کیهان ملکی یکی
از بازیگرانی است که اغلب مخاطبان او را با سریال «روزگارجوانی» میشناسند. ملکی
این روزها مانند بسیاری از هم نسلان خود در عرصه بازیگری کمکار شده است. با او
راجعبه علل کمکاریاش و البته موضوعات دیگر به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید.
شما در سریال«روزگارجوانی» بازی میکردید، این مجموعه از لحاظ محتوا
و ساختار بسیار برای ببیندگان جذاب بود چرا مانند این کار دیگر در تلویزیون ساخته نشد؟
تلویزیون نمیتواند برای کسانیکه زمانی این نوع سریالها را با این ساختارهای
ساده میساختند اعتمادسازی کند. ضمن اینکه آن افراد به مرتبههای بالاتری رسیدهاند،
تلویزیون باید اندازه این آدمها خودش را بالا بکشد ، تا یکبار دیگر از قاب تلویزیون
شاهد پخش سریالهایی مانند «روزگارجوانی» که بستر این کار ساده ،اما دلنشین و پرمخاطب
بود باشیم. جای این نوع مجموعهها در کنداکتور شبکهها خالی است. این حرف را راجع
به خودم نمیزنم؛ بهطورمثال اصغر فرهادی روزی برای تلویزیون کار میساخت آیا اینروزها
سطح تلویزیون به جایی رسیده است که اصغر فرهادی اسکار گرفته برای این رسانه دوباره
کار کند؟
تلویزیون باید چه مسیری را طی کند تا این فاصله بین محتوای مجموعهها
و ذائقه مخاطبان و سریال سازان را پرکند؟
این تغییر رویه در تلویزیون باید بهصورت بنیادی صورت بگیرد، باید یکسری
متخصص جدی رسانه که حتی ممکن است ایرانی هم نباشند جذب بشوند. تا این ممانعتهای
فراوانی که این روزها تبدیل به سیمخاردار شده است را هرس بکنند. براساس برنامههایی
که این کارشناسان مدون میکنند ، آدمهایی که ظرفیت اجرایی دارند برگزیده شوند و
نظارت جدی روی آنها صورت گیرد. بخش مهمی که اینروزها به فراموشی سپرده شده ،
رقابت است. قرار نیست یک سریالساز یکعمر بیمه شود که هرزمانیکه دلش خواست
بتواند، برای تلویزیون فیلمهای نامرغوب بسازد. باید طبق قانون، جلوی کارهای آدمهای
ضعیف گرفته شود. این ضعفهایی را که این روزها شاهدش هستیم، از کمبود بودجه نشات
نمیگیرد . درست است که این مشکل یک معضل مهم به حساب میآید، اما صرفا نمیتوانیم
تمام ضعفها را گردن کمبود بودجه بیاندازیم. ما به یکسری مدیریت حرفهای در
تلویزیون نیاز داریم.
بهنظر شما در یکدهه چهنوع مدیریتی بر سازمان صداو سیما حاکم بود
که سریالهای ماندگار مانند «روزگارجوانی» ،« من یک مستاجرم »و «همسایهها» در
تلویزیون ساخته شد؟
آدمهایی که در ایندهه فعالیت میکردند ، در آن دوران بهقولمعروف
توانستهاند از آنتن عبور کنند. در آن دوران یک مدیریت عجیب رسانهای در سازمان
صدا و سیما حاکم بوده است ، اما سوال مهم این است چرا الان نمیخواهند از آنتن و
ماهوارهها عبور کنند؟ مدیران سیما برای جذب افرادی که سرشناسان این عرصه هستند،
کاری نکردهاند. مدیران نمیخواهند دربرابر کسانیکه در این عرصه اثبات شدهاند ،
کمی انعطاف داشته باشند. برای همین هم مداوم سراغ آدمهایی رفته است که سطح پایینتری
دارند. گاهی بهخاطر بیلانکاری که باید به مخاطب بدهد ، سراغ افراد کاربلد این
عرصه میرود. افراد نامآشنایی که یکدهه سریالهای پرمخاطب این رسانه را میساختند
بهخاطر ریزش مخاطبی که تلویزیون داشته است ، انگیزهشان را از دست دادهاند.
تلویزیون، برای جذب مخاطب نیازمند یک انقلاب در چشماندازهایش است.
بهعنوان بازیگر چقدر به این موضوع معتقد هستید که فضای سریالهای
تلویزیونی را از آپارتمان خارج کنیم ، تا تنوعی در روند سریالسازی ایجاد شود؟
توجه به این مسائل فرعی هیچ سودی در روند تولید سریالسازی
ندارد، حتی میتوانم بگویم ما را از اصلقضیه هم دور میکند. مگر در دهههای قبل که
سریالهای پرمخاطب ساخته میشد ، لوکیشنها و فضاها غیر از آپارتمان بوده است؟
پس در اصل کار، مهم بطن فیلمنامه است، نه فضایی که در آن کار ساخته میشود.
شما قرار است در سریال جدیدی بازی کنید؟
در حالحاضر قرار نیست در سریال جدیدی بازی کنم. آنهم بهخاطر
این است که فیلمنامههایی که پیشنهاد میشوند را دوست ندارم . فیلمنامهها حالت
خنثی پیدا کردهاند و بطن و موضوع آنها چنگی بهدل نمیزند.
چرا فیلمنامههایی بهنسبت ضعیف
برای سریالهای تلویزیونی نگارش میشوند؟
نویسندههای نو ظهوری که این روزها سریالهایشان از آنتن شبکههای
مختلف پخش میشود، تجربه نوشتن ندارند. آنها باید در کنار بزرگان این عرصه کار کنند
تا تجربه نوشتن سریال را کسبکنند. البته در اینراه مدیران سیما هم باید با
کاربلدهای عرصه نوشتن کناربیایند و آنها را از لحاظ مالی تامین کنند، چون اگر
بخواهیم مخاطب را بهتماشای تلویزیون برگردانیم نیازمند حضور فیلمنامهنویسهای
قوی در این رسانه هستیم؛ در مرحله بعداز نگارش سریال، نیازمند حضور کارگردانهای
بزرگ هستیم که «کست» را خوب ببندند.
چرا کارگردانها از بازیگران قدیمیتر کمتر استفاده میکنند؟
تلویزیون باید تصمیماش را راجعبه امثال من بگیرد. ما بازیگران
قدیمیتر با قدمتکاری هروقت که از ما برای بازی در کاری دعوت شده است ،اگر فضای
کار رادوست داشته باشیم در آن فیلم بازی کردهایم. تلویزیون باید کمی قدش را
اندازه آدمهایی که قبلا برای این رسانه کار میکردند بلند کند. تلویزیون این روزها
یک مدیر کم دارد ، برای اینکه مدیران دائم سمتهایشان عوض میشود و یک مدیر بهروز
که با سریالهای رو جهان آشنایی داشته باشد ،در این رسانه کم داریم. مدیران باید
حواسشان به افراد قدیمیتر باشد و حتی در جاهایی که نیاز است از آنها برای تصمیمگیریها
استفاده کنند. چرا ما هنوز شورایی در تلویزیون نداریم که اعضای آن از پیشکسوتهای
این عرصه باشند و راجعبه سریالهایی که در شبکههای مختلف توسط جوانترها ساخته
میشود، بحث شود. این شورا میتواند مانند بازوی مدیران این رسانه عمل کند. الان
۲۳شبکه در رسانه ملی با حساسیت بالا آنتن این رسانه دربرگرفتهاند ، اما وقتی
به بطن کاربرد این شبکهها دقت میکنیم همه از فضای هم کپیکردهاند. هیچکدام فضای جدیدی را برای مخاطب ندارند. اگر هم
شبکهای فضای جدیدی داشته باشد همان ماههایاول رسالتش را از دست داده است. بهجای
اینکه ابعاد شبکههارا افزایش بدهیم ، ابعاد برنامههایمان را افزایش بدهیم
There are no comments yet