به گزارش صبا به نقل از روابط عمومی حوزه هنری انقلاب اسلامی، الهه طاهریان درباره چگونگی نگارش «وقتی حیات خواب بود» گفت: وقتی پروژه داستاننویسی درباره خرمشهر و مقاومت مردم این شهر مطرح شد فکر کردم سد ننوشتنم با این اثر شکسته میشود. حوزه هنری من و جمعی از نویسندگان را برای کسب اطلاعات و آشنایی با حال و هوای خرمشهر به این خطه از کشور برد. این سفر به من که از حوزه جنگ و خرمشهر خیلی شناخت نداشتم کمک خیلی زیادی کرد و توانستم با مردم و فضا آشنا شوم و به ایده نگارش برسم و طرحی که در ذهن داشتم کاملتر شود.
وی درباره پژوهشهایی که برای نگارش این رمان داشته نیز اظهار کرد: در سفر ۴ یا ۵ روزه به خرمشهر مدام در حال مصاحبه با مردم شهر، رفتن به جاهایی که درگیر با جنگ بوده و پرسوجو درباره اتفاقاتی که در آن زمان رخ داده، بودم. البته در نگارش ضمن دیدن «روایت فتح» مرتضی آوینی، کتابهای خاطرهمحور و آثاری چون کتاب «دا» را هم خواندم.
حمید بابایی که اجرای این جلسه را برعهده داشت با اشاره به وضعیت کنونی شهر خرمشهر به بیانات امام راحل (ره) اشاره کرد که بهتر است شهر خرمشهر تغییر پیدا نکند تا مردم بدانند که چه بلایی بر سر این شهر و مردم آن آمد.
طاهریان نویسنده «وقتی حیات خواب بود» درباره ایده نگارش کتابش بیان کرد: پیش از نوشتن این کتاب داستان کوتاهی در دست داشتم که جرقهاش از گفتگو با یک دوست پرستار در ذهنم زده شده بود. خاطره دوستم که درباره تصمیم پدرش در در زمان جنگ و حمله عراقیها بود حس و حال عجیبی در من ایجاد کرد و وقتی به خرمشهر سفر کردم یکسری اشتراکات از جمله عجین بودن زندگی مردم جنوب با گاومیش و اینکه چقدر برایشان گاومیش اهمیت دارد باعث شد تا فکر کنم میتوانم این داستانها را به هم پیوند دهم.
در بخشی از این جلسه یکی از داستاننویسان جوان درباره «وقتی حیات خواب بود» گفت: خواندن این کتاب حوصله من را به عنوان مخاطب سرنبرد و با اینکه نویسنده اهل جنوب و خرمشهر نیست و تجربه زیستهای ندارد اما به نظرم به گونهای نوشته شده که ارتباط حسی با مخاطب برقرار میکند. همچنین پرداخت شخصیت «حیات» به گونهای است که خواننده نگرانی و احساسات او را درک میکند.
یکی دیگر از داستان نویسان حاضر در این جلسه به تجربه زیسته نویسنده در بخشهای مختلفی از «وقتی حیات خواب بود» اشاره کرد.
الهه طاهریان همچینن با تاکید بر اینکه «وقتی حیات خواب بود» اولین کتاب منتشر شدهاش است اظهار کرد: حسی که «حیات» به گاو خود به نام مروارید داشته و اینکه فکر میکرد او مقدس است، چیزی است که باید بیشتر در «وقتی حیات خواب بود» به آن میپرداختم. شخصیت این کتاب چندان بومی نبود و من قصد داشتم نشان دهم که جنوب به قدری میتواند مردم را در خود درگیر کند که یک فرد اگر دو یا سه سال در آنجا زندگی کند از بومیان هم بومیتر میشود.
در ادامه حمید بابایی به نوع پرداخت نویسنده به گذشته شخصیت «حیات» در کتاب «وقتی حیات خواب بود» انتقاد کرد و افزود: وقتی داستان کوتاه تبدیل به رمان میشود باید اثر از مدیوم داستان کوتاه خارج شود و جغرافیا و داستان عمق بیشتری داده شود در حالیکه قصه «وقتی حیات خواب بود» برای رمان بسیار لاغر است یعنی نمیتواند تبدیل به داستان بلند ۱۵ هزار کلمهای یا رمان بلند ۴۵ هزار کلمهای شود.
وی ادامه داد: بحران اصلی «حیات» که داستان را شکل میدهد در بحران رمان نیست یعنی رابطه او با گاو طی ۳۰ صفحه جمع میشود و از جایی غیرمنطقی به نظر میآید. از جایی که او میپذیرد همه چیز حتی فرزندش را به هر قیمت کنار بگذارد و فقط گاو را حفظ کند. اگر حل مشکلات داستان یا بحران داستان مسائل روانکاوانه باشد مشکل از نویسنده است و برای من این سوگ اصلا منطقی نیست.
در بخش دیگر جلسه حاضران در سالن مهرداد اوستا به بخشهای مختلف داستان که به مرگ گاومیش و جابجا کردن آن توسط «حیات» اشاره دارد، انتقاد کردند. همچنین یکی از داستاننویسان جوان گفت: رمان فضاسازی خوبی نداشت و حتی احساسات زن داستان نیاز به ساخت بیشتر برای حس گرفتن با او داشت و من نتوانستم احساسات «حیات» را درک کنم. گویا «وقتی حیات خواب بود» داستان کوتاهی است که تبدیل به داستان بلند شده در حالیکه با فضاسازی، شخصیتپردازی نویسنده میتوانست اثرگذاری بهتری داشته باشد.
حمید بابایی هم «وقتی حیات خواب بود» را اثری مناسب و بسیار جذاب برای تولید در قالب فیلم سینمایی دانست و تاکید کرد: البته لازم است یکسری نکات از جمله رابطه علت و معلولی با گاو کامل شود تا حس شخصیت داستان برای مخاطب باورپذیر شود.
وی ادامه داد: وقتی به عنوان یک نویسنده سراغ مضمون و چیزی میروید که برای شما نیست داستان خوب نخواهد شد. در جایی از«وقتی حیات خواب بود» که به ارتباط عشیرهای اشاره دارد، داستان خوب ساخته نشده چراکه برای الهه طاهریان نیست و در جایی که «حیات» زن شهری میشود همه چیز کاملا درست است چراکه نویسنده اتمسفر آن فضا و نوع ارتباط آدمهایش را میشناسد.
این منتقد و نویسنده همچنین از کمرنگ بودن شخصیت مرد در «وقتی حیات خواب بود» و از ترس برخی از نویسندگان از فضاسازی سخن گفت و در ادامه الهه طاهریان اذعان کرد: یکی از ضعفهایم در نویسندگی فضاسازی است. برای من اولویت در نوشتن اول شخصیتسازی، بعد ماجرا و بعد فضاسازی است و ن میدانم که در این بخش ضعف دارم.
در بخش دیگری ازهفتمین نشست «دوشنبهها به وقت کتاب» داستان نویسان به تحلیل شخصیت «حیات» در «وقتی حیات خواب بود» پرداختند و اظهار کردند: «حیات» زنی درونگرا است، او جلوی افکار خود را میگرفت در حالیکه اگر حتی نشخوارهای فکریاش بیشتر میشد در ساخته شدن شخصیت داستان کمک بیشتری داشت.
الهه طاهریان درباره ریتم این داستان نیز بیان کرد: ریتم جزو تکنیکهای کار نویسندگی است. نویسنده میتواند جایی که میخواهد مخاطب را با خود همراه کند ریتم را تند وجملات کوتاه کند یا در جایی که نمیخواهد داستان پیش رود یا مخاطب خسته شده از جملات بلند که چندان اطلاعاتی هم ندارند استفاده کند. در این کتاب هم من ریتم را بر اساس مضمون اثر که به جنگ میپردازد انتخاب کردم. طرح رمان ۱۲ مرحلهای بود و من در هر بخش میدانستم که چه باید بنویسم و بر اساس آن موضوع هم ریتم داستان را انتخاب میکردم.
بابایی این کتاب را اثری خوشخوان معرفی کرد که ریتم خوبی دارد اگرچه این ریتم برای رمان نیست. ریتم باید جایی تند و جایی کند شود در حالیکه در «وقتی حیات خواب بود» نویسنده با حال و هوای شخصیت اصلی همراه نیست.
وی همچنین اظهار کرد: ما در حوزه رمان جنگ و دفاع مقدس، بسیار فقیر هستیم و فقرمان را هم باید با حوزه ادبیات شفاهی بسنجیم که خاطرات شهدا، برادر شهید و …. است و بعضا به عنوان کتابسازی مطرح میشود. اگر میخواهیم در حوزه شهدا کار کنیم باید فهم کنیم که در یک اثر از چه دایره واژگانی میتوانیم استفاده کنیم و چه از واژگانی نمیتوان استفاده کرد.
بابایی ادامه داد: خاطرات شفاهی در حال از بین بردن رمان جنگی است که به مسئله جنگ میپردازد. چنین آثاری بیشتر اطلاعات دارند و از نظر داستانی کارهای بسیارضعیفی هستند. من کتابی درباره جنگ وعملیات رمضان خواندهام که نویسندهاش نمیداند عملیات چه زمانی بوده، فرماندهان عملیات چه کسانی بودند و در کجا انجام شده و صرفا نویسنده با یک نفر مصاحبه کرده است چنین مواردی دست ما را برای نوشتن و پرداختن به مسائل جنگ میبندد چون وقتی مخاطب کارهای ضعیف میخواند سطحش پایین میآید.
وی در بخشی از سخنش به اهمیت اختصاص دادن زمان کافی برای نگارش یک رمان و نوشتن درباره جنگ اشاره کرد و یادآور شد که رمان جنگی محدود به مصاحبه نیست بلکه نویسنده باید از تمام موارد و جوانب جنگ اطلاعات داشته باشد و آگاهی از شرایط اجتماعی و سیاسی آن دوره در کنار مصاحبه، اهمیت دارد.
طاهریان در پایان این جلسه نیز گفت: بیشتر نویسندگان وقتی میخواهند از جنگ بنویسند، جنگ را میدان جنگ (خمپاره، تیر و تفنگ) میبینند در حالیکه زندگی مردم و محاصره یکساله مردم آبادان در جنگ چیزی است که در هیچ فیلم یا کتابی به آن پرداخته نشده است. پرداختن صرف به میدان جنگ از نظرم ضعف در حوزه آثار و تولیدات با موضوع جنگ است.
بابایی ادامه داد: نگاه ما به جنگ، نگاه ایدئولوژیک خاص است و ما دنبال روایت خاصی هستیم. اینکه چرا روایت شهید مرتضی آوینی برای ما جذاب است به این دلیل است که او نگاه انسانی به جنگ داشت ولی ما خوب در حوزه جنگ کار نکردیم و نهادهای دولتی حاضر نیستند خطر کنند و یک روایت از آغاز بوده و تا آخر هم همان را دنبال میکنند و این از آسیبهای حوزه جنگ است.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است