گروه موسیقی دال دو سال پیش که نخستین آلبومش را منتشر کرد، با
استقبال فراوانی مواجه شد و نکته عجیب درباره استقبال از آن آلبوم فروش ادامهدار
و مداوم بود؛ نزدیک به یکسالونیم مداوم و بهتناوب به صدر فهرست فروش سایت بیپتونز
میرسید. این گروه که آثارش را در گونه موسیقی فیوژن یا تلفیقی طبقهبندی میکنند
اسفند۹۶ دومین آلبومش یعنی «کلاغ سفید» را منتشر کرد. بسیاری تصور میکردند «گذر اردیبهشت»
یک جرقه بوده و مثل بسیاری از گروههای دیگری که در آلبومهای بعدی به تکرار میافتند.
گروه دال هم دچار همین سرنوشت خواهد بود اما نتیجه کار به گونه دیگری رقم خورد.
دومین آلبوم این گروه هم مورد استقبال قرار گرفت و نکته مهمتر از این استقبال،
تنوع و تفاوتی بود که نسبت به اثر قبلی در قطعات آلبوم جدید مشاهده میشد. درباره
فضا و حال و هوای خلق قطعات و واکنشهای مخاطبان گروه دال با شایان شکرابی؛
سرپرست، آهنگساز و نوازنده پیانو و امین هدایتی؛ خواننده این گروه، گفتوگو کردهایم.
باتوجه به موفقیتهایی که نخستین آلبومتان کسب کرد
و مدتها عنوان پرفروشترین آلبوم را از آن خود کرده بود، از چه زمانی تصمیم گرفتید
سراغ تولید قطعات و انتشار آلبوم دوم گروه دال یعنی «کلاغ سفید» بروید؟
شایان شکرابی: از پاییز۹۵ یعنی حدود ششماه بعد از اینکه آلبوم اولمان منتشر شده بود، برای
خودم بهشخصه این دغدغه پیش آمده بود که سراغ آلبوم دوم برویم. به هرحال ایدههای ملودیک
به ذهنم میرسید اما همانطور که اشاره کردید ابتدای راه خیلی برایم سخت بود و به این
فکر بودم چه کار کنم ادامه راه، مسیر درستی باشد. دیگر بچههای گروه هم قطعا در این
مدت به آلبوم جدید فکر کرده بودند. گاهی در جلسات مطرح میکردیم، باهم موسیقی گوش میدادیم
و تبادلنظر میکردیم تا اوایل بهار۹۶ تصمیم گرفتیم در قالب یکسری «جم سشن» ایدههای
اولیه آهنگسازی که در ذهنم جرقه زده بود و باهم به توافق رسیده بودیم که به آن سمت
حرکت کنیم، پیریزی ساختمان آلبوم جدید را بنا کنیم. همان موقع طی چند جلسه ساختاری
کلی از آلبوم ترسیم کردیم و به موازات شکل دادن به فضا و اسکلت کلی آلبوم درباره کانسپت
و مفاهیمش هم تعامل زیادی میشد و غزل هم بهعنوان ترانهسرا در کنار نوازندگان و آهنگساز
حضور داشت و کانسپت را هم پیش بردیم. بهمرور وارد مرحله ضبط شدیم و شروع به اجرا و
ضبط قطعات در استودیو کردیم.
امین هدایتی: شایان در این باره توضیحات کامل را داد اما بهشخصه فکر میکنم روال کلی تولید
«کلاغ سفید» را نسبت به آلبوم اول خیلی منسجمتر شروع کردیم. زمانهای تمرین را در
کنار هم واقعا زندگی کردیم. در منزل شایان شکرابی حدود دو هفته زندگی کردیم که کلیت
کارها درآمد. ملودیهایی که شایان بهصورت ملودی مادر ساخته بود را پردازش کردیم و
تنظیم گروهی شکل گرفت و درنهایت ختم به این کاری شد که مشاهده میکنید. قبلش هم نشستیم
و با جلساتی که داشتیم به این کانسپت کلی متمایز با آثار اولمان رسیدیم. حال و هوا
تفاوت داشت و همه طرحها و اجراها حول محور همین کانسپت شکل گرفت.
آقای شکرابی به «جمسشن» اشاره کرد. تصور من این
است که اگر گروهها به سمت همین ایده «جمسشن» بروند حس و حال بهتری هم شکل میگیرد.
درست است؟
امین هدایتی: بله. در آلبوم قبلیمان هم بهنوعی همین اتفاق افتاد اما در «کلاغ سفید» خیلی
متمرکزتر به این واقعیت نزدیک شدیم، بهواسطه اینکه غزل مهدوی در این مراحل حضور داشت.
یعنی ملودی ساخته میشود و غزل، براساس آن ملودی و آن حال و هوا شعر را میگوید، بنابراین
فاصله زیادی میان شعر و موسیقی بهوجود نمیآید. ما سعی کردیم به تعریف و مفهوم گروه
نزدیکتر شویم. چیزی که درهمه جای دنیا اتفاق میافتد و استاندارد است. کمتر دیدهایم
در ایران به این تعریف برسیم. ما سعی کردیم در تمرینها و تنظیم و دیگر مراحل به نظر
واحد برسیم. روی اشعار، روی ملودیها و حتی روی خواندن من و تکنیکهایی که باید استفاده
میکردم همه نظراتشان را میدادند و به توافق میرسیدیم. به همین دلایل امیدوارم جواب
داده باشد. بازخوردهای مطلوبی هم که از کار گرفتهایم این موضوع را گواهی میدهد. امیدواریم
همین مسیر را ادامه دهیم و به استانداردها نزدیکتر شویم.
رویکردتان در رکورد قطعات چه بود؟ بهصورت آنسامبل
ضبط کردید یا جداگانه؟
شایان شکرابی: ما سعی کردیم نسبت به آلبوم اولمان رویکرد متفاوتی داشته باشیم. باتوجه به
اینکه ما یک بند هستیم همیشه به این نتیجه میرسیدیم که وقتی دور هم جمع میشویم خیلی
حس بهتری بهوجود میآید تا اینکه جدا جدا به استودیو برویم و خط خودمان را اجرا کنیم.
درنهایت به نتیجه قطعی رسیدیم که ضبط آنسامبل برای ما بهتر است. حداقلش این است که
شالوده اصلی آلبوم را باید بهصورت آنسامبل ضبط کرد. حال برای جزییات، ظرایف و ریزهکاریها
میشود بهصورت جداگانه اقدام کرد.
طبیعتا این رویکرد هزینههایتان را هم بالا میبرد
درست است؟
شایان شکرابی: دقیقا. ما هر کاری را که میخواستیم رکورد کنیم مجبور بودیم دستکم چهار جلسه
در استودیو تمرین کنیم. چون تجربههایی در صدابرداری بهدست میآید که اگر مستقیم و
بدون تمرین در استودیو بخواهید ضبطش کنید ممکن است مثلا «گروو»ها و تکنیکهایی را که
قصد دارید بهکار ببرید تحتالشعاع قرار دهد. بعد از ضبط ساختار کلی ممکن بود مثلا
ارکستر زهی اضافه شود و یا جزییات دیگر. حداقل میتوانم بگویم رویکرد بسیار متفاوتی
نسبت به آلبوم قبلی داشتیم.
بسیاری اعتقاد دارند اگر یک گروه موسیقی را به یک
تیم فوتبال تشبیه کنیم خواننده فوروارد گروه است. اگر هم این تشبیه را نپذیریم، بهنظر
میرسد گذشته از تلفیق شعر و موسیقی که مهمترین نکته آهنگسازی باکلام است، تا زمانی
که خواننده ارتباط مناسبی با اشعار برقرار نکند، اجرای وکال درستی هم نمیتواند داشته
باشد. شما چگونه این ارتباط را با اشعار برقرار کردید چون مضامین این آلبوم تا حدود
زیادی اجتماعیتر و حتی انتزاعیتر شدهاند؟
امین هدایتی: بله. فضای غالب آلبوم اولمان فضایی عاشقانه بود. اما مفهوم کلی «کلاغ سفید» اجتماعیتر
است. خواننده کلامی را اجرا میکند که قرار است شنونده پیغامش را دریافت کند و اگر
خواننده نتواند درست اجرا و ادا کند این پیغام ناقص منتقل میشود یا اصلا منتقل نمیشود.
تنها در صورتی موسیقی باکلام به جان شنونده مینشیند که مفاهیم درست منتقل شده باشند.
فارغ از هرگونه بهکارگیری تکنیک، خواننده باید حال و هوا را دریافت کرده باشد. فکر
میکنم همه تحریرها، کششها و نوانسهایی که خواننده اجرا میکند باید در خدمت حالی
باشد که قرار است به شنونده انتقال پیدا کند. اگر این تکنیکپردازی از مفاهیم و پیغامهایی
که قرار است به شنونده منتقل شود جلو بزند، همه چیز از تعادل خارج میشود. خواننده
نباید قدرت صدایش را به رخ بکشد یا بخواهد بهواسطه تکنیک مخاطب را مرعوب کند و از
مفاهیم مندرج در شعر سبقت بگیرد. اینها باید در رکاب مفاهیم باشند و این در صورتی
میسر است که ابتدا خود خواننده درک درست و عمیقی از آن متن داشته باشد. فارغ از
اینکه من بهعنوان خواننده یک عضو هستم و ممکن است برداشت شخصی خودم را داشته باشم،
وقتی وارد حیطه کار گروهی میشویم در خرد جمعی همه چیز اتفاق میافتد. یعنی ممکن است
شایان به من بگوید امین این تحریر را کم کن چون ممکن است به بدنه مفهومی که قرار است
منتقل شود لطمه وارد کند.
درواقع بهنوعی مخرج مشترک میرسید. درست است؟
امین هدایتی: بله. دقیقا. اما گام اول آن است که خواننده درک و دریافت درستی از شعر پیدا کرده
باشد و فقط به صرف اینکه یکسری کلام در اختیار داشته باشد تا قابلیتها و وسعت صدایش
را با آنها به رخ بکشد و پیام را مخدوش کند از کلام استفاده نکند. قطعا این مسیر
اشتباهی است.
بهنظر میرسد در کانسپت کلی کار به مفهوم زمان
توجه ویژهای داشتهاید. چه در بحث ترانهها و چه نامگذاریها و نیز بهطور کلی روندی
که از یک آلبوم کاملا بهاری با رنگهایی مثل سبز و زرد به یک آلبوم کاملا زمستانی رسیدهاید.
آیا در طراحی گرافیک آلبوم یا در نامگذاریها و یا در مضامین و فحوا در یک فرایند
پیشبینیشده اتفاق افتاد یا ناخوداگاه همه چیز دست به دست هم داد و اینگونه شد که
میبینیم؟
شایان شکرابی: خیلی خوشحال هستم به این نکات توجه میشود. در هر اثر هنری باید روی اینگونه
ایدهپردازیها و این جزییاتی که به آنها اشاره کردید اعم از ارتباط اثر با گرافیک،
اشعار و موسیقی، اتمسفر و المانهای بصری که به شما ارائه میدهد و حتی زمان انتشار
اثر؛ تفکر صورت گرفته باشد. ما وقتی بهنظرمان کارمان درست از آب درمیآید که به تکتک
اینگونه جزییات توجه شده باشد.
«کلاغ سفید» از زمانی که منتشر شده
یعنی از اسفندماه تاکنون، بهتناوب در میان پرفروشها قرار گرفته و بهنظر میرسد نسبت
به آلبوم اولتان از نظر مخاطب افت نداشتهاید. خودتان این موضوع را چگونه ارزیابی میکنید
و اساسا بازخورد این آلبوم در میان نخست اهالی موسیقی و سپس مخاطبان و علاقهمندان
گروه دال چگونه بوده است؟
شایان شکرابی: هر اثر هنری کاراکتر و محتوای خاص خودش را دارد اما مقایسه آلبومها با یکدیگر
هم پدیدهای است که گزیر و گریزی از آن نیست اما پاسخ کلی من در این باره است که ما
خیلی درگیر این مسئله نشدیم که بخواهیم هویت کارمان را تحت تاثیر قرار دهیم. سعی کردیم
شروع اولیه را باهم به نتیجه برسیم و احساس کنیم همین روش درستی است و در جزییات هم
سعی کردیم خیلی هم از آنچه هستیم دور نشویم و در عین حال خواستیم تجربیات جدیدمان را
در اختیار مخاطبان قرار دهیم.
امین هدایتی: خوشبختانه از بخشی که تخصصیتر موزیک گوش میدهند و با موسیقی از نزدیک درگیر
هستند بازخوردهای بسیار مثبت و امیدبخشی گرفتهایم. بخشی هم که عموم مردم هستند از
آلبوم استقبال کردهاند و مهمترین بازخورد علاقهمندان به موسیقی همین خرید آلبوم
است که خوشبختانه وضعیت بدی نداشته است. درمجموع اگر بخواهیم حساب کنیم واکنشها بسیار
مثبت بودهاند.
بهنظر میرسد قطعات «کلاغ سفید» از نظر فرکانس
تنوع زیادی دارند. یعنی سعی نکردید صرفا جای خوب صدای خواننده را پیدا کنید و بر آن
اساس کار را پیش ببرید یا ترکیب سازها مدام در قطعات تغییر میکند.
شایان شکرابی: ایستادن و ایستا بودن را کلا کار جالبی نمیدانم. دستکم برای گروه ما. قطعا
اگر آلبوم دوم در ۲۸سالگیام نسبت به آلبوم اول در ۲۴سالگی پیشرفت و حرکت نداشته باشد
و با همان فرکانسها و اصلا با همان ایرادات کار ارائه کنم چه فایدهای دارد. من
میگویم باید برگردیم و ایرادات خودمان را برطرف کنیم. بهشخصه این ایراد را در آلبوم
قبلی خودمان میدیدم که فرکانسها نزدیک به هم هستند و سعی کردم این را مد نظر قرار
دهم و برطرفشان کنم. ارکستراسیون و نوع سازبندی گروه و حتی مدل استفاده از سازها هم
تغییر کرد. در آلبوم نخستمان ساز دودوک جزئی از هارمونی قطعات شده است و البته جاهایی
هم ماهیت ملودیک پیدا میکرد اما در «کلاغ سفید» بهجز موارد معدودی که نت کشیده اجرا
میکند، دودوک کاملا حالت ملودیک و تکنوازانه دارد. هارمونیها به پیانو سپرده شده
و دودوک را بهنوعی شناور کردیم و زیر آب نبردیمش تا در سطح شنا کند. هنرمندانی که
این کار را نمیکنند بالطبع محکوم به کمتر شنیده شدن هستند چون مخاطب همواره پیش میآید
و با چند کلیک میتواند جدیدترین موسیقیهای دنیا را بشنود.
این تفاوت و تنوع در تکنیکها و فرکانسهایی که
شما میخوانید نمود بیشتری دارد. لطفا در این باره شما هم توضیح دهید.
امین هدایتی: تکتک ما در گروه سعی کردیم این مسائل را پرورش دهیم و نسبت به کار قبلیمان
بیشتر روی خودمان کار کنیم. البته این نگاه شخصی من است و دوست ندارم تعریف از خود،
برداشت شود. سعی کردیم همه حرکت رو به جلو داشته باشیم. بچههای کوبهای روی تکنیکهایشان،
شایان روی ساز خودش و من روی وکال. همانطور که اشاره شد در آلبوم قبلی فرکانسها کمی
محدودتر بودند بهخصوص در وکال از دامنه صوتی گرفته تا تکنیکهای آواز ایرانی در محدوده
خاصی بودند. بهعنوان مثال سعی کردیم در قطعه «آبی بیکران» به آواز ایرانی نزدیک شویم
تا بتوانیم بهنوعی تلفیق مطلوب روی آواز، خط ملودی و اتفاقاتی که در تنظیم میافتد
دست پیدا کنیم. امیدوارم این حرکت رو به جلو در نتیجه کار هم مثمر ثمر بوده باشد. تلاش
دیگر من این بود که از تکنیکهای آواز ایرانی بیشتر استفاده کنم و از استادم علیرضا
قربانی هم در این زمینه کمک گرفتم. بهشخصه خطهای وکال «کلاغ سفید» را خیلی بیشتر
از آلبوم قبلیمان دوست دارم. امیدوارم مخاطب نیز همینگونه فکر کند.
اگر اشتباه نکنم در قطعه «نیمه خاموش» هم برای اولین
بار از صدای کر استفاده کردهاید.
شایان شکرابی: بله در دو قطعه از کر یا درستتر اگر بگوییم چهار بکوکال خانم استفاده کردیم
چون کر تعریف دیگری دارد.
شاهد هستیم که موزیسینها و دیگر هنرمندان در قبال
حوادث و پیشامدهای روز که در خبرها داغ میشود بلافاصله یا در صفحاتشان در شبکههای
اجتماعی و یا در آثارشان واکنش نشان میدهند. آیا شما چنین رویکردی را در آثارتان لحاظ
میکنید؟
امین هدایتی: تکتک ما کسانی هستیم که در همین جامعه زندگی میکنیم و نمیتوانیم بگوییم از
وقایع تاثیر نمیگیریم اما اینکه بخواهیم خطمشی خاصی را پیش ببریم، خیر. بهصورت
مستقیم قصد نداریم به چیزی واکنش بدهیم اما هنرمند موظف است که حال و هوای جامعهاش
را انعکاس دهد و قطعا شرایط اجتماعی و رخ دادهایی که پیش میآیند هم روی تکتک ما تاثیر
خودشان را میگذارند و هم روی موسیقی و حال و هوای آثارمان و اینگونه «گذر اردیبهشت»
آلبوم اول میشود و «کلاغ سفید» آلبوم دوم.
سهند آدمعارف
There are no comments yet