شاملو و توجه به عنصرِ زبان | پایگاه خبری صبا
امروز ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۲
تالار درس‌گفتار

شاملو و توجه به عنصرِ زبان

نخستین عامل توفیق او در این راه، علاوه بر استعداد برجسته‌ای که در قلمرو شعر بطور عمومی دارد، در توجهی است که به عنصرِ زبان و کشف ابعادِ نو در زنجیرهٔ گفتار و ساحت‌های کلمه دارد.

▪️احمد شاملو، ناگهان به این حد از وقوف بر اسرار کلمه یا به تعبیرِ دیگر به این حد از توانایی در سرودن یا نوشتن شعرِ منثور نرسید. این ورزیدگی و توفیق نتیجهٔ ۲۵ تا سی سال تجربهٔ شعری است و اینکه مقلّدان او از نسلِ جوانتر تاکنون نتوانسته‌اند اثری که در کنار کارهای او قابل عرضه کردن باشد بیافرینند، با همهٔ استعدادی که ممکن است بعضی از اینان داشته باشند، دلیل دشواری راهی است که او برگزیده است.

نخستین عامل توفیق او در این راه، علاوه بر استعداد برجسته‌ای که در قلمرو شعر بطور عمومی دارد، در توجهی است که به عنصرِ زبان و کشف ابعادِ نو در زنجیرهٔ گفتار و ساحت‌های کلمه دارد.

او دریافته است که هر کلمه در «نظامِ» سخن، می‌تواند انواعِ حالات را در خواننده برانگیزد و دانسته است که کلمات در زنجیرهٔ عادی و طبیعی‌شان، یا در مسیرِ منطقیِ زبان قرار دارند – که از قلمرو شعر بیرون است – یا در مسیرِ شاعرانهٔ قدیمی که دستفرسود ادیبان نو و کهنه است.

او برای رسیدن به ساحت‌های نو در قلمرو کلمات، نُرمِ زبان را می‌شکند این شکستن در دو جانب انجام می‌شود یکی انتخاب واحد‌های بی‌شمارِ کلمه که به تناسب نیازِ روحی هر کدام را بجای خود احضار می‌کند یا در کنار هم قرار دادنِ عناصری که در نُرمِ عادیِ زبانِ شعر، هیچ کس آنها را در کنار هم قرار نمی‌دهد، و از این رهگذر، تصاویری که بوجود می‌آیند، در معیارهای عادیِ شعر، حتی شعر جدید، غالباً در نگاه نخستین غریب می‌نمایند:

 

کاشفانِ چشمه

کاشفانِ فروتنِ شوکران

جویندگانِ شادی در مجری آتشفشانها،

شعبده‌بازانِ لبخند در شبکلاهِ درد.

با جاپائی ژرف‌تر از شادی

در گذرگاهِ پرندگان.

در برابر تندر می‌ایستند

خانه را روشن می‌کنند

و می‌میرند.

 

اینکه می‌گوید «شعبده‌بازانِ لبخند در شبکلاهِ درد.» یا «با جاپایی ژرف‌تر از شادی در گذرگاهِ پرندگان.» شکستن نُرمِ زبان است و ایجادِ «نظام» نو، عناصری مادی و معنوی را که هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند، در کنار هم می گذارد و معنایی می‌آفریند که پیش از شاعر اصلاً وجود نداشته است.

 

محمدرضا شفیعی کدکنی

موسیقی شعر، تهران: ۱۳۷۹، صص ۲۶۳–۲۶۱

 

منبع: رسانه رسمی و مجازی شفیعی‌کدکنی

shafiei_kadkani@

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است