مهران احمدی بهمعنای دقیق کلمه بازیگری است که با وسواس و جاهطلبی خاصی نقشها را انتخاب میکند و نمونه مناسبی برای اطلاق عنوان یک بازیگر گزیدهکار است. او هم در کارهای تلویزیونی حضور موفقی داشته از جمله سریالهای «پایتخت»، «آوای باران»، «تا ثریا» و… و هم در کارهای سینمایی نقشهای متنوعی را در کارنامهاش دارد. از جمله بازی در فیلمهایی مثل «بیست»، «هیچ»، «شیار ۱۴۳»، «سیزده ۵۹»، «اسب حیوان نجیبی است»، «خوابهای دنبالهدار»، «آلزایمر»، «بغض»، «تمشک»، «نفس»، «ماحی» و… او در «کارگر ساده نیازمندیم» نقش یک خوزستانی را بازی میکند و در ایفای این نقش موفق شده حالوهوای یک شخصیت را بهراحتی مشابه با نمونههای واقعی همخوان کند. در کنار احمدی، آتیلا پسیانی، بهرام افشاری یکتا ناصر، سیامک صفری، و سحر قریشی در این فیلم بازی کردهاند که باعث شده که فیلم کلکسیون جذابی از بازیگران را ارائه دهد. در خلاصه داستان این فیلم آمده است:« قدم در مغازه رحمت شاگردی میکند و عاشق مونس دختر رحمت است. پس از مرگ رحمت، جهان از موقعیت استفاده میکند و دختر ۱۶ ساله رحمت را در ازای طلبش از مادرش خواستگاری میکند، قدم از این بابت عصبانی میشود و…» به بهانه اکران این فیلم با مهران احمدی گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
شخصیت شما در فیلم «کارگر
ساده نیازمندیم»، یک نقش متفاوت دیگر را به کارنامه شما اضافه کرد. حالا که انواع و
اقسام نقشها را تجربه کردهاید مهمترین فاکتور برای شما هنگام انتخاب پیشنهادها
چیست؟
مهمترین فاکتور همین
تنوع نقش است. نقشی که هم تاثیر مهمی در درام داستان داشته باشد و هم این پتانسیل
را داشته باشد که بشود روی نقش کار کرد و وارد چالش شد. سعی میکنم در انتخابها
این نکته را مد نظر قرار دهم.
یکی از برگ برندههای
بازی شما و در کل بازیگران فیلم، استفاده درست از لهجه است.طوری که هم منطبق بر
مابهازای بیرونی شده و هم بهطور مستقل طبیعی و متقاعدکننده است. چه راهکاری
برای اجرای مناسب لهجه دارید؟
ابتدا باید توجه کرد که
بهکارگیری لهجه فقط این است که روی کلمات اعرابگذاری کنیم، که شکل ادای کلمات بیشتر ناشی از یک فرهنگ است.
تجربه بازی کردن در نقشهای مختلف را دارم. برای ارائه چنین شخصیتی چون خانواده
همسرم خوزستانی هستند، کار را برایم راحتتر کرد. ضمن اینکه بهدلیل رفتوآمد
زیاد که آنجا با خانواده همسرم داشتم، کاملا با رفتار و فرهنگ آن منطقه هم آشنا هستم
و مجموعه اینها کمک کرد که لهجه و نقش را طبیعی بازی کنم تا برای مخاطب قابل باور
و قانعکننده باشد. ما هر شب لهجهها را تمرین میکردیم و روز بعد هنگام
فیلمبرداری آخرین روتوشها را میزدیم تا به شکل مطلوب بتوانیم جملهها را ادا
کنیم.
نکته برجسته دیگر، طراحی
گریم نقش شماست. شما چون صورت مناسبی برای گریم دارید، اشکال مختلف گریم را تجربه
کردهاید. در اینجا هم گریم روی صورت شما خیلی طبیعی نشسته است. چقدر طراحی گریم میتواند
بهکار شما کمک کند؟
برخی از بازیگرها هستند
که از این گریمهای متنوع استقبال نمیکنند، آن را نمیپسندند و از این کار پرهیز
میکنند اما من خیلی پرهیز ندارم و بنا بر شخصیتی که در فیلمنامه وجود دارد و صحبتهایی
که با کارگردان داریم، بیشتر خودم را با شخصیت منطبق میکنم. چه از لحاظ فیزیکی و
چه از لحاظ درونی. طبیعی است که گریم وجه فیزیکی این انطباق را قوام میبخشد.
قاعدتا فیزیک یک کاراکتر و پرسوناژ خیلی میتواند به درونیاتش ربط داشته باشد که
اینها از هم قابل تفکیک نیستند و از همدیگر نشات میگیرند. بهخاطر همین شخصیت، اول
باید برای خودم قابل باور باشد تا آن را به بیینده انتقال دهم. یکی از جنبههای
این باور، گریمی است که روی صورت طراحی میشود. در واقع این طراحی که روی فیزیک
صورت انجام میشود، باعث میشود راحتتر و بهتر به جنبههای درونی شخصیت راه پیدا
کنیم. این یک تعامل سه جانبه بین کارگردان، بازیگر و گریمور است. بهخاطر همین است
که در «کارگر ساده نیازمندیم»، این تعامل سهجانبه باعث شده تا به قول شما این
اتفاق بیفتد. گریم شخصیت خودم و بقیه کاراکترها خیلی خوب اجرا شدهاند.
تحلیل شخصیتی مثل شخصیت
شما در «کارگر ساده نیازمندیم»، چطور برای شما امکانپذیر میشود؟ چون با شخصیتی
که در فیلمهای «ماحی»، «شیار ۱۴۳»، فیلمهای عبدارضا کاهانی و سریال «پایتخت» بازی
کردید کاملا فرق میکند.
این مبحث خیلی گسترده است.
از لحاظ علمی و چیزی که در بازیگری نوین اتفاق افتاده، کار روی شخصیت، خیلی به بعد
روانشناختی شخصیت برمیگردد. کارکردی که به آن پیسکوفیزیک میگویند. مشاهداتی که
بازیگر روی نقش انجام میدهد ریشه درونی دارد. خیلی آسان نیست. سعی میکنم در این
مسیر حرکت کنم و این بعد روانشناختی را درک کنم. مشاهده رفتارهایی که ریشههای
درونی دارد برایم ملاک مهم بازیگری است. چیزی که در دانشگاه و از لحاظ آکادمیک هم روی
آن تاکید میشود، کار روی بعدهای روانشناختی یک شخصیت، نقش و… است. سعی میکنم
چه از لحاظ مشاهدات در جامعه و چه گنجینهای که در ذهن دارم این بعدها را پیدا
کنم. البته گاهی هم یک شخصیت کولاژی از چند شخصیت است. مجموعه این راهکارها یک
شخصیت را قابل باور میکند. نمیتوان یک شخصیت زنده را پیدا کرد که از درونیاتش
برای اجرای نقش غافل شویم. بهعنوان یک بازیگر موظفیم که این ابعاد درونی را ریشهیابی
کنیم.
در این فیلم بیشتر با
بهرام افشاری همبازی بودید که بهنظر میرسد توانسته خودش را بهعنوان یک بازیگر
مستعد تثبیت کند. چه تعاملی داشتید که این همکاری به نتیجهای موفق ختم شود؟
با دیگران هم بازی دارم
اما اکثر بازیام مقابل بهرام افشاری است. شناختم از بهرام به تئاتر بر میگردد.
سه سال پیش با هم در نمایشی بهنام «دن کامیلو» بازی کردیم. ضمن اینکه در سریال «پایتخت»
هم نقش برادرم را بازی میکرد. او بسیار بازیگر مستعد و درجه یکی است. این تعاملها
از تئاتر اتفاق افتاده و حالا در این همکاری هم بیشتر شد. خوشحالم که بچههای
تئاتر مورد اقبال قرار میگیرند و جلوی دوربین حضور بسیار موفقی دارند. احساس میکنم
که تئاتر نتیجه ثمربخشی در بازیگری دارد. بهرام افشاری ریشه تئاتری دارد و
امیدوارم به همین شکل پلههای پیشرفت را طی کند.
آیا در مدتی که فیلم
اکران شده با مردم فیلم را دیدهاید؟ چه در زمان جشنواره فجر و چه در اکران،
بازخوردها به چه شکلی بود؟
در جشنواره در سینمای
مردمی و در پردیس ملت فیلم را دیدم. خوشبختانه کسی تا حالا نگفته که این فیلم ضعیف
است. و بیشتر با آن ارتباط خوبی برقرار کردهاند. بالاخره یک مسئله اجتماعی و یک دغدغه
را مطرح میکند و ممکن است هر کدام از ما با این مسائل از نزدیک روبهرو شده
باشیم. مسئله شهرستانیهایی که به تهران مهاجرت میکنند و با مسائل مختلف کلانشهر روبهرو
میشوند. بنابراین یک جور همذاتپنداری بین مخاطب با فیلم اتفاق میافتد.
شما در فیلم تازه ابوالحسن
داودی با عنوان «هزارپا» هم بازی میکنید. طبق صحبتی که با او داشتم، مثل اینکه
داستان فیلم به چند دهه قبل بر میگردد و بر عکس اغلب فیلمهای اینچنینی، روایت
سرخوشانهای دارد. نقش شما در فیلم چه ویژگی خاصی دارد؟
نقش متفاوتی را در این
کار بازی کردم. آنجا هم نقش یک شخصیت مشهدی و نیز با لهجه مشهدی را بازی میکنم و
سعی خودم را کردم که یک نقش خوب را به کارنامهام اضافه کنم.
بهنظرتان در اکران اتفاق
خوبی برای «کارگر ساده نیازمندیم» خواهد افتاد ؟ آن هم در شرایطی که با افزوده شدن
فیلم «ساعت ۵ عصر» با کلکسیونی از فیلمهای کمدی روبهرو خواهیم شد.
امیدوارم همانطور که
فیلمهای کمدی درحال حاضر به هر طریقی مورد اقبال قرار میگیرند و تماشاگر بیشتر
رغبت دارد که این فیلمها را ببیند، بستر مناسبی برای نمایش و استقبال از فیلمهای
جدی اجتماعی از نوع «کارگر ساده نیازمندیم»، هم مهیا شود. نمیدانم دقیقا باید چه
کار باید کرد که این مهم صورت بگیرد. اما اطمینان دارم که «کارگر ساده نیازمندیم»
فیلمی است که با خیال راحت میتوان همراه با خانوادهها آن را تماشا کرد. چون برخی
از فیلمهای کمدی خیلی مناسب نیستند که با بچهها بتوان فیلم را نگاه کرد. اما فیلمی
مثل فیلم ما، قطعا مورد قبول خانوادهها قرار خواهد گرفت و بعد از دیدن فیلم
تماشاگر با داشتن تجربه بهتر و اثرگذاریتری که از جهان فیلم بهدست آورده از
سینما خارج میشود. باید از این توع ژانر حمایت کرد تا تماشاگر حق انتخاب بهتر و بیشتری
داشته باشد و اشتیاقش نسبت به سینما بیشتر شود. همانطور که جامعه به فیلم کمدی
نیاز دارد، فیلم جدی هم میتواند اثرگذار باشد.
محسن جعفریراد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است