به گزارش خبرنگار تجسمی خبرگزاری صبا، مراسم تشییع پیکر ایران درودی هنرمند نقاش معاصر که ۷ آبان ماه دار فانی را وداع گفت، صبح امروز ۱۱ آبان ماه با حضور جمع محدودی از هنرمندان و مسئولان فرهنگ و هنر در موزه هنرهای معاصر تهران برگزار و پیکر این بانوی هنرمند به قطعه هنرمندان بهشت زهرای تهران رهسپار شد.
مراسم بدرقه این هنرمند ساعت ۱۰:۳۰ با قرائت آیاتی از قرآن کریم آغاز شد.
پیام دهکردی مجری برنامه با قرائت شعری از سعدی گفت: همه عمر برندارم سر از این خمار مستی/ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشینی/ تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد/ دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی. ایران بدون ایران شد. امروز کنار هم جمع شدیم تا وداع کنیم با پیکر او، من معتقدم او زنده است و در وجب به وحب این خاک تکثیر شده است. در زمانه هراسناک بلای شبه روشنفکری او یک روشنفکر واقعی اصیل و کنشگرا بود. او آنچه اندیشید را زندگی کرد.
سپس عمید نائینی مدیرعامل بنیاد ایران درودی در سخنانی گفت: گفتنی ها درباره ایران درودی که افتخار دوستی و همنشینی با او را داشتم بسیار است. ایران عزیز، منظومه ای از خلاقیت و انسانیت بود اما جنبه آفرینشگری او در نقاشی هویت اصلی او بود. چه تصمیم به جایی که مراسم بدرقه او در موزه هنرهاز معاصر برگزار شد که ایده تاسیسش با او بود.
وی افزود: نقاشی برای او تنها خلق یک اثر هنری نبود بلکه از نیروی درونی او برمیخواست که گویا جلوه ایمانی بود که از درون او برمی خواست.
او همواره بیان میکرد که با نقاشی به عمق کهکشان پرواز کردم. ما هرگاه در او بیقراری میدیدیم، میدانستیم کخ این نیرو در عمق او طغیان کرده و تا زمانی که این نیروی غریزی روی بوم نقاشی نمایان نشود، این روح آرام نمی گیرد.
نائینی اظهار کرد: استعداد آفرینش در او دیرینه بود و حدود ۸۰ فیلم مستتد از او پدید آمد. در زمینهاای دیگزی مانند ترجمه، تحقیق و تاریخ هنر در دانشگاه تهران نیز فعالیت داشت و هنر نویسندگی او در کتاب فاصله دو نقطه نشانگر توانایی او در زمینه نوشتن است.
او درباره کتاب خاطرات درودی خاطرنشان کرد: ایران درودی مدتی در فکر نوشتن خاطرات خود بود و بعد از مدت کمی که دست به قلم شد، چند نسخه از آن را به دوستان خود داد که بخوانند. من هم سعی کردم به عنوان مخاطب خود را درگیر متن کتاب او کنم و باید اعتراف کنم نثر خوشآهنگ و موجز که در زمان کوتاهی هم نوشته شده بود، استعداد نویسندگی او را نمایان کرد. از اصل نوشته های این کتاب ۳۰ درصد کاهش یافت و فقط محتوا به دلیل محتوای آن نبود بلکه او دغدغه این را داشت که درازنویسی مخاطبان را خسته کند.
عضو بنیاد ایران درودی در پایان از عشق او به سرزمینش گفت: باید به عشق بی اندازه او به ایران و سرزمین مادری اشاره کنم که همواره به هویت ایرانی خود می بالید و چنان عاشقانه درباره ایران صحبت می کرد که گویا تکه ای از جان اوست. به یاد دارم برنامهای برای دیدار از موسسات مطبوعاتی در پاریس داشتیم و او هنگام معرفی گفت من ایرانم و بعد با کمی مکث گفت ایران درودی. طبیعتا مخاطب در مواجهه ابتدایی با این معرف غافلگیر میشد اما با گفتن من ایرانم دریچه ای باز می شد و او با ظرافت و زیبایی از فرهنگ ایرانی تعریف میکرد. روزی در توضیح این سبک معرفی از او پرسیدم و گفت فرانسویان به فرهنگ و هنر و زبانشان مغرورند و من میخواهم بدانند که سرزمین ما از نظر تاریخ، فرهنگ و زبان پیشتاز بوده است. ایران درودی عزیز روحت همچنان باقی خواهد ماند و نورت بر سرزمین ما خواهد تابید.
ایران درودی یک هنرمند روشنفکر بود
جواد مجابی شاعر و منتقد در ادامه طی سخنانی اظهار کرد: در صد سال اخیر ایران هر متفکری با این سوال روبهرو بوده است که ما چه بودیم؟ چه هستیم و چه خواهیم کرد؟ طبیعتا این مساله شخص را با تاریخ خود روبه رو می کند و تاریخ را به اکنون احضار می کند و در شرایط خاص خود میسنجد و نقشه ای برای فردا پیدا میکند. درودی جزو این متفکران بود که از مشروطیت تاکنون این دغدغه را داشته است. در این پرسش دانستن تاریخ مساله مهمی است و ما می بینیم درودی ویرانه های تخت جمشید را به عنوان عبرت زمانه ارایه و میان آن ها گل و بلور نقاشی می کند. اما او تنها به تاریخ بسنده نمی کند بلکه به زمان حاضر می آید و درگیری ما با خودمان و قدرت های داخلی و خارجی و مسایل روز همواره در ذهن این هنرمند نوسان داشت.
او ادامه داد: ما نقاشان متفکر کم نداشتیم مانند بهمن محصص که در عین هنرمندی، یک روشنفکر هم بودند. دوردی هم مانند یک روشنفکر هندمند به مسایل زمان خود اشراف داشت. مساله سرزمین، مردم و سرگذشت تاریخی این بوم و بر دغدغه او بوده است و به همین دلیل همیشه در دل مردم ایرام جایگاه خاص خود را داشت و خواهد داشت.
در ادامه بخشی از کتاب فاصله دو نقطه نوشته ایران درودی در این مراسم توسط پیام دهکردی قرائت شد.
دریغ که آخرین آرزویت را نه گفتند
طاها بهبهانی نقاش و مجسمهساز طی سخنانی خطاب به زندهیاد درودی عنوان کرد: بانو هیچوقت باورم نمی شد ملاقاتی اینچنینی داشته باشیم. هروقت به دیدنت می آمدم آنقدر عشق به زندگی داشتی و از عشقت، دردهایت، ناتوانی دستانت میگفتی و درنهایت همه را با یک جمله پس می زدی و می گفتی الان خیلی خولم و پرانرژی ام شاید همان طور که روحت زشتی و پلیدی راپس زد. شاید آمده بودی سلطه نور بر تاریکی را ثابت کنی که کردی. بانوی شجاع، زبانت شمشیری بود و بی محابا می زدی بر هرکسی که سخن باطل میگفت.
اینهنرمند با اشاره به آرزوی ایران درودی گفت: آرزو داشتی موزه ای برای آثارت داشته باشی و چقدر اذیتت کردند. مغرور بودی و شیرزن. به ظاهر یک نفر بودی اما هرکجا میرفتی لشکری از وقار، متانت و راستی و درستی بودی. آخ بانو با اینکه سال ها دور از وطن بودی اما عشق به وطنت را فراموش نکردی. چقدر از نسل جوان تو را دوست داشتند و عشق به وطن و زندگی را به آن ها یاد دادی اما دریغ که آخرین آرزویت را هم نه گفتند.
وی افزود: می دانم چقدر بخشنده ای و همه آنهایی که به تو بدی کردند را بخشیدی، همان طور که تمام تابلوها و همه چیزت را برای فرهنگ و هنر بخشیدی.
بهبهانی در پایان سخنرانی خود عنوان کرد: میدانم که پیکرت در این تابوت است اما روحت در این گردهمایی حضور دارد و صدایت را میشنوم که می گویی طاها امروز خیلی خوب و پر از انرژی هستم.
دهکردی مجری این برنامه سپس با آرزوی افتتاح موزه ایرام درودی خاطره ای از حمید سمندریان تعرف کرد: یاد حمید سمندریان افتادم که چطور دستش از گور بیرون ماند برای اجرای نمایش گالیله. این رسم همیشه این سرزمین است و فرهنگ و هنر هرگز به مصابه آب و نان اهمیت نداشته است زیرا میدانند که فرهنگ و هنر جهل را اشاره میگیرد.
عمه ایران عزیز، تو به نور رسیدی
در ادامه آزاده درودی خواهرزاده زندهیاد ایران درودی به نمایندگی از طرف خانواده این هنرمند، سخنانی ایراد کرد: عمه ایران عزیزم، تنها یادگار بزرگ خانواده پدری. اکنون که از پیشم رفتهای اشکهایم بند نمی آید زیرا آنقدر جسور بودی که باورم نمیشود اکنون رفته باشی. همیشه می گفتی آزاده جان دعا کن خداوند ایمان مرا به خودش هر روز بیشتر کند زیرا من زندگی را با دردهایش دوست دارم و میگفتی عاشقانه به زندگی نگاه کن و من به نور خواهم رسید.
او خاطرنشان کرد: عمه ایران عزیز، تو به نور رسیدی و همانطور که گفتی بعد از مرگت هم نقاشی خواهی کرد و نقاشی آغاز پایان و ادامه تو است. امیدوارم بنیاد ایران درودی ادامه دهنده اهداف تو باشد.
در پایان، حاضران در مراسم بر پیکر ایران درودی نماز میت خواندند و او را به سمت بهشت زهرای تهران بدرقه کردند.
ازجمله حاضران در این مراسم میتوان به افرادی مانند هادی نوروزی مدیر کل هنرهای تجسمی، احسان آقایی رییس موزه هنرهای معاصر تهران، سیفالله صمدیان حبیبالله صادقی، لیلی گلستان، علیرضا تابش، احمد مسجدجامعی، سهراب هادی، عباس مشهدی زاده، مژده طباطبایی اشاره کرد.
انتهای پیام/
There are no comments yet