به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا، مجتبی نریمان مدیر انتشارات نریمان و مدیرمسئول و سردبیر مجله ادبی نوپا در یادداشتی به کتاب «کتاب کودکی» اثر مهرداد اسکویی پرداخت و آن را کتابی باثمر برای مردم ایران دانست.
وی نوشت: «برگهایی از تاریخِ ما را افرادی نوشته و ثبت کردهاند که همچون نبردی نابرابر، به تنهایی لباسِ رزم بر تن کردند و وارد میدانی شدند که به وسعتِ ایران بود. پروژههایی ملی که یک سازمانِ دراز و طویل و صدها کارمند میطلبد. آنچه دهخدا با «لغت نامه دهخدا» کرد، آنچه احسانِ یارشاطر با «دانشنامۀ ایرانیکا» کرد، آنچه محمدرضا باطنی با «فرهنگلغت پویا» کرد، آنچه علی دهباشی با «کلک و بخارا» کرد و نامهای دیگری چون ایرج افشار و منوچهر ستوده که به تنهایی، همت به انجام کاری کردند که گمان میشد جز با حمایتهای دولتی سرانجامی نداشته باشند، اما تخمی که کاشتند جوانه زد و قد کشید و ثمر داد و امروز، مردم ایران از ثمراتش بهره میبرند.
پروژهای که مهرداد اسکویی سالهاست آغاز کرده و پس از چهار کتاب پیرامون کارت پستالهای تاریخی تصویری، «کتابِ کودکی» که عکسهاییست از کودکان دوره قاجار، نخستین حاصلِ «مجموعه عکس» این درخت بوده را میتوان ادامه همین پروژههای تاریخی- ملی- میهنیِ تکنفره دانست. کتابی که با همکاری نشر کارگاه اتفاق و همکاران اسکویی در «مرکز میراث تصویری» متولد شد. البته منظور از تکنفره به معنایِ تنها بودنِ مهرداد اسکویی و امثال او نیست. تکنفره در اینجا به معنای مستقل بودن از ارگانهایی است که این مهم برعهده آنهاست. وگرنه این پروژه و این کتاب، پشتوانه اندیشمندی چون دکتر ناصر فکوهی را دارد و مردم و حامیانی که با انواع کمک– ازجمله پیشخریدِ نسخههایی از کتاب- در به ثمر رسیدنِ این رویداد سهیم بودند و در اتفاقی نادر، تمام نسخههای چاپشده کتاب، چند روز نخست به اتمام رسید.
کتابِ پیشِرو را دکتر فکوهی به درستی در مقدمه کتاب، کتابی با اهمیت از جنبههای مختلف دانسته:
«کتابِ کودکی روایتیست از رودررویی و درهمآمیزیِ چند مفهوم بسیار پُر اهمیت: «کودکی»، «تاریخ»، «عکاسی». (ناصر فکوهی، مقدمه کتابِ کودکی)
و اهمیتِ وجود این کتاب و کتابهای بعدی را در همان پاراگرافِ ابتدایی یادداشت مهرداد اسکویی میتوان دریافت:
«هیچ عکسی از کودکی پدربزرگها و مادربزرگهایم ندارم؛ حتی از بزرگسالیشان. هیچ عکسی از کودکی پدر و مادرم هم ندارم. من یکی از میلیونها آدم معمولیای هستم که هیچ تصویری از کودکی یکی دو نسل پیشِ خودش را ندیده و به یاد نمیآورد. کمسنترین عکسی که از مادرم برایم مانده، عکسی کوچک و آسیب دیده است؛ از زمانی که چهارده ساله بود و تازه با پدرم نامزد شده بود و. قدیمیترین تصویری که از پدرم دارم، عکسی است شش در چهار از نوزده سالگیاش روی کارتِ پایانخدمت، که با چند منگنه و سوزنِ تهگردِ زنگزده مخدوش شده است.»
امیدوارم «کتابِ کودکی» به زودی به چاپ دوم برسد و اینبار با تیراژی بالاتر به کتابفروشیها بیاید و مردم بتوانند این کتاب ارزشمند را تهیه کنند و هدیه بدهند.»
انتهای پیام/
There are no comments yet