به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون صبا، عملکرد رمضانی صدا و سیما در سال ۱۴۰۰ با وجود سریالهایی چون «احضار» با موضوع احضار روح و رمالی، «یاور» با بازی دوباره داریوش ارجمند در نقشی مانند حشمت فردوس و ویژه برنامههایی که دیگر هیچکدامشان مانند «ماه عسل» علیخانی مخاطب جذب نکردهاند با نقد و حاشیههایی همراه شده است.
امیر عبدالرضا سپنجی کارشناس رسانه و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به اینکه سریال «احضار» تاکنون پربینندهترین سریال رمضانی امسال بوده است، گفت: در این ژانر و موضوع که به مسایل ماورالطبیعه و احضار روح میپردازد سالهای پیش هم سریال داشتهایم و علیرضا افخمی خوب توانسته است که مخاطب را جذب کند و پای تلویزیون بنشاند و این نکته مثبتی به حساب میآید.
وی با بیان اینکه برای پخش سریالهایی مانند «احضار» به ردهبندی سنی مشخصی نیاز است، ادامه داد: موضوعاتی در این سریال مطرح میشود که تنها مناسب سن بزرگسال است با اینکه در بخشهایی از این سریال یک ردهبندی سنی مطرح میشود اما بطور کل موضوع این سریال مناسب سنین کودک و نوجوان نیست. باید یک ساعت شامگاهی در تلویزیون مطرح شود مخصوص رده سنی بزرگسال تا به مسائلی که مناسب قشر کودک و نوجوان نیست در آن زمان پرداخته شود. من حتی روز اولی که سریال «احضار» پخش شد به عنوان یک کارشناس رسانه با صدا و سیما تماس گرفتم و این موضوع را مطرح کردم اما اقدامی صورت نگرفت.
این کارشناس رسانه با اشاره به بازیگران جدیدی که در سریالهای رمضانی به ایفای نقش پرداختهاند، بیان کرد: به تازگی افراد جدید زیادی وارد کار بازیگری در سریالهای تلویزیونی میشوند که این یک ضعف مدیریتی است و ممکن است باعث رواج روندی غلط میشود. اغلب در این کارها از بازیگرانی استفاده میشود که هیچ سابقه تصویری نداشتهاند.
سپنجی درباره ضعف سریالهای تلویزیونی اظهار کرد: سریالهای تلویزیون به شدت از لحاظ فیلمنامه ضعف دارند و این نه تنها مختص سریالهای رمضانی بلکه سریالهای نوروزی امسال را هم شامل میشود. ما یکسری فیلمنامهنویس ثابت داریم که همیشه کارهایی یکسان را مینویسند برای مثال سریال «پایتخت» بعد از فوت خشایار الوند نابود شد و خط داستانیاش از بین رفت. حتی سریال «احضار» هم خط داستانی خوب و دیالوگهایی که برای مخاطب جذاب باشد ندارد در صورتیکه موضوع فیلمنامه آن به شدت بحثی مهم است و دانشگاهها و سازمانهایی مانند حوزه هنری و سازمان تبلیغات باید در این زمینه بهتر اقدام کنند.
وی با اشاره به سریال رمضانی «یاور» عنوان کرد: سریال «یاور» واقعا یک تکرار است، در این سریال هم محتوا و هم بازیها تکراری است و برای پیشکسوتی مانند داریوش ارجمند به این تکرار رسیدن باعث تاسف است و امیدوارم تا این بازیگر هم در انتخاب نقش و هم نحوه ارایه آن جدیت بیشتری را به خرج دهد.
عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با اشاره به فاصله زیاد صدا و سیما با مخاطبان توضیح داد: سریالهای صدا و سیما برای مخاطبان از کمربند دماوند تا آزادی به سمت شمال ساخته میشوند و اغلب دغدغهها و شکل خانه و زندگیها هم از همان شمال تهران میآید. برای مثال مسالهای مانند رمالی و احضار روح موضوع جامعه ما نیست در حالیکه دغدغههای اجتماعی روز جامعه ما بسیار زیاد هستند مانند مساله زنان یا جوانان.
وی افزود: در شرایطی که خانوادهها با اضطراب و افسردگی ناشی از کرونا و خانهنشینی حاصل از آن درگیر هستند باید با مشاهدههای دقیق روانشناختی، ارتباطی و جامعهشناسی به مسایل روز جامعه بپردازیم اما صدا و سیما این موضوع را کاملا به فراموشی سپرده است و حتی در چنین شرایطی یک سریال طنز هم پخش نمیشود مگر پخش سریالهای طنز تکراری سالهای قبل و حتی برنامهای مانند «خندوانه» هم دیگر آن جذابیت سابق را ندارد.
سپنجی در بخشی دیگر از صحبتهایش با بیان اینکه صدا و سیما مخاطب اصلی خود را از دست داده است، گفت: صدا و سیما مخاطب خود را از دست داده است و اگر کسی هم هنوز تلویزیون میبیند بعضی از سریالها را دنبال میکند و صدا وسیما به طور جدی باید یک بازنگری کلی در برنامهسازی داشته باشد.
این کارشناس رسانه در پایان اذعان کرد: پیشکسوتهای این حوزه باید به افراد جدید آموزش لازم را بدهند چراکه در برنامهسازی تلویزیون انقطاع نسلی صورت گرفته است و با احترام به نسل جدید، آنها با نداشتن دانش مناسب نسبت به ابزار فنی و جامعه فاصله صدا و سیما از مردم را بیشتر میکنند و هنگامی که در رسانهها و آثار نقطه مشترکی با زندگی مردم جامعه وجود نداشته باشد مخاطب از آن فراری میشود.
الهه نظریزاده
انتهای پیام/
There are no comments yet