امروز ۱۲ آذر ۱۴۰۲ ساعت ۰۵:۲۷
Toggle navigation
خانه
سینما
انیمیشن
فیلم کوتاه
مستند
هنر و تجربه
رادیو و تلویزیون
رادیو
نمایش خانگی
شبکه های استانی
شبکه های برون مرزی
شبکه های اینترنتی
هنر
تجسمی
مد و لباس
معماری
موسیقی
بازی
تئاتر
فرهنگ
اقتصاد فرهنگ و هنر
رسانه
شعر
صنایع فرهنگی
کتاب
میراث فرهنگی
جهان
تلویزیون جهان
سینمای جهان
هنر جهان
جشنواره ها
جشنواره بینالمللی فیلم فجر
جشنواره بین المللی هنرهای تجسمی فجر
جشنواره پویانمایی تهران
جشنواره بین المللی موسیقی فجر
جشنواره بین المللی تئاتر فجر
جشنواره بین المللی مقاومت
جشنواره فیلم کوتاه تهران
جشنواره سینما حقیقت
جشنواره فیلم کودکان و نوجوان
جشنواره استانی صدا و سیما
جشنواره بین المللی جام جم
جشنواره عمار
جشنواره فیلم شهر
استان ها
آذربایجان شرقی
آذربایجان غربی
اردبیل
اصفهان
البرز
ایلام
بوشهر
تهران
چهارمحال و بختیاری
خراسان جنوبی
خراسان رضوی
خراسان شمالی
خوزستان
زنجان
سمنان
سیستان و بلوچستان
فارس
قزوین
قم
کردستان
کرمان
کرمانشاه
کهگیلویه و بویراحمد
گلستان
گیلان
لرستان
مازندران
مرکزی
هرمزگان
همدان
یزد
شبکه های اجتماعی
چندرسانه ای
عکس و گرافیک
ویدئو و صوت
مجموعه رسانه ای صبا
باشگاه فیلم و عکس صبا
روزنامه صبا
ماهنامه صبا
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم
گرگهای «وال استریت» چه میگویند؟
پول مثل اکسیژنه! و من میخوام بیشتر از هر کس دیگه ای، نفس بکشمش!
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم (ویژه پرویز پرستویی)
به عشق پرویز پرستویی…!
آقا جان بهشت که زورکی نمیشه! آنقدر فشار میدین که از اون ور جهنم میزنه بیرون …
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم
راه فراری نیست
تنها بودن بهتر از اینه که نشسته باشی کنار کسی که دوستت داره ولی باز هم حس کنی که تنهایی...
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم
۱۲ مرد خشمگین چه میگویند؟
ولی پسره واقعا پدرشو کشته بود، هان؟
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم
عاشقانه کازابلانکا
من دیگر نمیتونم بجنگم، نمیتونم یه بار دیگه ازت فرار کنم، من دیگه نمیتونم تشخیص بدم چی درسته و چی غلط.
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم
آدمها؛ مثل ماه
همه آدمها مثل ماه هستند، قسمت تاریکی دارند که هیچوقت به کسی نشان نمیدهند.
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم
کسی که ۱۲ سال بردگی کشید
اگه این گفتگو درباره اینه که چی حقیقته و چی نیست پس باید گفت که توی برده داری هیچ عدالت و درستی وجود نداره.
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم
پرسهای در میان ستارهای
من از مرگ نمی ترسم من یک فیزیکدان هستم و تنها از زمان می ترسم.
تالارِ دیالوگهای شاخصِ یک فیلم
یک قاتل حرفهای و دختری که تنها شد!
کشتن کسایی که برای زندگیشون ارزشی قائل نیستن برام لذتی نداره!
1
2
آرشیو
آخرین اخبار
21:57
عکسهایی از گریم بازیگر تازهدرگذشته «سلمان فارسی»
21:52
فراخوان نخستین جشنواره تئاتر شبستان منتشر شد
21:46
کاخ سعدآباد به مدت سه روز تعطیل است
21:44
مراسم ترحیم زنده یاد پروانه معصومی فردا برگزار میشود
21:35
لزوم همکاری کلانتر سازمان سینمایی و حوزه هنری
21:27
«نون خ» تبدیل به یک خانواده شده است/ شخصیتی پیچیده در سریال «ناریا»
21:15
به بهانه شادی آثار بیمحتوا را به خورد بچهها ندهید
21:08
نامه عاشقانه منتشرنشده «جلال» به «سیمین»
16:15
عکس، راوی، حرکت…!
16:11
بررسی ارتباطات و تبادل تجربیات بینایران و کشور مالزی در برگزاری مراسم حج
پربازدیدترین ها
جدول فروش فیلم ها
عنوان
فروش (تومان)
فسیل
280/219/886/790
هتل
105/685/751/900
شهر هرت
73/438/402/555
بچه زرنگ
30/613/732/250
نارگیل۲
17/109/455/170
گیجگاه
8/141/149/500
هولیا
4/795/964/750
ستاره بازی
3/093/752/500
جنگل پرتقال
1/030/885/500
اختالرضا
886/010/000
عامه پسند
403/040/000
سرهنگ ثریا
384/972/500
حدود 8 صبح
262/367/500
آهو
142/885/000
نظر سنجی
با تولید سریال تلویزیونی «پایتخت 7» موافق هستید؟
بله
خیر
نمایش نتایج
Loading ...
یادداشت
کنش سیاسی؛ امری اجتناب ناپذیر در جامعهای با ثبات
زندگی پایانی دارد، اما عشق هرگز!
تماشا با گوش، شنیدن با چشم!
از «برابری» تا «آزادی»
ایستاده در غبار؛ در ضیافت «هجمهها و خنجرها»