«زخم بوتیمار» منتشر شد/ داستان بیمار روانی فراموشکار | پایگاه خبری صبا
امروز ۱۰ فروردین ۱۴۰۳ ساعت ۰۵:۰۵

«زخم بوتیمار» منتشر شد/ داستان بیمار روانی فراموشکار

رمان «زخم بوتیمار» نوشته ناصر قلمکاری به تازگی از سوی نشر چشمه منتشر شده است.

به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا، رمان «زخم بوتیمار» نوشته ناصر قلمکاری از سوی نشر چشمه منتشر شد.

در معرفی این کتاب آمده است: «ظاهرا از خصیصه های زندگی شهری است که مردمانش را گاه و بی گاه گرفتار مرض هایی می کند که هیچ انتظارش را نداشته اند. مرض هایی که هر یک کافی اند برای این که آن آدم را از پا بیندازند و مهمترین این مرض ها احتمالا مرض روانی است که در شهرهای بزرگ به خصوص در پایتخت بیش تر به چشم می آید. اما همین مرض روانی، مرض بدبینی به دیگران، مرض بی اعتمادی و هزار چیز دیگر نتیجه مناسبات زندگی شهری است که به قولی مردمانش یکدیگر را با سوتفاهم می نگرند و اعتمادی هم در کار نیست چون هر آدمی خیال می کند دیگران می خواهند سرش کلاه بگذارند.

پری شخصیت اصلی رمان زخم بوتیمار هم یکی از این آدمها است که علاوه بر همه این ها گرفتار مشکلی دیگر هم هست. این که بعضی چیزها را به یاد نمی آورد. حتی این که چرا از این آپارتمان سر درآورده،  چه طور این آپارتمان را  اجاره کرده و چه اتفاقی در این مدت برایش افتاده. آدم ها همان قدر که آشنا به نظر می رسند غریبه اند و حال و روز غریبه ها به آشناها بیشتر شبیه است. به هر حال زمان لازم است برای این که بفهمد همه چیز آن طور که به نظر می رسد نیست و آدم ها و اتفاق ها لزوما همان نیستند که در ذهن او می گذرد. مشکل این است که سر درآوردن از این چیزها اصلا آسان نیست و برای رسیدن به همین چیزها باید از راهی رفت که آدم را دست آخر با خودش مواجه می کند. خودی که وقتی می بیندش چیزی در صورتش پیدا نیست.»

در بخشی از متن رمان آمده است: «انگار توی مترو هستم. قطار با سرعت سرسام آوری پیش می رود. توی تاریکی گم می شوم. از پنجره بزرگ روبه رویی، جنازه هایی را می بینم که از سقف تونل تاریک آویزان کرده اند. قیافه هایشان وحشت زده است، انگار قبل از آویزان شدن زهره ترک شده باشند. یکی شان شبیه پدرم است. شک ندارم، درست مثل خودش. توی واگن کسی نیست. تنها مسافر من هستم.»

فاطمه حامدی خواه

انتهای پیام/

 

 

هنوز دیدگاهی منتشر نشده است