به گزارش خبرنگار خبرگزاری صبا، احتمالا برای آنهایی که این شب ها سریال طنز «صفر بیست و یک» ساخته سیامک انصاری و جواد رضویان را می بینند این تیتر تا اندازه ای عجیب است، کجای این سریال ارزش توصیه کردن دارد؟ سریالی با این حجم از شوخی های بی مزه، مجموعه ای که از وجود قصه ای درگیرکننده و یا حتی شخصیتی جذاب بی بهره است و اگر شوخی ای هم در سریال دیده می شود به نوعی تکرارِ شوخی های تکراری بی مزه گذشته است؛ شوخی هایی که مشخص است سازندگانشان در هنگام ساخت به تنها چیزی که فکر می کرده اند دست به دست شدن (اصطلاحا وایرال شدن) کلیپ های آن در کانال ها و پیج های سطح پایین مجازی بوده و به هماهنگی آن با ساختار قصه (البته اگر وجود داشته باشد) هیچ اهمیتی نداده اند.
اما چرا دیدن این سریال را توصیه می کنم، به یک دلیل ساده: این سریال باید دیده شود تا متوجه شویم سال هاست تلویزیون ما در انحصار چه کمدین هایی است، سال هاست که کسی خارج از این محدوده وارد نمی شود، سال هاست که حق انتخاب ما در آثار کمدی تلویزیون در بهترین حالت بین بد و بدتر است (البته درستش این است که بگویم بین بدتر و بدترتر) و این گونه است که ما مخاطب ها از بدترِ شاگردان مدیری دست به دامان بدِ مدیری می شویم، مثالش هم همین می شود که وقتی «در حاشیه» اثر نازل مدیری را با «صفر ۲۱» مقایسه می کنیم گویی «در حاشیه» خاطرات دوران خوش سریال سازی را برای من زنده می کند. (البته ناگفته پیداست رضا عطاران از قاعده شاگردان مدیری مستثنی است.)
به عقیده من حقیقتا بامزه ترین بخش های «صفر بیست و یک» سیامک انصاری و جواد رضویان یکی دو دقیقه پایانی هر اپیزود است که مربوط به اشتباه های پشت صحنه سریال است. به شخصه وقتی هر قسمت سریال تمام می شود این بخش ها را نگاه می کنم تا ببینم بازیگرها کجا خودشان به خودشان خندیده اند تا شاید در بازبینی سریال متوجه شوم باید اینجای کار بخندم یا حداقل لبخند بزنم.
متاسفانه گفته می شود فصل دوم این سریال هم قرار است ساخته شود. واقعا فاجعه است که پیش از دیدن واکنش های مردم (منظور واکنش های واقعی و میدانی است) گروه سازنده تصمیم به ساخت فصل دوم می گیرد. کاش از سریال سازی غرب این نکته را می آموختیم که اگر مجموعه ای موفق نبود اصرار به ادامه دادنش نداشته باشیم.
برای یافتن واکنش های واقعی مردم هم دیگر وضعیت مثل گذشته نیست فقط کافیست خیلی راحت صفحات مجازی را مرور کنیم و ۵۰ کامنت صفحات واقعی را نگاه کنیم. این روش حداقل برای بازخورد یک اثر کمدی تلویزیونی که صرفا برای مخاطب عام ساخته شده درست به نظر می رسد.
البته می توانیم درس دیگری نیز از کمدی ها و کمدین های بین المللی بگیریم اینکه بر استفاده از گروه های بازنده اصرار نورزیم و کسانی که مخاطب سال هاست دست از آنها شسته به زور سرپا نگه نداریم.
معروف است در دهه ۵۰ میلادی استن لورل و الیور هاردی دو اعجوبه دنیای کمدی در تئاترهای بریتانیا قافیه را به کمدین نوظهوری به نام نورمن ویزدام باخته بودند و قاعدتا در پی آن کمتر تهیه کننده ای هم جرات آن را داشت تا روی این زوج دوست داشتنی که قطعا هنوز هم آثارشان خنده بر لب ها می آورد سرمایه گذاری کند پس چه اصراری هست تلویزیون ما روی کمدین هایی چون جواد رضویان و سیامک انصاری یا اصلا بزرگترِ آنها مهران مدیری اینقدر حساب باز می کند و به جوان ها میدان نمی دهد.
در آخر به سازندگان سریال «صفر بیست و یک» پیشنهاد می کنم در فصل آینده به سبک کمدی موقعیت های آمریکایی از صدای خنده تماشاگرها روی لحظاتی که به نظر خودشان خنده دار است استفاده کنند تا شاید بتوانند ما مخاطب ها را از سردرگمی این که کجا باید بخندیم و کجا باید صرفا نگاه کنیم، خارج کنند.
محمدامین شکاری
انتهای پیام/
2 comments