گرچه انیمیشنهای ایرانی در سینمای جهان
و یا حتی خود سینمای ایران هنوز آنطور که باید و شاید جایگاهی ندارند اما در چند
سال اخیر تلاش جوانان مستعد و مشتاق این حوزه آنچنان بوده که بسیار قابل تقدیر است.
اشکان رهگذر از همانهایی است که آهسته و بدون هیچ داد و قالی برای انیمیشن ایران
تلاش کرده و اسم ایران را در دنیای انیمیشن زنده کرده است. او از اواخر دهه۸۰
استارت ساخت انیمیشن «آخرین داستان» را زد و حالا به نمایندگی از ایران اثری را در
جشنوارههای خارجی ارائه میکند که لایق تشویق است. بدون شک انیمیشن «آخرین
داستان» با افتخاراتی که کسب کرده در تاریخ سینمای ایران جایگاه ویژهای را به دست
خواهد آورد و فصل جدیدی از انیمیشنسازی را در ایران باز میکند. با اشکان رهگذر
به بهانه جوایزی که تا امروز در جهان از آن خود کرده گفتوگویی داشتیم که در ادامه
میخوانید.
انیمیشن «آخرین داستان» قصه ضحاک براساس
شاهنامه است، به جهت وجه درخور شاهنامه چه در داخل و چه در خارج از ایران انتخاب
قصهای از این کتاب قطعا یک تصمیم درست و بجاست اما در این سالها سینماگران
بسیاری سراغ قصههای شاهنامه رفتند ولی هیچکدام در مصور کردن آن موفق نبودند، با
لحاظ این نکته میتوان گفت شما خود را در معرض یک کار پرریسک و دردسر قرار دادید،
تا چه اندازه به این موضوع قائل هستید و باتوجه به اینکه خودتان نویسنده کار
هستید برای آنکه این قصه در قالب انیمیشن مخاطب را جذب کند چه تمهیداتی را لحاظ
کردید؟
دقیقا نکته ماجرا همین جاست که شاهنامه، کتابی که شناسنامه
فرهنگی ایرانیان است و بهلحاظ فانتزی بسیار غنی است چرا هیچ کاری درخصوصش انجام
نشده و یا آثار ضعیفی از آن ساخته شده است. فکر میکنم فیلمسازی نیست که علاقه
نداشته باشد در رابطه با آن کار کند، بالطبع من نیز احساس کردم باید براساس قصههای
شاهنامه یک کار آبرومند ساخت تا این خلأ پر شود به همین دلیل دست به کار شدم. اما
اینکه بیشتر دوستان سراغ آن نمیروند چند دلیل عمده دارد؛ یکی اینکه به تصویر
کشیدن این حجم از فانتزی و دنیای حماسی اصلا کار سادهای نیست، دوم اینکه حمایتی
برای کار کردن روی مفاهیم ملی صورت نمیگیرد. در جواب اینکه چه تمهیداتی را برای
جذابیت اثر لحاظ کردم باید بگویم امیدوارم واقعا کار جذابی ساخته باشم؛ در جهت این
مسئله سعی کردم همان کمالگرایی که در خلق شاهنامه وجود داشته در خلق این اثر نیز
داشته باشم و در هیچ یک از مراحل به کم و یا استاندارد پایین راضی نشدم حتی بارها
پیش آمد که کاری را چندین و چند بار انجام دادیم تا به نتیجه دلخواه برسیم.
خوشبختانه در تمام کسانی که بهنوعی در این پروژه نقش داشتند نیز همین نگرش وجود
داشت و خوشحالم این کار حالا که در فستیوالهای مختلف جهان دیده میشود توانسته
استانداردهای جهانی را داشته باشد.
معمولا ساخت یک انیمیشن در تمام دنیا، مدت
زیادی شاید چیزی حدود پنج سال زمان مطالبه میکند، شما استارت ساخت انیمیشن «آخرین
داستان» را سال۸۷ زدید و حالا چیزی حدود ۹سال است که ساخت این انیمیشن طول کشیده
است. این طولانیتر شدن روند تولید به همان کمالگرایی که گفتید برمیگردد یا بهخاطر
نوپا بودن صنعت انیمیشن در ایران است؟
در تمام دنیا از زمانی که نطفه یک انیمیشن شکل میگیرد تا
زمانی که کار به خروجی نهایی برسد حدود ۶-۵سال زمان میبرد این عدد خیلی از ۹سال
دور نیست اما دلیل طولانی شدن این پروسه به این برمیگردد که ما خیلی در تولید
انیمیشن کمتجربه بودیم. از طرفی دیگر حمایتی وجود نداشت و فیلم ما از هیچ حمایت
دولتی برخوردار نبود و نشد. واقعا برای ساخت و تولید آن که بهجرأت میتوانم بگویم
بزرگترین پروژه انیمیشن کشور است، تنها بودیم. البته در عین حال تحت هیچ شرایطی
نمیخواستیم از کیفیت اثر کاسته شود همین مسئله باعث شد برای رسیدن به نتیجه مطلوب
بارها یک کار را انجام دهیم حتی چندین بار پیش آمد که پروژه به مرز تعطیل شدن رسید
و فراز و فرودهای مختلفی را تجربه کردیم. با این همه لازم است به این نکته اشاره
کنم درست است که مسائل سختافرازی در ساخت انیمیشن اهمیت قابل توجهی دارد اما
اندازه تجربه مهم نیست. ما کامپیوترهای بسیار خوبی در ایران داریم اما اینکه چطور
باید از آن استفاده کرد اهمیت بیشتری دارد. همه این عوامل دست به دست داد تا ساخته
شدن این اثر به نسبت استاندارد جهانی کمی بیشتر طول بکشد و این هم بنا به دلایلی
که گفتم طبیعی است.
اما انیمیشن «آخرین داستان» این روزها در
جشنوارههای مختلف بینالمللی بسیار دیده شده است این در شرایطی است که ما جزو
قطبهای انیمیشنسازی دنیا نیستیم اما با آنها رقابت کردیم و در این رقابت
انیمیشن شما خوش درخشیده است نقاط قوت و عطف این انیمیشن بیشتر متوجه چیست که
اینطور دیده شده است؟
مهمترین جشنواره انیمیشن دنیا جشنواره انسی است که در کشور
فرانسه برگزار میشود و این نخستین بار است که یک انیمیشن از ایران در این جشنواره
پذیرفته و حتی منتخب شده است، آمریکا، فرانسه، کانادا، ژاپن و… از قطبهای انیمیشن
در دنیا هستند و روزبهروز این صنعت در دنیا رشد پیدا میکند، رقابت نابرابری است
از این جهت که دولتها حمایتهای ویژهای از انیمیشنهای محصول کشور خود میکنند
و این اصلا با آنچه برای ما اتفاق میافتد قابل قیاس نیست. جشنواره انسی بخشی دارد
که پروژههای در حال تولید را معرفی میکند انیمیشن «آخرین داستان» سال۲۰۱۳ بهعنوان
یکی از شش پروژه برتر دنیا در جشنواره انسی و همین طور سال۲۰۱۶ در جشنواره کن بهعنوان
چهار پروژه برتر دنیا معرفی شد در هر دو این موارد انیمیشن «فونان» نیز وجود داشت.
سال۲۰۱۸ ما انیمیشن منتخب جشنواره انسی شدیم و باز این انیمیشن هم بود. میخواهم
بگویم این انیمیشن در طول این مدت از سوی خود تشکیلات و سازمانها چه حمایتی میشد
اما ما در تمام این مدت تنها بودیم حتی وقتی در این جشنواره انتخاب شدیم کسی به ما
نگفت خسته نباشید و ما بدون هیچ حمایتی تنها با زور بازوی خود در این جشنوارهها حاضر
شدیم و فیلم را معرفی کردیم. اما در مورد سوال شما باید بگویم انیمیشن یک هنر
دیداری است و هر کسی آن را ببیند متوجه خواهد شد که چه اثری باکیفیت است و چه اثری
باکیفیت نیست. ما سعی کردیم بهلحاظ هنری خودسانسوری نداشته باشیم، در عین حال
تلاش کردیم بهلحاظ بصری از مولفههای جهانی استفاده کنیم و بهلحاظ روایی خودمان
باشیم. آنچه «آخرین داستان» بهعنوان برداشتی آزاد از شاهنامه به مخاطب خود ارائه
میدهد یک داستان بر پایه سفر قهرمان و رویارویی روشنایی و تاریکی است، چیزی که
مرز نمیشناسد اما از دریچه نگاه یک ایرانی و این نکته برای آنها خیلی جذاب است. در
کنار این مورد ما تلاش کردیم خودمان را به کیفیت و استاندارد جهانی نزدیک کنیم.
موسیقی «آخرین داستان» گواه این مسئله است ما به موازات استفاده از موسیقی ارکسترال،
از موسیقی نواحی ایران نیز بهره گرفتیم. آن موسیقی ارکسترال مخاطب را با قصه همراه
میکند و آن موسیقی نواحی چیز جدیدی به او میدهد. فکر میکنم هر دو این بالها یعنی
کیفیت جهانی و بیان ایرانی سبب شد تا مخاطبان و داوران جشنوارهها با این اثر
ارتباط برقرار کنند.
به نکته خوبی اشاره کردید کیفیت جهانی و بیان
ایرانی. خودتان ابتدا به ساکن در ساخت این انیمیشن چقدر نگاهتان معطوف به مخاطب
داخلی بود وچقدر دغدغه جهانی شدن این اثر را داشتید؟
مخاطب داخلی به جهت اینکه انیمیشنهای جهان
را دنبال میکند آنقدر از مخاطب خارجی جدا نیست و ما با در نظر گرفتن این اصل سعی
کردیم کاری بسازیم که برای مخاطب داخلی و هم خارجی جذاب باشد، ما بهواسطه اسم
شاهنامه و تعریف داستانی از آن مخاطب داخلی را داریم، شاید خیلی از مخاطبان ایرانی
نسبت به شاهنامه آشنایی زیادی نداشته باشند اما همگی به آن عرق دارند، دوست دارند
با آن آشنا شوند و آن را پس نمیزنند در کنار این مسئله ما سعی کردیم از بازیگران
و گروه حرفهای بهره بگیریم که برای مخاطب ایرانی جذاب باشد، ما هدف را روی مخاطب
جهانی گذاشتیم. سعی کردیم بعد قصه و داستان را بهخوبی جلو ببریم چرا که یک
انیمیشن هر چقدر هم که از نظر تکنیک قوی باشد اما داستان را خوب تعریف نکند مخاطب
با آن همراه نمیشود. ما داستانی بر پایه سفر قهرمان و رویایی روشنی و تاریکی را
تعریف کردیم چیزی که هر مخاطبی با آن آشنایی دارد و ارتباط برقرار میکند. اتفاقا
حرفی که خود فردوسی در شاهنامه میزند کاملا جهانی است شما به همین دو بیت توجه
کنید فریدون
فرّخ فرشته نبود/ ز مُشک و ز عنبر، سرشته نبود. به داد و دهش یافت آن
نیکویی/ تو داد و دهش کن، فریدون تویی. در این دو بیت هم به سیر
تکامل قهرمان اشاره شده و هم اصل همذاتپنداری مخاطب با قهرمان لحاظ شده است. ما
چنین مفهومی را با فضای سینما که امروز متداول است آمیختیم و این نکته هم برای
مخاطب داخل و هم خارج جذابیت دارد و قابل درک است.
اما یکی از نکات قابل توجه کار شما حضور
بازیگران چهره عرصه سینما در انیمیشن «آخرین داستان» بهعنوان صداپیشه است از
پرویز پرستویی گرفته تا باران کوثری که بهترینهای نسل خودشان هستند، در دنیا
استفاده از حضور چهرههای سینمایی در ساخت انیمیشن متداول و مرسوم است اما شما
چرا به این سمت و سو رفتید؟ به سبب اعتبار این دوستان بود یا همان روال مرسوم در
دنیا؟
این اتفاق دو دلیل داشت، اول اینکه با اتکا به همان روال
مرسوم که امتحان خودش را در جهان پس داده و مخاطب ثابت کرده آن را دوست دارد، سراغ
این مسئله رفتم اما دلیل دیگرم برای این کار چیز دیگری بود، ما به هر حال همیشه
صدای بازیگران را روی چهره خودشان به خاطر میآوریم اما به محض شنیدن صدای دوبلورهای
معروف چهره برخی بازیگر معروف هالیوودی به یادمان میآید دلیل اینکه سراغ دوبله
هم نرفتم همین بود چرا که نمیخواستم با شنیدن آن صدا کس دیگری تداعی شود، درواقع
میخواستم اتفاق تازهتری رقم بخورد و این اتفاق با بازیگران میسر بود چرا که
مخاطب بیش از آنکه صدای آنها را بشناسد چهره آنها را میشناسد. این نکته برایم
مهم بود از طرفی دیگر میخواستم آن روال مرسوم را در ابعادی استاندارد تجربه کنم
چنانکه تقریبا جای تمام تمام رولهای یک تا سه این انیمیشن بازیگران صحبت کردند.
میدانید من بهدنبال دوبله نبودم بلکه ویساکتینگ مد نظرم بود و بین این دو فاصله
بسیاری است. من بهدنبال کیفیت جدیدتری بودم تا بهشکلی سینمایی نزدیک باشد.
نقل به مضمون میکنم یادم میآید جایی گفتید که
ما در حوزه انیمیشن بیش از آنکه درگیر محدودیتهای زیرساختی و سختافزاری باشیم
درگیر سیاستگذاریهای غلط هستیم، منظورتان از این سیاستگذاریهای غلط مشخصا
چیست؟
اول به این نکته اشاره کنم که من حرف برخی دوستان را که میگویند
ما بهلحاظ تکنولوژی کاستی داریم اصلا قبول ندارم به چند دلیل، ما همین الان سیستمها
و کامپیوترهای بسیار خوبی در ایران داریم. اگر نتوانم بگویم شبیه به حال حاضر
هالیوود ولی میتوانم بگویم شبیه پنج سال پیش آن هستیم اما میتوانیم انیمیشنهایی
شبیه پنج سال پیش هالیوود بسازیم؟ اصلا پنج سال هم نه بگویید بیست سال، میتوانیم؟
نه نمیتوانیم، در حالی که تجهیزات ما بسیار بیشتر از حتی بیست سال پیش هالیوود
است، اما چرا نمیتوانیم؟ چون سیاستگذاریهای غلط داریم. تا امروز نهادهای مختلف
رقمهای میلیاردی در حوزه انیمیشن سرمایهگذاری کردند اما این سرمایهگذاری سمت و
سوی درستی نداشته است. انیمیشن ما بیش از هر چیزی نیازمند تجربه است مثل سینما، ما
چقدر انیمیشن سینمایی ساختیم که بتوانیم تجربهاندوزی کنیم؟ قطعا تجربههای من و
سایر دوستان در این حوزه سبب یک همافزایی میشود که این همافزایی منتج به تولید
آثار باکیفیتتر میشود اما وقتی ما تولیدات قابل توجهی نداریم و بهعنوان مثال آن
بودجهای که باید صرف تولید شود صرف خرید کامپیوتر میشود معلوم است که اتفاق مهم
نمیافتد و انیمیشن تولید نمیشود تا فیلمساز یاد بگیرد و تجربه کند. این اواخر
فیلمهای انیمیشن بیشتری تولید میشود اما کاملا واضح است که فیلمساز در روایت،
قصهگویی و بسیاری مسائل که مربوط به سینماست نه تکنیک نابلد است. کسی با دانشگاه
رفتن فیلمساز نمیشود فیلمساز باید فیلم بسازد تا یاد بگیرد. بودجه در این حوزه
باید صرف تولید شود و این تولید باید توسط افرادی صورت بگیرد که مستعد هستند و
ریسک آن را هر چه بیشتر پایین میآورند. سرمایهگذاران این حوزه ناامید نشوند آن
وقت میبینند که در ده سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد چرا که انیمیشن بهنسبت
سینمای زنده بهشدت قابلیت جهانی شدن دارد.
ملیکا مومنیراد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است