همه‌چیز درباره «ماهی در قلاب»؛ اولین اثر مشترک شبکه آی‌فیلم ایران با تاجیکستان و روسیه | پایگاه خبری صبا
امروز ۹ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۰۶:۰۴
زبان فارسی، موضوع اصلی تولید فیلم

همه‌چیز درباره «ماهی در قلاب»؛ اولین اثر مشترک شبکه آی‌فیلم ایران با تاجیکستان و روسیه

«ماهی در قلاب»؛ اولین محصول مشترک شبکه آی‌فیلم ایران با تاجیکستان و روسیه است که کارگردانی آن را محی‌الدین مظفر و تهیه‌کنندگی آن را امیر تاجیک و دیمیتری پیرکولاف در تاجیکستان بر عهده داشته‌اند. فیلمبرداری این اثر به پایان رسیده و فیلم در مرحله پساتولید است.

به گزارش صبا، تولید مشترک یک اثر نمایشی توسط دو یا چند کشور اتفاق مهمی است که با‌وجود ظرفیت‌های فرهنگی چندان به آن توجه نشده، سینما هم به این ظرفیت اقبالی نداشته و تعداد اندکی فیلم تولید مشترک را در سینمای ایران شاهد هستیم از جمله «فصل پنجم» به کارگردانی رفیع پیتز، «فرش باد» به کارگردانی کمال تبریزی، «سلام بمبئی» به کارگردانی قربان محمدی و… «ماهی در قلاب» اولین اثر مشترک شبکه آی‌فیلم ایران، تاجیکستان و روسیه است که چندی پیش خبر آن در رسانه‌ها منتشر شد که متعاقبا نشست‌ خبری این فیلم در شهر دوشنبه برگزار شد.
کارگردانی این فیلم سینمایی را محی‌الدین مظفر و تهیه‌کنندگی آن را امیر تاجیک و دیمیتری پیرکولاف در تاجیکستان بر عهده داشته‌اند. فیلمبرداری این اثر به پایان رسیده و فیلم در مرحله پساتولید است. از این‌رو با احسان کاوه، مدیر شبکه آی‌فیلم و قائم‌مقام برون‌مرزی صداوسیما؛ امیر تاجیک، تهیه‌کننده؛ محی‌الدین مظفر، کارگردان تاجیکی این فیلم و شهلا رحیمی، تنها بازیگر ایرانی فیلم گفت‌و‌گویی پیرامون این اثر مشترک داشته‌ایم که ماحصل آن را در ادامه می‌خوانید.

[اثرگذاری روی مخاطب ایران فرهنگی]
از اهداف معاونت برون‌مرزی، اثرگذاری بر مخاطبان خارج از مرزهای ایران است، به‌ویژه مخاطبان فارسی‌زبان؛ چراکه زبان فارسی از قدمت و عظمت زیادی در طول تاریخ و ادوار گذشته برخوردار است.احسان کاوه،مدیر شبکه آی‌فیلم و قائم‌مقام برون‌مرزی در این‌باره می‌گوید: کشورهای مختلفی به این زبان تکلم می‌کردند و می‌کنند. از جمله هندوستان که تا چند دهه قبل زبان فارسی جزو زبان‌های رایج این کشور بود که استکبار جهانی به دلایل کاملا سیاسی این مسیر را تغییر داد. از این رو زنده نگه‌داشتن زبان فارسی در کشورهای هدف، برای ما حائز اهمیت است. کشور تاجیکستان یکی از کشورهایی است که مردمش به زبان فارسی تکلم می‌کنند و به همین دلیل از هر نوع همکاری که میان ما و این کشور صورت بگیرد، استقبال می‌کنیم.کاوه همچنین درباره این‌که چقدر این فیلم می‌تواند گام موثری برای همکاری‌های آینده باشد، می‌افزاید: با اهدافی که گفتم این همکاری شکل گرفت و ساخت این اثر آغاز شد، ولی کار کردن در کشورهای دیگر و مسلط‌شدن بر پیچیدگی‌های فضای تولید و توزیع در این کشورها نیازمند شروع‌های کوچک و با ریزبینی است؛ بنابراین می‌توانم بگویم اساسا این کار به‌عنوان گام نخست برای همکاری با کشور تاجیکستان طراحی شده و تا اینجای کار موفقیت‌آمیز بوده و آن همکاری که باید شکل گرفته و از نظر فرهنگی هم بسیار نزدیک به رویکردهای ما نشان داده شده است. وی درباره تقسیم کار میان سه کشور هم توضیح می‌دهد: ما با کشور تاجیکستان وارد تولید شدیم و روسیه هم جداگانه وارد شده بود. کشور ایران و روسیه هم راهبردهای بلندمدت و مشترکی در آنجا دارند که از نظر فرهنگی نزدیکی بیشتری میان دو ملت را می‌طلبد و ان‌شاءا… در آینده به‌صورت مشخص با کشور روسیه هم وارد کار تولیدی مشترک خواهیم شد.

[زبان فارسی، موضوع اصلی تولید فیلم]
زبان این فیلم فارسی است. گرچه روسیه هم همکاری کرده که زبانشان فارسی نیست. از این‌رو کاوه درباره زبان فیلم هم عنوان می‌کند: نکته مهم و یکی از موضوعات اصلی تولید این فیلم بحث زبان فارسی بوده و روسیه فقط یک سرمایه‌گذار است که در کنار تاجیکستان قرار گرفته است ولی اهدافی که ما در کار داریم صرفا یک سرمایه‌گذاری اقتصادی نیست و برای ما نزدیکی فرهنگی دو ملت و تاکید بر زبان فارسی موضوع اصلی بوده که روی این موضوع پیش رفتیم.‌وی همچنین در‌خصوص حضور بازیگران فیلم که از کدام کشورها انتخاب شده‌اند هم می‌گوید: یک بازیگر ایرانی در این فیلم حضور دارد و بقیه موارد طبق نظر کارگردان انجام شده است. البته تهیه‌کننده ایرانی هم روی موضوع نظارت داشت.

[آغاز جریان تولیدات مشترک]
کاوه در پاسخ به این سؤال که قرار است چه همکاری‌های مشترکی از این دست در آینده با کشورهای دیگر هم انجام شود، بیان می‌کند: در معاونت برون‌مرزی، اداره کلی به نام اداره کل تولیدات نمایشی و ویژه وجود دارد که متولی بخشی از تولیدات مهم و ویژه معاونت برون‌مرزی در حوزه نمایشی و غیرنمایشی است. در کشورهای مختلف مترصد یافتن موقعیت برای تولید هستیم و در برخی از آنها کار پیش رفته و در بعضی از کشورها سناریوها به نگارش در‌آمده و به اتمام رسیده و در برخی از موارد به تیم‌های تولیدی هم دست پیدا کردیم و وارد مذاکره شدیم و ان‌شاءا… در ادامه شاهد تولید مشترک فیلم‌ها و سریال‌های متعددی در کشورهایی هستیم که از وجوه مختلف برایمان حائز‌اهمیت است و بایستی تمام تلاش‌مان را بکنیم که تجربه‌ای شبیه به این دوباره تکرار شود.

[قصه‌ای از پشت دیوارهای یتیم‌خانه]
محی‌الدین مظفر، کارگردان تاجیکستانی این فیلم است که درباره ساخت این اثر و تجربه همکاری که با ایران داشته به نکات مهمی اشاره می‌کند. وی در گفت‌و‌گو با جام‌جم در ابتدا پیشینه‌ای از تجربیاتش را بیان می‌کند و می‌گوید: من از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۳ به‌عنوان بازیگر در تئاتر دولتی کار کردم و از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۷ کارگردان تئاتر بودم. از سال ۲۰۱۵ فیلم می‌سازم و تا امروز هشت فیلم بلند و چند فیلم کوتاه ساخته‌ام. خلاصه این‌که کارهایم از تئاتر با هنرپیشگی آغاز شده و بعد کارگردان شدم و چند نمایشنامه تهیه کردم. مثلا در نقش‌های شاه لیر اثر شکسپیر و در نقش شاه پنتی بازیگر بودم و بعدها در نمایشنامه قابیل هم بازی کردم؛ یعنی بیش از ۱۵ سال است که در تئاتر کار می‌کنم.وی در ادامه می‌افزاید: من دو سال قبل به‌خاطر حضور در جشنواره بین‌المللی فیلم فجر به تهران آمدم و این باعث شد تا با آقای مرتضی شمسی، مدیر قبلی شبکه آی‌فیلم آشنا شوم. ایشان به کارهای من توجه کرد و لطف داشت تا این‌که این آشنایی آغاز همکاری ما شد. پس یکی از دلایل آشنایی ما با هم جشنواره فجر بود که اصولا یکی از رسالت‌های جشنواره دیده‌شدن فیلم‌ها و شناسایی و رابطه پیدا کردن با دوستان و هم‌فکران است که برای من هم این اتفاق افتاد.
مظفر درباره همکاری‌های مشترک ایران و تاجیکستان بیان می‌کند: من فکر می‌کنم باید همکاری‌های بسیاری بین کشور ما و ایران انجام شود. برای این‌که همه ما هم‌زبان هستیم و یک فرهنگ داریم. خوشحالم که چند سالی است سیاست‌های خوبی بین کشورهای‌مان برقرار است و امیدوارم این رفت‌و‌آمد و همکاری بین مردم ایران و تاجیکستان بیشتر شود.چون هر چیزی که برای تاجیکستانی‌ها جالب است، برای ایرانی‌هاهم جالب است.یعنی در دوران بسیاری ما باهم زیسته‌ایم وبه‌همین‌خاطر موفقیت‌ها و شادی‌ها و دردهای مشترکی داریم. بنابراین فکر می‌کنم چنین همکاری‌هایی اتفاقات خوبی رابرای هر‌دو کشوررقم‌می‌زندو تاثیراتش را می‌گذارد. امیدوارم که قدم اولی که در همکاری با ایران برداشتیم، گام مهمی برای خودشناسی و رابطه ودرک همدیگر باشد. ما می‌خواهیم این فیلم را در ایران، روسیه،تاجیکستان وآسیای میانه به‌نمایش بگذاریم.چون هنرمندان حرفه‌ای ایران و تاجیکستان در این فیلم باهم همکاری کرده‌اند و این اتفاق خوبی است.

[نگاه مشترک فرهنگی ایران و تاجیکستان]
وی همچنین در تکمیل گفته‌هایش می‌افزاید: فکر می‌کنم ما یعنی تاجیکستان و ایران می‌توانیم نظرات مشترکی از لحاظ فرهنگی، مدنی و فلسفی باهم داشته باشیم. یعنی تفاوت زیادی بین نگاه وفلسفه زندگی بین ایرانی‌هاوتاجیکستانی‌هاوجود ندارد. این را به‌واسطه دوستان ایرانی که مثل امیر تاجیک و مرتضی شمسی دارم، می‌گویم و به این نتیجه رسیده‌ام. در این فیلم هم خیلی همکاری خوبی باهم داشتیم و همه همکاران از این کار راضی بودند. ما در کار خیلی خوب همدیگر رامی‌فهمیدیم ودرک می‌کردیم و همین باعث شد که همکاری خوب و دلنشینی با دوستان ایرانی داشته باشیم. البته من در روسیه هم تحصیل کردم و با مردم روسیه هم آشنا هستم و فرهنگ آنها را هم می‌شناسم. اما از نظر فرهنگی با مردم ایران نزدیک‌تریم.این کارگردان تاجیکستانی درباره حضور بازیگر ایرانی در فیلم خود می‌گوید: شهلا رحیمی تنها بازیگر ایرانی این فیلم است که خیلی‌خوب مثل یک زن تاجیک نقش مادر قهرمان این فیلم را بازی کرد و من از کار او خیلی راضی بودم. امیر تاجیک هم تهیه‌کننده خیلی خوبی است. می‌توانست از دور روی کار نظارت کند. اما به تاجیکستان آمد و باعلاقه کار را دنبال می‌کرد و کنار ما حضور داشت. این نشان‌دهنده اهمیت خاصی بود که دوستان در کار داشتند و می‌خواستند کار خیلی درست و جدی دنبال شود. خوشحالیم که به‌واسطه این فیلم با دوستانی آشنا شدیم که خیلی‌جدی، صمیمانه و بامحبت و بااخلاص این فیلم را به‌سرانجام رساندند. وی درباره انتخاب شخصیت‌های کودک این فیلم هم توضیح می‌دهد: کار ما به دو بخش تقسیم می‌شد. انتخاب بازیگران کودک و انتخاب بازیگران بزرگسال که حدود سه‌ماه این کار طول کشید و ۱۲ بازیگر کودک را از بین ۱۸۰۰نفر از بچه‌های سراسر تاجیکستان انتخاب کردیم. از طرفی پیداکردن چهره‌ای برای قهرمان فیلم هم، کار سختی بود و یافتن آن اصلا آسان نبود. بازیگر اهل روسیه هم با فیلم ما همکاری کرده است که انتخاب او هم کار ساده‌ای نبود. مظفر درباره قصه‌ای که در این فیلم روایت‌کرده و دلیل ساخت این فیلم بیان می‌کند: چند سالی است که دغدغه من همین بچه‌های بی‌سرپرست هستند که در یتیم‌خانه‌ها زندگی می‌کنند.یک روز به یکی از این یتیم‌خانه‌ها در شهر «بوستان» در حوالی خجند رفتم که ۱۱۸ نفر در آنجا زندگی می‌کردند. چند ساعت با این بچه‌ها بودم. قصه‌ها و خاطرات این بچه‌ها به قدری مرا گرفتار کرد که نتوانستم بی‌توجه از آنجا بروم. همان روز تصمیم گرفتم از زیست و مردانگی این بچه‌ها حتما فیلمی بسازم و روی پرده سینما ببرم و درد این بچه‌ها را به همه دنیا نشان بدهم. بعد از آن نزدیک یک سال به آن یتیم‌خانه می‌رفتم و می‌توانم بگویم همه قصه‌ها و قهرمان‌های این فیلم، واقعی و از پشت دیوار همان یتیم‌خانه هستند. فکر می‌کنم زندگی این بچه‌ها می‌تواند درس بزرگی برای همه وموضوعی جهانی باشد.امیدوارم موضوع این فیلم برای همه جالب باشد،چون موضوعی جهانی است ومتعلق به فرهنگ خاصی نیست.وی درپایان درباره همکاری‌های مشترک با کشورهای دیگر هم می‌گوید: قبل از فیلم «ماهی در قلاب» یعنی سال۲۰۱۹ درهمکاری با کشورهای قرقیزستان، قزاقستان و روسیه فیلمی ساختیم درباره سعید مراد دولتف، اهل تاجیکستان و چهره موفق آسیای میانه که جوانی‌اش را در مهاجرت و با عذاب‌های سخت به سر کرده و امروز اقتصاد‌دان است و دکترای مالیه دارد و از چهره‌های موفق آسیای میانه است.

[دغدغه‌هایی از جنس مادرانه]
شهلا رحیمی، تنها بازیگر ایرانی است که در این فیلم ایفای نقش کرده و بیننده شاهد مادرانه‌های او در داستان خواهد بود. او به گفته کارگردان خیلی خوب توانسته نقش یک زن تاجیک را بازی کند. رحیمی در گفت‌و‌گو با جام‌جم درباره حضورش در این فیلم و چالش‌هایی که با آنها روبه‌رو بوده بیان می‌کند: بازی در این فیلم برای من تجربه بسیار متفاوتی بود. چون هم کار مشترک ایران با دو کشور دیگر بود و جذاب‌تر این‌که با تاجیکستان همزبان بودیم و این‌که لهجه به‌خصوصی داشتند که برایم جذاب بود. روزی که فهمیدم من هم باید با لهجه تاجیکی صحبت کنم، واقعا برایم جالب و متفاوت بود. چون می‌توانستم خودم را به چالش بکشم و ببینم چقدر می‌توانم این لهجه را خوب بیان کنم که تاجیک‌ها راضی باشند.
وی ادامه می‌دهد: چالش اول برای من همین لهجه بود و چالش دیگر نقشی بود که در اولین مواجهه‌ام احساس کردم خیلی از من دور است. چون من هیچ وقت نقش مادر را بازی نکرده بودم و همیشه بچه خانواده بودم. اما وقتی به تاجیکستان رفتم و فضای آنجا را دیدم، متوجه شدم خیلی از دخترهای‌شان در سن پایین ازدواج می‌کنند و مادر می‌شوند و چند بچه دارند. آنجا بود که فهمیدم نقش برای سن و سال من درست انتخاب شده است.
رحیمی درباره میزان آشنایی قبلی‌اش با فرهنگ مردم تاجیکستان چنین توضیح می‌دهد: شناخت زیادی نداشتم اما از زمان ورود به فرودگاه شهر دوشنبه جویای فرهنگ‌شان شدم و مدام درباره‌شان اطلاعات کسب می‌کردم. متوجه شدم بسیاری از آنها به دلیل مشکلاتی که داشتند فرزندان‌شان را به مدارس شبانه‌روزی می‌بردند و تعدادشان هم خیلی زیاد بود.  وی می‌افزاید: فیلمنامه برای من خیلی جذاب بود. چون شرایط را از دید یک مادر و از دید یک بچه می‌بینیم که چه آسیب‌هایی می‌بینند و از این نظر برایم جالب بود بچه‌ای که شخصیت اصلی است، خودش همین شرایط را داشت و این را از صحبت با کارگردان متوجه شدم. شخصیتی هم که من بازی کردم زنی است که از روستا به شهر مهاجرت می‌کند و بچه‌ای را به دنیا می‌آورد که پدرش حضور ندارد  و به خاطر شرایط مالی مجبور می‌شود فرزندش را در مدرسه شبانه‌روزی بگذارد، اما همواره نگرانی و عذاب وجدانی دارد که برای من بازی در این نقش را جذاب‌تر می‌کرد.
رحیمی درباره همکاری با یک کارگردان تاجیک  می‌گوید: چیزی که در مورد کارگردانی این فیلم برای من جالب بود این بود که انگار همه شخصیت‌های این فیلم را درک کرده بود. یعنی روان‌شناسی کاراکترهایش را خوب می‌دانست و انگار می‌دانست این شخصیت چه سختی‌هایی کشیده و چه اتفاق‌هایی برایش افتاده است. به نوعی شناسنامه آن شخصیت را خوب می‌دانست و درک کرده بود. هر بار که برای من درباره غم آن مادر و بچه می‌گفت گریه می‌کرد، حتی در پشت صحنه همزمان با کاراکتر عصبانی یا ناراحت می‌شد. ضمن این‌که برای تک‌تک صحنه‌ها و پلان‌های کوتاه همه تلاشش را می‌کرد. خودش می‌گفت فقط سه ماه برای پیدا کردن لوکیشن و چند ماه هم بابت انتخاب شخصیت‌ها زمان صرف کرده بود. وی درباره کار کردن با بازیگران کودک این فیلم هم می‌گوید: من با دو بازیگر کودک کار کردم. یکی سن ۴-۵ سالگی بچه بود و یکی هم بزرگ‌تر که نقش اصلی را داشت که کار کردن با او خیلی سخت بود. چون خودش در مدرسه شبانه‌روزی بود و در چنین شرایطی زندگی می‌کرد و من نمی‌دانستم در پشت صحنه چطور باید با او رفتار کنم، اما در عین حال برایم جذاب بود.از آنجایی که قرار است این فیلم اکران جهانی داشته باشد، رحیمی در این باره بیان می‌کند: فکر می‌کنم قصه‌ای که در این فیلم روایت شده برای همه می‌تواند قابل درک و جذاب باشد. برای من هم اتفاق خوبی است که در چنین فیلمی بازی کردم که قرار است در کشورهای دیگر هم اکران شود. احساس می‌کنم چون تجربه متفاوتی است و با چنین دقت، ظرافت و تلاش شبانه‌روزی این کارگردان ساخته شده، می‌تواند دیده شود و من هم در این دیده‌شدن سهیم باشم.

نشراول: جام‌جم- زینب علیپور طهرانی

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۵/۲۳۱/۳۴۳/۴۰۰
  • تمساح خونی
    168/280/427/250
  • مست عشق
    120/214/320/750
  • زودپز
    ۱۰۰/۲۵۵/۴۲۸/۰۰۰
  • پول و پارتی
    ۸۸/۷۵۹/۷۷۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۳۱/۲۱۰/۳۴۳/۵۰۰
  • قیف
    ۲۶/۲۷۷/۸۱۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۲/۳۰۵/۷۸۱/۱۰۰
  • قلب رقه
    ۱۲/۳۰۰/۹۶۸/۵۰۰
  • ملاقات با جادوگر
    11/345/347/500
  • شه‌سوار
    ۱۰/۲۲۹/۰۲۳/۵۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۰/۱۹۷/۸۹۳/۵۰۰
  • در آغوش درخت
    ۶/۶۷۶/۱۱۱/۵۰۰
  • آغوش باز
    ۲/۴۷۲/۷۲۵/۰۰۰
  • استاد
    ۵۶۵/۹۳۵/۰۰۰
  • صبحانه‌با‌زرافه‌ها
    پیش‌فروش۵۰۴/۹۷۵/۰۰۰
  • آنها مرا دوست داشتند
    ۲۰۶/۴۷۷/۰۰۰
  • باغ کیانوش
    پیش‌فروش۹/۵۴۵/۰۰۰