به گزارش خبرنگار سینمایی صبا، استفان بودین طراح، انیماتور و طراح جلوههای ویژه آمریکایی است که به مدت ۱۵ سال است در زمینه انیمیشن و فیلمهای لایواکشن فعالیت میکند. در حال حاضر او روی یک انیمیشن سینمایی برای نتفلیکس کار میکند و در گذشته با پروژههایی همچون انیمیشن سینمایی «کورالاین»، فیلم سینمایی «آخرین شوالیهها»، انیمیشن سینمایی «غولهای پاکتی» و انیمیشن سینمایی «پارانورمن» همکاری داشته است.
بودین پس از تماشای انیمیشن کوتاه «گذشته» به کارگردانی حمید محمدی یادداشتی درباره این انیمیشن نوشته است که در ادامه میخوانید.
متن این یادداشت بدین شرح است: «فوقالعاده است، کارگردان کار با توانمندی بسیار توانسته است داستانی درباره غلبه بر ترس روایت کند. روایتی جذاب با ضربآهنگی نفسگیر، ریتم حرکت محیطی که با ریتم حرکت شخصیت هماهنگ است. بهعنوان مثال، انیمیت خراب شدن پلهها و حرکت شخصیت اول که دستوپا میزند و تقلا میکند تا خودش را نجات بدهد و از پلههایی که در حال خراب شدن هستند بالا بکشد، ریتم و ضرباهنگ هماهنگ و منسجمی دارد. به همین دلیل است که میگویم، کیفیت ساخت «گذشته» فوقالعاده است.
انیمیت کار بسیار نرم است و فضاسازی بسیار قوی است. فضاهایی که ما شاهد خیال شخصیت هستیم بسیار خوب بومیسازی شده است و این چیزی است که ما در آثار بسیار کمی شاهد آن هستیم. انیمیت، شخصیت، دکور، رنگ و نور در «گذشته» یکپارچه است و همهچیز بیننده را در طول روایت داستان از زندگی در دنیای واقعی بازمیدارد. نورپردازی تماشایی است و دکور فوقالعاده با ظرافت و دقت کار شده است. کاملاً مشهود است که چقدر به نور و صحنه اهمیت داده شده است و برایش زمان گذاشتهاند. بیدلیل نیست که ساخت این انیمیشن کوتاه ۵ سال طول کشیده است. داستان زیبایی هم دارد و من نوع روایت داستان را هم دوست داشتم. در طول تماشای کار دوست داشتم که قصه کاراکتر را دنبال کنم. بخش CG یا همان جلوههای ویژه بسیار با دکور یکدست و یکپارچه است و تفکیک اینکه ابرها در فضای دکور ساخته شدهاند یا دکور در یک فضای مجازی ساخته شده، بسیار سخت است.
تنها انتقاد من به تیزر انیمیشن کوتاه «گذشته» است، خود کار به مراتب بهتر از تیزر بود. تیزر کمی گنگ است و اجازه نمیدهد بیننده با داستان درگیر شود. فکر میکنم شاید اگر صحنههایی از اتاق بازجویی در تیزر قرار میگرفت، بیننده اشتیاق بیشتری برای دیدن کار داشت.
اولین چیزی که در این انیمیشن توجه مرا جلب کرد، دکور بود. من عاشق دکورهای انیمیشنهای استاپ موشن هستم و دکور «گذشته» با تابلوی فیلم «کازبلانکا» بر سر در یک سینمای قدیمی در ایران مرا به دهه ۱۹۴۰ آمریکا که از سالهای موردعلاقه من است برد.
در انیمیشنهای بدون دیالوگ مثل «گذشته» ممکن است بیننده بهراحتی ارتباطش را باشخصیت داستان از دست بدهد، ولی در اینجا اتفاق نمیافتد. مرد (شخصیت اصلی) برای من مهم بود. به دلیل حساسیتی که کارگردان و گریمور عروسک در طراحی چهره داشتهاند، من دوست داشتم که پیگیر او باشم و نگران بودم که بدانم در انتها چه سرنوشتی در انتظار اوست و این ارتباط بین کاراکتر و من بدون کلام اتفاق افتاد. من عاشق این مدل ارتباطهای عمیق هستم.
متأسفانه من با انیمیشن ایرانی آشنایی زیادی ندارم. ولی همیشه دیدن انیمیشن فرهنگهای مختلف برایم جذاب بوده است. عاشق انیمیشنهای چک، ژاپن، روسیه، فرانسه و … هستم. هر کشور میتواند با مدیای انیمیشن داستان غمها، شادیها، ترسها و عشقهای خودشان را با فرهنگ خاص خودشان روایت کند.
بدون شک ایران تاریخ غنی دارد و یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین کشورهای جهان در طول تاریخ است. قطعاً من دوست دارم انیمیشنهای بیشتری از ایران ببینم. نه فقط برای خودم، به نظرم این چیزی است که دنیا دوست دارد ببیند و لذت ببرد.
در پایان باید بگویم که من بهعنوان یک آمریکایی که در بخش کوچکی از دنیای بزرگ انیمیشن کار میکنم راجع به این کار نظر دادم. قطعاً یک ایرانی خیلی عمیقتر ظرایف بیشتری از «گذشته» را خواهد دید و درک خواهد کرد.»
انتهای پیام/
There are no comments yet