میرنادر مظلومی بازیگر نمایش «شمعدانیها» به نویسندگی ایوب آقاخانی و کارگردانی مهدی رضایی که از ۱۸ خرداد ماه تا ۱۷ تیر ماه روی صحنه تماشاخانه مهرگان است، در گفتگو با خبرنگار تئاتر خبرگزاری صبا درباره موضوع این نمایش عنوان کرد: نمایش «شمعدانیها» به قلم استاد عزیزم ایوب آقاخانی و روایتی کاملا رئال درباره معضلهای اجتماعیست. معضل ارتباط در خانواده یکی از این موارد است و دومین معضل بحث اقتصادی خانواده است که مهمترین بحث هم است و اشاره به فقر و رنج میکند. سومین معضل درباره احترام به والدین و بزرگترهاست. به نظر من این نمایش همه این معضلها را به یک چالش دعوت کرده که جریان آن را در نمایش «شمعدانیها» میبینیم.
بازی در سکوت ایدهآل من است
او ادامه داد: شمعدانی فامیلی خانوادهایست که بر اثر اتفاق و با باز کردن ایمیلی در اینترنت متوجه میشوند، مبلغ یک میلیون دلار برنده شدهاند. در صورتی که این اتفاق آزمایشیست برای آنها و ماهیتش کلاهبرداری بودهاست تا ۱۰۰ هزار دلار از این خانواده دزدیده شود. پدر خانواده هم با خیال زندگی بهتر از راههای مختلف با چک و اقساط و قرض مبلغ ۱۰۰ هزار دلار را پرداخت میکند و در شرایط سخت و خطرناکی قرار میگیرد. در آخر این خانواده فکر میکنند اگر به امریکا مهاجرت کنند همه مشکلاتشان حل میشود، به همین دلیل همه چیز را رها کرده و مهاجرت میکنند، غافل از اینکه در آنجا هم هر آنچه نباید اتفاق بیفتد را تجربه میکنند.
بازیگر نمایش «شمعدانیها» با اشاره به جذابیتهایی که این نمایش برایش داشت، درباره نقش خود در آن گفت: من سالهاست که قلم ایوب آقاخانی را در عرصههای مختلف فرهنگی و هنری میبینم و همیشه هم دوست داشتم. یکی از مهمترین نکاتی که در این نمایشنامه وجود داشت و من جذب آن شدم، بحث رئال بودن نمایش است. نکته دیگر این که قرار بود من در این نمایش نقش «خان عمو» یا همان تورج را بازی بکنم اما چون برای پیدا کردن شخصیتی مناسب برای نقش «خانم بزرگ» تلاش زیادی صورت گرفت اما همه گزینههای مورد نظر درگیر کار بودند، در آخر با مصلحت گروه به این نتیجه رسیدیم که من نقش «خانم بزرگ» را بازی کنم. از بازی در این نقش خیلی خوشحالم، شاید دیالوگهای کمی داشته باشد اما بازی در سکوت را که جزو ایدهآلهای من در بازیگریست، زیاد دارد. من بازی در سکوت را به اینکه ساعتها بخواهم دیالوگ بگویم، ترجیح میدهم و دوستش دارم.
تئاتر شغل است نه تفریح
مظلومی با بیان اینکه فعلا پروژه تئاتری دیگر ندارد و فقط یک پیشنهاد سریال دریافت کرده که هنوز قطعی نیست، درباره کمبود استقبال از نمایش «شمعدانیها» تصریح کرد: وجود شرایط کرونا در کشور باعث شده که مردم به سمت سالنهای نمایشی نروند. ما استقبال خیلی کمی داشتیم و در ۱۰ روز اجرا شاید در حد دو یا سه اجرای با ظرفیت کامل، تماشاگر نداشتیم. به نظر من موضوع واکسینه شدن باید مورد توجه قرار گرفته و عملی شود تا مردم با خیال راحت به سالنها بیایند. برای جذب تماشاگر به سالنها میتوانیم از انواع و اقسام تبلیغ و اطلاع رسانی استفاده کنیم اما بحث اصلی اعتماد تماشاگر به محیط تئاتر است تا برای تماشای نمایش به سالنها بیاید.
او ضمن ارزیابی اجرای نمایش در شرایط کرونا، اذعان کرد: تئاتریهایی که با شرایط حاضر روی صحنه میروند در واقع ایثار میکنند. یک سال کامل است که در خانهاند در حالی که کار اصلیشان تئاتر است. من خیلی وقتها در تنهاییام از خودم میپرسم که آیا من شاغلم؟ آیا هنرمند تئاتر یک شغل است؟ در این مدت به اندازهای دلتنگ تئاتر شده بودم که وقتی این نمایش به من پیشنهاد شد، بلافاصله بعد از خواندن متن بازی در آن را پذیرفتم و با خودم میگفتم حتی اگر نقش کوچکی قبول کنم، من و همکارانم میدانیم که روی صحنه رفتن در این شرایط کار خطرناک و سختیست اما شغل ما این است، چه کار میتوانیم بکنیم؟ در عجبم که چرا برای هنرمندان تئاتر و سینما که یک نوع کار خطرناک انجام میدهند، واکسن در نظر گرفته نشده است. در این مدت تعطیلیها تنها منبع درآمدم گویندگی بود اما کار اصلی من و بقیه بچهها تئاتر است و این را باید بپذیرند که تئاتر شغل است نه تفریح. ما فقط برای خودمان روی صحنه نمیرویم بلکه برای مردم این کار را میکنیم. ما شیفته صحنهایم و با تمام وجود در تئاتر کار میکنیم و دیگر کاری از دستمان بر نمیآید جز در این شرایط اجرا رفتن.
تئاتریها چارهای جز روی صحنه رفتن ندارند
بازیگر فیلمتئاتر «مردی که از آستینش برف میبارید» درباره وضعیت و جایگاه اهالی تئاتر در کشور گلایه کرد: اکثر بچههای تئاتر ناامیدند، ناامید از اینکه این زندگی چه خواهد شد و این زندگی چطور سپری خواهد شد. همه این معضلاتی که اعضای تئاتر را درگیر کرده، به نظرم ریشه در روند دولتمردان و مسئولان ذیربط دارد. تنها امید من این است که دولت جدیدی که روی کار آمدهاست، قدر فعالان تئاتر و هنرهای نمایشی را بداند. بچههای تئاتر در این مدت در بدترین شرایط زندگی میکنند. آنها مغازه یا منبع درامدی ندارند، ماشینی ندارند که مسافرکشی کنند. بچههای تئاتر، بچههای تئاترند و با صحنه زندهاند. وقتی صحنهها تعطیل میشوند، همین تئاتریها هستند که در شرایط بدی سقوط میکنند. من متعجبم که چرا به این حوزه و مشکلاتش اهمیت نمیدهند! حتی خیلی از مردم هم صحبتی از نمایش تئاتر نمیکنند و تئاتر اهمیتی برایشان ندارد.
مظلومی در پایان خاطرنشان کرد: وضعیت تئاتر در ایران در صورتیست که یکی از مهمترین بستههای فرهنگی و ارزشی بیشتر کشورها در دنیا نمایش و تئاتر است، چرا در کشور ما چنین چیزی نیست و جزو تفریحات محسوب میشود؟ اولین باری که عنوان تفریح را در کنار تئاتر شنیدم از خودم پرسیدم یعنی اینهمه سال من تفریح کردم؟ هر جا بگوییم هنرمند تئاتریم، فکر میکنند پولمان از پارو بالا میرود، در صورتی که اینطور نیست. شرایط سخت است، خیلی از هنرمندان تئاتر مستاجرند و باید اجاره خانه پرداخت کنند، بعضیها متاهل هستند و مسائل و هزینههای بیشتری دارند. تئاتریها شغلی پرخطر دارند و با انجام این شغل در این شرایط خطر میکنند. برای این مسائل باید یک سازماندهی درست صورت بگیرد و همچنین برای واکسینه شدن هنرمندان تئاتر که در این شرایط روی صحنه میروند اقدام جدی انجام شود تا شاهد از دست رفتن بسیاری از دوستان و همکارانمان بر اثر کرونا نباشیم.
پریسا منیر
انتهای پیام/
There are no comments yet