجود اقتدار و کاریزمای الهام شعبانی به جز چنین فضایی را انتظار داشتید؟
تبریزی: روزهایی که من سر تمرینات می رفتم هم خانم تیرانداز به بچه ها هشدار می داد که خانم تبریزی از من و الهام شعبانی جدی و مقتدرتر است و بچه ها حساب کار دستشان می آمد . از شوخی گذشته دلم میخواست که بچه های جوان هم اندازه بازیگران حرفه ای نمایش درخشان ظاهر شوند . تمام این سخت گیری ها در جهت بهتر شدن کیفیت نمایش و امکان عملی کردن آموزههای بازیگری سیما تیرانداز در بین بازیگران جوان بود.
تیرانداز: من حتی از چالش شلوغی صحنه و رفت و آمد پر تعداد بازیگران در فضای نمایش نترسیدیم و از آن استفاده کردم تا طبیعت و ذات زندگی روی صحنه جریان پیدا کند.
نشر اول: روزنامه صبا، احمد محمد اسماعیلی
عکسها: سهیل صلاحیزاده
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است