به گزارش خبرنگار سینما صبا، سالهاست که کارشناسان مینویسند تفاوت مهم حضور مدیر فرهنگی و غیرفرهنگی، در دغدغه و شناخت خلاصه میشود و این که برای مدیریت فرهنگی، باید شعور بر شعار غلبه کند.
در مرور اخبار اخیر حوزه سینما، به چند اتفاق برمیخوریم که از سوی موزه سینما وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و باغ کتاب زیرمجموعه موسسه تصویر شهر صورت گرفته و باید آنها را پاس بداریم.
موزه سینما چه بخواهیم و چه نه، در سه سال اخیر فراتر از یک موزه با سینما و علاقمندانش برخورد کرده است. حساب تعداد نشستهای تخصصی و ورکشاپهای تخصصی موزه از دستمان در رفته. موزه در این دوره، یک روز هم بیبرنامه نبوده و هیچکس نمیتواند مدعی شود بودجه موزه، به هدر رفته است. به موقع به پیشکسوتان بها داده، به موقع سراغ آنها را گرفته و به موقع، روزآمدی خود کار کرده است.
موزه، امسال بهمناسبت روز ملی سینما، از چند اقدام خود که مشخص است مدتها روی آن فکر شده، رونمایی کرد.
اپلیکیشن تقویم جامع سینمای ایران، اقدامی است که اگر رها نشود برای آیندگان مفید است.
تهیه نخستین کتاب تاریخ شفاهی موزه سینما که سالهاست روی آن کار میشود، یک اقدام موزهای ستودنیست.
همچنین افتتاح اولین سالن ایمرسیو مدیا با قابلیت نمایش تصاویر در چهار وجه که میتواند یک فصل تازه برای موزه باشد.
رونمایی از پلتفرم تخصصی موزه سینمای ایران شامل: تاریخ شفاهی هنرمندان، کارگاههای آموزش سینما، نشستهای تخصصی سینمایی، خانه نقد، تاریخ سینما، شبهای مستند، بزرگداشت هنرمندان و پادکست سینمایی اگر به آن اهمیت داده شود و تبلیغات مناسبی دربارهاش صورت بگیرد، حرکت درستی است که باید ادامه یابد و با تغییر و جابهجایی مدیریتی، در نطفه از بین نرود.
اختصاص سالن برای مخاطبان کودک که در مجموعه پردیس باغ کتاب رخ داده نیز از اقدامات مهمی است که سالهاست کارشناسان و تحلیلگران اهمیت آن را یادآور شدهاند. این اقدام به ویژه برای مجموعهای که کودکان به همراه خانوادههایشان بخشی از بازدیدکنندگان آن – و شاید بتوان گفت اصلیترین و ثابتترین مخاطبانش- هستند، سبب میشود تا بهمرور، شناخت سینما به نسلی که نیازمند سرگرمشدن و آموختن است، منتقل شود. درست مانند ایدههایی چون نامگذاری سالنها به نام و یاد زندهیادان علی حاتمی و رسول ملاقلیپور که شاید یک اقدام ساده بهنظر برسد اما پیوست فرهنگیاش [که نویسندگی این دو سینماگر است] خود میتواند یک فرهنگسازی غیرمستقیم باشد.
باز هم باید تاکید کرد که وقتی دانش، شناخت و شعور فرهنگی نزد مدیریت یک مجموعه فرهنگی وجود داشته باشد، همه اقدامات مدیر فرهنگی، ناخودآگاه ذیل همین شعور و شناخت تعریف میشود و جلوه مییابد و نیازی نیست که او مدام و برای کاری که نکرده یا نتوانسته آن را انجام دهد، شعار بدهد و دیگران را متهم به کمکاری یا اختلالآفرینی کند.
مدیر فرهنگی را میتوان از کلام و رفتارش و از خلاقیت و ثمربخشیاش بهجا آورد.
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است