به گزارش صبا به نقل از ستاد خبری، سیویکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، نشست تخصصی «کتاب و تربیت اخلاقی کودکان» دوشنبه (بیستونهم آبان ۱۴۰۲) با حضور مهرنوش هدایتی، روانشناس و پژوهشگر و پرستو علیعسگرنجاد نویسنده کتاب کودک در سرای کتاب برگزار شد.
پرستو علیعسگرنجاد در این نشست با طرح این موضوع که از روزگار پرفراز و نشیبی در عرصه تربیت و کتاب کودک، عبور کردیم، گفت: از روزگاری آمدهایم که میان کودکان ما بوستان و گلستان سعدی رواج داشت و اطفال ایرانی در مکتبخانهها گلشن راز شیخ محمود شبستری را میخواندند. از دورانی عبور کردهایم که ردهبندی کتاب کودک معنایی نداشت. کودکان در معرض آموزههای اخلاقی قرار داشتند و تصور میشد این محتواها برای عاقبت بهخیری کودک مورد نیاز است فارغ از آنکه به طور مثال شاهنامه، تاریخ بیهقی یا بوستان و گلستان سعدی مناسب و به قاعده کودک هست یا خیر؟
وی گذر از فراز مکتبخانه برای کودکان را رسیدن به دوره مهدی آذریزدیها و مرتضی مطهریها دانست و ادامه داد: در این دوره تلاش شد تا مفاهیم اخلاقی هر آنچه که از میراث گذشته ما و حکمای ما بود در قالب فرم تازهای بازنمایی کنند تا کمی بیشتر متناسب با فهم بچهها باشد. عریانی مفاهیم را گرفتند و آن را در قالب قصه یا داستان قرار دادند.
این نویسنده اضافه کرد: کیومرث صابری فومنی، هوشنگ مرادی کرمانی و نسل پس از آنها تلاش کردند با چاشنی خنده و شوخی که متناسب با قاعده محبوب کودکان است، این خط را ادامه دهند. ما وامدار این افراد هستیم که تلاش کردند خط سیری را در ادبیات کودک و نوجوان کشورمان در حوزه اخلاق پایه گذاری کنند.
وی کتاب کودک را بخش اصلی سبد کتاب خانوار دانست و گفت: این موضوع خوشحال کننده و تعجب برانگیز است که بخش اصلی هزینه کرد خانواده در کتاب به کودکان اختصاص دارد. در روزگاری زیست میکنیم که کتاب کودک مسئله است و جای خود را در ادبیات مردم عامه باز کرده است. دیگر کسی بوستان و گلستان را بدون تلخیص و بازنویسی به کودک ارائه نمیدهد.
وی درباره روند کلی آثار منتشر شده در حوزه کودک و نوجوان نیز اشاره کرد: برخی از کتابها از این نظر نوشته شدهاند که کودک هیچ از خود ندارد. نویسنده میخواهد برای کودک خوب و بد را تعریف کند. نوع دیگر این نگاه است که کودک را موجودی ذیشعور و دارای قدرت تصمیم عاقله قلمداد میکند که نیازمند هیچ هدایت، پرورش، تربیت و یا تسهیلگری نیست. به همین دلیل میبینیم علی رغم اشباع بازار از کتابهای کودک و تولید روز افزون هنوز دست خانوادهها خالیست.
علیعسگرنجاد فقدان کتاب اخلاق محور برای کودکان را که برآمده از دانش روانشناختی در حوزه کودک باشد، انگشت شمار برشمرد و افزود: نگاه تسهیلگرانه در تولید کتابهای کودک وجود ندارد یعنی مولف خود را در قلهای میبیند که قرار است برای موجودی که هیچ چیزی از گفتمان نمیفهمد خطابه ایراد کند. برایش مفاهیم را باز تعریف کند. اتفاقاً شاهد استقبال خانوادهها از این دست کتابها برای کودکان هستیم. عناوین این کتابها بسیار خوش رنگ و لعاب هستند.
وی افزود: عناوینی چون «به کودکت یاد بده نترسد»، «به کودکت یاد بده بگوید نه!» یا «من بلدم مراقب خودم باشم» نشان میدهد که ما تصور میکنیم کودک فاقد نورونهای حسی است. تصور میکنیم کودک هیچ ادراک محیطی ندارد و هیچ پردازشی در ذهن او اتفاق نمیافتد. وقتی در حوزه اخلاق با این نگاه ورود میکنیم شاهد هستیم که به کودک همچون لوح سفید نادان نگاه میکنند.
این فعال کتاب کودک در ادامه گریزی به یافتههای روانشناسان جدید زد و گفت: علم روانشناسی امروز به این نقطه رسیده است که با کودک به مثابه یک موجود ذیشعور برخورد کند. شاید فطرت واژه کلیدی باشد که بتوان در حوزه کودک و اخلاق به آن پرداخت و این مهم را مورد توجه قرار داد که آیا کودک با فطرت زاده شده یا خیر و این ویژگی در نسبت با اخلاق چه نمودی دارد و چگونه امر اخلاقی را باید برای کودک تسهیل کرد.
وی همچنین با اشاره به انیمیشنInside Out که مورد توجه فعالان کودک و روانشناسان در سالهای اخیر بود، ادامه داد: از این انیمیشن به عنوان یک مرجع در روانشناسی استفاده میشود. این موضوع امری و دوست داشتنی است، چرا که حوزه علمی به دامن هنر برای انتقال معنا متوسل شده، آنچه این انیمیشن را به این درجه از توجه رساند، همکاری گروه مشاورانی متشکل از متخصصان دانش مغز و اعصاب با شاخه نوروساینس، عدهای از فیزیولوژیستها که در حوزه علوم اعصاب کار میکردند و گروهی از روانشناسان در همراهی تیم محتوا بود. ما شاهد این اثر بودیم که بدون آنکه به طور مستقیم اشاره کند که اینجا مغز است و این اتصالات سیناپسی است. مفاهیم این حوزه را نشان داد.
علیعسگرنجاد ادبیات کودک را نیازمند تشکیل گروههای متخصص دانست و ادامه داد: بین هنر و علم میتواند یک داد و ستد شکل بگیرد. وقتی مخاطب کودک است به شدت مورد نیاز است که از علوم بین رشتهای کمک بگیریم. اگر کتاب کودک سرگرم کننده نباشد، کودک به آن رغبتی نخواهد داشت. کتابی که کودک را نخنداند، مورد استقبالش قرار نمیگیرد. این بلوغ ارزشمندی است که در ادبیات کودک به جای اخلاق القایی به دنبال شاد کردن کودکان هستیم. یکی از سه رکن اصلی کتاب کودک توجه به جنبه سرگرمکنندگی آن است. کودک در ۷ سال نخست زندگی خود باید تجربه کسب کند رشد کند و پرورش یابد و این دوران زمان آموزش او نیست.
این نویسنده کتاب کودک، عنوان کرد: در ادبیات تکنیک سفید خوانی وجود دارد که اجازه میدهد لذت کشف در مخاطب ایجاد شود. کودک در مواجهه با چنین موقعیتی دچار احساس شعف فهم میشود. این لحظه بسیار درخشانی است و یقین دارم اگر مولفین کتابهای کودک این واکنش را پیش بینی و درک میکردند قطعاً در بیان مفاهیم خود کودکان خویشتنداری کرده و به صورت آشکار و علنی مضامین را بیان نمیکردند.
مهرنوش هدایتی نیز در این نشست در رابطه با واژه «تربیت» گفت: من بر کلمه پرورش تأکید دارم. باید گفت که اکنون از مرحله نگاه نجارمآبانه به پدیدهها، گذشتهایم. کودک شی نیست و انسانِ واجد شعور و تفکر است و در روانشناسی یک موجود همه چیز تمام. ما شبیه باغبانانی هستیم که به یک موجود زنده این امکان و فرصت میدهیم تا بتواند بهترین چیزی باشد که میتواند.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، ادامه داد: قرار نیست برای کودک کار عجیب و غریبی انجام دهیم. به دلیل آنکه کودک سالهای زیادی نیازمند مراقبت و توجه والدین است و این در مقایسه با سایر مخلوقات که زمان کوتاهتری به مراقبت نیاز دارند، نیازمند مراقبتهای بیشتر بویژه در امور مرتبط با اخلاق است.
هدایتی، توجه به علایق کودک در نظام تعلیمی و تربیتی را مهم خواند و افزود: کافیست مراقبت کنیم تا آنچه را که کودک در ذات خود دارد، گم نکرده و آن را پرورش دهیم. نگاه ما همچون یک مجسمهساز به یک شی بیهویت نیست، آنطور که یک مجسمهساز به یک تکه چوب هویت میبخشد. موضوع پرورش انسان است. هر کودکی فرمول زیسته خود را دارد. زمانی که خود را یک پرورشگر بدانیم کار اصلی ما این است که باور کنیم با یک مخزن خالی مواجه نیستیم که باید از خارج از آن چیزی به آن بیفزاییم. به دلیل ماهیت انسان با موجودی مواجه هستیم که المانهایی را در درون خود دارد و تفکر مهمترین ویژگی آن است.
این عضو شورای پژوهشی گروه روانشناسی برای کودکان، یادآور شد: اگر به خردمند بودن انسان قائل باشیم هر مربی فرایند تسهیلگری را انجام میدهد تا خرد و تفکر کودک در هر سطح ژرفتر شود. کار مربی این نیست که فکر را درون ظرف خالی وارد کند بلکه کاری میکند که کودک تفکرش را به درجات بالاتر ارتقا دهد. در واقع کار او آموزش نیست، بلکه تسهیل است.
هدایتی، کتابهای کودک موجود در بازار را واجد ویژگیهای درست اخلاقی از منظر فلسفه علم دانست و گفت: تولیدات کتاب کودک در بازار به قدری نیست که یک والد، یک معلم و یک تسهیلگر تربیتی کودک و نوجوان بتواند منابع مورد نیاز خوب را که از اخلاق القایی به دور باشد، به دست آورد. اگر ما از محیط خانه اجازه گفتگو با والد را به کودکان بدهیم و برایشان وقت بگذاریم و در مدرسه آنها اجازه گفتگو را داشته باشند، بهترین آموزشها را به دست خواهند آورد. دیگر وقت آموزشهای القایی نیست که به کودک بگوییم این خوب است، چون بزرگتر آن را مطرح کرده است. بنابراین ضرورت دارد تا کتابهایی برای کودکان به شیوه کندوکاو اخلاقی تولید شود. اگر امری اخلاقی است، باید اجازه دهیم کودک به شیوه وارسی به آن مفهوم برسد. کودکان باید اجازه کسب یک هویت اخلاقی را داشته باشند.
سیویکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «آینده خواندنی است» از بیستوسوم آبان آغاز به کار کرد و تا سیام آبان ۱۴۰۲ به کار خود ادامه میدهد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است