برخورد جسم سخت بر سر سه شخصیت/ از تجاوز به یک دختر تا اتفاقات ۲۸ مرداد! | پایگاه خبری صبا
امروز ۳ آذر ۱۴۰۳ ساعت ۰۷:۴۱
سجاد داغستانی در گفتگو با صبا:

برخورد جسم سخت بر سر سه شخصیت/ از تجاوز به یک دختر تا اتفاقات ۲۸ مرداد!

سجاد داغستانی ضمن ارایه توضیحی جامع درباره نمایش جدیش، از روی صحنه رفتن 2 نمایش جدید خبر داد و درباره معضل‌های پس از کرونایی که در انتظار تئاتر است، صحبت کرد.

سجاد داغستانی نویسنده و کارگردان نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» درباره داستان نمایش جدیدش که از ۱۸ خرداد ماه روی صحنه تماشاخانه استاد انتظامی‌ است و روزهای پایانی‌اش را سپری می‌کند در گفتگو با خبرنگار تئاتر خبرگزاری صبا تصریح کرد: داستان نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» سه اتفاق در سه دوره تاریخ معاصر ایران را که برای جوانان ایران می‌افتد، روایت می‌کند. در کار ما تاکید روی جوانان است کمااینکه دغدغه همیشگی من هم اتفاق‌هایی بود که برای جوانان در تاریخ معاصر ایران افتاده و باعث شده مدل، روش و مسیر زندگی‌شان ناخواسته تغییر کند. این اتفاق‌ها مثل آنچه در نمایش ما هست به مدل‌های مختلفی تقسیم می‌شوند.

شروع با تجاوز ناپدری به دخترش و پایان با مصدق

او در توضیح اپیزودها گفت: این نمایش سه اپیزود مونولوگ است. مونولوگ اول که در دهه ۹۰ اتفاق می‌افتد، روایت تجاوز یک ناپدری‌ست به دختر خود که در دهه‌های اخیر نمونه‌هایی از این نوع حادثه اجتماعی را در کشور مشاهده کرده‌ایم. در اپیزود دوم وارد دهه ۶۰ می‌شویم و یک داستان عاشقانه طنز را مشاهده می‌کنیم که در کنارش شیفتگی یک جوان را به مایکل جکسون، امریکا و غرب هم که ‌شاخصه نوجوان‌ها و جوان‌های دهه شصتی‌ست و تاثیر زیادی هم در زندگی‌هایشان گذاشته‌است، می‌بینیم. در اپیزود سوم وارد دهه ۳۰ می‌شویم و یک داستان سیاسی را که درون‌مایه طنز هم دارد، درباره مصدق، ۲۸ مرداد و نفت می‌بینیم. همه روایت‌های ما فانتزی هستند و از زبان سه دیوانه روایت می‌شوند. این فانتزی بودن باعث می‌شود دست ما در ارائه باز باشد و تماشاچی هم لذت ببرد و اطلاعاتی هم که دریافت می‌کند به دلیل فضای فانتزی خسته‌کننده‌ نباشد.

نویسنده و کارگردان نمایش درباره فضای حاکم در نمایش و جذابیتی که برای مخاطبان دارد، عنوان کرد: نمی‌توان گفت که فقط یک فضا در نمایش حاکم است، بلکه اتفاقا سعی کردیم سه فضا را در سه اپیزود ارایه کنیم تا رضایت همه مخاطبان‌مان تامین شود، نکته جذاب این نمایش برای خود ما هم این است. اپیزود اول کاملا تراژیک، دوم کاملا طنز و سوم تلفیقی از تراژدی و کمدی‌ست. اغلب نزدیک به ۹۹ درصد تماشاگران نمایش را دوست دارند نه به این دلیل که شاید کل اجرا را دوست داشته باشند، بلکه به این دلیل که به هر حال با یکی از اپیزود‌ها همذات پنداری می‌کنند یا برایشان جذاب است. برای مثال خانم‌ها با اپیزود اول که یک درون‌مایه تراژیک دارد و روایتی که دارد کاملا غمگین است، همذات پنداری می‌کنند. عموم تماشاچیان اپیزود دوم را که طنز و کمدی‌ست دوست دارند و برای دیدنش بارها برای تماشای اجرا می‌آیند. تماشاگرانی که سن بیشتری نسبت به خود ما دارند، برای تماشای اپیزود سوم که داستان سیاسی و مصدق است، علاقه نشان می‌دهند. در نهایت حتی اگر ایرادی هم به اپیزود‌های دیگر بگیرند معمولا یکی از اپیزودها محبوبشان‌ست و به همین دلیل نمایش را دوست دارند.

پاسخ‌دهی به همه نوع سلیقه دلیل جذابیت نمایش است

داغستانی با بیان اینکه از رابطه این اسم با نمایشنامه می‌توان دو برداشت کرد، اظهار کرد: برداشت اول و سطحی این است که پس از برخورد یک جسم سخت به سرِ هر کدام از شخصیت‌های اپیزودها، آن‌ها وارد فضای دیوانگی و فانتزی شدند که در مونولوگ‌هایشان هم به آن اشاره می‌کنند اما راستش منظور خود من و اعضای گروه از آن جسم سخت یک جسم فیزیکی نیست. ما اتفاق‌هایی که در زندگی افراد می‌افتد، شکست‌ها، اتفاق‌های اجتماعی، اتفاق‌های سیاسی و‌ بسیاری وقایع دیگر را شبیه به جسم سختی می‌دانیم که وقتی به سر ما برخورد می‌کنند، ناخواسته و بدون اینکه خود ما در آن تاثیری داشته باشیم، روند زندگی ما تغییر می‌کند. این برداشت از اسم نمایش جامع‌تر و درست‌ترست.

او به دلیل استقبال بالا از نمایش اشاره و اذعان کرد: با توجه به اینکه ما جذب مخاطب به شدت خوبی در همه دوره‌های اجرا داشتیم، مخصوصا دور جدید که بلیت تا آخرین روز اجرا تمام شده و به فکر تمدید نمایش پس از جشنواره دانشجویی هستیم، با بچه‌های گروه بررسی کردیم که چرا این اتفاق در همه دوره‌ها برای نمایش‌های‌مان می‌افتد. ما در این بررسی به همان پاسخ‌دهی نمایش به همه نوع سلیقه رسیدیم. وقتی ما سه طیف از مخاطب و سلیقه آن‌ها را در نظر بگیریم و مخاطب بین این سه طیف خودش را پیدا می‌کند و با یکی از از فضاها هم‌ذات پنداری اتفاق بیفتد، از سالن راضی بیرون می‌رود. این راضی ترک کردن سالن باعث نوعی تبلیغ دهان به دهان برای نمایش ما و یا حتی بازدید دوباره از کار می‌شود. در نمایش‌های قبلی‌ام چنین اتفاقی نیفتاده بود ولی در این نمایش با بازدید دوباره کار روبرو شدم که یکی از دلایلش اطلاعات زیادی‌ست که در کار ارایه می‌شود. بارها مخاطبان به من گفته‌اند که «من باید اپیزود سوم را دوباره ببینم چون این حجم از اطلاعات، اسم و اتفاق‌های گفته شده در نمایش را باید باز هم بشنوم تا بتوانم بعدا از آن‌ها استفاده کنم» و این برای من هم جذاب است.

۲ نمایش جدید را روی صحنه می‌برم

نویسنده نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» درباره روند نگارش این نمایشنامه گفت: این نمایشنامه چند سال پیش نوشته شده‌است. تحقیق و نوشتن همه این نمایشنامه حدود سه ماه طول کشید. اپیزود سوم که مربوط به مصدق و دهه‌های ۳۰ و ۴۰ است چون باید خیلی با وقایع تاریخی منطبق می‌بود، تحقیق درباره‌اش بیشتر طول کشید. تقریبا ۲ ماه تحقیق کردم، چند مستند دیدم و کتاب‌های مختلفی را مطالعه کردم. به مکان‌هایی که در نمایش اشاره می‌شود مراجعه کردم، تا اپیزود سوم که اولین نوشته‌ام از این نمایش بود را نوشتم. اپیزود دوم و سوم در مدت زمان کوتاه‌تری نوشته شدند و در نهایت به این سه اپیزود رسیدیم که در کنار هم روند تاریخی را روایت می‌کنند.

داغستانی از ۲ پروژه نمایشی دیگرش خبر و توضیح داد: در دوران کرونا نمایشنامه دیگری به اسم «رگ گردنِ کرگدنِ کر» که در ادامه اپیزود میانی نمایش «پس از برخورد جسم سخت به سر» است و آنچه بعدها برای این اپیزود اتفاق افتاده را به طور نمایشی جداگانه روایت می‌کند. تقریبا ۶ ماه است که پروژ‌ه‌ای به اسم «انگ‌زدایی» به نویسندگی و کارگردانی اینجانب تمرین می‌کنیم و با بالا و‌ پایین رفتن شدت کرونا تمرین‌های‌مان کم و زیاد شد و با روی صحنه رفتن «پس از برخورد جسم سخت به سر» تمرین‌هایش متوقف شد. در نظر داریم پس پایان نمایشی که الان روی صحنه است، تمرین‌های «انگ‌زدایی» را پیش بگیریم و در نیمه دوم امسال اجرا کنیم.

علاقه خاصی به استفاده از جنون‌های آنی در نمایش‌ها دارم

او ادامه داد: درون‌مایه بیشتر نمایش‌های من که تا الان نوشته‌ام از جمله «خواب‌مردگی»، «پس از برخورد جسم سخت به سر» و «انگ‌زدایی» دیوانگی‌ست و در همه آن‌ها این دیوانگی مشهودست. این اصطلاح دیوانگی و روایت داستان‌هایم از زبان یک فرد مجنون ناخواسته در متن‌های من ورود می‌کند و لحظه‌ای که شروع به نوشتن می‌کنم از قبل تصمیم به استفاده از روایت فردی دیوانه را ندارم، البته ادعای بزرگی‌ست اما من چون ادبیات نوشتاری خودم را دارم و مدل نوشتاری‌ام، چیدمان کلمات، جایگاه تغییر یافته فعل در جمله‌هایم، استفاده از کلمات ماقبل برای شروع جمله بعدی، پرش افکار و پرش استفاده از کلماتی که در متن‌های من وجود دارد باعث می‌شود که ناخودآگاه حس می‌کنم این ادبیات و گفتمان از زبان آدمی عادی روایت نمی‌شود و این شخصیت آدم معمولی نیست.

کارگردان نمایش تصریح کرد: خودم هم نمی‌دانم که دلیل این گرایش من به فانتزی نوشتن چیست اما با توجه به نوشته‌های دیگری که داشته‌ام، این‌طور نیست که بلد نباشم گونه‌ای دیگر بنویسم. دلیلش شاید علاقه‌مندی من به این گونه نوشتن است و به همین دلیل به سمت ادبیاتی که از دهان یک دیوانه یا مجنون روایت می‌شود، تمایل بیشتری دارم. همچنین منظور من از آن مجنون شاید خیلی هم آن مجنون کلاسیک و کلیشه‌ای که در بیمارستان روانی بستری می‌شود یا دارویی مصرف می‌کند، نباشد. ما گاها بعد از اینکه در آپارتمان را که قفل می‌کنیم و از پله‌ها پایین می‌رویم شک می‌کنیم که در را قفل کرده‌ایم یا نه؟ و در آخر برمی‌گردیم و چک می‌کنیم. چیزهای شبیه به این زیادند که چک می‌کنیم ببینیم انجامشان داده‌ایم یا نه و این نشان می‌دهد موقعی که انجامشان می‌دادیم آنجا نبودیم و به چیزهای دیگر فکر می‌کردیم و در زمان و مکان دیگری سیر می‌کردیم. این اتفاق را قبل از خواب و در زمان خواب هم زیاد تجربه می‌کنیم. من چون علاقه خاصی به این وقفه‌های زمانی و جنون‌های آنی که در زندگی اتفاق می‌افتد، دارم، هم درموردش تحقیق می‌کنم و هم ناخواسته می‌نویسم.

معضل‌های کرونا تا چند سال پس از تمام شدنش هم رفتنی نیست

داغستانی به معضل‌هایی که با شیوع کرونا دامن‌گیر حوزه تئاتر شد اشاره کرد: من در حوزه‌های فرهنگی و هنری دیگری هم فعالیت می‌کنم اما آن‌ها روند کاری خود را دارند و به گونه‌ای پیش می‌روند، دغدغه اصلی من تئاتر است. تئاتر تقریبا ۲ سال تعطیل بود، در این مدت اگر فعالیتی انجام شده و نمایشی روی صحنه رفته‌است با وقفه‌های طولانی مواجه بوده‌است. آن‌طور که پیش‌بینی می‌کنیم با واکسیناسیونی که در حال انجام است، تا پایان امسال از شر کرونا خلاص خواهیم شد. نکته‌ای که هست اینکه تماشاچی هنوز نتوانسته مجدد به سالن‌های تئاتر اطمینان کند و برای تماشای نمایش‌ها به سالن‌ها بیاید. اینکه نمایش‌ ما در این دوره با استقبال خوبی مواجه بوده، بحثش جداست اما اکثر نمایش‌هایی که الان روی صحنه‌اند، معمولا تعداد بسیار محدودی از تماشاگران را دارند و مجبور به اجرا با این شرایطند.

او تاکید کرد: برگشت اعتماد و امنیت دهی به تماشاچی برای بازگشت به تماشاخانه‌ها علاوه‌بر اینکه هم وظیفه خود تئاتری‌هاست و هم دولت، خود تماشاگران هم باید گامی در این جهت بردارند. این درخواست من به معنای این نیست که التماس کنیم و یا کاسه گدایی به سمت کسی بگیریم، نه، تئاتر شغل ما تئاتری‌هاست. با اینکه تعداد مخاطبان تئاتر قبل از کرونا هم به شدت پایین بود اما قبل از شروع پاندمی کرونا اوضاع تئاتر بهتر شده بود و اقبال رفته رفته بیشتر می‌شد اما کرونا باعث شد که ما نه تنها بعد از کرونا نتوانیم به حالت قبل برگردیم، بلکه به نظرم چندین سال طول می‌شد که وضعیت تئاتر و استقبال مخاطب حداقل به حالت قبل برگردد.

نویسنده و کارگردان «پس از برخورد جسم سخت به سر» توضیح داد: برای بهتر شدن این وضعیت باید کاری کرد؛ اول خود مخاطبان باید اطمینان کنند و به این توجه کنند که سالن‌های تئاتر در مقایسه با بسیاری از اماکن دیگر شرایط بهتری را برای رعایت بهداشت دارند. برای نمونه در همین سالن انتظامی که ما در آن اجرا داریم، موارد ضد عفونی قبل از اجرا، تهویه در طول اجرا و فاصله گذاری بین تماشگران کاملا رعایت می‌شود و حتی درهای سالن بین اجراها یک ساعت باز است.  حالا این موارد را اگر با سایر اماکن عمومی که مردم روزانه در حال رفت و آمد هستند، مانند اتوبوس‌های بین شهری، مترو، کافه‌ها و … مقایسه کنیم، می‌بینیم که موارد بهداشتی زمین تا آسمان متفاوت‌ست. مخاطبان باید کم کم به سالن‌ها برگردند و مسئولان از جمله شهرداری و مرکز هنرهای نمایشی با تبلیغ و اطلاع‌رسانی راجع‌به فضای امن تئاترها به بهتر شدن این وضعیت کمک کنند و روند بهبودی شرایط تئاتر سرعت پیدا کند.

داغستانی در پایان ضمن اشاره به معضل شلوغی سالن‌ها پس از پایان کرونا خاطرنشان کرد: از سوی دیگر مساله‌ای که از نظر من مهم است و نیاز به رسیدگی دارد، این است که استادان و بزرگان ما در تئاتر در این ۲ سال تقریبا هیچ فعالیتی نکرده‌اند و همگی آماده‌اند که بعد از کرونا اجرا بروند. من مطمئنم که این اتفاق می‌افتد و این باعث می‌شود که معضل کمبود سالن برای کسانی که تازه‌کارند بسیار جدی باشد و نتوانند سالن بگیرند و این اتفاق خیلی بدی‌ست. این افراد تازه کار و یا کمتر شناخته شده علاوه بر مشکل بیکاری که در این ۲ سال داشته‌اند پس از کرونا هم به دلیل شلوغی سالن‌ها باید حداقل یک سال بیکار بمانند و در این صورت انگار چند سال عقب می‌افتند و بازگشت‌شان خیلی سخت خواهد بود. من دستم را به سمت کس دیگری دراز نمی‌کنم، به نظرم خود ما تئاتری‌ها باید دست به دست هم دهیم و با کمک ۲طرفه افراد کم‌تجربه و باتجربه به هم‌دیگر، سالن‌دارها و سایر مسئولان به گروه‌‍‌های تئاتری کمک کنیم که تئاتر دوباره فعال شود.

پریسا منیر

لنتهای پیام/

There are no comments yet


جدول فروش فیلم ها

عنوان
فروش (تومان)
  • تگزاس۳
    ۲۴۹/۰۱۴/۹۱۳/۴۰۰
  • زودپز
    ۱۷۱/۳۵۴/۰۳۵/۰۰۰
  • تمساح خونی
    ۱۶۸/۲۸۰/۴۲۷/۲۵۰
  • مست عشق
    ۱۲۰/۲۹۹/۷۲۰/۷۵۰
  • پول و پارتی
    ۹۰/۰۰۰/۳۵۴/۵۰۰
  • خجالت نکش 2
    ۸۶/۲۶۱/۰۰۹/۲۰۰
  • صبحانه با زرافه‌ها
    ۶۵/۳۲۳/۷۹۱/۵۰۰
  • سال گربه
    ۶۴/۶۰۶/۵۹۰/۰۰۰
  • ببعی قهرمان
    ۴۸/۱۴۲/۱۱۹/۵۰۰
  • قیف
    ۲۷/۰۲۷/۶۵۵/۱۰۰
  • مفت بر
    ۲۵/۵۹۴/۸۹۸/۶۰۰
  • قلب رقه
    ۱۴/۰۲۶/۷۲۶/۰۰۰
  • شهرگربه‌ها۲
    ۱۲/۳۹۲/۰۶۱/۵۰۰
  • شه‌سوار
    ۱۰/۶۱۵/۹۴۸/۵۰۰
  • باغ کیانوش
    ۶/۰٬۷۰/۷۸۴/۰۰۰
  • شنگول منگول
    ۱/۲۴۶/۰۲۷/۵۰۰
  • استاد
    ۹۹۲/۹۳۰/۰۰۰
  • سه‌جلد
    ۳۸۰/۷۹۰/۰۰۰
  • نبودنت
    ۲۴۸/۶۶۰/۰۰۰
  • شبگرد
    ۱۸۳/۳۵۰/۰۰۰