به گزارش خبرنگار صبا، «لحظه گرگ و میش» نام جدیدترین ساخته همایون اسعدیان کارگردان نام آشنای سینمای ایران است. اسعدیان کارگردانی که در چند فیلم سینمایی اخیر خود بر خلاف آثار مشهورش در دهه ۷۰ همچون «نیش» و «شوخی» دغدغه های اجتماعی داشته در این سریال به مانند همان آثار به ویژه «بوسیدن روی ماه» به دغدغه های آشنای خود که برای نمونه خانواده های درگیر جنگ تحمیلی یک از آنهاست، سرک کشیده است.
«لحظه گرگ و میش» سراغ خانواده وحدت؛ خانواده ای از طبقه سطح بالای اجتماعی می رود، اعضای این خانواده البته با وجود نوع جایگاه اجتماعی شان برخلاف آنچه انتظار می رود ساده زیست و سنتی هستند.
اسعدیان در دل داستان های این خانواده و اعضای آن به مانند نمونه های موفق تلویزیون ایران در سال های گذشته همچون «روزگار قریب» و «در چشم باد» سراغ حوادث و اتفاقات پیرامون آنها در بستر تاریخی می رود البته با این تفاوت که این بار دوره انتخابی اسعدیان معاصرتر و اشاره به معضلات اجتماعی پررنگ تر از حوادث سیاسی است. البته باید پذیرفت که اسعدیان در بررسی برخی از این اتفاقات و معضلات، گاهی به صورت سطحی گذر کرده است؛ اتفاقاتی که شاید می توانست با اشاره های بیشتر و قوی تر به مانایی آنها در ذهن مخاطب کمک کند، اما ابا این حال کاری که اسعدیان در این اثر انجام داده در سریال های تلویزیونی چندین سال گذشته تلویزیون کشور اگر نگوییم بی سابقه بوده حداقل کم سابقه بوده است.
شاید دلیل همراهی طیف های مختلف جامعه با این سریال هم به این نوع پرداخت به حوادث دهه های ۶۰، ۷۰ و ۸۰ برمیگردد. برای نمونه اگر برای برخی ماجراهای عشقی در دهه ۶۰ و همچنین موضوع جنگ و خانواده های درگیر آن در تلویزیون کهنه به نظر برسد همان ها هم معتقد هستند بررسی سرنوشت جوانان به جنگ رفته آن سال ها در تقابل با جوانانی که جنگ برایشان دغدغه نبوده بدون آنکه سازنده به ورطه شعارزدگی بیفتد کشش و جذابیتی دارد که در این سال ها در تلویزیون مان نمونه اش را شاهد نبوده ایم. اگر چه همانگونه که اشاره شد میتوان از نوع گذر کردن و بعضا سرسری پرداختن به برخی از این مسائل و معضلات و تنها طرح موضوع کردن آنها مانند بحث شرکت های هرمی به عنوان پاشنه آشیل سریال یاد کرد.
شاید اگر برای آنهایی که این سریال را تا به امروز ندیده اند بگوییم این آخرین ساخته اسعدیان به صورت علنی به موضوع یک پزشک فاسد که شغل مقدس خود را نادیده گرفته و دست به هراقدام شنیعی برای کسب پول می زند و البته گرفتار عذاب الهی آنی هم نمی شود پرداخته است متوجه تفاوت این سریال با دیگر ساخته های تلویزیون در این سالها می شود.
در صحبت از این سریال همچنین باید به نوع شخصیت پردازی برخی از کاراکترهای سریال نیز توجه کرد؛ نوعی از شخصیت پردازی که پیش از این در کمتر اثر تلویزیونی ایرانی دیده شده است. به جرات می توان گفت در میان کاراکترهای این سریال برگ برنده تا به امروز شخصیت سروش مطلق است. سروش مطلق کاراکتری است که شبیه آن را در کمتر اثر تلویزیونی و یا شاید حتی سینمایی ایرانی تا به امروز دیده ایم پزشک بلندپروازی که برای رسیدن به طبقه بالای جامعه دست به هر عمل غیراخلاقی می زند از رشوه گیری به عنوان یک پزشک تا رفتارهای غیراخلاقی چون عمل های غیرضروری و… و البته با وجود این همه رذالت اخلاقی اسعدیان و فیلمنامه نویسان کار در دام سطحی بودن گرفتار نمی شوند. همین شخصیت سنگدل در صحنه های تک نفره اش احساسات و عواطفی همسان کاراکترهای مثبت داستان مانند یاسمن وحدت یا توران خانم مادر یاسمن دارد و نکته درخشان کار آنجاست که از این غلیان احساسات تنها دانای کل، آگاه است. سازندگان این سریال همچنین در حرکتی متهورانه برای باورپذیر کردن این شخصیت پس از زمین خوردنش به سبب خامی و بی تجربگی که برای بیننده نیز باورپذیر است با دور کردن داستان و دوربین از او کارهای زشت و حتی پلیدگونه اش را برای مخاطب کم رنگ جلوه می دهند.
در پایان می توان گفت این اثر اسعدیان در بحث طرح موضوعات ملتهب اجتماعی برای تلویزیون ایران یک حرکت رو به جلو به حساب می آید و البته امید است که حضور و موفقیت اسعدیان در تلویزیون موجب همکاری بیشتر کارگردانان نام آشنای سینما با تلویزیون شود.
محمدامین شکاری
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است