حسین شیراحمدی در گفتگو با خبرنگار تجسمی خبرگزاری صبا درباره آثار نمایشگاه «یادداشتها» که به تازگی با آثار وی برپا شده بود، گفت: درباره هیچ اثر نقاشی نمیتوان پرسید که سبک آن چیست و در آینده میتوان قضاوت کرد که یک تعداد آثار و هنرمند تحتتاثیر کدام جریان و اتفاق بودهاند.
او با بیان اینکه چیزی که برای او طراحی و نقاشی را تفکیک میکند متریال است، توضیح داد: وقتی میگویم مداد یعنی طراحی، وقتی میگویم رنگ روغن یعنی نقاشی. طراحی با خط سر و کار دارد و نقاشی با سبک طرف است. طراحی با تیرگی و روشنی ارائه میشود و نقاشی با فرمهای رنگی. در مواقعی نیز این موارد با هم ادغام میشوند و در آنجا مرز میان نقاشی و طراحی اهمیت ندارد.
این هنرمند با اشاره به اینکه هر اثر نقاشی و طراحی یک داستان و روایت درون خود دارد درباره اسم نمایشگاه عنوان کرد: یک دفترچه یادداشت در نظر بگیرید که شخصی که نویسنده و شاعر هم نیست با خود حمل میکند. هرآنچه که او در این دفترچه ثبت میکند مجموعهای از یادداشتهای آن فرد را تشکیل میدهد. در این پروژه ۲ ساله در واقع من از اول این ایده را نداشتم که یک مجموعه کار کنم که در نهایت با نام «یادداشتها» ارائه شود بلکه در عرض یک – دو ماه تصمیم بر اجرای این ایده شد. معتقدم وقتی هنرمند مشغول کار است نباید به نحوه ارائه، گالری، شرایط نمایشگاه فکر کند زیرا این عوامل بازدارنده فکر و خلاقیت او هستند.
وی افزود: این نمایشگاه «یادداشتها» نام دارد زیرا من قصد داشتم روزنوشتها و فرازونشیبهایی را که یک نقاش با آن مواجه است ثبت کنم، البته نه با این تصور که هر وقت دچار خسران روحی شدم اثری خلق کنم بلکه هر اتفاقی به صورت کاملا ناخودآگاه رخ داده است و من در آن زمان درک کافی برای شناخت اینکه تصاویر حاوی چه خصلتهایی هستند، نداشتم. بهتدریج که زمان میگذرد و مرور و سیر آثار را تماشا میکنیم تازه متوجه میشویم که کجا و به چه دلیل ثبت شدهاند. چون وقتی آدم یادداشت میکند، تمام خصلتهای بصری و روحی خود را در آن زمان به یاد دارد. درواقع دیدم که نقاشی چیزی نیست جز بازنمایی روان و وضعیتی خاص و درنهایت بازنمایی خود.
این هنرمند نقاش با تاکید بر اینکه ما همیشه از لحاظ اقتصادی دچار مشکل هستیم چه ویروس کرونا باشد چه نباشد، درباره مشکلات حوزه تجسمی اظهار کرد: هیچ فرم استخدامی را نمیبینید که بین گزینهها نقاش، بازیگر و موسیقیدان داشته باشد زیرا اساسا در کشور ما هیچکدام از این فعالیتها شغل به حساب نمیآیند و در سازوکار اقتصادی و مالیاتی کشور قرار نمیگیرند در نتیجه هنرمند مجبور است کنار فعالیت هنری خود مشغول به کار دیگری برای امرار معاش باشد. وقتی قوانین بیحساب و کتاب باشد شاهد یک شکاف عمیق میان هنرمندان هستیم. ما شاهد بودیم که تابلویی به مبلغ ۱۲ میلیارد تومان در همین شرایط کرونایی توسط یک نفر فروخته شد و از طرفی بسیاری از هنرمندان از جمله من ترجیح میدهند درآمدشان از طریق دیگری باشد نه نقاشی.
این هنرمند در بخش دیگری از صحبتهایش درباره تعیین ایدئولوژی و سبک زندگی هنرمندان عنوان کرد: بهطور کلی ضرورت این را که هنرمند باید کجا بنشیند و به چه چیزی فکر کند خود او تشخیص میدهد. هیچ عامل بیرونی اعماز جامعهشناس، فیلسوف و سیاستمدار نباید برای او تعیین تکلیف کنند که چگونه باشد یا نباشد. به طور مثال ما هم نقاشهای انقلابی داریم که در آمریکای لاتین به شدت باکیفیت هستند و از طرفی در کشور خودمان تعدادی نقاش انقلابی با آثار کیفیت پایین داریم. درنتیجه صرفا متعهد بودن به جامعه و ایدئولوژی ضامن کیفیت یا بی کیفیتی آثار یک هنرمند نیست. اینکه کسی در تنهایی و بیتفاوت به دنیا کار کند و کسی که در خیابان با جامعه تقابل کند هیچکدام فضیلتی بر دیگری ندارد.
شیراحمدی در پایان با بیان اینکه وسط این دو جریان ایستاده است، خاطرنشان کرد: گاهی در تنهایی و سکوت مشغولم و گاهی در میان جامعه هستم و نمیتوانم چشم بر بعضی اتفاقات ببندم و ممکن است حتی فریادی هم سردهم. شرایط جامعه با ثبات نیست و نمیتوان گفت هنرمندان با نظم و تقسیمبندی خاصی عمل میکنند، اما باید منعطف و متناسب با شرایط تصمیم درست را اتخاذ کنیم به عنوان مثال اگر در مواقعی میدانم که صدایم به جایی نمیرسد تلاش بیهوده آسیبزدن به خود است، اما گاهی با جایگاهی که داریم و زمزمهای کوتاه میتوان تغییری در شرایط ایجاد کرد. هر کدام باید با هوشمندی و بنا بر ضرورت خود هنرمند اعمال شوند.
نمایشگاه انفرادی «یادداشتها» از ۸ تا ۲۲ اسفند در گالری این/جا برپا بود.
عکس هنرمند از: سیاوش حسینزاده
ندا زنگینه
انتهای پیام/