به گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری صبا، جایی در شمال شهر تهران و محله تجریش گورستانی واقع شده است که پس از خاکسپاری علیخان ظهیرالدوله از تاریخ ۱۳۰۳ به نام این سیاستمدار دوره قاجار نامگذاری شد و ستارگان و مشاهیر زیادی در زمینه هنر، ادبیات، ورزش، سیاست و علم در این مکان در آغوش خاک آرمیدهاند. اکنون همایون عبدالرحیمی هنرمند، محقق و مولف مطالعات خود را از این مکان تاریخی و افرادی که در این مکان دفن شدهاند در کتابی به نام «آرامستان ظهیرالدوله، ستارگان دربند» که به تازگی به همت انتشارات بدرقه جاویدان به چاپ رسیده است، برای مخاطبان و علاقهمندان ارایه کرده است.
او در گفتگو با خبرنگار صبا درباره آرامستان ظهیرالدوله توضیح داد: در محله دربند تهران قبرستانی به نام قبرستان ظهیرالدوله وجود دارد که بسیاری از مردم این آرامستان را با نام فروغ فرخزاد میشناسند و به نوعی او را نگین ظهیرالدوله میدانند اما در آنجا بیشاز ۶۰۰ سنگ قبر وجود دارد که هرکدام از آن آدمهای مدفون در آن، افراد شاخصی هستند که به واسطه یکسری مسایل در آن مکان به خاک سپرده شدهاند.
این هنرمند ادامه داد: روند شکلگیری این قبرستان هم به این صورت بوده که علی خان ظهیرالدوله وصیت میکند که بعد از فوت در این مکان دفن شود. بعد از او هم طرفداران و مریدان او وصیت میکنند که کنار او در این مکان به خاک سپرده شوند. همچنین نفر دومی که در این مکان دفن میشود، ایرج میرزا است که به همین ترتیب بعد از او بسیاری از شاعران و نویسندگان وصیت میکنند که در کنار استاد خودشان دفن شوند. بعد از آنها غلامحسین درویشخان یکی از بزرگترین موسیقیدانان و نوازندگان آن دوران و اولین کسی که بر اثر تصادف درشکه با اتومبیل فوت میکند، وصیت میکند در این مکان خاک شود و به تبع آن بسیاری از موسیقیدانان در کنار استاد خودشان به خاک سپرده میشوند و به تدریج و به همین منوال این آرامستان شکل میگیرد.
او به چند اقدام موثر ظهیرالدوله در زمان حکومت قاجار اشاره کرد و گفت: از مهمترین اقداماتی که ظهیرالدوله انجام داد میتوان به برگزاری اولین کنسرت موسیقی برای مردم در دوران مشروطه است و بعد از آن اولین تئاتر در زمان مشروطیت به همت انجمن اخوت برگزار شد و همچنین برگزاری اولین نمایش پانتومیم در ایران توسط وی بوده است.
وی با اشاره به خصوصی بودن آرامستان ظهیرالدله عنوان کرد: این قبرستان یک خصوصیت منحصربفرد دارد که کاملا خصوصی است و کمتر موردی در آن مشاهده میشود که شخصیتی از بیرون آمده و در این مکان خاک شود، بلکه حتما باید رابطهای با اعضای مدفون و کسانی که این قبرستان را اداره میکردند، داشته باشد.
این نویسنده درباره بخشهای مختلف کتاب «آرامستان ظهیرالدوله، ستارگان دربند» تشریح کرد: بیش از ۶۶۰ سنگ قبر در این آرامستان وجود دارد که من چیزی حدود ۴۰۰ نفر از این افراد را شناسایی کردم و کتاب در ۵۴۹ صفحه بسته شده است. این کتاب ابتدا با پیشگفتار و مقدمهای درباره موقعیت جغرافیایی شمیران، قبرستانهای تهران، قبرستان ظهیرالدوله، زندگی او، پدر و فرزندان او، آثار و تالیفات او، زندگی سیاسی و مناصب حکومتی او و ارادت به صفی علی شاه و انجمن اخوت و اقدامات آن شروع میشود و سپس اسامی سنگ قبرها را نوشتهام و شرحی از زندگی، عکس افراد و اسنادی از آنها جمعآوری و ارایه کردهام.
عبدالرحیمی در ادامه با اشاره به طبقهبندی این ۶۶۵ سنگ قبر درباره هر بخش تصریح کرد: به طور مثال خاندانها و فامیلهایی که پشت سر هم در ظهیرالدوله خاک شدهاند مانند خاندان افخمی، افخمابراهیم، اردلان، افخمی مهاجر، برومند، بهرامی، حکیمی، دولتشاهی، ریاحی، سمیعی که تمام خاندان در اینمکان به خاکسپرده شدهاند. همچنین بخش اعظمی از قبرستان ظهیرالدوله شعرا هستند ازجمله آنها فروغ فرخزاد، ایرج میرزا، محمدتقی بهار، محمدحسن رهی معیری، حسین مسرور، مهدی رییسی، هادی مولوی، کوشیار گیلانی، شمسالضحی نشاط اصفهانی، بدیعالزمان نوربخش قاینی و…
او ادامه داد: در بخش نویسندگان، افرادی مانند عزیزالله حاتمی که مترجم، نویسنده و بنیانگذار داستانهای شب رادیو بوده است، غلامرضا رشید یاسمی که نویسنده، مترجم، مورخ و شاعر بوده است، محمود اقبال که روزنامه و مجله «خاور» و روزنامه آسمان را داشته است، فضلالله مهتدی صبحی، حسن قطبی، رضا کاویانی، محمدباقر هشیار شیرازی، اسماعیل نورزاد، محمد مسعود روزنامهنگار و نویسنده ای که در میدان بهارستان ترور شد، موسی دیانی و… نیز در اینجا حضور دارند که در دوره خود نویسندگان بزرگی بودند و آثار بسیار شاخصی داشتند.
نویسنده کتاب «کوچه پس کوچه های طهران» درباره موسیقیدانهایی که در آرامستان ظهیرالدوله خاک شدهاند، اظهار کرد: در حوزه موسیقی درویشخان یکی از مهمترین آنهاست و کسانی مانند ابوالحسن صباح، قمرالملوک وزیری، برادران محجوبی، حسین یاحقی نوازنده کمانچه، گیتی خسروی اولین نوازنده پیانوی زن در ایران، حبیبالله سمیعی، ابراهیم منصوری رییس موسیقی رادیو تهران، حسین هنگآفرین، داریوش رفیعی، حسین طاهرزاده و … نیز در این قبرستان به خاک سپرده شده اند.
او ادامه داد: در حوزه سیاستمداران که تعداد زیادی دارند نام آنها را لیست کرده و شرحی از زندگی آنها آوردهام. قسمت بعد مربوط به نظامیان است که از سرتیپ احمد درخشان معاون شهربانی کل کشور گرفته تا اولین چترباز شهید در فرانسه که به نوعی پایهگذار رشته چتربازی در ایران بوره است، حضور دارند. گروه بعد نمایندگان مجلساند مانند ارسلان خلعتبری، سلطان ابراهیم افخمی، حسن تقیزاده، حسن توانا، ربیع جهانشاهی، نصرالله کردستانی و… . گروه شهرداران هم که شامل دو تن از شهرداران تهران، شهردار قزوین، تبریز و مشهد است.
مولف کتاب به تشریح بخش مربوط به ورزشکاران پرداخت و گفت: قسمت دیگر مربوط به ورزشکاران است که وقتی در میان اسامی جستوجو میکردم، به موارد جالبی برخورد کردم که شاید امروزه بسیاری از جوانان ما آنها را نشناسند، مانند شخصی به نام منوچهر مهران که ورزشکار و مدیر باشگاه «نیرو و راستی» بوده است. کسی که در آن دوران مجله ورزشی داشته و عکاسی میکرده و شاید جزو اولین عکاسان ورزشی در ایران بوده است که کار طراحی و گرافیک هم انجام میداده، تیم ورزشی به خارج از کشور میبرده و اولین مسابقات زیبایی اندام را در ایران به وجود آورده است. ورزشکار شاخصی که روز فوت او تهران به طور کل تعطیل میشود و افراد سرشناسی در مراسم تشییع او حضور داشتهاند و همچنین مردم از بهارستان تا دربند برای تشییع جنازه جمع شده بودند. کسی مانند توفیق جهانبخت که کشتیگیر بوده و مدال جهانی داشته و پرچمدار ایران در مسابقان جهانی بوده است و ورزشکارانی مانند غفور آلبا رییس فدراسیون تنیس روی میز، سرهنگ علی اکبر مولوی رییس فدراسیون کشتی و…
این محقق درباره پزشکان و نامدارانی که در این قبرستان به خاک سپرده شدهاند، بیان کرد: در قسمت پزشکان به برادران لقمان ادهم که بیمارستان لقمان هم به نام آنها است، پرداخته شده است و همچنین دکتر یوسف میر، دکتر مالک و… .قسمت بعد هم درباره نامدارانی است که به دلایلی در این مکان خاک هستند به طور مثال یا عارفاند یا موسس اولین سینما و نشریه یا کسی که کتابخانه پارکشهر را راه اندازی کرده است.
عبدالرحیمی با بیان اینکه آرامستان ظهیرالدوله یک کتاب تاریخ است، خاطرنشان کرد: درمجموع میتوان گفت آرامستان ظهیرالدوله مانند یک کتاب تاریخ است که هر قبری یک صفحه از این کتاب را تشکیل داده است، شما به هر سنگ قبری که میرسید گویا یک صفحه یا بخشی از تاریخ معاصر را در مقابل خود میبینید، افراد تاثیرگذاری که که اثرات فعالیت آنها هنوز در جامعه در جریان است. هنوز هم در بهارستان و در مغازههایی که ساز میفروشند عکس حسین تهرانی به عنوان ابداعکننده روشهای تنبک وجود دارد یا ابوالحسن صباح به عنوان کسی که آثار موسیقی را به روشی ابداع و ثبت کرد و سالها در گیلان مشغول جمعآوری موسیقی محلی بود. کسی که تمام نوازندگان آن زمان آرزو داشتند که تنها دقایقی کنار او بنشینند و ساز زدن او را تماشا کنند اما شاید کمتر کسی بداند این افراد که بودند و اکنون قبر آنها کجاست و چه کارهایی انجام دادهاند.
نویسنده کتاب «طهران در قاب کاشی» درباره هدف خود از پرداختن به اینگونه کتابهای پژوهشی درباره تهران عنوان کرد: نزدیک به ۱۵ سال است که در حوزه تهران فعالیت میکنم و حوزهای که بیشتر به آن علاقه دارم، مستندنگاری شهر تهران برای آینده است، زیرا این موارد چیزهایی هستند که در معرض خطر قرار دارند و همه موضوعاتی هستند که شاید در آینده دیگر وجود نداشته باشند. فردای تاریخ معلوم نیست بر سر این قبرستان چه بلایی بیاید، شاید مانند دیگر آرامستانها سنگها را بردارند و زمین را صاف کنند و درنتیجه این بخشی از تاریخ معاصر ماست که با این بناها از بین میرودف اما این موارد با مستندنگاری برای آیندگان، دانشجویان و محققان ثبت میشود. شاید اگر قرار باشد درباره ۶۶۰ سنگ قبر بنویسم، چندین جلد کتاب بشود، اما من سعی کردم کوتاه و در حد چند صفحه درباره افراد در این مکان بنویسم و باقی مسیر برعهده دانشجویان و علاقهمندان است که جستجو کنند و این شخصیتها را بشناسند.
عبدالرحیمی در پایان از کمبود منابع و دسترسی سخت به آنها در پروژههای تحقیقاتی انتقاد کرد و گفت: مشکل بزرگی که در زمینه مستندنگاری داریم این است که منابع ما کم است یا در دسترس نیست. برای این پروژه هم من بیشتر اوقات یا در کتابخانه بودم یا مراکز اسناد قدیمی مانند مرکز اسناد مجلس، کتابخانه ملی، آرشیو ملی، موسسه مطالعات تاریخ معاصر، شهرداری منطقه ۱۲ و… به همین دلیل زمان و انرژی زیادی صرف جمعآوری این مطالب و اطلاعات شد.
ندا زنگینه
انتهای پیام/
There are no comments yet