جولی اسمیت میگوید: «خواندن این کتاب تضمین نمیکند که شما باقی عمرتان لبخندبهلب زندگی خواهید کرد؛ اما به شما یاد میدهد از کدام ابزار بهره بگیرید تا لبخندهایتان واقعی و از صمیم قلب باشد.»
رمان زندگی امیر و حسن را تعریف میکند. دو پسری که با هم بزرگ شدهاند و دوستی عمیقی بینشان برقرار است، اما از دو دنیای متفاوت هستند. امیر اربابزاده است و حسن نوکر خانهی او.
ساختن برای هر کسی است که میخواهد چیزی تازه بسازد، کسی که بهدنبال رسیدن به چیزی برتر است، کسی که نمیخواهد وقت باارزش خود را در این سیارهی باارزش هدر دهد.