به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی انتشارات علمی و فرهنگی، ۲۸ اردیبهشت ماه همزمان با روز جهانی موزه و میراث فرهنگی، رضا دبیرینژاد مسئول پروژه راهاندازی موزه و مرکز اسناد انتشارات علمی و فرهنگی با حضور در برنامهای زنده در شبکه اجتماعی اینستاگرام از مراحل راهاندازی این موزه گفت و به تبیین اهمیت تاسیس آن در کشور اشاره کرد.
دبیرینژاد در آغاز این گفتگو ضمن تبریک روز موزه، از کسانی یاد کرد که در موزهها و نهادهای مرتبط با میراث فرهنگی فعالیت داشتند و به دلیل ویروس کرونا، دار فانی را وداع گفتند. او آرزو کرد شرایطی رقم بخورد که دور از این همهگیری سالهای بهتری برای موزهها در پیش باشد.
وی دربارۀ ایده اولیۀ این موزه گفت: قصۀ موزه از یک ویترین شروع شد. ویترینی که در محل دفتر مدیرعامل انتشارات قرار دارد و چند وسیلۀ قدیمی در آن دیده میشود؛ وسیلههایی مثل دستگاه تایپ، تلفن قدیمی و…. . وقتی صحبت اولیه دربارۀ پیشنهاد موزه مطرح شد بسیاری از دوستان شروع به تعریف داستانها و ماجراهایی از علمی و فرهنگی کردند که در ضمن آن نام بزرگانی همچون نجف دریابندری، محمد قاضی، احسان یارشاطر و … برده میشد. این را هم در نظر بگیرید که ساختمان علمی و فرهنگی که معماری آن کارِ ایرج کلانتری، معمار نامدار ایرانی است، به تنهایی اثری گرانبها و دارای ارزش میراثی است.
موزۀ علمی و فرهنگی فقط موزه کتاب نیست
دبیرینژاد دربارۀ سناریوی موزۀ انتشارات علمی و فرهنگی گفت: برای اینکه سناریوی موزه را بنویسیم، هیچ چیز بهتر از اینکه قصۀ انتشارات را از آغاز تا کنون روایت کنیم، پیدا نکردیم. از این روی، پژوهشگران تاریخ و هنر به یاری آمدند و ما با حجم انبوهی از اطلاعات و اسناد مواجه شدیم که از ابتدا میدانستیم برای این حجم از دادهها با کمبود جا مواجه خواهیم بود. به همین دلیل مجبور شدیم از هر شاخه گزیدهای را انتخاب کنیم و به نمایش بگذاریم.
او در ادامۀ سخنان خود به تصور عامه از این موزه گریزی زد که این موزه را نباید فقط موزۀ کتاب بدانیم: وقتی صحبت از موزۀ علمی و فرهنگی میکنیم تصور همه از این موزه، موزۀ کتاب است. درست است که مرکز و متن ِانتشارات، کتابها بودهاند، اما تولیدات علمی و فرهنگی به جز کتاب، لایههای دیگری دارند که کمکم تعریف شدهاند؛ مثل مجلۀ کتاب امروز یا مجموعۀ کتابهای جیبی و حتی تولید کتابهای درسی برای خارج از ایران.
مسئول پروژۀ راهاندازی موزه و مرکز اسناد انتشارات علمی و فرهنگی نگاهی گذرا به اسناد بهدستآمده از دههها فعالیت این نشر داشت و افزود: این اسناد در حکم حلقههایی بودند که زنجیرۀ داستانی انتشارات را تشکیل میدادند. روایتهای پنهانی که به هیچ عنوان از خود محصولات به دست نمیآمد؛ اما این روایتها از احوالات و مناسبات افراد و نقششان در شکلگیری یا عدم شکلگیری کتاب یا هر محصول دیگری پرده برداشت. ما با سیلی از اطلاعات مواجه بودیم که باید آنها را که قریب به هشت یا نه بنگاه بودند در ۲ سالن معرفی میکردیم.
وی گریزی هم به انواع موزهها زد و افزود: موزههایی مثل موزه و مرکز اسناد انتشارات علمی و فرهنگی که عملاً موزههای روایی ِ نهادی هستند در دستۀ موزههای معاصر قرار میگیرند. روایت این موزه از سال ۱۳۳۰ شروع میشود و تا سال ۱۴۰۰ ادامه پیدا میکند. موزه نه نقطۀ آغاز است نه نقطۀ پایان؛ موزه مجرایی روایی است برای امتداد این حرکت. درست مثل دوِ امدادی. اینجا نه صرفاً موزه است نه صرفاً مرکز اسناد؛ بلکه سهگانهای است از موزه، مرکز اسناد و کتابخانه. قرار بر این است که نقش حفاظتی و مرمتی و نگهداری و همینطور نقش حافظهای را مرکز اسناد ایفا کند؛ نقش روایی و نمایشی بر عهدۀ موزه است و نقش ارائۀ محتوا را هم کتابخانه (که کتابخانهای ویژه است) بر عهده دارد. ذکر این توضیح ضروری است که این کتابخانه بیشتر مناسب پژوهشگرانی است که مثلاً میخواهند دربارۀ گرافیک یا ویراستاری یا هر موضوع دیگری مرتبط با کتابها در طول زمان پژوهش کنند.
دبیرینژاد با اشاره به حجم بالای دادهها و محدودیت مکانی، گفت: ما برای هر سوژه یک تذکر گذاشتهایم؛ مثلا تذکری برای انتشارات فرانکلین … که در واقع این تذکر نمادی است برای مرور یا یادآوری فعالیتهای آن سوژه. البته با اینکه به محدودیت فضا اشاره کردم باید این را هم بگویم که از نظر من، همۀ ۹ طبقۀ انتشارات علمی و فرهنگی یک موزه است. همۀ این فضاها به شکل فعالی نمایشدهندهٔ بیش از ۶ دهه تاریخ نشر و فرهنگ است. برای مثال شاید کمتر کسی بداند که استودیوهای انتشارات علمی و فرهنگی، مدتها میزبان و محل اجرای برنامۀ رادیویی «صبح جمعه با شما» بوده است. به طور کلی این موزه و این ساختمان این ظرفیت را دارد که برای آن تور برگزار شود و در ایام مشخصی شرایط بازدید از آن فراهم شود.
ایجاد هر موزه نگرانم میکند
وی درباره شعار انتشارات علمی و فرهنگی (کتاب خوب نشانه دارد) نیز اظهار نظر و خاطرنشان کرد: این نشانه، نشانۀ چندگانه است. این موزه قرار است محل تذکر و یادآوری به این نشانه باشد. نشانه به معنای سابقه، اعتبار، افتخار، هویت و خاطره. انتشارات علمی و فرهنگی خاطرۀ مشترکی است برای جمع کثیری از اهالی فرهنگ و فرهیختگان که به آن احساس تعلق دارند. خاطرهها یادخانه میخواهند. موزه علمی و فرهنگی یادخانهای است برای همۀ اعضای خانوادۀ بزرگ انتشارات علمی و فرهنگی. از طرفی، دیگر مخاطبان این موزه، کسانی هستند که در موضوعات مرتبط با حوزۀ نشر و فرهنگ پژوهش میکنند.
مسئول پروژه موزه و مرکز اسناد انتشارات علمی و فرهنگی در ادامه سخنان خود پای گردشگری را هم به میان کشید: در زمینۀ گردشگریِ ادبی فرصتسازی مناسبی نشده است. نمونههایی مثل خانهموزۀ سیمن و جلال و خانهموزۀ مهدی اخوان ثالث جزو قدمهای اولیه و مناسبی است که صورت گرفته و در همین مدت مسیر موزه و مرکز اسناد انتشارات علمی و فرهنگی امتیاز بزرگی برای گردشگری ادبی کشور خواهد بود. از سوی دیگر با توجه به وجود موزهها و مراکز فرهنگی-گردشگری منطقه عباسآباد همچون موزه نادر ابراهیمی، موزههای داخل کتابخانۀ ملی، تفریحگاههایی مثل پل طبعت و پارک آب و آتش، موزه علمی و فرهنگی میتواند فرصت جدیدی در زنجیرۀ گردشگری فرهنگی و ادبی باشد.
دبیرینژاد اضافه کرد: ایجاد هر موزه نگرانم میکند که آیندۀ آن چه میشود. ایجاد هر موزه یک مسئولیت است و اگر علاقهمندان سندی یا هر چیز ارزشمندی مرتبط با این موزه دارند که به ارزش این موزه میافزاید با اهدای آن در زنده ماندن موزه نقش مهمی ایفا خواهند کرد.
او در بخش پایانی سخنان خود از ویژگیِ مهم طراحی این موزه خاطرنشان کرد: موزه علمی و فرهنگی به گونهای طراحی شده است که بتوان به شکل ادواری آن را تغییر داد. این موزه میتواند الگوی ناشران کشور باشد و چه خوب خواهد بود اگر آنان نیز به این زنجیره بپیوندند. امیدواریم این اقدام فرصت توسعه پیدا کند.
این برنامه زندۀ اینستاگرامی با تقدیر از خانوادۀ علمی و فرهنگی، سازمان تأمین اجتماعی و همۀ کسانی که در ایجاد این موزه مؤثر بودهاند به پایان رسید.
موزه و مرکز اسناد انتشارات علمی و فرهنگی روز دوشنبه سوم خرداد به صورت رسمی افتتاح خواهد شد و پس از آن برنامۀ بازدید از این موزه به اطلاع عموم خواهد رسید.
انتهای پیام/
There are no comments yet