نزدیک به دو دهه فعالیت در عرصه بازیگری بدون کوچکترین حاشیهای
وجه تمایز حمید گودرزی از سایر همصنفیهایش است اما در این اواخر معادلات گذشته بههم
ریخت و برخلاف میلش حاشیههایی اطراف حمید گودرزی را پر کرد از گمانهزنیهایی که بعد
از جداییش از برنامه سینمایی «هفت» بهروز افخمی، پیش آمد تا خبر جداییش از ماندانا
دانشور، اما او تنها مقابل روایتها و قضاوتهایی که در این چند ماه گریبانگیرش شده
سکوت کرد و به روال عادی زندگیش ادامه داد تا اینکه چندی پیش دوباره به تلویزیون با
سریال «گشت ویژه» بهروی آنتن شبکه اولسیما آمد. حمید گودرزی پس از مدتها سکوت با روزنامه «صبا» به گفتوگو
نشست و از «گشت ویژه» و علاقهمندیها و حاشیههایی که برایش این اواخر بهوجود آمده
میگوید.
بهتازگی پخش مجموعه «گشت ویژه» با بازی شما به
اتمام رسیده و همین بهانه گفتوگوی ما شد تا بهعنوان سوال اول بپرسیم، برخی بازیگران
ایفای نقش پلیس را وسوسهانگیز میدانند، برای شما اینگونه نبود؟
جدا از اینکه تمام دوران کودکی پسربچهها با آرزوی پلیسشدن و تفنگبازی
میگذره و منهم از این قاعده جدا نبودم اما بهنظرم نقش پلیس برای هر بازیگری وسوسهانگیز
و جذاب است و فکر میکنم مهمترین دلیلم برای بازی در «گشت ویژه» تجربه نقش پلیس برای
اولینبار بود.
فکر میکنید درمیان فیلم و سریالهای ایرانی که در ژانر پلیس ساخته میشود،
جایگاه «گشت ویژه» کجاست؟ اصلا این مجموعه چقدر خود شما را راضی کرد؟
خیلی پیگیر سریالهای پلیسی و یا مناسبتی هفته ناجا نبودم، بنابراین نمیتوانم
نظر دقیق و مشخصی در مورد کیفیت «گشت ویژه» نسبت به آثار دیگر تلویزیون بدهم اما با
اینهمه فکر میکنم «گشت ویژه» سریالی معمولی بود.
این خیلیخوب از آب درنیامدن سریال و یا بهقول خودتان معمولی، متاثر
از چه کاستیهایی است؟
فیلمنامهای درکار نبود، همهچیز دقیقه نودی بود و درنهایت با عجله و
بدوبدو سریال ساخته شد. با چنین شرایطی بدیهی است که کار خوبی از آب درنیاید.
یعنی شما بدون طرح و فیلمنامه کامل به این پروژه پیوستید؟
بله، چون اینکار اپیزودیک بود. البته اینروزها هر دفتری که میرویم
همین وضعیت را دارند و نمیدانم چه اصراری است بدون هیچ فیلمنامهای کار بسازند. این
مسئله بیشتر در تلویزیون بهچشم میآید، به هرترتیب شروع ساخت یک اثر درحالیکه آمادگی
لازم وجود ندارد، ضربه زننده است.
باوجود نبود فیلمنامه کامل و همه شرایطی که گفتید، برای خودتان تصویری
از شخصیت پلیسی که میخواستید بازی کنید، ساختید و تحقیقی در اینباره کردید؟
سعیکردم پلیسی را که در جامعه دیدم و با آن برخورد داشتم را بهصورت
باورپذیری بازی کنم و چیزی به آن اضافه و یا کم نکردم.
ما به نمایش یک پلیس قهرمان و بدون هیچ ضعف و کاستی در سینما و تلویزیونمان
عادت کردیم. درصورتیکه در فضای جامعه اصلا چنین پلیسی را به ندرت
میبینیم، چقدر موافق نمایش چنین تصویری هستید؟
بهنظرم پلیسها بهخاطر فضای شغلی و مشکلاتی که با آن دستوپنجه نرم
میکنند ناخواسته گاهی بداخلاق میشوند اما دوستان تمایلی به نشاندادن این بعد نداشتند،
البته از آنجاییکه هدف محترم و خوبی را پیشگرفتهاند و آن نزدیکی ارتباط پلیس و
مردم است منهم سعیکردم در این جهت کمک کنم اما در سکانسهایی که با متهم برخورد داشتم
برای باورپذیری بیشتر، خشونتی که بهنظرم کاریزمای پلیس است را به نمایش گذاشتم.
پس موافقید که وجوه واقعی از شخصیت پلیس نشان داده نمیشود، در مقیاس
نقش خودتان در سریال« گشت ویژه» سعی نکردید که این تابو را بشکنید واین تصویر چندینوچند
ساله پلیس را تغییر بدهید؟
نه، بهخاطر اینکه شرایط به نحوی است که هر اتفاقی باید با هماهنگی رخ
دهد و امکان چنین چیزی از سوی بازیگر وجود ندارد، بههرحال آنها سفارشدهنده هستند
و توقع درستی دارند.
شما گفتید «گشت ویژه» یک سریال معمولی است چه درمیان آثار ژانر پلیس و
چه کارنامه حرفهای خودتان، با این وجود، صادقانه بخواهید بگویید، انگیزه مالی دلیل
پیوستنتان به این مجموعه بود؟
نه، واقعا بیشتر همان وسوسه بازیکردن در نقش پلیس بود و اگر بخواهم صادقانه
بگویم از ابتدا همین مسئله برای حضور در «گشت ویژه» مشتاقم کرد.
یعنی تا بهحال پیشنهاد بازی در نقش پلیس نداشتید؟
نه.
شما بین دو مجموعه «بچههای نسبتا بد» و «گشت ویژه»، برنامه سینمایی «هفت»
را روی آنتن داشتید. وقتی از آن برنامه رفتید توضیحی به رسانهها ارائه ندادید،
حالا که زمانی از آن اتفاق میگذرد بگویید چرا تصمیم به جدایی از این مجموعه گرفتید؟
بهروز افخمی و علاقهام به او، مهمترین دلیلم برای حضور در برنامه سینمایی
«هفت» بود. از طرفی فکر میکردم برنامه بامحوریت سینماست و آن را قبول کردم اما بعد
متوجهشدم مصاحبه کار من نیست و حس خوبی از آن نگرفتم. این مسئله را با بهروز افخمی
درمیان گذاشتم و با «هفت» خداحافظی کردم و برخلاف حاشیهسازیها هیچ مشکل درونگروهی
نبود.
با اینکه شما فقط در ۴ قسمت از این برنامه حضور داشتید اما ما فهمیدیم
حمید گودرزی گفتوگوکردن را هم خوب بلد است.
عدهای مثل شما لطف داشتند و این اتفاق را خوب ارزیابی کردند اما برخی
هم موضع گرفتند و میگفتند چرا گودرزی را آوردند.
اگر پیشنهاد مشابه با «هفت» و یا اجرا داشته باشید، قبول میکنید؟
به هیچوجه، اصلا علاقه ندارم.
شما دانشآموخته بازیگری تئاتر هستید و ورودتان به این حرفه با بازی در
نمایشی از محمد رحمانیان رقم خورد، چرا اینکار تجربه اول و آخرتان در تئاتر بود؟ این
فاصله از کجا اتفاق افتاد؟
از دیدگاه من دو ماه تمرین و شصت شب اجرا آخرش بهجایی نمیرسد. بعضیها
معتقدند که اعتبار میآورد و یا دغدغه روشنفکرانه بازی دارند، اما من ندارم.
یعنی حتی اگر یک پیشنهاد خوب در مقیاس شصتشب اجرا در تالار وحدت باشد،
قبول نمیکنید؟
اگر پیشنهاد واقعا خوبی باشد، حتما، کمااینکه چندوقت پیش حمید امجد برای
بازی در نمایش «سه خواهر»، نوشته چخوف، من را دعوت کرد و باوجود اینکه دوستداشتم،
اما نشد. خوشبختانه امروز تئاتر مخاطب خوبی پیدا کرده است.
در برنامه «خندوانه» گفتید تنبل هستید، چقدر این خصلت در کارنامه حرفهای
حمید گودرزی تاثیرگذار و یا حتی ضربهزننده بوده است؟
خیلی، مثلا من فیلمهایی که در شهرستان ضبط میشوند را نمیروم و یکسری
قواعد دیگر که طبیعتا باعث میشود یکسری پیشنهادها را از دست بدهم.
فیلم سینمایی بود که به همین دلیل یا علتی دیگر نرفته و بعدها پشیمان
شده باشید و بگویید ایکاش رفته بودم؟
بله، «اخراجیهای١» و «پارک وی»، البته عدم همکاری من و فریدون جیرانی
در پروژه «پارک وی» به معنای واقعی کلمه بهخاطر برخی سوتفاهمهایی بود که پیش آمد.
این را هم بگویم که من به فریدون جیرانی علاقه بسیاری دارم و باهم دوست هستیم.
در «اخراجیها۱» چه نقشی به شما پیشنهاد داده شده بود؟
اجازه بدهید نگویم.
البته که مشخص است، بگذریم. یعنی با این نکته موافقید که همین سوتفاهمها میتواند ضربهزننده
و تاثیرگذار بر روی بدنه سینما و حتی زندگی یک بازیگر باشد؟
موافقم. برای اینکه خودم هم تجربه کردم، خیلی اتفاق میافتد که بدگویی
بازیگری را پیش یک کارگردان میکنند و بعد وقتی باهم ملاقات میکنند تازه میفهمند
همه حرفهایی که زدهشده، ازاساس غلطبوده و یا درموقع دعوت به همکاری به دروغ میگویند
فلانی سر کار دیگری است، در مورد من که مدشده میگویند: خارج از کشور است. درحالیکه
من در خانهام نشستهام.
شما از نسلی هستید که برای ورود به سینما پارامترهایی مثل استعداد و سختکوشی
را داشتید و علاقهتان به این حرفه خالص بود و خیلی درگیر اداهایی که امروز مدشده نبودید.
چقدر بین تصورتان و فضای حاکم بر سینما و یا کسانیکه بهتازگی ورود پیدا کردند فاصله
میبینید؟
زمانیکه ما چنین دغدغهای داشتیم دوستان مدرسه میرفتند (میخندد)، اما
بهطورکلی بخش بزرگی از این حرفه حاشیه است. اینکه چهجوری سر صحنه فیلمبرداری بیایی
یا به چهکسی سلام کنی یا با چهاشخاصی رفاقت کنی، نهار با گروه بخوری یا نخوری؟ این
حواشی نهتنها در جزییات که در کلیات این حرفه هم وجود دارد و آنقدر زیادشده که جای
اصل قضیه را گرفته و تو را بهعنوان یک بازیگر از هدف اصلیت دور میکند چراکه تمرکزت
را گذاشتهای روی حاشیه، نهمتن.
درحالحاضر انتخاب یک بازیگر برای نقشی و فعالیت او بیش از اینکه وابسته
به تفکر و تصمیم مستقل کارگردان و تهیهکننده باشد، توسط باند و گنگهای سینما هدایت
میشود. چقدر این مسئله به کارنامه کاری حمید گودرزی لطمه زده است؟
این گنگها که قرار نیست استانبول را فتح کنند. نهایت سه یا چهار فیلم
جابهجا میشود. برخی از تهیهکنندگان
هم به این مسئله تن دادند و آقا و یا خانم ایکس را میاورند چون معروف و مورد تایید
این گنگهاست، اما من برایم این گنگها اصلا اهمیتی ندارد و خودم را درگیر این بازیها
نکردم.
چقدر تعلق خاطر به فضای مجازی دارید؟
امروز از فامیل و اقوام گرفته تا هواداران، همگی در فضای مجازی حضور دارند.
بالطبع منهم فعالیت دارم، اما وقتگذاشتن بیشازحد، هرکسی را از کار و زندگی میاندازد.
مسئلهای که اینروزها خیلی از چهرهها را آزار میدهد، حملههای اینستاگرامی
است. برای شما چقدر این حملهها اتفاق افتاده و آزردهتان کرده است؟
این حملهها همیشگی است و من همیشه در کنار تعریف و تمجیدها، نقدهایی
که برایم نوشته شده را نگهمیدارم، اما کامنتهای مبتذل و یا توهین کاربرهای اینستاگرام
به خودم را پاک میکنم. متاسفانه زیر پستهای پیج ما، مانتو میفروشند و یا تبلیغ ماستبندی
میکنند؛ اینها همه از این نشات میگیرد که اپلیکیشنهایی مثل اینستاگرام و تلگرام،
فقط ساخته میشود، اما فرهنگ استفاده از آن وجود ندارد و برخی با بیفرهنگی کامل وارد
این فضا میشوند، درنتیجه چنین اتفاقاتی میافتد.
زندگی شما در سال ٩۵ متاثر از یک حاشیه بود، و آن حاشیه جدایی شما از
همسرتان بود، فکر میکنید بازتاب این اتفاق در فضای مجازی چقدر باعث دیدهشدنتان شد؟
خودم نمیدانم چقدر این اتفاق باعث دیدهشدن من شده است، اما به هرترتیب
آنها با دخالتهایشان وارد حریم شخصیم میشوند و من جوابی به آنها نمیدهم.
معترضنشدن شاید دخالتها را بیشتر کند. تاکجا اجازه میدهید وارد حریم
شخصیتان شوند و چیزی نمیگویید؟
آنها نیازی به اجازه من ندارند و کار خودشان را میکنند.
باوجود تمام سروصداهایی که بلند شد، چرا شما به نامهای که از سوی همسر
سابقتان منتشر شد، پاسخی ندادید؟
اینطورکه به من گفتند ظاهرا خانم دانشور درحقیقت مصاحبهای نکردند و
متنی که از جانب او منتشرشده شایعه است و حتی تکذیبیه هم منتشر کردند. صادقانه که بگویم
همین الان هم نمیدانم که آن حرفها واقعا زده شده و یا شایعه بوده است، بههرحال من
نمیخواهم جوابی به این حواشی و اتفاقات بدهم.
شاید اگر جواب میدادید داستانبافیهای مردم در مورد قصه جداییتان کمتر
میشد!
مثلی هست که میگویند وقتی جایی خیس است سعی کنیم از آنجا رد نشویم،
منهم همین کار را کردم و تلاش میکنم تا خودم را درگیر حاشیهها نکنم.
جایی گفته بودید که آلبومی میخواهید منتشر کنید؟بهکجا رسید؟
آلبوم نبود یک قطعه بود که بهخاطر برخی دغدغهها هنوز به سرانجام نرسیده
است.
شما در فیلم «روباه» و سریالهای «بچههای نسبتا بد» و «گشت ویژه»، فضای
ژانر پلیسی-معمایی را تجربه کردید، از علاقه نشات میگیرد یا اتفاقی بود؟
کاملا اتفاقی بود. خودم بازی در ژانر ملودرام را بیشتر دوستدارم.
اگر این فانتزی را بتوان تصور کرد که میشود نقش مورد علاقهتان را
در تاریخ سینما بخرید و خودتان بازی کنید، از سینمای ایران شما کدام نقش را میخرید؟
نقش مرحوم خسرو شکیبایی در فیلم سینمایی «هامون» را میخریدم. فکر میکنم
میتوانستم آن را خوب بازی کنم.
سینمای جهان چطور؟
یکی از نقشهای فیلم «پدرخوانده.»
ملیکا
مومنیراد
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است