هشتاد و یک ساله است، سالهای سال
به نظاره هنرنمایی او در قاب تصویر نشستیم اما چند سالی است که به توصیه پزشکان
دوری از وادی بازیگری را برگزیده است؛ احوال خوبی دارد اما برای بهتر بودن از دود
و دم تهران همیشه شلوغ، از آن جدا شده است. پدرانههای او را به یاد داریم، مردی
با صدایی گرم و آشنا؛ از اسماعیل شنگله میگویم، بازیگری که کارهای بسیاری را از
خود به یادگار گذاشته است؛ با شصت سال تجربه جلوی دوربین سینما و تلویزیون، چهرهای
ماندگار از او در ذهن ما نقش بسته است؛ تماشای او در نقشهای مختلف پدر و مردانی
که به حق از پس ایفای آنها به خوبی برآمد همچنین فقدان حضور او در کارهای تصویری
طی سالهای اخیر باعث شد تا به سراغ این هنرمند پیشکسوت برویم و با او در خصوص
موضوعات گوناگونی، از جمله دوری از بازیگری همکلام شویم؛ شنگله از هیچ شخصی گله
ندارد و از اوضاع کنونی خود راضی است. گفتوگوی امروز «صبا» با اسماعیل شنگله را
در متن زیر مشاهده میکنید.
چند سالی است که
مشغول کار بازیگری نیستید و شما را در سریالهای تلویزیونی و فیلمهای سینمایی نمیبینیم،
آیا پیشنهادی در این زمینه نداشتید یا اینکه با اراده خود از بازیگری دور شدید؟
نه، پیشنهاد برای بازی داشتم اما بنا
به توصیه پزشکان تهران را ترک کردم و از شغلم کنارهگیری کردم.
بنابراین بیماری جسمی منجر به ترک
تهران شد؟
بله؛ به علت آلودگی هوای تهران و دوری
از آن تصمیم گرفتم به شهرستان نقل مکان کنم.
کدام شهر را برای زندگی انتخاب کردید؟
شمال کشور، گیلان.
اوقات خود را در این روزها که از
بازیگری فاصله گرفتهاید چطور سپری میکنید؟
هماکنون در حال استراحت هستم، کتاب میخوانم
و از این دست کارها.
اگر موافق باشید به سالهای گذشته
برویم، زمانی که فعالیت خود در زمینه هنر و بازیگری را آغاز کردید؛ مختصری از آن
دوران برایمان بگویید.
من کار خود را از سال ۱۳۳۲ در زمینه هنر و بازیگری شروع کردم و
این فعالیتها تا سه،چهار سال قبل ادامه داشت. نزدیک به شصت سال فعالیت در زمینه
هنر تعداد بیسار زیادی فیلم، سریال، نمایش و... را در بر میگیرد.
آخرین کاری که در آن بازی کردید چه
بود؟
اگر اشتباه نکنم سریال «سالهای ابری»
به کارگردانی مهدی کرمپور را کار کردم.
این روزها با دوستان بازیگر و همکاران
سالهای گذشته در ارتباط هستید؟
بله؛ گهگاهی صحبت
تلفنی با بعضی دوستان دارم، یکی دو نفر از دوستان هم که گذرشان به نزدیکی ما
افتاده، آمدهاند و یکدیگر را از نزدیک دیدهایم.
مسئولان و مدیران چطور؟ آنها به
دیدنتان آمدهاند؟
برخی از مدیران و کسانی که در تلویزیون
جزو روسای من محسوب میشدند در منطقه سکونت من ویلا دارند و به همین خاطر گاهی آنها
را میبینم و همدیگر را ملاقات میکنیم.
یعنی تا به حال
تقدیر و پاسداشتی از شما به عمل نیامده است؟
ما تهران را ترک
کردیم و به گیلان آمدهایم که راحت زندگی کنیم، پاسداشت و این قبیل کارها دست و پا
گیر است.
با این اوصاف خودتان
هم مایل به برگزاری چنین برنامهای نیستید؟
خیر.
دوری از دنیای بازیگری برای شما که سالها
مشغول کار در این حرفه بودید سخت نیست؟
نه؛ سخت نیست. من در حال حاضر تماشاگر
کارهای دیگران هستم، از کارهایی که خوب هستند لذت میبرم و بابت کارهایی که خوب
نیستند متأسف میشوم.
کارهای کدام یک از کارگردانهای تلویزیونی
را میپسندید؟
به نظرم در تلویزیون کارهای حسن فتحی
خوب و متفاوت است و در سینما هم به فیلمهای اصغر فرهادی که جوایز متعددی را
دریافت کردهاند، علاقهمندم. من تمام کارهای او را دیدهام.
برنامههای تلویزیونی چطور؟
این قبیل برنامهها متفاوتند؛ به دلیل
شرایط آب و هوایی محل سکونتم گاهی نمیتوان بعضی شبکهها را دریافت کرد اما به طور
کلی برنامهها را میبینم.
بیننده برنامه
«خندوانه» و «دورهمی» هستید؟
از آنجا که این
برنامهها آخر شب پخش میشوند اگر فرصت کنم میبینم.
اگر از شما دعوت شود که در یک برنامه
تلویزیونی مهمان باشید میپذیرید یا اینکه به طور کلی ترک تهران کردهاید؟
من هنوز هم برای
کارهای درمانی به تهران میآیم، نه اینکه به هیچوجه وارد تهران نشوم، در واقع هر
زمان که کاری داشته باشم به تهران میآیم و بعد از چند روز به گیلان برمیگردم.
شما بازیگری هستید که با وجود مدتها فاصله
از بازیگری هیچ گله و شکایتی از هیچ شخص، گروه و مسئولی ندارید؛ اگر موافقید یک
صحبت با این افراد داشته باشید تااز این طریق صدای شما به گوش آنها برسد.
برای همه دوستان و کسانی که من را میشناسند
و نمیشناسند آرزوی سلامتی کامل دارم و امیدوارم با موفقیت هر چه بیشتر کارهای خود
را دنبال کنند.
از بین سریالهای تلویزیونی پیگیر کدام
یک هستید؟
سریالها را به صورت گذری نگاه میکنم؛
تلویزیون مدیومی است که فقط مختص من نوعی نیست بلکه برای جمعیتی وسیع به اندازه
هشتاد میلیون نفر ساخته شده است، در این شرایط ممکن است برنامهای از تلویزیون پخش
شود که من هیچ اطلاع قبلی از آن ندارم اما نظرم را به خود جلب میکند و میگوید که
پای آن بنشینم، در واقع دستور میدهد که بنشین و من از تماشای آن لذت میبرم اما
اینکه از قبل منتظر پخش یک برنامه باشم نه، اینگونه نیست.
پس میتوان این طور برداشت کرد که شاید
بعضی برنامهها به لحاظ کیفی مناسب خواسته مخاطب نیست یا این مقوله، مبحثی سلیقهای
است؟
ببینید وقتی برنامههای تلویزیون
دستوری شوند به تبع باید دستوری هم به آن نگاه کرد.
انتقادی به نسل جوان بازیگر دارید؟
برخلاف نظر بسیاری از دوستان معتقدم
الان، نسبت به زمانی که من کارم را آغاز کردم جوانها با استعداد و پشتکار خیلی
زیادی کار میکنند؛ مشکل موجود، تورم نیروی انسانی است یعنی شما تصور کنید اکثر
قریب به اتفاق افرادی که در شهرستان مشغول بودند و کارشان بسیار خوب بود همگی به
تهران آمدند و ماندگار شدند، بنابراین با داشتن چند دانشکده هنری آنطور که شنیدهام
به طور متوسط سالانه بالغ بر ۱۰۰۰تا ۱۲۰۰ فارغ التحصیل از
این دانشگاهها خارج میشوند و هیچیک از آنها حاضر به ترک تهران نیستند؛ مگر چند
سالن نمایش در تهران داریم. یک مرتبه برای تماشای یک کار رفتم فضایی که عوامل در
آن تمرین میکردند، یک اتاق کوچکی بود که به هیچوجه شرایط لازم و استاندارد را
نداشت؛ در این صورت جوانها میخواهند کار کنند اما شرایط مناسب فراهم نیست؛ تعداد
زیادی میگویند ما کاری را اجرا میکنیم و چند سال بعد دستمزدش را پرداخت میکنند،
این افراد هم باید امرار معاش کنند. کار کردن، نیازمند پشتوانه، امکانات درخور و…
است. در نهایت باید بگویم نیروهای جوان امروز، فعال، با استعداد و پیشرفتهتر از
دوران ما هستند اما بسیاری هرز میروند و حمایت نمیشوند، امکان حمایت از آنها هم
وجود ندارد، هر اقدامی هزینههایی را در بر دارد. تعداد ما در آن دوران اندک بود.
با وجود این همه علاقهمند واضح است که یا هدر میروند یا در هر کاری که به آنها پیشنهاد
شود بازی میکنند.
از فرزندانتان کسی در کار هنری هست؟
یکی از دخترانم گریمور است.
کدام کارتان تداعیکننده
خاطرات خوشی برای شماست؟
همه کارهایی که کردم برایم خاطره
دارند. به خصوص سریالها که زمان بیشتری را از ما میگرفت. خاطرم هست اواسط کاری
با مرحوم داود رشیدی میگفتیم که دیگر از این نوع کارها نکنیم (به دلیل برو،بیا،
سختی و شب بیداریهای فراوان) اما در پایان یک باره خالی شدیم و دلمان نمیخواست
از یکدیگر خداحافظی کنیم.
شما در مقام یک پیشکسوت قائل به آموزش
و انتقال تجربیات خود به دوستداران رشته بازیگری هستید؟
من یک دوره چهار ساله در آکادمی هنرهای
نمایشی وین را در رشته کارگردانی گذراندم سال ۴۸ که به کشور برگشتم دانشگاه هنرهای زیبا برای تدریس از من دعوت کرد و
این کار تا انقلاب ادامه داشت. سپس در دانشگاه آزاد و هنرهای دراماتیک و هنر تدریس
را چند صباحی ادامه دادم. بعد از آغاز به کار دانشگاه تربیت مدرس با وجود داشتن یک
شاگرد، کار تدریس کردم که البته هر هفته یک جا بودیم چرا که هنوز ساختمان دانشگاه
تکمیل نشده بود. بعد از مدتی با آنها قطع همکاری کردم.
اگر صحبتی در انتهای گفتوگو دارید
بفرمایید.
انشاءاله هر کجا و در هر شغلی که
مشغولید موفق باشید.
لیلا سلمانی
There are no comments yet