به گزارش خبرگزاری صبا به نقل از ستاد خبری نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی، جلال ستاری بیشتر عمرش را صرف تحقیق در باب اسطوره، نمایش و تاریخ کرده است و اکنون نامش برای هفتمین دوره بر سمیناری است که پایه و اساسش بر پژوهشهای عمده او بوده است. سمیناری در دل جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی که پژوهشگرانش در پی یافتن نشانگان و ریشههای اساطیری و ملی نمایش در ایران هستند. همان پژوهشهایی که ستاری در کنار بهرام بیضایی، لاله تقیان، جمشید ملکپور، مایل بکتاش و … از دهه چهل شمسی تاکنون انجام داده است.
در هفتمین دوره سمینار نوزدهمین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی که مثل همیشه با اهدای جایزه جلال ستاری همراه است و امسال در شهر قمصر کاشان برگزار میشود، برخی پژوهشگران شناخته شده به ارایه مقاله و سخنرانی میپردازند که برخی از آنها عبارتند از:
جمشید ملکپور، از مورخان نمایش ایرانی مقالهای با عنوان «پیشنهاد برای موضوع یک سمینار» را ارایه داده است. ملکپور در این مقاله ابتدا میپرسد که آیا میشود مفاهیمی چون آیین و سنت را نوزایی کرد و سپس با اشاره به اینکه اساساً این مهم رخ نداده است، دلایل نبودن موفقیت و راهکارهای موجود را ارزیابی می کند.
سودابه فضائلی از پژوهشگران حوزه فرهنگ و هنر که در زمینه نمایشهای ایرانی تحقیق کرده نیز قرار است در مقام سخنران مهمان «میتولوژی هیچ یا عدم» را ارزیابی کند. او در سخنرانی خود به داستانهایی میپردازد که عدم را به عنوان منشا خلفت معرفی و مواجهه آن با نیروی نظمیافته را مجسم میکند.
محمدرضا اصلانی، فیلمساز و پژوهشگر شناختهشده کشور در مقام سخنران مدعو قصد دارد درباره «مفهوم هیچ و آیین در دوره جدید» سخن بگوید. سخنرانی این هنرمند بر پایه آن است که جهان امروز ما در احاطه مفاهیمی است که از هیچ پدید آمده است و به نظر میرسد که ما نیز خود بدل به هیچ شدهایم.
همچنین حمیدرضا اردلان، که دبیری این سمینار را برعهده دارد، قرار است در پنلی با عنوان «گزارش تئاترهای آیینی و ترانسمدرن خیابان انقلاب» به کارگاهی با همین نام در جشنواره تئاتر دانشگاهی بازگردد که در آن دانشجویان تجربههای ویژه از مواجهه با اشکال مدرن اجرا و رهگذران خیابان انقلاب ثبت و ضبط کردهاند.
محمدرضا رسولی و پریسا کیومرثی در مقاله «سیاستگذاری نمایش سنتی در تئاتر معاصر ایران» با تکیه بر آرای هری هیلمن چارترند به نقش دولت در سیاستگذاری فرهنگی و هنری حوزه نمایشهایی سنتی پرداختهاند. این پژوهشگران تمرکز خود را بر دهه هشتاد شمسی قرار دادهاند که اساس فرهنگ بر مبنای سیاستهای تقابلی دستخوش تغییر میشد.
مرجان پورغلامحسین و محمدرضا حیدری در مقاله «درآمدی بر مبنای اقتصاد تعزیه با نگاه به تکایا و مجالس» شهر تفرش را به عنوان یک نمونه در نظر گرفتهاند و به نظام تولید و مصرف، منابع مالی و زیرساختهای تعزیه در این شهر پرداختهاند. این پژوهشگران راهحلهایی برای اصلاح نظام تعزیه در حوزه اقتصاد ارایه دادهاند.
محمدحسین ناصربخت که قائممقامی جشنواره را برعهده دارد با همراهی داریوش نصیری مقاله «شناخت اصول و قواعد روایت در داستان رستم و سهراب» را ارایه میدهد. این مقاله بر پایه نظریه روایتشناسی ژرار ژنت به طومار نقالی مرشد عباس زریری میپردازد. از نکات جالب توجه این مقاله نگاه این دو پژوهنده به نقالی به عنوان ابزار سرگرمی و تحریک هیجانات تماشاگر است. این مقاله طبقهبندی مشخصی نیز از انواع نقل در نمایش سنتی ارایه داده است.
ناصربخت در بخشی دیگر «اورتااویونی، تقلید سنتی ترکیه» را دارد و در آن به ابعاد مختلف این نمایش سنتی شادیآور کشور ترکیه میپردازد. این مقاله نگاهی تطبیقی میان این شیوه و دیگر گونه تقلید در نمایش سنتی ایرانی دارد.
داوود فتحعلی بیگی در این سمینار به «موسیقی نمایش شادیآور» میپردازد. او با اشاره به اینکه موسیقی جنبه تزیینی در نمایش دارد، به اهمیت و ویژگیهای نمایشی آن میپردازد.
اردشیر صالحپور در «آداراب افسر، نخستین اپرت توس بختیاری» نقبی به دوره اپرتنویسی در ایران میزند و نخستین اپرت بختیاری پرده برمیدارد که در آن تجدد و تقابل آن با فرهنگ عشایری و رویدادهای تاریخی و سیاسی زمانه مشهود است.
رحمت امینی با همراهی زهرا شیروانی «پردهخوانی به مثابه هنر اجرا» را آماده کرده و سعی دارد در آن تعامل میان مخاطب و اجراکننده را بررسی کند.
«شهر هوشمند و تغییر آیینها در روابط اجتماعی» عنوان مقاله السا قیامی آزاد است که با تکیه بر رویدادها تکنولوژیک جهان در قرن تازه، به بررسی جایگاه آیینها در فضای سایبری شده امروز میپردازد.
ناهید لطفی افشار در مقاله «تکیهها، ساختار فراگیر معماری و کارکردهای مذهبی اجتماعی» با بیان نقش تاریخی عصر صفویه در شکلگیری گونههای مذهبی نمایش، عناصر معماری تکایا را بررسی کرده است و نقش آنها را در شکلگیری آیینها ارزیابی کرده است.
مقاله «و خدایی که در این نزدیکی است» از مهدی صفارینژاد به کمدی سپید کاشان و روش کار حسین کاشی میپردازد. آقای کاشی از تقلیدبازهای مشهور است که در شیوه کمدیش اسلوب مولفواری دارد. صفارینژاد به طبقهبندی و تعریف شیوههای این کمدین پرداخته است.
مهدی دریایی، از چهرههای شناخته شده تعزیه در شهر اراک است. او در مقالهای با عنوان «حافظ و تعزیه» به تأثیر شعر حافظ بر تعزیهسرایی پرداخته است. او مدعی است تعزیهسرایانی چون میرعزا، میرانجم و مداح قزوین از اشعار حافظ تأثیر گرفتهاند.
دیگر پژوهشگر این سمینار، رحمان هوشیاری است که در مقاله «نقش و جایگاه زنان حکایتخوان در نقل و روایتگری فولکور» به سراع مناطق کردنشین رفته است و جایگاه زنان کرد در داستانسرایی و ترانهخوانی پرداخته است. آقای رحمانی تأکید کرده است که به سبب تداوم زندگی سنتی در کردستان این جایگاه تداوم داشته است و این بخش از اجتماع نقش بزرگی در ارتقا فولکور کردی داشتهاند.
مهدی پوررضاییان و فرهاد بردباری در «مطالعه تطبیقی تعزیه شهادت امام حسین و حضرت عباس با داستان گشتاسب و زریر در شاهنامه» پی به شباهت دو نسخه در دو قالب متفاوت بردهاند. البته این پژوهندگان تفاوتهای موجود را نیز برشمردهاند و مدعی شدهاند در برخی موارد تفاوتها بر جهانبینیها تأثیرگذاری داشتهاند.
لیلی عاج که در سمینار پیش رو مدیریت جلسات را نیز برعهده دارد مقالهای با عنوان «بررسی کارکرد دراماتیک آیرونی در نمایشنامه زلیخانامه داوود فتحعلی بیگی» را ارایه میدهد. عاج با تکیه بر مفهوم آیرونی در زبان فارسی و ریشههای اشکال مختلف نمایشهای ایرانی در متن «زلیخانامه» قصد کشف کنشهای دراماتیک آن دارد.
رفیق نصرتی و زهرا علوی در مقاله «رابطه دیالکتیکی مکان-فضا و اجرای تعزیه» دو مکان اجرای تعزیه در اصفهان را به عنوان نمونه تحقیقاتی برگزیدهاند تا طی پژوهش خود به کشف رابطه میان محل اجرای تعزیه و خود اجرا نائل شوند. این پژوهش متوجه شده است که مکان تعزیه منجر به آفرینش فرمهای متفاوت در اجرا شده است و یک رابطه دیالکتیک میان مکان و اجرا شکل گرفته است.
«نقش زنان در نمایش عروسکی سنتی ایران» عنوان پژوهشی است که سلما محسنی اردهالی برگزیده است. این پژوهشگر حوزه نمایش عروسکی با تیکه بر نمایشهای عروسکی عامیانه تا پیش از پدیدار شدن وجوه آکادمیک در نمایش ایران، به تأثیر زنان در شکلگیری این گونه نمایشها در جامعه مردسالار ایران میپردازد. وی مدعی شده است که با وجود قبح حضور زنان در جهان نمایش، عروسکهای زن نقش ویژهای در این شرایط ایفا کردهاند.
زهرا حاجی احمدی در مقاله «بررسی جلوههای عشق در تعزیههای عاشورایی» با بیان ترمولوژی واژه عشق، تعریف عشق در نسخ تعزیه را بررسی کرده و ابعاد آن را در شکل حماسی تعزیه بیان کرده است.
«مطالعه ظرفیتهای طنز در طومارهای نقالی» عنوان مقاله سعید وفایی در باب «حمزهنامه» است. این نویسنده با اشاره به اشکال کمدی و شگردهایش، حمزهنامه را منبع غنی طنزپردازی معرفی کرده است و هفتاد قطعه خندهآور از این اثر استخراج و تکینکهای آن را برشمرده است.
شکوفه ماسوری، استاد دانشگاه سوره نیز در مقاله «بررسی عناصر اختلال شخصیت خودشیفته و تغییرات آن» به سراع بحر طویل شمر در مجالس تعزیه شهادت حضرت عباس رفته است. این استاد دانشگاه قصد دارد خوانشی میانرشتهای از مجالس تعزیه ارائه دهد و با تکیه بر اشعار شمر، شخصیت روانی او را ارزیابی کند.
سعید کاظمیان و مهناز عبدبهزاد در مقاله «مفهوم تئاتر سنتی در تئاتر معاصر» با مخالفت به نگرش فرمی و محتوایی در تطبیق شکل سنتی و مدرن تئاتر، به سراغ تبارشناسی و شکل تکوینی نمایش از گذشته تا دوره معاصر رفتهاند و قصد دارند به این پرسش پاسخ دهند که آیا تئاتر سنتی از تئاتر معاصر عقب مانده است.
علی شمس در مقاله «میراث موازی شرق و غرب» به تطبیق سیاهبازی و کمدی دلارته ایتالیایی پرداخته است. او در این پژوهش با مطرح کردن چند پرسش قصد دارد این دو شیوه را از منظر تاریخی و تکنیکال بررسی کند و ببیند آیا این دو فرم اجرایی برآمده از آیین، شباهتی با هم دارند یا خیر.
ابراهیم گلهدارزاده نیز در مقاله «در چیستی آیین» به سراغ واژهای رفته است که به ظاهر آشناست؛ اما مرز باریکی با مفاهیمی چون سنت و اسطوره دارد. او در همین مسیر به سراغ ترکیبهایی چون نمایش آیینی رفته است و به اشتباهات موجود در این ساختار واژگانی و تصور عمومی از آن پرداخته است.
در این سمینار چند مقاله خارجی نیز ارایه میشود، از جمله مقاله «اشکال و تحولات تئاتر کهن» از آنتونیو سالرنو که در آن نگاهی به تاریخ تئاتر در یونان و حرکتش به سوی سدههای پانزدهم تا نوزدهم اروپا داشته است. این نویسنده درباره حضور زنان در تئاتر و تغییرات معماری و سبکهای دیالوگنویسی اطلاعاتی تاریخی ارایه داده است.
یولانداکاپریکلیونه در «مفهوم تئاتر و تاریخ» به سراغ بیان بودن تئاتر رفته است و قصد دارد به سراغ مفهوم پیچیدهای برود که چگونه بیان خود بیان میشود. او با مطرح کردن مفاهیمی چون ایده و اصول، به شکل فانتزی اشاره میکند که برآمده از عاقلانه و عادلانه بودن تئاتر است.
ابوطالب مظفری در مقاله «نمایش قودغوبابه» به سراغ یکی از نمایشهای قوم هزاره در افغانستان رفته است. این نمایش یک اثر دو نفره است که مضمون آن گله و شکایت مادر داماد از مادر عروس است.
این سمینار که بخشی از جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی و در واقع شروع کننده جشنواره است، از صبح شنبه ۱۹ مردادماه در شهر قمصر آغاز به کار میکند و اختتامیه آن نیز عصر روز یکشنبه ۲۰ مرداد با اهدای جایزه جلال ستاری برگزار خواهد شد.
انتهای پیام/
هنوز دیدگاهی منتشر نشده است